پایان عصر شبکه‌های اجتماعی دور از تصور نیست

پایان عصر شبکه‌های اجتماعی دور از تصور نیست

نیک بیلتون، ونیتی‌فر — بسیاری آمریکای پیش از جنگ داخلی را یک فانتزی پیشرو تصور می‌کنند: مردانی با سبیل‌های چخماقی که در سالن‌های گردوخاک‌گرفته لم داده‌اند و عرق ذرت بالا می‌اندازند و صدای پیانو هم در پس‌زمینه می‌آید. ولی در واقعیت، زندگی در آن روزگار کثیف‌تر از این حرف‌ها بود: آمریکایی‌ها پس از فراغت از کار وقت خود را در شیره‌کش‌خانه‌های کاملاً قانونی با کشیدن هروئین می‌گذراندند. در سال ۱۸۸۵ میلادی تریاک و کوکائین را حتی به بچه‌ها هم می‌دادند تا مرهمی باشد بر درد دندان درآوردن. «قطرۀ کوکائین برای دندان‌درد»، که با شعار «تسکین فوری» تبلیغ می‌شد، بسته‌ای ۱۵ سنت فروخته می‌شد. امروزه، در میانۀ بحران مواد مخدر، وقتی این را می‌شنویم، بی‌بروبرگرد تعجب می‌کنیم و می‌پرسیم: «واقعاً چه فکری پیش خودشون می‌کردن؟» ادامه مطلب “پایان عصر شبکه‌های اجتماعی دور از تصور نیست”

پاسخ به ناقدی پرخاشگر

پاسخ به ناقدی پرخاشگر

از سال ۱۳۹۲ که شروع به ترجمه‌ی آثار نیگل کردم، ناقدان محترم زیادی شروع به نقد ترجمه‌های من از آثار نیگل کردند و انصافاً از تمام نقدهای دوستان کمال استفاده را برده‌ام و مدیون همه‌ی آن ناقدان عزیز هستم. اخیراً دوست عزیز و نادیده‌ای به نام مهدی امیریان بر ترجمه‌ی کتاب «ذهن و کیهان» نقدی نوشته‌اند و من هم بنا داشتم مثل سابق از نقدهایی که به نظرم درست می‌آید در ویراست بعدی کتاب استفاده کنم. دوستان اصرار داشتند که جواب این ناقد محترم را بدهم. بنده هم در چند فقره جوابی به این نقد می‌دهم.

نقدهایی که آقای امیریان بر کتاب ذهن و کیهان وارد کرده‌اند در چهار دسته می‌گنجند (البته از حس منفی ناقد و از کلمات دارای بار عاطفی منفی نسبت به مترجم می‌گذرم). ۱. در موارد زیادی خود ناقد خطای فاحشی کرده‌اند. ۲. فقط پنج مورد حق با آقای امیریان هست و از ایشان بابت این پنج مورد بی‌نهایت تشکر می‌کنم. ۳. در شش مورد هم من و هم آقای امیریان خطا کرده‌ایم. ۴. در مواردی هم آقای امیریان اعمال سلیقه کرده‌اند. بنده عمدتاً به مورد اول می‌پردازم و با ذکر چند نمونه نشان خواهم داد که ناقد عزیز ما انگلیسی را خوب بلد نیست و در این مقاله‌ی ۱۴ صفحه‌ای خود خطاهای فاحشی را مرتکب شده است که تنها به مواری از آن اشاره می‌کنم. ناقد محترم گفته‌اند که « امیدواریم این نقد توانسته باشد، به قدر ناچیزی تهور و بی‌باکی مترجمانی چون آقای حیدری را کاهش داده و پیش از ترجمه یک اثر، دانش خود را درباره موضوع کتاب بیازمایند.» من هم امیدوارم با این نقد کوتاه بتوانم به قدری ناچیزی تهور و بی‌باکی ناقدانی چون آقای امیری را کاهش داده و پیش از نقد یک اثر دانش زبانی خود را بیازمایند. ادامه مطلب “پاسخ به ناقدی پرخاشگر”

درس‌گفتارهای «سعادت، از دوران باستان تا امروز» از رامین جهانبگلو (آگورا)

درس‌گفتارهای «سعادت، از دوران باستان تا امروز» از رامین جهانبگلو

آگورا: در سیزدهمین فصل از نشست‌ها ی انجمن فلسفی‌ آگورا، به سعادت: از دوران باستان تا امروز، در نگاه مکاتب فلسفی و فیلسوفان دورانهای گوناگون، در ادیان و مذاهب و نیز بازتاب ایده سعادت در ادبیات و هنر خواهیم پرداخت.

رامین جهانبگلو: سعادت اغلب به عنوان غایت نهایی زندگی انسان مطرح شده است. از این نظر، سعادت والاترین غایت است که از اهداف کوچک زندگی‌ (مثل ثروت و مقام) جداست. با این حال، هنگامی که به سعادت می‌‌اندیشیم، آنچه که در ذهن ما بیدار می‌‌شود، این فکر است که باید به برآورده کردن خواست‌ها و نیازها اندیشید. ولی‌ در واقع، رضایت کامل خواسته‌ها و ارضاء امیال الزاماً به معنای رسیدن به سعادت و خوشبختی‌ نیست. پس سعادت را چگونه باید توصیف کرد؟ آیا سعادت یک ناکجاآباد است؟ یا اینکه سعادت همانطور که فلاسفه ی یونان فکر می‌‌کردند، در فضیلت و در جستجو ی نیکی‌ و زیبایی‌ است. برخی‌ از فلاسفه (مثل اپیکوری‌ها) سعادت را در لذت می‌‌دیدند و برخی‌ مثل (رواقیون) سعادت را در صلح با جهان و جهان‌وطنی بودن می‌‌دانستند. ولی‌ شوپنهاور فیلسوفی است که سعادتمندی را در نفی اراده معطوف به حیات می‌‌بیند، و برای نیچه سعادت معنا ندارد مگر از طریق اثبات زندگی،‌ همچون جشن و سرمستی. و البته از نگاه ادیان ابراهیمی، سعادت، زندگی‌  ِ بعد از مرگ و رستگاری است. ولی‌ در دنیایی چون جهان امروز که همه چیز از ارزشی نسبی‌ برخوردار است و همگان معنای خود را از دست داده‌اند، آیا هنوز هم بحث در مورد سعادت ممکن است؟ این پرسشی است که خواهیم کوشید در میان پرسش‌ها ی دیگر در فصل جدید آگورا به آن بپردازیم. ادامه مطلب “درس‌گفتارهای «سعادت، از دوران باستان تا امروز» از رامین جهانبگلو (آگورا)”

اینفلوئنسرها کیست‌اند و چگونه برآمده‌اند؟

اینفلوئنسرها کیست‌اند و چگونه برآمده‌اند؟

 احسان اکبرپور  /    اینفلوئنسرها کیست‌اند و چگونه برآمده‌اند؟ چه مقوله‌ای در نظام اجتماعی کم‌رنگ شده که اعتماد بخشی از آن به این بت‌واره‌های پوشالی جلب شده؟ بت‌واره‌های متوهمی که در اتمسفری خالی از تعقل، از طریق یاوه‌های سبک‌زندگی لاکچری، مد و فشن، و لودگی از گمنامی به شهرت رسیده‌اند، یا بر شهرت خود افزوده‌اند. برای پرسش به این پاسخ و چراییِ برآمدن اینفلوئنسرها، میزگردی برگزار کردیم با حضور یک فیلسوف و یک جامعه‌شناس جوان، هر دو شیرازی و هردو منتقد وضعیت کنونی شبکه‌های اجتماعی که یکی با عینک فلسفه و دیگری جامعه‌شناسی به یکی از مهم‌ترین نمودهای  امروز نظام اجتماعی می‌نگرند. کاوه بهبهانی فلسفه‌خوانده و احسان حمیدی‌زاده جامعه‌شناسی‌خوان، در عصر یکی از آخرین روزهای پائیز 96 در شیراز روبه‌روی هم نشستند و هرکدام از ظن خود، به آسیب‌شناسی شبکه‌های مجازی و به‌ویژه اینستاگرام، و چرایی انحطاط موجود در این فضا پرداختند.

ادامه مطلب “اینفلوئنسرها کیست‌اند و چگونه برآمده‌اند؟”

سخنرانی آذرخش مکری در سمپوزیوم رشک و حسد

سخنرانی آذرخش مکری در سمپوزیوم رشک و حسد

هشتمین نشست از سلسله نشست‌های ماهیانه‌ی انجمن علمی روان‌درمانی ایران، از ساعت ۹:۰۰ تا ۱۳:۰۰ روز پنج‌شنبه ۷ تیرماه ۱۳۹۷، در سالن آمفی‌تئاتر بیمارستان روزبه برگزار شد. بر اساس تصمیم هیأت مدیره‌ی انجمن برای پربار کردن نشست‌های ماهیانه‌ی انجمن، تلاش خواهد شد تا این جلسات به شکل سمپوزیوم‌های موضوعیِ یک‌روزه، با امتیاز بازآموزی، برنامه‌ریزی شوند، و در این سمپوزیوم‌ها صاحب‌نظران و متخصصان از جنبه‌های مختلف به موضوع سمپوزیوم بپردازند. موضوع سمپوزیوم تیرماه انجمن علمی روان‌درمانی ایران «رشک و حسد» بود. ادامه مطلب “سخنرانی آذرخش مکری در سمپوزیوم رشک و حسد”

