آرش نراقی: حق نا حق بودن به چه معنا؟

آرش نراقی: حق نا حق بودن به چه معنا؟

آرش نراقی در بهمن 1398 ویدئویی در واکنش به “پرونده لیبرالیسم و آرش نراقی”[1] در کانال یوتوب خود[2] منتشر کردند و در آن، تفاوت حکومتِ مطلوبِ خود را با حکومت مطلوب عبدالکریم سروش و محسن کدیور شرح و به نقدهای وارد شده پاسخ دادند. نوشته‌ی پیش‌رو، متن پیاده‌شده بخشی از ویدئو “ملاحظاتی انتقادی درباره نظریه حکومت نزد نواندیشان دینی”[3] است که صدانت با عنوان «حق نا حق بودن به چه معنا؟» منتشر کرده است. ادامه مطلب “آرش نراقی: حق نا حق بودن به چه معنا؟”

مقاله آرش ابراهیمی؛ «پرونده ی یک جنگ متافیزیکی: 2020، شروع جنگ جهانی سوم»

مقاله آرش ابراهیمی؛ «پرونده ی یک جنگ متافیزیکی: 2020، شروع جنگ جهانی سوم»

پرونده ی یک جنگ متافیزیکی

2020، شروع جنگ جهانی سوم

آرش ابراهیمی[1]   98/12/20

از آلبرت انشتین نقل می‌شود که من نمی‌دانم در جنگ جهانی سوم چه تسلیحاتی استفاده خواهد شد اما تسلیحات جنگ جهانی چهارم سنگ و چوب خواهد بود. اکنون پس از گذشت چندین دهه که از بیان این سخن می‌گذرد، هنوز دقیقا نمی‌دانیم که ‌تسلیحات جنگ جهانی سوم چه می‌تواند باشد. گمانِ بسیاری بر این است که جنگ سوم جهانی، باید جنگی با محوریت سلاح‌های فوق پیشرفته‌ی اتمی و به مراتب ویرانگرتر از دو جنگ پیشین، باشد، تا آنجا که چهره‌ی کره‌ی زمین به نحوی اساسی از ریخت بیافتد. موضوع این است که در این تصور، واژگونی صورت زمین و مرگ و میری فجیع، به عنوان ملاک شناسایی «جنگ بزرگ»[2] در نظر گرفته شده است، در حالی که حیات زمینی تنها یکی از صور حیات بشری است؛ حیات‌های آگاهی، معنایی، زبانی و در عصرما، به ویژه حیات مجازی، نیز اقامتگاه‌هایی هستند که وجود انسان در آن‌ها لانه کرده و، در معرض زیر و زبر شدن قرار دارند. بنابراین جنگ جهانی آن جنگی است که بر اثر تقابل نیروهای جهانی، هستی انسان را در مرتبه و شکل دیگری قرار دهد. پیگیری مفروضات سابق درباره‌ی جنگ جهانی سوم، یادآور آن ساده‌لوحی است که جای‌جای بیابان را می‌کند تا پولی که زیر خاک پنهان کرده بود را بیابد؛ او را دیدند و پرسیدند مگر آنگاه که دفنش می‌کردی، نشانه‌ای نگذاشتی؟ گفت آری؛سایه‌ی یک لکه ابر بر آن افتاده بود. این تمثیلی از این خیال ما است که در زیر لکه‌های خون به دنبال جنگ جهانی سوم می‌گردیم. آن‌چه برای انشتین مجهول بود، موضوعی است هم‌چنان مجهول و اگر به این پرسش نپردازیم، ممکن است جهان، خود را در حالی بیابد که درگیر نبرد چهارم است، بی‌آنکه دانسته باشد، جنگ سوم چه زمانی رخ داد. ادامه مطلب “مقاله آرش ابراهیمی؛ «پرونده ی یک جنگ متافیزیکی: 2020، شروع جنگ جهانی سوم»”

