![زهیر باقری نوعپرست: مواجهی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوتهی نقد](https://media.3danet.ir/2021/03/2656-486x259.jpg)
از جمله رسالتهایی که روشنفکران ایرانی برای خود تعریف کردهاند کمک به مردمان جاهلی است که باورهای غلط و خرافی دارند. ازاینرو، روشنفکران ایرانی اغلب در نقش منجی ظاهر شده و سعی کردهاند برای اکثریت نادان جامعه همچون چوپان باشند. در سالهای اخیر، نقدهای بسیاری به روشنفکران ایرانی وارد شده است. عمدهترین نقدها متوجه روشنفکران مارکسیست بوده است. این نقدها بیشتر سویههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارند. این روشنفکران متهم هستند که نه مارکسیسم را درست فهمیدهاند، نه جامعهٔ ایرانی و مختصات آن را درست میشناختهاند و نه از شرافت انسانی بهرهای برده بودند و از خیانت به کشور خود، ترور، بمبگذاری، ترور شخصیتی و غیره نیز فروگذار نکردهاند. اگر بهواقع آنچه منتقدان این دسته از روشنفکران میگویند درست باشد، ما با اقلیتی رذل و با جهل مضاعف مواجه هستیم که بیش از هر گروه دیگری نیاز به منجی دارند.
در مقابل نیز گروهی به دفاع از عملکرد این دسته از روشنفکران پرداختهاند. سرنوشت داوری بر سر این دسته از روشنفکران هر چه باشد، مسئلۀ ما در این نوشتار چیز دیگری است. هرچند روشنفکران مارکسیست ایرانی به شکلهای مختلف منتقد دین بودهاند، هیچ اثر درخوری در این زمینه به جا نگذاشتهاند و ازاینروست که آنها مسئلۀ ما در این کتاب نخواهند بود. وانگهی چنانکه از سوابق بحثهای مارکسیستی در مورد دین برمیآید، در صورتی که این گروه بخواهند به دین نقدی وارد کنند، به استدلالهای فلسفی التفاتی ندارند و با پیشفرض گرفتن درستی طبیعتگرایی، سعی دارند با بهره گرفتن از اقتصاد سیاسی و نیروها و عوامل دخیل در جامعه، پیدایش باورهای دینی را تبیین کنند و با این روش باور دینی را زیر سؤال ببرند. در طبیعتگرایی، نادرستی ادیانی که به چیزی بیش از طبیعت قائل هستند پیشفرض گرفته میشود. ادامه مطلب “زهیر باقری نوعپرست: مواجهی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوتهی نقد”