مجله کیان

مجله کیان به عنوان مهم ترین و تاثیرگذارترین مجله روشنفکری دینی در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد هجری شمسی شناخته می شود. در 26دی ماه 1357 جمعی از جوانان انقلابی که دل در گرو آموزه های شهید مطهری داشتند اقدام به تشکیل کانونی به نام “کانون فرهنگی نهضت اسلامی” کردند که رضا تهرانی از پایه گذاران این کانون، از آن به عنوان نخستین حرکت تشکیلاتی روشنفکران مسلمان یاد می کند. با وقوع انقلاب اسلامی بسیاری از این جوانان وارد ساختار حکومت شدند و در نهادهای سیاسی- نظامی مشغول به کار شدند. با این حال بعضی از اعضای “کانون فرهنگی نهضت اسلامی” از قبیل حسن حسینی (شاعر)، قیصر امین پور (شاعر) و محسن مخلباف (فیلمساز)، همچنان علاقمند به کار فرهنگی ماندند و “حوزه هنر و اندیشه اسلامی” را پایه گذاری کردند تا همچنان دور از قدرت سیاسی بتوانند به فعالیت فرهنگی خویش ادامه دهند. با این حال پس از چندی سازمان تبلیغات اسلامی متولی حوزه هنر و اندیشه اسلامی شد و فعالیت کانونی تبدیل به نهادی وابسته به حکومت گردید. ادامه مطلب “مجله کیان”

معرفی شمارۀ 144 ماهنامۀ اطلاعات حکمت و معرفت: دفتری برای عرفان اسلامی

معرفی شمارۀ ۱۴۴ نشریۀ اطلاعات حکمت و معرفت با عنوان «دفتری برای عرفان اسلامی»

دفترماه این شماره از نشریه مشتمل بر هشت مطلب است و مطالب دیگری نیز در بخش‌های ادب و هنر، اندیشه و نظر، کتاب و گزارش به‌چاپ رسیده‌اند.

سید مسعود رضوی در بخشی از سخن دبیر شمارۀ ۱۴۴ می‌نویسد: «تنوع، شقوق و شاخه‌های تصوف و عرفان، چنان است که حتی اگر فهرستی از رجال و مشایخ و بزرگان صوفیه، یا فرقه‌ها و نحله ها و طرایق، یا موضوعات و مصطلحات و مسایل، یا امکنه و ابزارها و وسایل، یا کتب و نوشته جات و رسایل مرتبط با آن را تهیه کنیم، هر یک کتابی مفصل خواهد شد و کار یک فرد و دو تن هم نیست؛ در زمانی مناسب و طولانی، همراه با کاوش و شکیبایی، اهل تحقیق و اوستادان باید بکاوند و بنویسند و بیاموزند تا از ظواهر درگذرند و به جواهر برسند، و به دور از شبهات، مبانی تصوف بیان و حقایق برای علاقمندان تبیین شود.
این دفتر بی‌آنکه داعیۀ شناختی گسترده یا کشف و ابداع و بیان نظریۀ متفاوتی داشته باشد، در پی بازاندیشی و توصیف تصوف و عرفان اسلامي از منظرهای متفاوت است. نگاه کهن، تعریف ممیزه ها و امتیازات، تحقیق مسائل و موضوعات، تحلیل و تبیین مفاهیم و مکاتب، بررسی تاریخی و نیز منظر و تجلی زیباشناسانه و ادبی…؛ اهداف این دفتر و مجموعه بوده است.» ادامه مطلب “معرفی شمارۀ 144 ماهنامۀ اطلاعات حکمت و معرفت: دفتری برای عرفان اسلامی”

مقاله «هگل و فروید»، نوشته‌ی ملادن دالر

مقاله «هگل و فروید»، نوشته‌ی ملادن دالر

هگل و فروید

ملادن دالر/ ترجمه: ارسلان ریحان‌زاده

ارسلان ریحان‌زاده: در کنار سایر نیاتی که می‌توان برای ترجمه‌ی مقاله «هگل و فروید» برشمرد، مداخله‌ی همدلانه در بحث‌های مقاله‌ی «یادداشت‌هایی در باب دیالکتیک کل و جزء*» نیز قابل‌اشاره است.

ادامه مطلب “مقاله «هگل و فروید»، نوشته‌ی ملادن دالر”

روشنفکری دینی چه می‌گوید؟

روشنفکری دینی چه می‌گوید؟

صدیق قطبی: به نظر می‌رسد در میان روشنفکران دینی به رغمِ همه‌ی اختلاف‌نظرها و تنوع تعابیر، می‌توان خطوط مشترک و جان‌مایه‌های یگانه‌ای یافت. در اینجا تلقّی خودم را از مشخصه‌های روشنفکری دینی تقریر می‌کنم: ادامه مطلب “روشنفکری دینی چه می‌گوید؟”

شیخان «گمراه»؛ از تضلیل تا تکفیر

شیخان «گمراه»؛ از تضلیل تا تکفیر

ما را به رندی افسانه کردند / پیران جاهل شیخان گمراه

حافظ ادامه مطلب “شیخان «گمراه»؛ از تضلیل تا تکفیر”