متاسفانه به سبب فقدان دانش کافی و عدم توجه به مراجع علمی موجود در دنیا، شاهد روشهای غیراصولی و غیرانسانی در مدیریت جمعیت سگها در کشور بودهایم. روشهای بی حاصلی که سالها انجام شده و هیچ حاصلی جز اتلاف منابع مالی و ظلم به حیوانات بیگناه نداشته است. ادامه مطلب “اصول مدیریت جمعیت سگها در مصاحبه مجتبی طباطبایی با دکتر کاترین پولاک”
مقاله آرش نراقی با عنوان «جایگاه اخلاقی خشونت در جنبش مدنی مسالمت آمیز»
جایگاه اخلاقی خشونت در جنبش مدنی مسالمت آمیز
آرش نراقی
۱- پرسش اصلی من در این نوشتار این است: آیا در یک جنبش مدنی مسالمت آمیز، مردمانی که قربانی خشونت و سرکوب هستند اخلاقاً مجازند که متقابلاً از خشونت به مثابه روشی برای تحقق اهداف جنبش خود بهره بجویند؟
در اینجا مقصود من از “خشونت” مجموعه رفتارهایی است که انسانها برای آسیب رساندن به انسانهای دیگر انجام می دهند. این آسیبها غالباً از جنس آسیبهای فیزیکی است. رفتارهای خشونت آمیز غالباً به ایجاد درد و جراحت جسمانی و حتّی مرگ طرف مقابل می انجامد و گاهی نیز به ویرانی اشیا و موجوداتی منجر می شود که برای طرف مقابل مهم و ارزشمند است. در پاره ای موارد هم البته خشونت می تواند در شکل آسیبهای روانی آشکار شود.
۲- در غالب موارد فرض بر آن است که خشونت از منظر اخلاقی امری ذاتاً نارواست، یعنی توسل به آن همیشه و تحت هر شرایطی اخلاقاً نادرست است. قائلان به این رأی معمولاً برای مدعای خود چند دلیل مهم اقامه می کنند:
دلیل نخست آن است که خشونت همواره به نوعی آسیب جسمانی می انجامد یا دست کم به قصد چنان آسیبی اعمال می شود. و آسیب رساندن به دیگران و ایجاد درد و جراحت، به حکم اخلاق، کاری نارواست.
دلیل دوّم آن است که خشونت ورزی مایه نفی کرامت قربانی است. کسی که به خشونت متوسل می شود، خرد و اختیار فرد قربانی را نادیده می گیرد، یعنی به جای آنکه او را از طریق اقناع عقلی به تغییر رفتارش برانگیزد، وی را به زور و برخلاف میل و داوری عقلی اش به تأمین مقاصد خویش وامی دارد. به بیان دیگر، فرد خشونت ورز قربانی خود را به ابزاری صرف برای تأمین مقاصد خود بدل می کند، و به این ترتیب آن شخص را به مرتبه یک شیء تنزل می دهد. این فرآیند از خودبیگانگی نافی کرامت انسانی فرد قربانی است، و بر این مبنا می توان خشونت را اخلاقاً عملی ناپسند بشمار آورد.
دلیل سوّم آن است که خشونت به خشونت بیشتر می انجامد. خشونت حس نفرت و انتقام جویی را در قربانی برمی انگیزد، و او را همیشه مترصد می دارد که در فرصت مناسب آسیب متقابلی به حریف بزند، و این حمله تلافی جویانه به نوبه خود به آتش نفرت و انتقام جویی بیشتر دامن می زند، و تداوم این رفتارها می توان به آتش دامن گستری بدل شود که نهایتاً بنیان همبستگی اجتماعی را ویران کند.
دلیل چهارم آن است که خشونت ورزی فاعل خشونت را رفته رفته سنگدل و از فضایل شریف انسانی تهی می کند. انسانی که پیوسته و بی محابا خشونت می ورزد رفته رفته خوی و منشی خشن و عاری از انسانیت می یابد. روانی که بی پروا و با اشتیاق خشونت می ورزد یا بیمار است یا خبیث.
