گفت‌وگو با محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی به‌واسطه حذف میان‌داران

گفت‌وگو با محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی به‌واسطه حذف میان‌داران

گفت‌وگو با محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی به‌واسطه حذف میان‌داران

علی ورامینی و نرگس کیانی

تحریریه گروه فرهنگ روزنامه هم‌میهن

محمد فاضلی، جامعه‌شناس ایرانی و استادیار سابق دانشگاه شهیدبهشتی در بخش نخست گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن اشاره کرد، تجربه زیسته‌اش در فضای جامعه و فضای شبکه‌های اجتماعی، در غیاب داده‌های پژوهش‌هایی اجتماعی‌ که برای سنجش میزان دوقطبی بودن فضای جامعه انجام شده باشد، این دوقطبی شدن را تایید می‌کند. وضعیتی که او پیدایش کلمه‌ای مانند «وسط‌باز» بدل از «میان‌دار» را حاصل آن دانست و افزود هرچند میان‌داری، ماهیت بسیاری از احزاب است، اما در حال حاضر و در وضعیت دوقطبی جامعه ایران تبدیل به ناسزا شده است. او ضمن تایید دوقطبی شدن جامعه تصریح کرد، طرفین این دو قطب، فارغ از هویت‌شان، دیگر ظرفیتی برای گفت‌وگو با هم و درک یکدیگر ندارند و این دوقطبی شدن، در درازمدت امکان مفاهمه، گفت‌وگو و صورت‌بندی کردن هر راهکار میانه و غیرخشونت‌آمیزی را ناممکن می‌کند و خطری برای جامعه محسوب می‌شود. فاضلی همچنین افزود، وقتی سخنی منتقل نمی‌شود و کاری صورت نمی‌گیرد، آن گروهی که نه سخنش منتقل، نه مسئله‌اش حل شده است، به‌شکل طبیعی به‌سوی اعمال‌خشونت می‌رود، تبدیل به معترض می‌شود سپس به معترض کف‌خیابان تغییروضعیت می‌دهد. جان کلامِ صحبت‌های فاضلی در بخش اول آنجا بود که گفت، لحظه‌ای که جامعه بین ویرانی محتمل، ناشی از خشونتی که خود اعمال می‌کند و ویرانی قطعی، ناشی از ادامه روند موجود تصمیم بگیرد، لحظه‌ای بسیار خطرناک است و فقدان میان‌داران «موثر» را یادآوری می‌کند. این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید. ادامه مطلب “گفت‌وگو با محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی به‌واسطه حذف میان‌داران”

فرادرمانی یا حلقه‌ی شبه‌علم و خرافات بر گردن عرفان

فرادرمانی یا حلقه‌ی شبه‌علم و خرافات بر گردن عرفان

فرادرمانی یا حلقه‌ی شبه‌علم و خرافات بر گردن عرفان

نویسنده: 

پیشگفتار

این نوشتار برآن است که نشان دهد که ادعاهای مکتب «عرفان حلقه» در زمینه‌های علمی و پزشکی، در زمره‌ی شبه‌علم اند. یعنی به نادرست ادعا می‌کنند که علمی‌‌اند ولی در واقع بهره‌ای از اعتبارعلمی ندارند.

البته مکتب «عرفان حلقه» خود در حیطه‌ی خرافات جای می‌گیرد. یعنی مجموعه ادعاهای افسانه بافانه‌ای که هیچ دلیل یا مستند معتبری ندارند. ادعاهای پزشکی و درمانی این رشته نیز ریشه در همان باورهای خرافی دارند. اما آن‌جا که با ادعای انجام پژوهش و تولید مقاله سعی می‌کنند که برای مدعیات خود مستند پژوهشی عرضه کنند، وارد وادی شبه‌علم می‌شوند. ادامه مطلب “فرادرمانی یا حلقه‌ی شبه‌علم و خرافات بر گردن عرفان”

نشست «اعتراضات ۱۴۰۱: ماهیت، چیستی و چرایی» با موضوع “دین و اعتراضات”

نشست «اعتراضات ۱۴۰۱: ماهیت، چیستی و چرایی» با موضوع "دین و اعتراضات"

نشست هفتم از مجموعه نشست‌های «اعتراضات ۱۴۰۱، ماهیت، چیستی و چرایی» به همت انجمن جامعه شناسی ایران با عنوان “دین و اعتراضات” چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ با حضور مهراب صادق‌نیا، محمدرضا کلاهی، آرمان ذاکری و محسن حسام مظاهری برگزار شد.

ادامه مطلب “نشست «اعتراضات ۱۴۰۱: ماهیت، چیستی و چرایی» با موضوع “دین و اعتراضات””

در گفت‌وگو با موسی اکرمی؛ میراث حکمی ملاصدرا

میراث حکمی ملاصدرا: نقدها و ظرفیت‌‌های شناخته و ناشناخته

میراث حکمی ملاصدرا: نقدها و ظرفیت‌‌های شناخته و ناشناخته

در گفت‌وگو با موسی اکرمی (متن ویراسته)

ملاصدرا در بهره‌گیری از آرای فلسفی و کلامی و آموزه‌های عرفانی و معارف قرآنی وحدیثی متفکران گذشته و تأمل در بارۀ آن‌ها و با هدف ایجاد پیوند میان آن‌ها در قالب یگانه‌ای که «حکمت متعالبه» نام گرفت چنان میراث فکری‌ای از خود بر جای  نهاد که از چشم اندازی کلان‌نگرانه می‌توانیم از وی، با همۀ نقدهائی که به روش‌شناسی و شناخت‌شناسی او وارد است، به عنوان مؤسس و پدیدآورندۀ یک جریان جدیدِ فلسفی یا حکمی در جهان اسلام، با قابلیت‌های بسیار در فروگشایی برخی از مسائل هستی‌شناختی و شناخت‌شناختی، یاد کنیم که میراث او حتی ظرفیت رویارویی با برخی مسائل جدید و تعامل با برخی جریان‌های فلسفی غرب را دارد.

ایلنا. همزمان با فرارسیدنِ یکم خردادماه، روز بزرگداشتِ  «محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی»، ملقب به «صدرالمتالهین» یا «ملاصدرا»، بار دیگر وی و فعالیت‌ها و نوآوری‌هایش در حوزۀ حکمت و فلسفه، محل بحث و مناظرۀ صاحب‌نظران و پژوهشگران حوزۀ فلسفه و حکمت اسلامی قرار گرفته است. بدون تردید ملاصدرا با سال‌‌ها فعالیت علمی در حوزه‌های فلسفه و عرفان اسلامی و تأسیس مکتب «حکمت متعالیه» و بهره بردن از محضر اساتیدی نظیر شیخ بهایی، میرفندرسکی و میرداماد، و ارائۀ افکار چشمگیر و قابل توجهی نظیر اصالت وجود، تشکیک وجود، و حرکت جوهری، جایگاهی قابل توجه در حوزۀ فلسفه و حکمت اسلامی دارد، و همین مسئله زمینه‌های زیادی را نیز جهت نقد و واکاوی افکار و ایده‌های وی فراهم می‌سازد. دراین راستا، ایلنا در گفتگو با «موسی اکرمی»، استاد دانشگاه، به برخی از مهمترین مسائل مطرح و مرتبط با ملاصدرا و فلسفه وی پرداخته است. مشروح گفتگو با موسی اکرمی را در ادامه مطالعه فرمایید. ادامه مطلب “در گفت‌وگو با موسی اکرمی؛ میراث حکمی ملاصدرا”

آیا ملالت چیز خوبی است؟

آیا ملالت چیز خوبی است؟

آیا ملالت چیز خوبی است؟

پیتر توهی

برگردان: ایمان مطلق آرانی

در یک قسمت از روزنامه نیویورک تایمز با عنوان “اجازه دهیم کودکان دوباره کسل شوند” (2019) پاملا پُل پیشنهاد میکند که اجازه دادن به کودکان برای تجربه کردن ملال چیز خوبی است. خلاقیت افراد مبتدی را فعال میکند:

            “وقتی حقیقتاً درگیر اثرات از هوش برنده ملال میشوید، شما خود را در مسیر کشف قرار میدهید.]…[ به همین دلیل ایده های مفید بسیاری در حمام، هنگامی که شما اسیر یک فعالیت مادی شده اید، به ذهنتان خطور میکند. به ذهن خود اجازه دهید تا برای خودش بچرخد و هر آنجا که میخواهد برود.”1

پاملا پُل همچنین استدلال میکند، ملال کودکان را سخت تر میکند: ” مطمئناً آموزش دادن به کودکان برای تحمل ملال به جای تشدید تفریحات، آنها را برای آینده ای واقع بینانه تر آماده میکند، کسی که انتظارات بی مورد و اشتباه از کار یا زندگی به معنای واقعی آن ندارد “2

ادامه مطلب “آیا ملالت چیز خوبی است؟”

برنامه معیار

برنامه معیار

برنامه معیار توسط جناب آقای دکتر حسین بیات وکیل پایه یک دادگستری و عضو هیات مدیره انجمن علمی حقوق اساسی ایران در سال ۱۴۰۰ با تمرکز بر موضوع حق‌ها و آزادی‌های بنیادین بشری در بستر حقوق اساسی به تهیه کنندگی انجمن علمی حقوق اساسی ایران تولید شد. و فصل نخست این برنامه در همان سال از طریق سایت انجمن و صفحه اینستاگرام انجمن و همچنین کانال تلگرامی مدرسه مجازی حقوق عمومی پخش شد.

با توجه به عدم حضور جناب آقای دکتر حسین بیات (گذراندن دوران حبس) فصل دوم برنامه معیار به پیشنهاد ریاست محترم انجمن علمی حقوق اساسی ایران جناب آقای دکتر علی اکبر گرجی ازندریانی دانشیار حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی توسط مهدی یزدان‌پرست پیگیری و اجرا شد.

ادامه مطلب “برنامه معیار”

تحقیقات جدید؛ مشاركت كمتر اعتراض بيشتر

تحقیقات جدید؛ مشاركت كمتر اعتراض بيشتر

بحران نمایندگی سیاسی در ایران

نویسنده: عليرضا كديور (دانش‌آموختۀ آمار و تحلیلگر داده)

منبع: دقیقه‌ای برای تأمل (مجله تحلیلی دقیقه)

قریب به صد روز است که نقاط زیادی در کشور، صحنه حضور مردم معترض است. این اعتراضات نسبت به اعتراضاتی که در سال‌های قبل رخ داده طولانی‌تر شده و به همین سبب می‌توان گفت نسبت به آنچه پیشتر رخ داده ریشه‌دارتر است. تاکنون جامعه‌شناسان زیادی با تکیه بر مفاهیمی مانند «بر هم خوردن رابطه قدرت و مسئولیت»، «آشتی‌ناپذیر شدنِ تصویرِ آینده» و «انباشتِ نارضایی‌‌» درباره علل بروز این اعتراضات توضیح داده‌اند[1]. این توضیحات اگرچه تبیینی درباره عوامل اجتماعی بروز اعتراض ارائه می‌دهند، اما اختصاصی به اعتراضات ۱۴۰۱ ندارند و می‌توان پیش از این نیز رد پای آن‌ها را در رویدادها و رویه‌های جاری در کشور پیدا کرد. به همین سبب، نمی‌توان وجوه تمایز این اعتراضات را با اکتفا به این مفاهیم توضیح داد. برای تبیین این اعتراضات، علاوه بر علل اجتماعی یادشده، باید سراغ علت‌هایی رفت که نقش‌آفرینی‌شان در سال‌های اخیر به صورت ویژه افزایش یافته باشد.

متن پیش رو تلاش می‌کند تا با تحلیل ریزش آرای انتخاباتی در سال‌های اخیر و مقایسه مقادیر آن در نقاط معترض و غیر‌معترض، از بین رفتن «نمایندگی سیاسی» را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل برای فهم چراییِ بروز، تداوم و تشدید این اعتراضات و بعضا به خشونت کشیده شدن آن پیشنهاد کند. این رویکرد توضیح می‌دهد که چگونه اعتراضی با خاستگاه اجتماعی یکمرتبه توانست به موضوعات دیگر سرایت کند و در نقاط مختلف کشور از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان غربی و کردستان گسترده شود.

نمایندگی سیاسی به معنای حضور دوباره بخشیدن به ساکنان یک سرزمین در تصمیماتی است که برای اداره امور عمومی اتخاذ می‌شود. به بیان دقیق‌تر نمایندگی سیاسی عبارت است از فعالیت‌هایی که صداها، نظرات و دیدگاه‌های شهروندان را در فرایندهای سیاست‌گذاری عمومی نمایان می‌کند. این تعریف اگرچه ضعف‌هایی دارد و تمامی مسائل مربوط به نمایندگی سیاسی را دربرنمی‌گیرد، با این حال چهارچوبی اولیه برای درک این مفهوم به دست می‌دهد[2]. ادامه مطلب “تحقیقات جدید؛ مشاركت كمتر اعتراض بيشتر”

مناظره محسن برهانی و جلیل محبی: محاربه در فقه و قانون

مناظره محسن برهانی و جلیل محبی: محاربه در فقه و قانون

محاربه در فقه و قانون

مناظره محسن برهانی و جلیل محبی

روزنامه هم‌میهن، سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۱

شنیدن در انکر | کست‌باکس | گوگل‌پادکست | اسپاتیفای

دیدن فیلم مناظره در یوتیوب | آپارات

فرهاد فخرآبادی (خبرنگار گروه سیاسی): صدور و اجرای حکم اعدام برای محسن شکاری با این اتهام که او در خیابان ستارخان تهران مرتکب محاربه شده است، یکی از سوژه‌ها و مواردی است که طی روزهای اخیر بحث محافل مختلف شده و نظرات مختلفی در مخالفت و موافقت اعدام این جوان به جرم محاربه بیان شده که پیرامون این بحث است که آیا واقعا جرم مرتکب شده توسط محسن شکاری مصداق محاربه بوده که منجر به اعدام او شده است؟
در همین زمینه، دانشگاه امام صادق در روزهای پس از اجرای حکم اعدام محسن شکاری، اقدام به برگزاری مناظره‌ای با عنوان «محاربه در فقه و قانون» کرد که در یک سمت این مناظره، محسن برهانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در رشته حقوق جزا و جرم‌شناسی حضور داشت و در سمت دیگر جلیل محبی، عضو هیئت علمی مرکز پژوهش‌های مجلس و دبیر سابق ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نشسته بود که مشروح این مناظره به صورت زیر است. ادامه مطلب “مناظره محسن برهانی و جلیل محبی: محاربه در فقه و قانون”

نشست «خشونت پرهیزی: مشروط یا نامشروط؟» با حضور مصطفی ملکیان و حسین شیخ رضایی

مناظره مصطفی ملکیان و حسین شیخ رضایی؛ خشونت پرهیزی: مشروط یا نامشروط؟

با حضور مصطفی ملکیان و حسین شیخ رضایی

خشونت پرهیزی: مشروط یا نامشروط؟

برگزار شده در مدرسهٔ تردید – دهم آذر ۱۴۰۱

پیاده‌سازی و تنظیم: محسن آزموده

شنیدن در یوتیوب، کست‌باکس، تلگرام

محسن آزموده: متن پیش رو، گزارشی از مناظره جذاب دو پژوهشگر شناخته شده فلسفه در ایران درباره بحث داغی در فضای روشنفکری این روزهای ایران است: خشونت پرهیزی آری یا نه؟ تا کجا و چطور؟ در این جلسه مصطفی ملکیان پژوهشگر فلسفه اخلاق با مبنایی فضیلت گرایانه و معنوی به دفاع از خشونت پرهیزی پرداخت، در حالی حسین شیخ رضایی، استاد فلسفه علم، خشونت پرهیزی مطلق را نفی کرد و آن را دست کم در مبارزات سیاسی و اجتماعی، همیشه راهبردی و سودمند ندانست. بعد از این مناظره و در بخش پرسش و پاسخ، مصطفی ملکیان که در فضای فکری و روشنفکری ایران مخاطبان بسیاری دارد، صحبت هایی کرد که بارها در فضای مجازی دست به دست شده. او توضیح داد که علت تاخیرش از اظهار نظر درباره وقایع اخیر، دوری از ایران بوده و به لحاظ اخلاقی، به خودش اجازه نمی داده که از خارج از کشور درباره آنچه در ایران رخ می دهد، صحبت کند. او همچنین با بر شمردن دلایلی اظهار داشت که از دید او به علت فقدان شرایط گفتگو، امکان اصلاح پذیری نیست و در نتیجه به معنای مصطح در جامعه ما یک اصلاح طلب نیست. با اینهمه در پایان سخنانش گفت که هیچ برنامه مشخص سیاسی ندارد، زیرا سیاستمدار و متخصص سیاست نیست، با اینهمه و شاید به همین علت کماکان به آینده امیدوار است و در ناامیدی هیچ سودی نمی بیند. بخش کمتر دیده و شنیده شده و به نظر ما مهم تر این مناظره بحث نظری بود که میان ملکیان و شیخ رضایی در گرفت، بنابراین در گزارش پیش رو کوشیدم در حد چارچوب های صفحه، روایتی از آن به دست دهیم و عصاره و اساس استدلال های این دو محقق را ارائه کنیم. این مناظره با اجرای امیرحسین خداپرست، پژوهشگر فلسفه اخلاق، پنجشنبه دهم آذرماه از سوی مدرسه تردید در فضای مجازی برگزار شد.

ادامه مطلب “نشست «خشونت پرهیزی: مشروط یا نامشروط؟» با حضور مصطفی ملکیان و حسین شیخ رضایی”

چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پست‌مدرنیسم و تأثیرات آن

چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پست‌مدرنیسم و تأثیرات آن

چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پست‌مدرنیسم و تأثیرات آن

هلن پلاکروز

پست‌مدرنیسم نه‌تنها برای دموکراسی‌ بلکه برای خودِ مدرنیته نیز نوعی تهدید به شمار می‌رود. شاید این ادعایی جسورانه یا مبالغه‌آمیز به نظر برسد اما واقعیت این است که مجموعه‌ی باورها و ارزش‌هایی که در ژرفای پست‌مدرنیسم جای دارند، مرزهای محیطِ دانشگاهی را در هم شکسته و قدرتِ بسیاری در جامعه‌ی غربی به دست آورده است. هرچند «نشانگان» غیرمنطقی و هویت‌گرایانه‌ی پست‌مدرنیسم به‌راحتی قابلِ تشخیص‌اند و بسیار هم مورد انتقاد قرار گرفته‌اند، اما صفات و خصلت‌های نهفته در آن‌ها به‌خوبی درک نشده‌اند. بخشی از این مشکل به خودِ پست‌مدرنیست‌ها بازمی‌گردد که به‌ندرت به توضیح صریح مواضع خود می‌پردازند و بخشی دیگر ناشی از تناقضات و ناهمگونی‌های درونیِ طرز فکری ا‌ست که منکر وجود واقعیتِ پایدار یا دانشِ قابل اتکاست. بااین‌حال، عقاید منسجمی در ژرفای پست‌مدرنیسم ریشه دارند که اگر قصد رویارویی با آن‌ها را داشته باشیم، فهمیدنشان ضروری ا‌ست. این باورها زیربنای مشکلاتی هستند که امروزه در بطنِ کنشگری‌ها در حوزه‌ی عدالت اجتماعی شاهد آن هستیم؛ باورهایی که در پسِ تضعیف اعتبار جنبش‌های چپ‌گرا، ما را در معرض خطر بازگشت به نوعی فرهنگ خِرَدگریز و قبیله‌ایِ «پیشامدرن» قرار داده‌اند.

پست‌مدرنیستم، به زبانِ ساده، یک جنبشِ هنری و فلسفی ا‌ست که در دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی در فرانسه آغاز شد و به تولیدِ آثارِ هنریِ نامأنوس و «نظریه‌ها»یی به‌شدت نامأنوس‌تر انجامید. این جنبش، از یک سو خود را در امتدادِ هنر آوانگارد و سورئال می‌دید و از سوی دیگر به باورهای فلسفیِ پیشین، به‌ویژه آرای نیچه و هایدگر، به‌دلیلِ ماهیتِ ضدواقع‌گرایِ آن‌ها و تردیدشان نسبت به وجودِ مفهومی واحد و منسجم از فردیت، احساسِ نزدیکی می‌کرد. این جنبش نسبت به انسان‌گراییِ لیبرالی که در جنبش‌های هنری و روشنفکریِ نوگرا دیده می‌شد، واکنشی منفی نشان داد؛ جنبش‌هایی که از دیدِ پست‌مدرنیست‌ها به‌شکلی ساده‌لوحانه در تلاش‌اند تا تجربه‌ی غربی، مردانه و‌ وابسته به طبقه‌ی متوسطِ جامعه را به‌عنوان واقعیتی جهان‌شمول غالب کنند.

با تکیه بر همین اتهامات، پست‌مدرنیسم‌ از فلسفه که ستایشگرِ اخلاق، خِرَد و شفافیت است، امتناع می‌ورزید. جنبشِ «ساختارگرایی» که (اغلب با بی‌پرواییِ بیش‌ از حد) سعی در تحلیلِ فرهنگ و روان‌شناسیِ انسان بر اساس ساختارهای یکپارچه‌ی پیوندها و خویشاوندی‌ها داشت، هدف حمله قرار گرفت. مکتبِ مارکسیسم و تفسیرِ آن از جامعه و ساختارهای طبقاتی و اقتصادی نیز به همان اندازه خشک و ساده‌انگارانه تلقی می‌شد. فراتر از همه‌ی این‌ها، علم و رهیافت علمی که هدفش دستیابی به دانش عینی درباره‌ی وجود واقعیتی مستقل از ادراکات حسیِ انسانی ا‌ست، از حمله‌ی پست‌مدرنیست‌ها مصون نماند؛ آن‌ها علم را صرفاً شکل دیگری از ایدئولوژی‌های ساختگی می‌دیدند که تحت سلطه‌ی مفروضات بورژوایی و غربی ا‌ست. پست‌مدرنیسم، هم دارای روحیات هیچ‌انگارانه [نهیلیستی] بود و هم برخوردار از خصلت‌های انقلابی، و در جایگاه جنبشی بی‌شک چپ‌گرا، با روح زمانه‌ی پس از جنگ و سقوط امپراتوری‌ها در دنیای غرب همخوانی داشت. در امتداد گسترش و تنوع پست‌مدرنیسم،‌ وجه هیچ‌انگارانه‌ی ویرانگر آن، که در ابتدا قوی‌تر بود، از وجه انقلابیِ «سیاست‌های هویتیِ» آن عقب ماند و (گرچه هنوز از موضعی بنیادین برخوردار است) به رتبه‌ی دوم سقوط کرد. ادامه مطلب “چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پست‌مدرنیسم و تأثیرات آن”