معمولا وقتی نام بسیاری از رشتههای دانشگاهی همچون شیمی و ریاضی و پزشکی و تاریخ و روانشناسی و الهیات و انواع مهندسیها را میشنویم، در ذهنمان تصویری از کارکرد و کاربرد آنها شکل میگیرد که بلافاصله از وضعیت شغلی و درآمدیشان سوال میکنیم. اما غالبا با شنیدن نام فلسفه، علامت پرسشی در ذهنمان نقش میبندد که منجر به سوال از کارکرد و کاربردش میشود! گاهی نیز تصویر ذهنیمان از فلسفه، مجموعهای از پرسشهای بزرگ و دشوار و انتزاعی و دور از زندگی است که بر این اساس، نمیتوانیم حکم بیهودگی و بیفایدگیاش را صادر نکنیم!
در نوشتار پیشرو میکوشم تا از حضور فلسفه، یعنی پرسشها و باورهای فلسفی، در تاروپود زندگیمان سراغ بگیرم و از این طریق، فلسفه را به کسانی معرفی کنم که ناآشنا یا بی علاقه به آناند. البته این نوشته، نه ابداعی و نه احتمالا جذاب است اما کوشش کردهام که واضح باشد بطوریکه خواننده ترغیب شود تا پرسش-های فلسفی زندگیاش را جدی بگیرد و آنها را بیگانه با خویش نپندارد. شایان ذکر است که نوشته پیشرو معرفیای ابتدایی و ارائهدهنده تصویری اجمالی از فلسفه است که میتواند اهمیت و جنس فعالیت فلسفی را در یک نگاه کلی نشان دهد.
ادامه مطلب “نوشتار مهدی غفوریان با عنوان «فلسفه چیست؟ (معرفی فلسفه به ناآشنایان)»”