دلیل پنجم آن است که خشونت عملی ویرانگر است، و اساساً اگر ویرانگر نباشد خشونت بشمار نمی رود. اما با ویرانگری نمی توان به دستاوردهای انسانی و اجتماعی سازنده و ماندگاری رسید. مهمترین پیامد ویرانگر خشونت در متن یک جنبش مدنی آن است که فضای گفت و گو را در عرصه عمومی مسدود می کند، و انسداد گفت و گو در عرصه عمومی در واقع به معنای پایان سیاست و ویرانی بنیان قدرت جامعه مدنی است. جامعه مدنی از شهروندانی تشکیل می شود که با همکاری یکدیگر برای تحقق اهدافی مشترک در زندگی جمعی شان می کوشند. اما همکاری متقابل در گرو فهم متقابل شهروندان از یکدیگر است. قدرت جامعه مدنی ناشی از زور نیست ناشی از قابلیت گفت و گوست. اما خشونت نقطه پایان گفت و گوست، و بنابراین، اعمال گسترده و مستمر خشونت مستقیماً بنیان قدرت جامعه مدنی را ویران می کند. از این رو، به کارگیری خشونت برای تحقق اهداف مدنی از همان آغاز اقدامی عقیم و ناکارآمد به نظر می رسد. ادامه مطلب “مقاله آرش نراقی با عنوان «جایگاه اخلاقی خشونت در جنبش مدنی مسالمت آمیز»”
مقالهی حسین هوشمند با عنوان «بسوی روشن اندیشی حداقلی: طرحی برای بازنگری در روشنفکری دینی»
بسوی روشن اندیشی حداقلی:
طرحی برای بازنگری در روشنفکری دینی
حسین هوشمند
مقاله حاضر ضمن تفکیک بین دو برداشت از روشن اندیشی، موسوم به روشن اندیشی رادیکال یا حداکثری و روشن اندیشی منعطف یا حداقلی، به تبیین و دفاع از روشن اندیشی حداقلی و کثرتگرا می پردازد و آنرا بمنزله طرحی برای بازنگری و بازسازی روشنفکری دینی -که اکنون به روشن اندیشی حداکثری گرایش یافته است- ارائه می دهد.
عصر روشن اندیشی (the Enlightenment) ـ که از قرن هفدم آغاز شد ـ از مهمترین ادوار تاریخ اندیشه بشری است. مسائل و پیامدهای این عصر مانند گسترش قلمرو آزادیهای فردی و به چالش گرفتن سنت همچنان در دنیای معاصر طنین افکنده است. در بین فیلسوفان این عصر، ایمانوئل کانت مسائل مذکور را بطور جدی تری مورد تأمل قرارداده و در مقاله معروف «در پاسخ به سؤال: روشن اندیشی چیست؟» و نیز در پاره ای دیگر از آثار خویش به بررسی آنها پرداخته است. ادامه مطلب “مقالهی حسین هوشمند با عنوان «بسوی روشن اندیشی حداقلی: طرحی برای بازنگری در روشنفکری دینی»”
ششمین ویژهنامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا؛ از جامعه ایدئولوژیک تا جامعه اخلاقی
از گذشته تاکنون، همواره انسان در زندگی جمعی خود، آرزوها و آمالی را در سر میپرورانده است که جامعهاش، بهترین وضعیت ممکن زندگی مطلوب را برایش رقم زند. او تمام این آمالش را در آرمانشهر متصور میدیده است.
