محمدمهدی مجاهدی: سهشنبهها ساعت ۲۲:۳۰ به افق تهران، «تفکر سیاسی» را که کتابی است تعلیمی و مسألهمحور دربارهی پرسشهای همیشگی و اساسی در اندیشهی سیاسی, در هشت نشست بحث و بررسی خواهیم کرد. این پیوند به آن نشستها راه میبرد. نسخهی الکترونیک برگردان فارسی کتاب «تفکر سیاسی» در این پیوند روی کتابخوان فیدیبو یافتنی است.
.
.
به همت حلقه دیدگاه نو
مدرس: محمدمهدی مجاهدی
.
.
جلسه اول
این پرسشهای اصلی گفتوگوی ما را دربارهی فصل اول کتاب راهنمایی میکند:
– با این که پرسشهای اساسی در اندیشهی سیاسی هیچ پاسخ قطعی یا نهایی ندارند، چرا باید با تفکر سیاسی درگیر شد؟ به تعبیر دیگر، چرا تفکر سیاسی به زحمتش میارزد؟
– آیا برای زندگی مدنی، هیچ راه میانبری هست که ما را با پرسشهای اساسی در اندیشهی سیاسی مواجه نکند؟
– آیا اندیشیدن به پرسشهای اساسی سیاسی از ما انسانهای بهتری میسازد؟ به بیان دیگر، در اندیشهی سیاسی چه عنصر رهاییبخشی هست؟
.
جلسه دوم
این پرسشهای اصلی گفتوگوی ما را دربارهی فصل اول کتاب راهنمایی میکند:
– با این که پرسشهای اساسی در اندیشهی سیاسی هیچ پاسخ قطعی یا نهایی ندارند، چرا باید با تفکر سیاسی درگیر شد؟
به تعبیر دیگر، چرا تفکر سیاسی به زحمتش میارزد؟
– آیا برای زندگی مدنی، هیچ راه میانبری هست که ما را با پرسشهای اساسی در اندیشهی سیاسی مواجه نکند؟
– آیا اندیشیدن به پرسشهای اساسی سیاسی از ما انسانهای بهتری میسازد؟
به بیان دیگر، در اندیشهی سیاسی چه عنصر رهاییبخشی هست؟
.
جلسه سوم
این پرسشهای اصلی گفتوگوی ما را دربارهی فصل دوم کتاب راهنمایی میکند:
– آیا انسانها ذاتاً با هم بیگانه اند؟
– اگر نه، چرا این همه تفرقه و تعارض میان آنان هست؟
– آیا با عقل میتوان بر بیگانگی فایق آمد؟
.
جلسه چهارم
این پرسشهای اصلی گفتوگوی ما را دربارهی فصل دوم کتاب راهنمایی میکند:
– آیا برای غلبه بر بیگانگی به ایمان دینی نیازمندیم؟
– آیا باید همهی مردمان در جامعهای واحد و جهانی متحد شوند؟
– آیا باید همهی تمایزهای طبقاتی محو شود؟
.
جلسه پنجم
– آیا انسانها ذاتاً با هم نابرابراند؟
– اگر برخی انسانها ذاتاً برتر از دیگران باشند، چگونه و چه کسانی میتوانند ایشان را شناسایی کنند؟
– اگر انسانها ذاتاً برابر باشند، آیا همهی نابرابریهای قراردادی نادرست اند؟
– اگر همهی نابرابریهای قراردادی رفع میشدند، آیا نشانی از آزادی بر جای میماند؟
– اگر همهی نابرابریهای قراردادی محو میشدند، آیا نشان جدایی بر میافتاد؟
– آیا مردان و زنان را باید همیشه و در همهی زمینهها یکسان در نظر گرفت؟
.
جلسه ششم
– آیا انسانها ذاتاً با هم نابرابراند؟
– اگر برخی انسانها ذاتاً برتر از دیگران باشند، چگونه و چه کسانی میتوانند ایشان را شناسایی کنند؟
– اگر انسانها ذاتاً برابر باشند، آیا همهی نابرابریهای قراردادی نادرستاند؟
– اگر همهی نابرابریهای قراردادی رفع میشدند، آیا نشانی از آزادی بر جای میماند؟
– اگر همهی نابرابریهای قراردادی محو میشدند، آیا نشان جدایی بر میافتاد؟
– آیا مردان و زنان را باید همیشه و در همهی زمینهها یکسان در نظر گرفت؟
.
جلسه هفتم
⁃ اگر نابرابریهای قراردادی یکسره زدوده میشدند، نشان جدایی بر میافتاد؟
⁃ آیا زنان و مردان همیشه و از هر جهت باید برابر گرفته شوند؟
.
جلسه هشتم
– آیا سامان میتواند منبعی جز قدرت داشته باشد؟
– چه کسی باید حکومت کند؟
– اگر حکومت ازان مردم است، آیا خودشان باید حکومت کنند یا نمایندگانشان؟
– آیا قدرت داشتن خوب است؟
– باید اطاعت کرد؟ چرا؟
.
جلسه نهم
– چه کسی باید حکومت کند؟
– اگر حکومت ازان مردم است، آیا خودشان باید حکومت کنند یا نمایندگانشان؟
– آیا قدرت داشتن خوب است؟
– باید اطاعت کرد؟ چرا؟
.
جلسه دهم (پایانی)
– آیا قدرت داشتن ارزش دارد؟
– باید اطاعت کرد؟ چرا؟
.
.
ممنون از صدانت.
۱) مباحث این درسگفتار که بر اساس کتاب تیندر هست، بسیار کلی هستند. ادعای نویسنده، نشان دادن راه و روش تفکر سیاسی هست. ولی بعید میدونم انقدر کلی حرف زدن و واکاوی نکردن مسائل کمکی به تفکر سیاسی بکنه. برای من که مفید نبود. شاید برای کسی که به کلیات ساده ی موضوعات اجتماعی راضی میشه، خوب باشه.
۲) میشه هر جلسه رو در زمان بسیار کمتری تموم کرد. یک موضوع کلی مطرح میشه و چون وارد جزئیات (حتی یک مرحله) نمیشه، به تکرار می افته و بی سبب جلسه طولانی میشه.
۳) تنوع دیدگاه های مخالف نویسنده، بین حضار وجود ندارد. قطعا اگر منتقدان دینی یا طرفداران لیبرالیسم در این جلسات بودند، یه کم بحث ها چالشی تر می شد.
۴) در هر جلسه، تقریبا سی چهل بار بین اساتید حاضر تعارفات بی جا رد و بدل میشه و اصطلاحا مدام برای هم نوشابه باز می کنن. از جهتی این حد از احترام گذاشتن خوبه. ملوسه. ولی از طرفی حوصله سربر هست و زیادی ایرانی.
۵) نکته ی غم انگیز اینجاست که همین بحث های کلی که به نظر تکراری میاد و برای حکمرانان هر مملکتی راهگشاست، دیده و شنیده نمیشه. اینکه بدونن حقیقت و پاسخی نهایی برای مسائل جوامع وجود ندارد. مطلق نباشید.