
روان شناسی اخلاق شاخه ای از علم روان شناسی است که به آنچه در روان یک انسان اخلاقی می گذرد، می پردازد. فهرست مهمترین مباحث مطرح در روان شناسی اخلاق عبارت اند از:
بحث در مورد اموری که درون ذهن اشخاصی که با پدیده اخلاق، اخلاقی زیستن و اخلاقی بودن سروکار دارند، در جریان است و آنها را به اخلاقی بودن کمتر یا اخلاقی بودن بیشتر سوق می دهند.
بحث درباره آن دسته از نیازهای روانی که سبب شده اند انسان، نهادی به نام اخلاق را تأسیس کند. بحث درباره آن گروه از نیازهای روانی که باعث می شوند انسان به اخلاق روی بیاورد یا از آن روی گردان شود.
بحث در مورد آثار و نتایج روانی مترتب بر اخلاقی زیستن. یعنی افرادی که اخلاقی زندگی می کنند، از این اخلاقی زیستن چه آثار و نتایج مثبت یا احیاناً منفی ای در درون خودشان تجربه و احساس می کنند؟
بحث درباره معیار ها و ملاک های روان شناختی نظام های اخلاقی و نهایتاً بررسی این موضوع که آیا می توان با یک سلسله ملاک های روان شناختی، یک نظام اخلاقی را بر نظام اخلاقی دیگری ترجیح داد یا نه؟
تحلیل پیش فرض های روانشناختی اخلاق. اخلاق پیش فرض های روان شناختی دارد. مثلاً یکی از پیش فرض های روان شناختی اخلاق این است که انسان ها مختارند و نه مجبور، چرا که اگر انسان مجبور باشد، در آن صورت سخن گفتن از اخلاق معنایی ندارد و روان شناسان باید درباره درستی یا نادرستی این پیش فرض مطالعه کنند.
بحث در مورد راه کارهای روان شناختی اخلاقی زیستن. یعنی اگر معنای درست اخلاقی زیستن را دریافتیم، چگونه می توانیم خودمان اخلاقی زیست شویم و از دیگران نیز افرادی اخلاقی زیست بسازیم؟ به عبارت دیگر، چگونه می توانیم خود یا، دیگری را از انسان غیر اخلاقی به انسان اخلاقی تبدیل کنیم؟ یا چطور می توان از انسان کمتر اخلاقی انسان بیشتر اخلاقی ساخت؟ ادامه مطلب “مقاله «روان شناسی اخلاق از نگاه مولانا» از مصطفی ملکیان”