آیا انسان گوشت و پوست و خون‌‌دار در حال احتضار نیست؟

آیا انسان گوشت و پوست و خون‌‌دار در حال احتضار نیست؟

نوشتار زیر مشتمل بر دو بخش است؛ در بخش نخست، خُرده‌‌پرسش‌‌هایی اعتراضی به نسبت وضعیت فلاکت‌‌بار موجود و در خطاب با جناب استاد ملکیان طرح می‌‌شود تا زمینه برای پرسش انتقادی بزرگ‌تر از ایشان که در بخش دوّم نوشتار طرح خواهد شد، فراهم ‌‌آید. در بخش دوّم نوشتار بر آنم که با تأکید بر وجه دیالکتیکی اندیشه (دیالکتیک ذهن و عین یا عامل و ساختار) به این مسأله بپردازم که اندیشه‌‌های ملکیان و پروژه‌‌ی اصالت فرهنگی، با نادیده گرفتن ساختارها و درد و رنج‌‌هایی که این ساختارهای نابه-سامان برای عاملان انسانی ایجاد کرده‌‌اند، نتوانسته‌ غایت اندیشه‌‌ی وی را که کاهش درد و رنج انسان گوشت و پوست و خون‌‌دار است، به مقصود برساند. ادامه مطلب “آیا انسان گوشت و پوست و خون‌‌دار در حال احتضار نیست؟”

گفت‌وگو با عادل مشایخی درباره ابتذال؛ شجاعت زیستن در جهان بدونِ دیگری

گفت‌وگو با عادل مشایخی درباره ابتذال؛ شجاعت زیستن در جهان بدونِ دیگری

 علی ورامینی-محسن آزموده/ مرگ مرتضی پاشایی، خواننده پرطرفدار پاپ و اتفاقاتی که در مراسم تشیع جنازه او افتاد یکی از نقاط عطفِ فکری در دهه نود است. بعد از این اتفاق و سخنرانی یوسف اباذری در نقد این وضعیت بود که بحث ابتذال و امر مبتذل در ایران بیش از همیشه مورد توجه نخبگان فکری قرار گرفت. اگر نقطه عزیمت اباذری در آن سخنرانی را به خاطر بیاوریم و با آنچه به لحاظ تاریخی خاستگاه پدید آمدن واژه ابتذال «banalité» است قیاس کنیم می‌بینم که وقتی از این مفهوم صحبت می‌کنیم اصلاً مشخص نیست که از چه مفهومی سخن می‌گوئیم و حد و ابعاد آن کجاست. خاستگاه ابتذال به لحاظ تاریخی از طبقه فرادستِ اشراف قرن نوزدهم می‌آید و اباذری در قرن بیست‌ویکم آن پدیده‌ای که به امر سیاسی و طبقه فرودست توجهی ندارد را مبتذل می‌خواند. مبهم بودن مفهوم ابتذال هم‌چنین باعث شده تا بعضا این مفهوم کاربردی اخلاقی پیدا کند و حتی فراتر از آن به واکنش‌های هیستریک تبدیل شوند. نمونه‌ی آن را به کرّات دیده‌ایم که در فضای مه آلوده، فضایی که تشخیص سره از ناسره بسیار دشوار می‌نماید، هرکسی دیگری را مبتذل خطاب می‌کند. در حالی که ابتذال هر روز بیشتر لقلقه زبان روشنفکران، منتقدان، هنرمندان و .. بود هم‌زمان شاهد گسترده‌تر شدن امر مبتذل (به آن معنایی که اباذری سعی داشت ایضاح کند) بودیم. در سالی که گذشت، به‌خصوص در حوزه هنر، آش به‌قدری شور شد و حد و مرز ابتذال چنان گسترش پیدا کرد که حتی آن‌کسی را هم که به عنوان نماد ابتذال (به معنای خالی کردن عرصه عمومی از امر سیاسی و رهایی بخش) می‌دانستند، سعی کرد خود را از دیگرانی که پر و بال به آن‌ها داده بود تبری بجوید. ادامه مطلب “گفت‌وگو با عادل مشایخی درباره ابتذال؛ شجاعت زیستن در جهان بدونِ دیگری”

Can Atheists Pray to God? A Philosophical Appraisal

Can Atheists Pray to God? A Philosophical Appraisal

A well-established dichotomy, shared by both theists and atheists, has it that in order to offer a petitionary prayer to God one must be theist, implying that atheists (including agnostics) cannot pray to God. A number of philosophers, from different doctrinal backgrounds, have recently cast doubt on this, taking it to be a false dichotomy.
In this talk, Mr Mirdamadi reformulates the issue and defends a modified version of the possibility as well as desirability of atheist praying to God. He argues that this position opens the new avenue of theist-atheist dialogue –– a dialogue which is a desideratum especially after the new waves of religious fundamentalism, on the one hand, and the rise of militant atheism, on the other. ادامه مطلب “Can Atheists Pray to God? A Philosophical Appraisal”

