
کرونا (کوید ١٩) در ایران از قم ظهور کرد و این بلای طبیعی را بیش از پیش در ایران با امر مقدس پیوند داد و پای «برهان شر» را هم برای انکار خدا و چالش با دین به میان کشید. من برای طرح سوال در اینباره از صورتبندی شما از این برهان در نوشتههایتان بهره میگیرم (اینجا) و ابتدا سراغ «دانای مطلق» میروم. آیا خالقِ کرونا، «نمیدانست» که این ویروس روزی اینگونه باعث رنج و درد انسانها خواهد شد؟
– پیش از پاسخ به پرسش شما بگذارید مسألهی شرّ را، در اینجا نیز، صورتبندی (تقریر) کنم و، در ادامه، دورنمای حلّ آن را از دیدگاه خودم پیشنهاد کنم. صورتبندیای از مسألهی شرّ، یا همان استدلال شرّ علیه خداباوری، چنین است:
استدلال «شرّ» علیه خداباوری:
۱_ در عالم، شرور اخلاقی (مانند قتل، استبداد و غارت) و شرور طبیعی (مانند سیل، زلزله و آتشفشان) وجود دارند.
۲_ این شرور بیهوده به نظر میرسند.
۳_ اگر خدا قادر مطلق است میتواند شرور بیهوده را از میان بردارد، اگر خدا عالِم مطلق است میداند شرور بیهوده وجود دارند و اگر خدا خیرخواه محض است میخواهد شرور بیهوده را از میان بردارد.
۴_ از آنجا که شرور بیهودهای در عالم وجود دارند پس خدا وجود ندارد (نسخهی قیاسی مسألهی شرّ) و یا احتمال وجود خدا بسیار پایین است (نسخهی احتمالاتی مسألهی شرّ).
به نظرم مسألهی شرّ را میتوان حلّ کرد اما حلّ جدّی این مسأله مستلزم پرداخت هزینهی نظری است؛ به این معنا که نمیشود مسألهی شرّ را حلّ کرد اما تلقی کلاسیک از خداباوری را سراسر دست نخورده باقی گذاشت. ادامه مطلب “کرونا و «مسألهی شر» در گفتوگو با یاسر میردامادی؛ غیبت خدا ممکن است”