آرمانشهر او همان جایی است که بهشت زمینی را بازسازی میکند. هم انسانها را به زندگی با آسایش و آرامش رهنمون میسازد و هم مسیر تعالی آنها را تسهیل میکند. در واقع آرمانشهر، افقی است که از رنجها و آلام انسان میکاهد و بر شادی و فرحش میافزاید. اما مسیر حرکت انسانها در طول تاریخ به گونهای بوده است که به سادگی نمیتوانند به این آرزوی دیرینه، لباس تحقق بخشند. ادامه مطلب “ششمین ویژهنامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا؛ از جامعه ایدئولوژیک تا جامعه اخلاقی”
پیامدگرایی، لذتگرایی و سرمایهگرایی در فلسفۀ اخلاق زردشتی
پیامدگرایی، لذتگرایی و سرمایهگرایی در فلسفۀ اخلاق زردشتی
«ایران باستان» دارای «متنهای اخلاقی» و «اندرزنامه»های گوناگون است. این متنها و «اندرزنامه»ها تنها پندهای پراکنده، نامنسجم و ناسازگار اخلاقی نیستند و بسیاری از آنها بهگونهای معقول و منسجم «سنجه»ای «پیامدگرایانه» برای سنجش «کنش» و نیز «منش» آدمی ارائه میکنند. «فلسفۀ اخلاق زردشتی» گونهای از «پیامدگراییِ فایدهگرایِ لذتگرا» است که بر پایه دوگانهٔ «لذت و درد» و «خوشی و ناخوشی» بنا شده است. این دوگانه کاملاً مطابق با هستیشناسی، ما بعد الطبیعه، انسانشناسی و الهیات دوبُنیِ زردشتی است. تضاد بنیادین میان «نیک» و «بد»، «لذت» و «درد» و «نیروهای زندگی» و «نیروهای مرگ» در «فلسفۀ اخلاق زردشتی»، مبتنی بر تضاد بنیادین میان «خیر» و «شر»، «اهورا مزدا» و «اهریمن» و سپنته مینو و انگره مینو در اوستا است. متون اخلاقی پهلوی، مانند دینکرد ششم، نیز بر این نکته تأکید میکنند که تن را باید در رامش و خوشی داشت و از درد و رنج پرهیز کرد و کار نیک کردن برای کسی که درد را در تن راه دهد دشوار است. افزون بر این، «فلسفۀ اخلاق زردشتی» همه جنبههای فاعلیت، مانند خِرد، خوی، خیم و کردار فاعل، را بر اساس «پیامد» میسنجد و از این نظر، مانند برخی نظریههای جدید در «اخلاق هنجاری» همچون نظریههای پارفیت، پِتیت، اسمیت و درایور، گونهای از «پیامدگرایی فراگیر» است.
ستایش این مفاهیم، در کنار مفاهیمی مانند ثروت، چابکی، نوآوری و سازندگی، از ویژگیهای یگانهٔ «فلسفۀ اخلاق زردشتی» است. در نتیجه، افزون بر «پیامدگرایی»، ریشهٔ «سرمایهگرایی» را نیز میتوان در «فلسفۀ اخلاق زردشتی» جُست. سالها پیش از «چرخش زبانی» و «تغییر بزرگ در افکار عمومی نسبت به زندگی، سازندگی و نوآوری» که در سدههای هفدهم و هجدهم در شمالغرب اروپا رخ داد و به «انقلاب صنعتی» و سپس «رشد اقتصادی در جهان مدرن» انجامید، بنیانهای اصلی «سرمایهگرایی» در «فلسفۀ اخلاق زردشتی» وجود داشتند. در تفاسیر برخی از ایرانشناسان مانند دارمِستِتِر، در سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم، اشاراتی به این ویژگی «فلسفۀ اخلاق زردشتی» دیده میشود، اما نسل جدیدِ ایرانشناسان، احتمالاً تحت تأثیر روششناسی رایج در تفسیر متون مقدّس بیبلیکال و نیز روح حاکم بر روشنفکری در میانهٔ سدهٔ بیستم، این ویژگی «فلسفۀ اخلاق زردشتی» را نادیده میگیرند و توضیحی برای این مفاهیم ارائه نمیکنند. ادامه مطلب “پیامدگرایی، لذتگرایی و سرمایهگرایی در فلسفۀ اخلاق زردشتی”
نوشتار مسعود نیلی با عنوان «اقتصاد در انتظارِ سیاست»
پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی و مشاهدۀ کیفیت مباحثی که در آن مطرح شد، این روزها نگرانیهای زیادی برای کارشناسان اقتصادی از نظر شرایط پیش روی اقتصاد کشور و نوع تصمیمهایی که در انتظار آن است و نیز پیامدهای این تصمیمها بر عدمتعادلهای اقتصاد کلان، به وجود آمده است. برخلاف مناظرههای دورههای قبل که جذابیتهای سیاسی مردم را پای دستگاههای تلویزیون میخکوب میکرد، مناظرهها در این دوره به محکوم کردن قابل بحثِ دستهجمعیِ دولت بهخاطر وضعیت نامناسب شاخصهای اقتصادی از یک طرف و برگزاری مزایدههای مالی و دادن وعدههای مختلف پولی تنزل پیدا کرده است. وقتی شرایط مالی دولت بهگونهای است که میتوان درک کرد خزانه چه فشاری را حتی برای پرداخت حقوق ماهانۀ کارکنان خود تحمل میکند، شنیدن وعدههای مالی عجیب از طرف اکثر نامزدها، بیانگر این واقعیت تأسفبار است که یا سیاستمداران ما با شرایط ملموس اقتصادی کشور فاصلهای بزرگ دارند یا از میزان آگاهی مردم بیاطلاعند و یا روی فراموشی مردم پس از گذار بدون مسئولیت از مرحلۀ انتخابات حساب باز کردهاند. ادامه مطلب “نوشتار مسعود نیلی با عنوان «اقتصاد در انتظارِ سیاست»”
گفتاری از مصطفی ملكیان درباره «پرتابهای فلسفه»
گفتاری از مصطفی ملكیان درباره «پرتابهای فلسفه»
روشنفكر در مقام داور نه مردمی، نه دولتی
محسن آزموده
تالیف و نگارش دیدگاهها و نظرات در میان روشنفكران و دانشگاهیان رشتههای علوم انسانی در ایران امر چندان رایجی نیست و چهرههای معدودی به نوشتن خطر میكنند و اندیشههای خود را با مخاطبان در میان میگذارند.گرایش عمومی به ترجمه است و آنجا هم كه نویسندهای میخواهد حاصل تفكرات خود را بیان كند، انگار ناگزیر است آن را به آرا و دیدگاههای متفكرانی از دیگر سرزمینها مستند كند. از آن كمتر، بیتوجهی اهل اندیشه در ایران به آثار تالیفی یكدیگر است. ما معمولا آثار یكدیگر را نمیخوانیم و به آنها وقعی نمینهیم. این امر سبب میشود كه نوشتهها و آثار تالیفی در فضای عمومی اهل فرهنگ و اندیشه مورد نظر به گردش در نمیآیند و مورد بحث و گفتوگو قرار نمیگیرند.گفتار حاضر از مصطفی ملكیان درباره كتاب «پرتابهای فلسفه» نوشته محمدمهدی اردبیلی از این حیث حائز اهمیت و قابل توجه است. محمدمهدی اردبیلی پژوهشگر و مترجم شناخته شده فلسفه در این كتاب 110 صفحهای، جستارهایی در حوزه فلسفه، مسائل فرهنگی روز، سیاست و اجتماع ارایه كرده است، متنهایی كه خود آنها را «پرتاب»های فلسفه میخواند، پرتابهایی كه نتیجه آنها غیرقابل پیشبینی و در حكم نوعی قمار است. از دید ملكیان اما این متنها جستار است، نوعی اظهارنظر كه در آن نویسنده با همه احساسات و عواطف و خواستههایش در آنها حضوری پررنگ و جدی دارد و با آنها، فرآوردههای اندیشهاش را عرضه میكند. چهارشنبه 12 خرداد ماه، نشر ققنوس با حضور زهره حسینزادگان و آریان شبگرد، نشستی به مناسبت تجدید چاپ كتاب پرتابهای فلسفه برگزار كرد. در این نشست، مصطفی ملكیان ضمن اشاره به اهمیت كتاب پرتابهای فلسفه به بیان دیدگاههای خود راجع به مفهوم روشنفكری پرداخت و در پایان بحثی پیرامون جبرگرایی مطرح كرد. آنچه میخوانید روایتی از پرسشها و پاسخهایی است كه در این نشست مطرح شد.
ادامه مطلب “گفتاری از مصطفی ملكیان درباره «پرتابهای فلسفه»”
درسگفتارهای «کانت: راهنمایی برای خواندن کتاب نقد عقل محض»
درسگفتارهای «کانت: راهنمایی برای خواندن کتاب نقد عقل محض»
پژوهشگر فلسفه ([email protected])
فلسفه و تاریخ فلسفه یکی هستند. ما نمیتوانیم به یکی از این دو فارغ از دیگری بپردازیم. بنابراین، اگر کسی میخواهد فهم کافی از مسائل، پرسشها و موضوعات معین در زمینۀ فلسفه داشته باشد، ضروری است که پیشینۀ آنها را بداند. در این میان، کانت مهمترین فیلسوف دوران مدرن و کتاب نقد عقل محض(1787) یکی از مهمترین کتابهای فلسفی تاریخ فلسفه تا به امروز است.[1]
کانت چهرهای بنیادی در چند قرن گذشته در سنت غربی است. او، به ویژه در نقد عقل محض، دیدگاههای پیشگامانش در اوایل دوران مدرن (خردگراها و تجربهگراها) را ترکیب کرد و قسمت عمدۀ دستور کار آیندگان در قرون نوزدهم، بیستم و بیست و یکم (ایدهآلیست، پراگماتیست، نئوکانتی، تحلیلی و قارهای) را تعریف کرد. تا به امرزو، معرفتشناسان، فیلسوفان زبان و متافیزیکدانان مشغولِ موضوعاتی بودهاند که به طور محوناشدنی توسط کانت صورتبندی شدهاند. همچنین حتی زمانی که کانت خود به صورتبندی آنها نپرداخته است، منابع مفهومی او، درست به همان اندازه برای روشنسازی آنها کفایت میکنند. در این زمینه، این عبارت به اُتو لیبمن[2] نسبت داده شده است که : “هر کس میتواند موافق و یا مخالف کانت فلسفهورزی کند، اما هیچکس نمیتواند بدون در نظر گرفتن کانت فلسفهورزی کند.”[3] از این رو لزوم ارائۀ راهنمایی به علاقهمندان فلسفه به منظور خوانش این کتاب، به خصوص برای افرادی که از طریق دورههای دانشگاهی و آکادمیک نمیتوانند به چنین امکانی دست یابند، ضروری به نظر میرسد.
این جلسات به تدریس برخی از مباحث مهم کتاب نقد عقل محض، به عنوان راهنمایی مقدماتی، به منظور فهم بهتر متن این کتاب به هنگام مطالعه اختصاص دارد. لازم به ذکر است که دورۀ اول درسگفتار حاضر، با تغییراتی، در طی شش جلسه برای دانشجویان کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه اصفهان در ذیل درس فلسفۀ غرب نیمسال دوم 1397 و همچنین در هشت جلسه، در تابستان و پاییز سال 1398 در خانۀ حکمت اصفهان برگزار شده است.
ادامه مطلب “درسگفتارهای «کانت: راهنمایی برای خواندن کتاب نقد عقل محض»”
سخنرانی کاوه بهبهانی با عنوان اخلاق انتخابات
اخلاق انتخابات
کاوه بهبهانی
به همت انجمن علمی حقوق اساسی ایران | 4 خرداد 1400
من در این نشست تلاش میکنم که نشان دهم چه نوع انتخاباتی اخلاقیتر است. پیوند اخلاق و سیاست، لایههای مختلفی دارد. برخی نظیر ماکیاولی معتقدند که اخلاق و سیاست دو سپهر جداگانه هستند و نباید اخلاق را در سیاست وارد کرد اما واقعیت این است که اگر سیاستمداران را رها کنیم و توجهی به اخلاق نداشته باشیم با دردسرهای مختلفی مواجه میشویم. ادامه مطلب “سخنرانی کاوه بهبهانی با عنوان اخلاق انتخابات”
مجموعه گفتگوهای کافه فیلو با عنوان «کوچینگ از نگاهی دیگر»
کوچینگ به عنوان حرفه، نوپاست، اما دارای ریشههای کهن است که میتواند در مسیر توسعه فردی و سازمانی به ما کمک کند. عمر کوچینگ در جهان حدود ۳۰ سال است و در ایران نیز چند سالیست که در قالب کوچینگ کسب و کار، کوچینگ زندگی و … وارد شده و عدهای مشغول کار در این حرفه هستند.
فدراسیون بین المللی کوچینگ (ICF) با هدف معرفی هرچه بهتر آن به جامعه جهانی، ۱۷ تا ۲۳ می (۲۷ اردیبهشت تا ۲ خرداد ۱۴۰۰) را به عنوان هفته بین المللی کوچینگ نامگذاری کرده است. در این هفته برنامههای مختلف آموزشی، دورهمی و گفتوگوهایی در سراسر جهان برگزار میشود. در ایران نیز فعالان این عرصه برنامههای مختلفی برگزار کردند.
«کافه فیلو» نیز تصمیم گرفت از پنجرهای دیگر به این مهارت یاریرسان بپردازد و در این راستا به گفتگو با شش نفر از اساتید و صاحبنظران در حوزه کوچینگ و فلسفه، نشست. مهمترین هدف ما در این نشستها آشنایی با ریشههای فکری- فلسفی و رویکردهای پشتیبان نظری کوچینگ است تا قدمت و اهمیت آن در کنار حساسیتهای آن برای کوچها و مخاطبان بیان شود. ادامه مطلب “مجموعه گفتگوهای کافه فیلو با عنوان «کوچینگ از نگاهی دیگر»”