تفاوت‌های دو نیمکره‌ی مغز؛ تبیینی جامع و علمی

تفاوت‌های دو نیمکره‌ی مغز؛ تبیینی جامع و علمی

زمانی راماچاندران، متخصصِ برجسته‌ی علوم اعصاب، گفت که برخی یافته‌های حاصل از شناختِ تفاوت‌های نیمکره‌های چپ و راستِ مغز میتواند انقلابی در درکِ فلسفی و الهیاتی ما به بار آورد. متخصصان دیگری اظهار داشتند که آنچه از بحث نیمکره‌های مغز وارد فرهنگ عامه شده است افسانه‌ای بیش نیست و حقیقت امر پیچیده‌تر از آن است. از یک سو تفاوت‌های دو نیمکره بسیار مهم و بصیرت‌بخش است و از سوی دیگر فهم ساده‌انگارانه و مبتدیانه از موضوع راه به جایی نمیبرد. ایان مگیلکریست دقیقا همینجا به کمکِ ما می‌آید. رسالت او این است که هم حق پیچیدگی های علمی را ادا کند و هم درکی جامع و بینش‌بخش از نتایجِ پژوهش‌ها ارائه دهد.

ایان مگیلکریست روانپزشک است و سابقه‌ی کار و پژوهش در دانشگاه های آکسفورد و جانز هاپکینز را دارد. او پس از تالیفِ کتابِ “ارباب و مامورش” در زمینه‌ی تفاوت های دو نیمکره‌ی مغز به شهرتِ جهانی دست یافت. وی بیست سال از عمر خود را در پژوهش‌های مربوط به شناخت تفاوت‌های دو نیمکره صرف میکند و این نتایج را در کتابش جای میدهد. او سعی میکند به غیر از نتایج علمی، جنبه‌های فلسفی موضوع را نیز مورد بررسی دقیق قرار دهد. پس از تالیفِ این کتاب او مستمرا به ایرادِ سخنرانی در دانشگاه‌های مختلف دنیا دعوت شده است.

در این سلسله ویدیوها سعید گرمارودی، پژوهشگر روانشناسیِ دین، میکوشد خلاصه ای از کتاب را به بیان ساده ارائه دهد. سعید گرمارودی دانشجوی دکترای روانشناسی در دانشگاهِ کِلِمسون می‌باشد. ادامه مطلب “تفاوت‌های دو نیمکره‌ی مغز؛ تبیینی جامع و علمی”

سارتر و دین؛ مصاحبه مجله‌ی لوگوس با هدایت علوی‌تبار

سارتر و دین؛ مصاحبه مجله‌ی لوگوس با هدایت علوی‌تبار

سارتر و دین

مصاحبه با مجلۀ‌‌ «لوگوس» (سال 1397) با افزایش

مصاحبه کننده: محمد مهدی فلاح ادامه مطلب “سارتر و دین؛ مصاحبه مجله‌ی لوگوس با هدایت علوی‌تبار”

سارودایا : مارکس،‌ گاندی و راسکین!

سارودایا : مارکس،‌ گاندی و راسکین!

در این کتاب از نقص بزرگ اقتصاد متعارف صحبت می‌شود که از معنویت و اخلاق انسانی در محاسبات و برنامه های اقتصادی چشم‌پوشی می‌کند، انسان را آدمکی ماشینی می‌بیند که فقط نیروی کار فیزیکی‌اش در فرآیند تولید به حساب می‌آید و فاقد عطوفت، همدلی و پویائی انسانی است و صرفا پارامتری ساکت در معادلات عرضه و تقاضا؛ در نتیجه به قول نویسنده، بی‌انصافی‌ها و فلاکت‌های بشری را می‌زاید. به ساده ترین زبان و وجهی، با انباشت ثروت و ارزش اضافی در یک سوی مناسبات اقتصادی آشنا می‌شویم و پس آنگاه، به چاره‌جویی می‌رسیم. ادامه مطلب “سارودایا : مارکس،‌ گاندی و راسکین!”

آذرخش مکری؛ جلسات نقد، بررسی و معرفی کتاب

آذرخش مکری؛ جلسات نقد، بررسی و معرفی کتاب

در این مطلب سعی داریم جلسات نقد، بررسی و معرفی کتاب‌هایی که دکتر آذرخش مکری برگزار کرده‌اند را جمع‌آوری کنیم. این مطلب به مرور تکمیل و به‌روز خواهد شد. ادامه مطلب “آذرخش مکری؛ جلسات نقد، بررسی و معرفی کتاب”

مقاله «آیا در ایران نئولیبرالیسم حاکم است؟» از نظام بهرامی کمیل

مقاله «آیا در ایران نئولیبرالیسم حاکم است؟» از نظام بهرامی کمیل

آیا در ایران نئولیبرالیسم حاکم است؟

(فرار از امر سیاسی با نقد نئولیبرالیسم)

دکتر نظام بهرامی کمیل


فصلنامه پویه مهر، بهار و تابستان ۱۴۰۰

 

مقدمه

قبل از انقلاب 57؛ جریان‌ها و اندیشمندان چپ، نظام حاکم در ایران را نظامی کاپیتالیستی خوانده و خواهان نابودی آن بودند. همان دسته از چپ‌ها، در اوایل انقلاب نهضت آزادی و دولت موقت را لیبرالیستی خوانده و خواهان حذف آنان بودند. در ادامه همین رویکرد بیش از یک دهه است که برخی از اندیشمندان چپ، دولت‌های موجود در ایران را «نئولیبرالیستی» خوانده و مخالف برنامه‌های آنان هستند. از نظر این افراد هر پدیده ناخوشایندی در ایران از دزدی و اختلاس و تخریب محیط‌زیست گرفته تا گران شدن خدمات آموزشی و بهداشتی و آسیب‌های اجتماعی به دلیل حاکم شدن رویکرد نئولیبرالیستی در ایران است.

این مقاله درباره تایید یا رد نئولیبرالیسم نیست و حتی به نقاط ضعف و یا قوت آن هم اشاره نمی‌کند؛ به‌ویژه آنکه بحران سال 2007 به بعد حتی مدافعان این مکتب را با تردیدهای بیشتری روبرو کرده است. (استگر و روی: 1399) پرسش من این است که آیا می‌توان حکومت ایران را حکومتی نئولیبرالیستی نامید؟ آیا ویژگی‌های یک حکومت نئولیبرالیستی در ایران حاکم است؟ آیا استفاده از این مفهوم در تحلیل مسائل و پدیده‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی راهگشاست؟ ادامه مطلب “مقاله «آیا در ایران نئولیبرالیسم حاکم است؟» از نظام بهرامی کمیل”

احمد رجبی: آسیب‌شناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران

احمد رجبی: آسیب‌شناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران

آسیب‌شناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران

ارائه: احمد رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران)

دبیر نشست: آرش باقری (دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران)

بحث حاضر، به همت معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به مناسبت هفته پژوهش صورت گرفت. این بحث، ارائه یک سخنرانی علمی درباره پژوهشی فلسفی نیست، بلکه بحثی درباره خود پژوهش فلسفی دانشگاهی و آسیب‌شناسی آن در فضای دانشگاهی ایران است، بدین معنا که چه موانع و آسیب‌هایی در راه امکان‌بخشی به پژوهش فلسفی وجود دارد تا از طریق شناخت و بررسی آنها بتوان به امکان نیل به فلسفه‌ورزی و پژوهش حقیقی در فضای آکادمیک ایران در همترازی با تجربه‌های موفق جهانی نزدیک شد. تاکید این بحث بر آسیب‌شناسی و شناخت موانع، و از این جهت، عمدتا سلبی با اشاراتی ایجابی است، اما ارائه یک طرح جامع ایجابی تفصیلی جایگزین، حاصل همفکری‌های جمعی است که پس از شناخت دقیق موانع امکان‌پذیر می‌شود.

سخنرانی در سه بخش عمده پی گرفته می‌شود: نخست بحثی عمومی درباره آسیب‌های موجود در پژوهش آکادمیک در رشته‌های نظری محض و علوم انسانی به طور کلی از حیث صوری که مجموعه‌ای از عوامل درهم‌تنیده را دربرمی‌گیرد. سپس بحثی درباره آسیب‌های صوری در خصوص پژوهش در رشته فلسفه که علاوه بر موانع صوری بحث‌شده در بخش اول، شامل معضلاتی از حیث نگاه به موجودیت فلسفه، مشکلات اداری و آموزشی، گرایش‌سازی‌ها، و معضلی فرهنگی و… می‌شود. در بخش سوم، نهایتا نگاهی اجمالی و محتوایی به خود فلسفه خواهد شد از این حیث که چگونه افق طرح مسائل بنیادین فلسفی در ایران کنونی می‌تواند پژوهش فلسفی در ایران را به معنای زیست فلسفی ممکن گرداند. ادامه مطلب “احمد رجبی: آسیب‌شناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران”

مقاله دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی (دفاعی حداقلی از گیاهخواری) به قلم سید حسن اسلامی اردکانی

مقاله دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی (دفاعی حداقلی از گیاهخواری) به قلم سید حسن اسلامی اردکانی

امروزه مصرف گوشت صنعتی به شکل وسیعی رواج یافته و مراکز صنعتی پرورش حیوانات جایگزین شیوه‌های سنتی شده است. این مقاله از این نقطه عزیمت آغاز می‌کند که تفاوت‌های اساسی میان گوشت‌های صنعتی و گوشت‌های غیرصنعتی وجود دارد که از نظر اخلاقی تعیین کننده است و با توجه به نحوه‌ی فراهم آمدن گوشت‌های صنعتی، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذیر نیست. نگارنده در این مقاله برای اثبات مقصود خود دو استدلال پیش می‌کشد: نخست استدلال بر اساس تحمیل رنج گسترده و ناموجه به حیوانات، و دوم تخریب گسترده محیط زیست. هر استدلال خود بر یک مقدمه علمی و یک مقدمه اخلاقی مبتنی است و در صورت پذیرش این مقدمات علمی و اخلاقی، چاره‌ای جز دست کشیدن از مصرف گوشت صنعتی یا دست کم کاهش مصرف آن وجود ندارد. پس از طرح این استدلال ها، نویسنده به سه اشکال اساسی می‌پردازد و می‌کوشد به آنها پاسخ دهد. ادامه مطلب “مقاله دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی (دفاعی حداقلی از گیاهخواری) به قلم سید حسن اسلامی اردکانی”

مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و روشنفکران»

مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و روشنفکران»

دين و روشنفکران[1]

نویسنده: هانا آرنت

مترجم: محمد سعید حنایی کاشانی

[ماهنامه‌ی پارتيزان ريويو، در ۱۹۵۰، از تعدادی از متفکران و نويسندگان برجسته، علاوه بر آرنت، شامل و. ه‍. اودن، جان ديويی، رابرت گريوز، ماريان مور، آ. ج. اير، سيدنی هوک، آلفرد کازين، فيليپ راهو، آلن تيت، پل تيليش، رابرت گورهام ديويس، ژاک ماريتن، ويليام بَرِت، جورج بوآس، کلمنت گرينبرگ، اروينگ هاو، دوايت مکدونالد، و ويليام فيليپز، از آن جمله، خواست به «چرخش تازه به سوی دين در ميان روشنفکران و بی‌اعتنايی روزافزونی که نگرشها و منظرهای دنيوی [سکولار] اکنون با آن مواجهند» پاسخ دهند. پنج مبحث کلی پيشنهاد شده بود، مطابق با همين شماره‌هايی که در پاسخ آرنت آمده است: ۱. علل اين گرايش؛ ۲. تغيير در اعتقادات [convictions] در ميان روشنفکران؛ ۳. دين و فرهنگ؛ ۴. دين و ادبيات؛ ۵. جدايی آگاهی دينی از اعتقادات دينی، چنانکه در نزد هايدگر و مالرو مشاهده می‌شود. پاسخ آرنت در دوره‌ی هفدهم، ش ۲، فوريه ۱۹۵۰، پارتيزان ريويو، منتشر شد.] ادامه مطلب “مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و روشنفکران»”

جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲؛ مؤلف: شهرام اتفاق

جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲؛ مؤلف: شهرام اتفاق

جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲

مؤلف: شهرام اتفاق – آذرماه 1400  /   ناشر: مؤسسه فرهنگی صدانت

به تازگی نوشتاری را تحت عنوان «جواد طباطبایی، به سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟» در وب‌سایت مؤسسه گران‌مایه صدانت منتشر کردم که نقدی بر آرای دستگاه نظری استاد طباطبایی بود.

اندکی پس از انتشار آن، جمعی از دوستانی که مشغول مطالعه آثار استاد طباطبایی هستند، ابراز تمایل کردند که تا نظر بنده را درباره مقالۀ دیگری تحت عنوان «دولت – ملت در ایران، نگرشی سیاسی  فلسفی» نوشتۀ فرهیختۀ گرانقدر احمد بستانی بدانند.

با مطالعۀ آن مقالۀ وزین دریافتم که نکات بسیار ارزشمندی در آن وجود دارد که مجال دیگری را برای تداوم آن بحث پیشین دربارۀ «جواد طباطبایی، به سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟» فراهم می‌آورد و سبب کنکاش افزون‌تر در باب «لیبرالیسم یا ناسیونالیسم» خواهد شد. ادامه مطلب “جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲؛ مؤلف: شهرام اتفاق”

حكمت خالده در بوته نقد؛ گفت‌وگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی

حكمت خالده در بوته نقد؛ گفت‌وگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی

گفت‌وگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی

حكمت خالده در بوته نقد

محسن آزموده | روزنامه اعتماد، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰

تعبیر فهلوی را شهاب الدین سهروردی (587-549 ه.ق.)، نویسنده «حكمت الاشراق»، در آثار خود برای اشاره به اندیشه ایرانی پیش از اسلام به كار برده و شخصیت‌های اساطیری و پهلوانی ایران چون فریدون را «الفهلویون» نامیده؛ اشاره‌ای به فرهنگ و زبان پهلوی در ایران پیش از اسلام. سهروردی میان اندیشه‌های این فهلویون با دیدگاه‌های اشراقی و باطنی خود تشابه و تناسب قائل بود و معتقد بود كه ریشه اندیشه‌های عرفانی و رازورزانه یكی است. در روزگار ما برخی سنت‌گرایان (Traditionalist) معتقدند این اندیشه فهلوی را می‌توان با  حكمت خالده یا جاویدان خرد  (Perennial philosophy) توضیح داد و آن را حكمت خسروانی یا حكمت فهلوی می‌خوانند. بابك عالیخانی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران به تازگی كتاب رموز اشراقی شاهنامه فردوسی را نوشته است و از منظر حكمت خسروانی كوشیده عناصر حكمی اشراقی در شاهنامه فردوسی را برجسته سازد. به این مناسبت وبیناری دو روزه در روزهای یكشنبه و دوشنبه، هفتم و هشتم آذر ماه از سوی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران برگزار شد كه در آن شماری از اساتید فلسفه و ادبیات ایران شركت كردند، همچون سید حسین نصر، جلال خالقی مطلق، نصرالله پورجوادی، میرجلال‌الدین كزازی، بیژن عبدالكریمی و…. در پنل چهارم این وبینار بحثی داغ میان مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی درباره حكمت خالده در گرفت كه به علت مشكلات فنی، یك بار دیگر به صورت حضوری تكرار شد. آنچه می‌خوانید، گزارشی از گفت‌وگوی میان مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی درباره حكمت خالده است كه به صورت حضوری در محل موسسه حكمت و فلسفه ایران برگزار شد. این گفت‌وگو با این سخنان مصطفی ملكیان به پایان رسید كه گفت: «تا وقتی كه روحیه مادیت اخلاقی داریم و داشتن را مهم تلقی می‌كنیم و مصرف زده‌ایم و به نیازهای‌مان اكتفا نمی‌كنیم، بحران محیط زیست ادامه پیدا می‌كند و ما سرنا را از سر گشاد آن می‌زنیم. زیرا این فساد از درون ما بیرون آمده است. تا زمانی كه به ساده‌زیستی روی نیاوریم و به ضروریات زندگی اكتفا نكنیم و به جای نیازها دنبال خواسته‌ها برویم، وضع محیط‌زیست تغییر نمی‌كند.»

ادامه مطلب “حكمت خالده در بوته نقد؛ گفت‌وگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی”