نوشتار متین کاخ­ساز با عنوان «راه­های درمانگرانه برای رهایی از اضطراب و وسواس ناشی از ابتلا به ویروس کرونا (COVID-19)»

نوشتار متین کاخ­ساز با عنوان «راه­های درمانگرانه برای رهایی از اضطراب و وسواس ناشی از ابتلا به ویروس کرونا (COVID-19)»

با جام آتشین چو تو از در درآمدی / وسواس و غم چو دود سوی بام می­رود

زآن باده داده­ای تو به خورشید و ماه و چرخ /هر یک بدآن نشاط چنین رام ­می­رود

 (جلال­الدین بلخی، کلیات شمس)

یکی از نتایج شیوع ویروس کرونا در جهان ترس و اضطرابی و وسواس روانی است که بسیاری از مردم یا به آن مبتلا شده­اند یا در حال ابتلا هستند و دلیل عمده آن اینست که هنوز درمان قطعی برای آن وجود ندارد. در واقع برای بسیاری از افراد ترس از ابتلا به کرونا مساوی ترس از مرگ است. از سوی دیگر، در حال حاضر، بهترین راه پیشگیری و بالا بردن سیستم ایمنی بدن است و ازآنجا که اختلالات روانی بویژه اضطراب و وسواس (از وسواس عملی در زمینه شستشو تا وسواس فکری در باب مرگ و …) بطرز معناداری بر روی سیستم ایمنی بدن تاثیر منفی می­گذارد لازم است تا این اختلالات درمان شود. در این نوشتار تلاش برآنست تا با زبانی ساده و مناسب برای درک عموم راه­ها و تکنیک­­های درمانی رهایی از اضطراب و وسواس با رویکرد­های درمانی همچون شناختی-رفتاری ، استعاره درمانی ، ذهن آگاهی ، خانواده درمانی  و… بررسی شود. روش­­هایی که در منزل توسط فرد بیمار (وسواس یا اضطراب) و یا به کمک افراد خانواده بمثابه مددکار به سادگی قابل اجراست. گرچه در موارد حاد  اضطراب وسواس روانپزشک لازم است.

اختلال وسواس (Obsessive Compulsive Disorder یا به اختصار OCD ): در تعریف کلی در دو قلمرو (افکار و اعمال) فرد ظاهر می­شود. اختلالی است اضطرابی که شامل وسواس (افکار) یا اجبارها در اعمال تکرار شونده است و زندگی روزمره فرد و فرد با اجتماع را دچار مشکلات بسیاری می­کند (کاپلان:753/1و استکتی:11). ویژگی این افکار و رفتارها این است که به شکل اجباری و بی آنکه فرد در کنترل آنها اراده داشته باشد دایماً تکرار می­شوند و عود آنها ایجاد مزاحمت می­کند. در باب نوشتار ما مرور عملی یا فکری واندیشیدن به اخبار مرگ­های ناشی از کرونا، اندیشیدن اضطرابی و وسواسی در باب مرگ خود یا عزیزان، وسواس در شستشو، اندوزش و احتکار مواد بهداشتی، وسواس و ترس از ابتلا و احتمال آسیب زدن به دیگری، ترس وسواسی از ظاهر شدن (برای کارهای لازم بیرونِ منزل) در اجتماع (Social Phobia) و… همه و همه در صورتیکه ویژگی ذکر شده را داشته باشد، اختلال روانی محسوب می­شود. باید توجه داشت ترس و اضطراب به خودی خود امر منفی نیست بلکه ضامن سلامت فرد است اما هنگامی که از کنترل خارج شود در قالب اندیشه و اعمال وسواسی دشمن تلقی می­شود (یالوم:270).

راه­ حل­­هایی برای درمان و رهایی از اضطراب وسواس

در نگاه کلی (درمانگرانی اگزیستاسیال)، اضطراب و وسواس به نوعی با مرگ و ترس از مرگ در ارتباط است؛ یعنی فرد وسواسی بخاطر ترس و اضطراب از مرگ دست به رفتار وسواسی می زند(همان:82) تا به شکل موقت اضطراب خود را بنشاند. به­نظر می­رسد حداقل در موارد بسیاری اگر بتوان بر ترس از مرگ چیره شد می­توان وسواس را هم درمان کرد. رویارویی با ترس از مرگ و غالب شدن بر آن البته احتیاج به فلسفه­ورزی و تعمّق دارد و راه­­­­­حل ساده­ای به­شمار نمی­رود.

درمان اول: درمان منطقی_هیجانی: که می­توان از رهگذر منطق و استدلال به آن اشاره کرد. در این درمان فرد به مدد خانواده و اطرافیان به بررسی تعمیم­ها و فرض ها و اشتباهات و احساسات منفی برخاسته از اضطراب          می پردازد (استکتی:53). فهرستی از باورهای نادرست که بیمار وسواسی با آنها در ارتباط است در پایان این نوشتار خواهد آمد. محض نمونه، فردی که دست زدن به اشیای بیرون منزل را مساوی ابتلا به ویروس کرونا و مرگ می­داند و دایماً به تکرار شستشو می­پردازد و یا افکار ابتلا به ویروس کرونا پی­درپی به او هجوم می­­­آورد باید به شکل منطقی متوجه باشد که دیدگاه صفر یا صد (سیاه و سفید) در این باب بسیار فرض اشتباهی است. الزاماً قرار نیست همه­ی اشیای بیرون ناقل ویروس باشد. به فرض ناقل بودن و آلوده شدن دست­ها، با یکبار شستن با دقت  ویروس از بین می­رود. دیگر آنکه، در صورت ابتلا الزاماً قرار نیست هر مبتلایی بمیرد. نکته بسیار مهمی که معمولاَ مورد توجه قرار نمی گیرد و موجب اضطراب می شود اینست که در رویارویی با بیماری و بویژه ویروس کرونا نباید از استعاره­هایی همچون مبارزه با ویروس مهلک و کشنده و یا منکوب و سرکوب کردن ویروس شرور و مانند آن استفاده کرد. در معنای ساده استعاره یعنی تعبیر امری توسط امر دیگر. درمثال بالا شرارت به معنای جامع رذایل و خطاها در بیان ویژگی ویروس کرونا دانسته شده است و سرکوبی که ویژگی نظامی و ارتشی است برای بسط ویژگی آن استفاده شده است . به زبان تخصصی­تر چندین فضای ذهنی در هم آمیخته شده اند (Fauconnier:63-71). این امر جز اضطراب کاذب در مواجهه با بیماری اثری ندارد. برای مثال اگر هم قرار است از ویژگی مبارزه در تعبیر استفاده کنیم باید گفت مبارزه­ایی در حد چند ضربه و جاخالی (به زبان کیک­بوکسورها چند Duck، نوعی جاخالی و چندkick Low، ضربه نه چندان مهیب از ساق به پایین حریف). در کاربرد این تعابیر، خاصتاًَ، برای بیان بیماری به کودکان باید توجه بسیار کرد. در این خصوص می­توان از این تعبیر استفاده کرد: «رویارویی با کرونا بازی وسطی است»(که با جاخالی دادن می­توان برنده شد یا حتی امتیاز گرفت). چنانکه در فیلم «زندگی زیباست»(1997) به کارگردانی روبرتو بنینی، پدری که همراه پسر خردسالش اسیر شده است می­کوشد تا تمام این اسارت و نهایتاً مرگ خود را برای پسرش یک بازی جلوه دهد و موفق می شود که کودک هیچ آسیب روانی و رنج اسارتی نبیند. سوزان سانتاگ در کتاب «بیماری بمثابه استعاره»، به لحاظ تاریخی، نشان می­دهد که استعاره­های نامناسب از بیماری سرطان باعث چه شرمساری و ناامیدی و مشکلات روانی برای بیماران سرطانی شده­است (سانتاگ:132). در برخی از شاخه­های روان­درمانی (بویژه شناختی:Cognitive)واستعاره­درمانی (Metaphor Therapy) بسیار به این موضوع توجه می­شود (Littelmore:356-7 and Kopp:133).

درمان دوم: ایجاد وقفه در فکر (Thought stopping): این روش می­تواند توسط خود بیمار و یا به مدد اطرافیان اجرا شود. به این صورت که بیمار چشم خود را می­بندد و یکی از اطرافیان سناریویی برای بیمار تعریف می کند که طی آن بیمار در موقعیتی وسواسی قرار می­گیرد (مثلا در باب شستشو) و از بیمار خواسته می­شود که در طی گوش دادن به سناریو هرگاه افکار وسواسی به سراغش آمد دست خود را بالا برد و هنگامی که دست خود را بالا برد مددکار می­گوید: «بس کن» و به این وسیله فکر ناپدید می­شود. سپس به بیمار خاطر نشان می­کند که در جمع نمی توان این جمله را با صدای بلند ادا کرد؛ اما می­توان بتدریج این جمله را با توقف فکر ارتباط داد. در مرحله بعد درمانگر سناریو را بعلاوه­ی یک فکر وسواسی تعریف می­کند و این بار هم با بلند کردن دست بیمار، درمانگر همان جمله را می گوید. مرحله بعد مانند قبل با این تفاوت که خود بیمار جمله یاد­شده را بیان می کند و در دفعات بعد بیمار به شکل ذهنی این جمله را در ذهن می­آورد. کل زمان هر جلسه درمان بیست دقیقه و سه جلسه و بیشتر می­تواند ادامه یابد(هاوتون:218). در موارد دیگر نیز، اطرافیان هنگامی که مشاهده می­کنند فرد به شکل مکرر و وسواسی درباب ابتلا و یا آمار کرونا سخن می­گوید با وقفه انداختن در سخن او، مثلا تغییر دادن سمت و سوی حرف و …، بکوشند تا از ادامه­دار شدن رفتار وسواسی فرد جلوگیری کنند.

درمان سوم: رویارویی (Exposure):

الف) رویارویی زنده (In-vivo exposure): در این تکنیک بیمار به مدد اطرافیان در موقعیت زنده یا واقعی افکار وسواسی(از شستشو و مواجهه با افراد و غیره) و اضطراب آور قرار می­گیرد و علیرغم آنها از رفتار وسواسی اجتناب می­کند. موقعیت­های اضطراب­آور را ابتدا به­لحاظ اضطراب­ از صد تا صفر ارزش گذاری می­کند (موقعیت مواجهه با مردم و یا رفتن به بیمارستان و …) و خود را در کم اضطراب­ترین موقعیت و سپس در موقعیت­هایی با اضطراب بالاتر قرار می­دهد و در همه جا از رفتار­های وسواس­گونه اجتناب می­کند و تنها به بهداشت سطح استاندارد کرونا­زدایی می­پردازد. در حینی که می­کوشد زمان شستشو، مقداراستفاده از مایع ضد­عفونی را طی سه هفته به استاندارد برساند(هایمن:131-134). این روش برای کسانی که اضطراب بالایی دارند پیشنهاد نمی­شود و بهتر است روش رویارویی تجسمی را اجرا کنند.

ب)رویارویی تجسمی یا خیالی (Imaged exposure ): در این روش افکار وسواسی بین چهار تا ده فکر (قحطی مواد بهداشتی، ابتلا به کرونا، مرگ عزیزان و یا مواجهه با بیمار کرونایی و …) با جزئیات توسط بیمار یا اطرافیان به تصویر کشیده می­شود. چنانکه بیمار خود را در آن شرایط احساس کند و سپس از بیمار خواسته می­شود تا به پیامدهای ناگوار این موقعیت­ها بپردازد. این رویارویی (هر جلسه یک تا دو ساعت در روز) آنقدر ادامه می­یابد تا سطح اضطراب بیمار از تجسم چنین موقعیت­هایی کاهش یابد (استکتی:45-44).

در شکل خود­ درمانگرانه بیمار می تواند فکر وسواسی خود را مثلا با گوشی موبایل به مدت سی ثانیه ضبط کند و به­مدت بیست دقیقه به آن گوش دهد بی­آنکه هرگز تصمیمی در خنثی­سازی آن افکار بگیرد. تا آن اندازه که سطح اضطرابش از شنیدن آن تصور و فکر پایین­تر آید. در مراتب بعد افکار دیگر وسواسی را بعلاوه­ی آن فکر قبلی را ضبط کند و به همان روش آنها را گوش دهد؛ این بار، یک تا دو ساعت در روز. لازم است که حتی آن افکار را در شرایط استرس­­زا نیز بتدریج گوش دهد؛ مثلا کسی که از مواجهه با مردم در فروشگاه و … به شکل وسواس­گونه اجتناب می کند آن را در فروشگاه گوش کند (هاوتون:214و استکتی:41).

درمان چهارم ذهن­آگاهی (Mindfulness): نوعی تمرین برای تجربه «اکنون و دم» است. در این روش فرد در موقعیتی آرام (مبل و یا تخت­خواب)، با چشمان باز­_ بسته، پس از سه نفس عمیق شروع به شمردن دم می­کند. هنگام دم در ذهن خود عدد یک را می گوید و بعد به شکل طبیعی نفس را بیرون می­راند. در دم دومی به همین ترتیب عدد دو تا به عدد ده برسد (به مدت پانزده دقیقه). درتمام این مدت اجازه دهید تا هر فکر و خیالی در ذهن مجال جولان داشته باشد. تنها به شکل استعاری خود را در ایستگاه قطاری تصوّر کنید که بر سکویی نشسته­اید و افکار قطارهایی هستند که به ترتیب می­آیند و شما تنها تماشاگر هستید. اندک اندک بکوشید تا آرامش و سکون را به نقاطی از بدن که حالت انقباض دارد تسرّی دهید. این تمرین می­تواند در طی یک­ماه اثرات مطلوب خود را نشان دهد (هایمن:192-191).

در همه روش­ها به جز ذهن­آگاهی، بهتر است فهرستی از افکار و رفتارهای وسواسی در دفترچه­ایی یادداشت شود و با نمره دهی از صفر تا صد در طی درمان سطح کاهش آنها بررسی شود. توجّه شود که این درمان­ها همه مبتنی بر جلسات و پیگیری منظم است و نباید پس از یک­بار انجام رها شود. ضمن آنکه هر کس می­تواند هر روش و سطح تاثیر­گذاری آن را بر خود آزمایش کند.

در انتها فهرستی از افکار وسواس گونه و نادرست (همان:162-161) با رویکرد ابتلا به ویروس کرونا خواهد آمد.

مبالغه در خطر پذیری و آسیب: باید خودم و نزدیکان را ازخطر ابتلا در امان نگه دارم. حتّی کوچک­ترین احتمال با احتمال 1درصد درست همانند احتمال 99درصد است.

کنترل بیش از حد و کمال گرایی: باید تمام افکار و اعمال خود را به شکل تمامی کنترل کنم و بر آن تسلط داشته باشم و اگر حتی یک بار و یک کار از من مغفول بمانند مانند آنست که هیچ کاری انجام نداده ام. اگر نتوانم ذخیره سه ماه مواد بهداشتی را گردآوری کنم (وسواس اندوزش) حتما به مصائب زیادی مبتلا خواهم شد.

شک و تردید مستمر که الزاماً پایه منطقی و واقعی ندارد: به اندازه کافی بهداشت را رعایت نکرده ام. ممکن است مبتلا باشم و دیگری را نیز مبتلا کنم.

تفکر «اگر این طور بشودچه؟»: اگر مبتلا شوم چه؟ اگر کرونا دارم چه؟

تفکر جادویی: افکار فوق­العاده قدرتمندند. صرفاً فکر درباره امر بد و وحشتناک مانند ابتلا، قطعاً باعث اتفاق آن خواهد شد.

فاجعه­‌سازی: اگر در فروشگاه درحوالی فرد مظنون به کرونا قرار گرفتم، قطعاً به بیماری مبتلا خواهم شد.

استدلال غیرطبیعی: پدیده ها می توانند از قوانین طبیعت سرپیچی کنند؛ ویروس می­تواند فاصله های زیادی را درنوردد و یا حتی ممکن است در دراز مدت به الکل مقاومت نشان دهد!

سو­گیری بدبینانه: اکر قرار است کسی مبتلا شود حتما از خانواده و اطرافیان من خواهد بود.

عدم تحمل اضطراب: نمی توانم اضطراب ابتلا داشته باشم حتی برای مدت کوتاهی و همین الان باید رهایی یابم.

استدلال هیجانی: حتما در معرض خطر ابتلا قرار دارم وگر نه این­قدر احساس اضطراب نمی کردم؛ و یا امروز احساس بدی دارم حتماً واقعه بدی در انتظارم است.

.


.

منابع و مآخذ:

استکتی،گیل و پیگت، تریزا: اختلال وسواس، جدید ترین راهبردی ارزیابی و درمانی، ترجمه حبیب الله قاسم زاده،ارجمند:1391

سانتاگ،سوزان: بیماری به­مثابه استعاره ایدز و استعاره­هایش، ترجمه احسان کیانی­خواه، حرفه هنرمند:1393

کاپلان و سادوک (ویراست یازدهم): خلاصه روان­پزشکی علوم رفتاری/ روان پزشکی بالینی سادوک و دیگران،ج 1، ترجمه فرزین رضاعی،ارجمند:1396

هاوتون، کرک و سالکووس کیس، کلارک: رفتار درمانی شناختی، راهنمای کاربردی در درمان اختلال روانی،ج 1، ترجمه حبیب الله قاسم زاده،ارجمند:1397

هایمن، بروس و چری پدریک: رهایی از وسواس،کتاب راهنمای درمان وسواس برای بیماران، ترجمه حبیب الله قاسم زاده،ارجمند:1392

یالوم،اروین: روان درمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب، نی:1393

Gilles Fauconnier: Mental Spaces: Aspects of Meaning Construction in Natural Language, Cambridge: 1994

Jeannette Littlemore, John R. Taylor and Contributors: The Bloomsbury Companion to Cognitive Linguistics, Bloomsbury: 2014

Kopp, Richard Royal: Metaphor therapy: using client-generated metaphors in psychotherapy, BRUNNER/MAZEL: 1995

.


.

عنوان: راه­های درمانگرانه برای رهایی از اضطراب و وسواس ناشی از ابتلا به ویروس کرونا (COVID-19)

نویسنده: متین کاخ­ساز

[email protected]

.


.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *