چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور میکند
هایدی وو[1]
ترجمهی مسعود آزادی[2]
ویراستهی یاسر میردامادی
«فقدان شناخت»[3] نوعی ابزار سانسور است که میتواند احساسات شما را خفه کند. برای فهم این موضوع به تصویر زیر بنگرید. آیا میتوانید نماد متفاوت با دیگر نمادها را پیدا کنید؟

چقدر زمان برد تا نماد متفاوت را پیدا کنید؟
حالا آزمون دیگری انجام دهیم. در این تصویر نمادی را که با دیگر نمادها متفاوت است بیابید:

این دقیقا همان عکسی است که قبلا دیدید، فقط ۹۰ درجه به سمت راست چرخیده است. این بار اما تشخیص نمادِ متفاوت آسان-تر است. دلیل این که [در تصویر دوم] ما در تشخیص 2 در میان 5ها زبدهتر هستیم دقیقا این است: ما از سنین پایین مفاهیم عددی 2 و 5 را یاد گرفتهایم، اینها بازنمودهای ذهنیای هستند که با معنا درآمیختهاند. اگر این دسترسی مفهومی را قطع کنیم چیزی نمیبینیم به جز مشتی خط کج و معوج؛ درست همانطور که در عکس اول کمی گیج شدیم: نمادها در ابتدا عجیب و غریب، غیر قابل تشخیص و به سختی قابل تمایز از دیگر مشابههای عجیبتر از خودشان به نظرمان میآمدند.
این احساس عجیبی است، تجربهای که نوک زبانمان است و آرزو میکنیم کاش کلمهای برای توصیف آن و زبانی دقیق برای ادای حق آن داشتیم. وقتی این ابزار زبانی را نداریم، در وضعیت فقدان شناخت به سر میبریم. این به معنای آن است که ما ابراز زبانی یا شناختی برای توضیح ایدهها یا تفسیر تجربهها در اختیار نداریم. ادامه مطلب “نوشتار هایدی وو با عنوان «چگونه فقدان شناختْ احساسات شما را سانسور میکند»”