زهیر باقری نوع‌پرست: مواجه‌ی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوته‌ی نقد

زهیر باقری نوع‌پرست: مواجه‌ی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوته‌ی نقد

از جمله رسالت‌هایی که روشنفکران ایرانی برای خود تعریف کرده‌اند کمک به مردمان جاهلی است که باورهای غلط و خرافی دارند. ازاین‌رو، روشنفکران ایرانی اغلب در نقش منجی ظاهر شده و سعی کرده‌اند برای اکثریت نادان جامعه همچون چوپان باشند. در سال‌های اخیر، نقدهای بسیاری به روشنفکران ایرانی وارد شده است. عمده‌ترین نقدها متوجه روشنفکران […]

ترجمه مدخل «عرفان در فلسفه اسلامی و عربی» دانشنامه فلسفی استنفورد

عرفان در فلسفه اسلامی و عربی

احسان ارضرومچیلر: آگاهی از ریشه ها و متعاقبا تاریخ یک اندیشه به فهم بهتر و صحیح تر آن اندیشه کمک شایانی می کند. اندیشه در خلا به وجود نمی آید و در خلا رشد نمی کند، بلکه متاثر از و همزمان موثّر بر اندیشه های دیگر است. تاریخ اندیشه در عالم اسلام پر است از […]

شماره یازدهم مجله ۴۲ با موضوع «عرفان و تصوف»

شماره یازدهم مجله ۴۲ با موضوع «عرفان و تصوف»

 شماره یازدهم مجله ۴۲ با موضوع «عرفان و تصوف» منتشر شد. در بخش سخن سردبیر نقد و بررسی‌ای از کتاب احمد کسروی «صوفیگری» آمده است. نقد کسروی به عرفان ابعاد معرفت‌شناختی و اخلاقی دارد و این ابعاد مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

نقدها را بوَد آیا که عیاری گیرند؟

نقدها را بوَد آیا که عیاری گیرند؟

جناب رضا بابایی و جناب محمدتقی سبحانی در دو متن جداگانه به طرح ادعاهایی درباب ربط و نسبت سه سازه‌ی مفهومی، یعنی تصوف و روشنفکری دینی و فقه پرداخته‌اند که در اینجا با تساهل آنها را به ترتیب سه متغیر الف و ب و ج می‌نامم. نگارنده نه دل در گرو روشنفکری دینی دارد، نه […]

تصوف و روشنفکری دینی؛ از ناسازواری تا همگرائی

تصوف و روشنفکری دینی؛ از ناسازواری تا همگرائی

یکی از نویسندگان محترم (رضا بابایی در نوشتار فقه، تصوف و روشنفکری دینی)، اخیرا نوشته‌اند که «اگر بتوان برای روشنفکری دینی، تباری شناسنامه‌دار در تاریخ مسلمانان یافت، به گمان من عرفان و تصوف است» و افزوده اند:«اگر عطار و سنایی و مولوی و محیی‌الدین را از روشنفکران دینی بگیرند، گویی جوانکی بی‌پناه را در سنگستان […]

فقه، تصوف و روشنفکری دینی

فقه، تصوف و روشنفکری دینی

اگر بتوان برای روشنفکری دینی، تباری شناسنامه‌دار در تاریخ مسلمانان یافت، به گمان من عرفان و تصوف است. شریعتی می‌گوید مثنوی سه بار من را از خودکشی نجات داد. سروش بدون مولانا، چنین نام‌آور نمی‌شد. اگر عطار و سنایی و مولوی و محیی‌الدین را از روشنفکران دینی بگیرند، گویی جوانکی بی‌پناه را در سنگستان تنهایی […]