آدرس کانال تلگرامی محمدرضا سرگلزایی

آدرس کانال تلگرامی محمدرضا سرگلزایی

آدرس کانال تلگرام محمدرضا سرگلزایی

معرفی کانال تلگرام دیگر اندیشمندان ایرانی

نوشتار محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «مرحله بعدی نواندیشی دینی»

نوشتار محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «مرحله بعدی نواندیشی دینی»

نسخه‌ای از کتاب «اخلاق دین‌شناسی» دکتر ابوالقاسم فنایی را پیش از انتشار نزد یکی از برجسته‌ترین روشنفکران ایرانی بردم و گفتم به نظرم بهترین‌ کتاب سال‌های اخیر در سنت “نواندیشی دینی” است. با وجود آن‌که اهل اغراق و تملق نیست، بعد از خواندن کتاب گفت: «به نظرم غنی‌ترین کتاب سنت “نواندیشی دینی” در تمام سال‌های پس از انقلاب است و خردپسندانه‌ترین الگوی دفاع از دین و نقد اخلاقیِ دین رسمی». نسخه‌ای دیگر را به یکی از چهره‌های شاخص و فاضل و فکور اصلاح‌طلب دادم و بعداً گفت در میان بیش از 100 کتاب درخشانی که فرصت و خلوت زندان امکان مطالعه‌شان را به او داده‌ همین کتاب در نظرش پرمایه‌ترین و روشنگرترین بوده‌است. یکایکِ دانشگاهیان و روشنفکران و حوزویانی که دیده‌ام پیش از انتشار توانسته‌اند کتاب را بخوانند، صرف نظر از موافقت یا مخالفتشان با مدعیات محوری کتاب، آن را اثری جان‌دار و راهگشا یافته‌اند. این میزان اقبال و توجهِ متخصصان بدون هیچ تبلیغی حتی قبل از صدور مجوز انتشار یک اثر چه دلیلی دارد؟ ادامه مطلب “نوشتار محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «مرحله بعدی نواندیشی دینی»”

سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»

سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»

مهدی کمپانی زارع: در نشست «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن» دوازده علت از علل بی معنا شدن زندگی در دنیای مدرن و راه حل‌هایی برای معناداری زندگی در این جهان ارائه شده است. ادامه مطلب “سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»”

درس‌گفتارهای «رویکردهای بدیل در نظریه انتقادی: ماکیاولی» از رضا صمیم

درس‌گفتارهای «رویکردهای بدیل در نظریه انتقادی: ماکیاولی» از رضا صمیم

رضا صمیم: بسیاری چنین تصور می کنند که ماکیاولی به ویژه در آثار مشهورش، شهریار و گفتارها، وارث نوعی اندیشه ی محافظه کار و حافظ نظم موجود است شبیه آنچه معمولا در اندیشه های نمودیافته در اندرزنامه ها و سیاست نامه ها با آن مواجه می شویم. در این دوره با مراجعه ی مکرر به دو اثر مشهور او نشان خواهم داد- همانگونه که طرفداران «مطالعات انتقادی مدرن» در زمانه ی ما نشان داده اند- او نه تنها وارث اندیشه های محافظه کار نیست بلکه واضع چیزی است که می توان از آن به «مطالعات انتقادی مدرن» یاد کرد. برای من «مطالعات انتقادی مدرن» حوزه ای مطالعاتی است که تنها یک هدف دارد: برملاساختن ساز و کارهایی که در آن امتیازها به نحوی نابرابر تولید و توزیع می شوند. ساز و کارهایی که به کمک آن «همه» می توانند «وضعیتی» (Position) بیابند که در آن بخشی از این امتیازها را از آن خود کنند. در «مطالعات انتقادی مدرن» هیچکس نه بهره مندان از قدرت و نه نابهره مندان از آن مصون از نقد باقی نمی مانند.

«مطالعات انتقادی مدرن» برای هیچ قشر و طبقه ای حاشیه ی امن ایجاد نمی کند. هیچ قشر و طبقه ای را نیز معصوم و قربانی جلوه نمی دهد. همه به یک میزان در ایجاد ساز و کارهایی که بعدها طرفداران «مطالعات انتقادی پست مدرن» از آن به ساز و کارهای تولید و بازتولید سلطه یاد کردند مسئولند. در این دوره تلاش من نشان دادن محورهای اصلی پروژه ی «مطالعات انتقادی مدرن» از طریق خوانش دو اثر مشهور ماکیاولی شهریار و گفتارهاست. باید امروزه از «مطالعات انتقادی مدرن» به مثابه رویکردی بدیل سخن گفت چرا که فضای نقد در تصرف «مطالعات انتقادی پست مدرن» است. خوانش شهریار و گفتارها با هدف استخراج اصولی برای ممکن کردن این رویکرد بدیل در زمانه ی حاضر به ویژه در زمینه اجتماعی و فرهنگی ایران صورت می گیرد.

به نظر من با ماکیاولی می توان ضعف های «مطالعات انتقادی پست مدرن» را برملا کرد و نشان داد که به کارگیری رویکرد پست مدرن هیچ کمکی به فرارفتن از موقعیت انقیاد و رهایی از آن نمی کند. «مطالعات انتقادی مدرن» بر عکس «مطالعات انتقادی پست مدرن»، هدفش تفسیر موقعیت انقیاد به قصد چیرگی بر آن است. به همین دلیل بیش از آنکه بر یک نظریه ی توضیح دهنده ی وضع موجود مبتنی باشد چهارچوبی برای عمل است. «مطالعات انتقادی مدرن» به تغییر و امکان احیای سوژگی انسان به عنوان تنها کارگزار این تغییر معتقد است. تنها راه ممکن کردن چنین احیایی، نقد رادیکال «همه» به همان شیوه ای است که ماکیاولی در شهریار و گفتارها انجام داده است. ادامه مطلب “درس‌گفتارهای «رویکردهای بدیل در نظریه انتقادی: ماکیاولی» از رضا صمیم”

نوشتاری از ابوالقاسم فنائی با عنوان «اصول شریعت و اصول شریعت‌شناسی»

نوشتاری از ابوالقاسم فنائی با عنوان «اصول شریعت و اصول شریعت‌شناسی»

نوشتار زیر در بردارنده اهم اصول متافیزیکی، الاهیاتی، معرفت‌شناسانه و هرمنیوتیکی است که نگارنده درباره شریعت و شریعت‌شناسی (فقه) به آنها باور دارد و از آنها دفاع می‌کند. توجیه این اصول و دفاع از آنها پروژه تحقیقاتی گسترده‌ای است که دل‌مشغولی اصلی نویسنده در طی سالهای اخیر بوده است و توفیق به سرانجام رساندن آن را از خدای علیم و لطیف و حکیم خواهانم. ادامه مطلب “نوشتاری از ابوالقاسم فنائی با عنوان «اصول شریعت و اصول شریعت‌شناسی»”

نوشتار امیررضا ثعبانی با عنوان «سیری در آراء فیلسوف چهل تکّه»

نوشتار امیررضا ثعبانی با عنوان «سیری در آراء فیلسوف چهل تکّه»

آیزایا برلین در اثرِ خود،[۱] اندیشمندان متفکّر را در دو زمره قرار می‌‏دهد. متفکّران خارپشتِ نظام‌ساز و روباه‌ها. طیف ابتدایی عمیقا در یک حیطۀ خاص می‏‌اندیشند و همه‌‏چیز را با آن یک مفهوم کلیدی تفسیر می‌‏کنند. دستۀ دوّم نقّادانی نکته‌‏سنج و ظریف هستند که از هرباغی گلی چیده‌‏اند و بسیار خوانده‌‏اند و با ذهنِ باز نگریسته‌‏اند. دلبستۀ مسلک و مرامی و جزمی نیستند، و با گشودگی و انفتاح و آزاد با مسائل و موضوعات مختلف مواجه می‌‏شوند. از نقد کارنامۀ فکری خود هراسی ندارند که «استقبال از رسوایی بِه از ترکِ حقیقت». اگر این تقسیم بندی موجّه باشد، دکتر داریوش شایگان، بدون شک در قسم دوّم قرار می‌‏گیرد. زائرِ فضاهای متنوعِ فکری که شرق تا غرب را پیموده، با فانوسِ جادویی خود، در جستجویِ اوراق کنده شدۀ هویّت ایرانی از کتاب تحولات جدید است. انسانِ تبعیدی که در دشت‌های فراخ تاریخ به زیجِ عصمتِ فرهنگ از دست رفته ایرانی نشسته است. در این مختصر، دَمی با فیلسوفِ بازی‌گوشِ ایرانی، همنشین می‌‏شویم، تا از زبانِ او اوصافِ این هویّت را بشنویم. ادامه مطلب “نوشتار امیررضا ثعبانی با عنوان «سیری در آراء فیلسوف چهل تکّه»”

نوشتاری از محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «پیشنهادهایی برای خانه‌نشینی این روزها»

نوشتاری از محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «پیشنهادهایی برای خانه‌نشینی این روزها»

نوشتار مقابل، با عنوان «پیشنهادهایی برای خانه‌نشینی این روزها» در نوروز 99 توسط محمدرضا جلائی‌پور برای بهتر و مفیدتر سپری کردن ایام قرنطینه به نگارش درآمده است. فایل PDF آن در انتهای صفحه قابل دریافت است. ادامه مطلب “نوشتاری از محمدرضا جلائی‌پور با عنوان «پیشنهادهایی برای خانه‌نشینی این روزها»”

نوشتار هایدی وو با عنوان «چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور می‌کند»

نوشتار هایدی وو با عنوان «چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور می‌کند»

چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور می‌کند

هایدی وو[1]

ترجمه‌ی مسعود آزادی[2]

ویراسته‌ی یاسر میردامادی

«فقدان شناخت»[3] نوعی ابزار سانسور است که می‌تواند احساسات شما را خفه کند. برای فهم این موضوع به تصویر زیر بنگرید. آیا می‌توانید نماد متفاوت با دیگر نمادها را پیدا کنید؟

https://dl.3danet.ir/pic/hypocognition-is-a-censorship-tool-that-mutes-what-we-can-feel1.jpg

چقدر زمان برد تا نماد متفاوت را پیدا کنید؟

حالا آزمون دیگری انجام دهیم. در این تصویر نمادی را که با دیگر نمادها متفاوت است بیابید:

https://dl.3danet.ir/pic/hypocognition-is-a-censorship-tool-that-mutes-what-we-can-feel2.jpg

این دقیقا همان عکسی است که قبلا دیدید، فقط ۹۰ درجه به سمت راست چرخیده است. این بار اما تشخیص نمادِ متفاوت آسان-تر است. دلیل این که [در تصویر دوم] ما در تشخیص 2 در میان 5ها زبده‌تر هستیم دقیقا این است: ما از سنین پایین مفاهیم عددی 2 و 5 را یاد گرفته‌ایم، این‌ها بازنمودهای ذهنی‌ای هستند که با معنا درآمیخته‌اند. اگر این دسترسی مفهومی را قطع کنیم چیزی نمی‌بینیم به جز مشتی خط کج و معوج؛ درست همانطور که در عکس اول کمی گیج شدیم: نمادها در ابتدا عجیب و غریب، غیر قابل تشخیص و به سختی قابل تمایز از دیگر مشابه‌های‌ عجیب‌تر از خودشان به نظرمان می‌آمدند.

این احساس عجیبی است، تجربه‌ای که نوک زبان‌مان است و آرزو می‌کنیم کاش کلمه‌ای برای توصیف آن و زبانی دقیق برای ادای حق آن داشتیم. وقتی این ابزار زبانی را نداریم، در وضعیت فقدان شناخت به سر می‌بریم. این به معنای آن است که ما ابراز زبانی یا شناختی برای توضیح ایده‌ها یا تفسیر تجربه‌ها در اختیار نداریم. ادامه مطلب “نوشتار هایدی وو با عنوان «چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور می‌کند»”