مجله ۴۲ : علم و دین

مجله ۴۲ : علم و دین

شماره‌ی 9 مجله‌ی 42 به رابطه‌ی «علم و دین» اختصاص دارد. در بخش «سخن سردبیر»، زهیر باقری نوع‌پرست به این پرسش پرداخته که آیا توفیق علمی تمدن‌ اروپای مسیحی و تمدن اسلامی قابل تکرار است و می‌توان بدون استقلال علم از دین، علم را پیش برد؟ در این نوشته، رویکردهایی که نقش تمدن اسلامی را به «واسطه‌گری‌» فرومی‌کاهند نقد می‌شوند و بررسی میشود چرا علم مدرن نه در تمدن چین باستان و نه در تمدن اسلامی –که به لحاظ علمی تمدن‌هایی پیشرفته بوده‌اند – بلکه در تمدن اروپای مسیحی شکل می‌گیرد. در مطلبی تحت عنوان «چیستی علم و دین و ارتباط آنها با یکدیگر» به قلم هلن د کروز و برگردان ناهید خاصی، تاریخچه‌ای از رویکردهای معاصر به رابطه‌ی بین علم و دین ارائه می‌شود. نگرش اندیشمندان سده‌های نوزدهم و بیستم مانند آگوست کنت، مارکس، و فروید  به رابطه‌ی علم و دین جای خود را به نگرش‌های متاخرتری داده‌اند که از دقت و ظرافت بیشتری برخوردارند. در این نوشتار ضمن پرداختن به این رویکردهای متاخر، به مطالعه دین در رشته‌های مختلف علمی همچون روانشناسی و علوم شناختی در دوران معاصر اشاره شده و دینداری دانشمندان و دانشگاهیان در غرب نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در مطلبی تحت عنوان «آیا باورمند به فرگشت می‌تواند به خدا اعتقاد داشته باشد؟» استیو استوارت ویلیامز با بررسی‌های خود سعی دارد نشان دهد فرگشت با تصور سنتی از خداوند قابل جمع نیست. در این راستا او نشان می‌دهد چگونه نظریه‌ی داروین، استدلالی که هیوم در «گفتگوهایی در باب دین طبیعی» علیه برهان نظم طراحی کرد را به تمام و کمال رساند. این مقاله توسط امیرحسین زاهدی به فارسی برگردانده شده است. ادامه مطلب “مجله ۴۲ : علم و دین”

سخنرانی مصطفی ملکیان در جلسه‌ی بررسی کتاب «شمس تبریز»

سخنرانی مصطفی ملکیان در جلسه‌ی بررسی کتاب «شمس تبریز» نوشته مهدی سالاری نسب

در ابتدای امر، پیش از پرداختن به کتاب شمس تبریز به نویسندگی آقای سالاری ­نسب، به نکته‌ای کوتاه اشاره می‌کنم مبنی بر این‌که به نظر می‌آید روشی که برای معرفی و شناساندن متفکران در ایران متعارف است، روشی نیست که با آخرین دستاوردهای اندیشه‌نگاری سازگار باشد و چون پرداختن به آن، در این مقال نمی‌گنجد از آن عبور می‌کنم.

در باب نوشته‌های آقای سالاری نسب، به گمان من، هر کس که کتاب ایشان را مدنظر قرار دهد، آینده درخشانی را از جهت ادب و خصوصاً ادب عرفانی، برای ایشان تصور می‌کند. در ارتباط با کتاب شمس تبریز، چند نکته قابل‌تأمل است. این نکات اگرچه کلی‌اند اما، به نظر من کلی بودن این نکات، وضوح آن‌ها را کم نمی‌کند و نکات بسیار واضحی هستند. ادامه مطلب “سخنرانی مصطفی ملکیان در جلسه‌ی بررسی کتاب «شمس تبریز»”

ما همه زنگی‌ایم آیا؟ و یا کمی بدتر!

ما همه زنگی‌ایم آیا؟ و یا کمی بدتر!

جناب مولانا روزگاری فرموده بود:
تیغ دادن در کف زنگی مست/ بِه که آید «علم» ناکس را به دست
سیل ایران را در نوردیده است؛ آن چنان که خشکسالی. اکنون این دو بلای متضاد را با هم داریم و این هر دو، ابتکار عمل را از دست ایرانیان گرفته‌اند. جز افتادن به دام نادانی عمیق هیچ تبیینی برای آن نمی‌توان داد؛ نادانی!
* علت اصلی این پدیده‌ها (سیل و خشکسالی و زلزله) که ما انسان‌ها آن را در فهرست 40 بلای طبیعی قرار داده‌ایم چیست؟ تغییر طبیعی اقلیم (climate change)، یا گرمایش جهانی (global warming) ناشی از عملکرد انسان؟
* فرق بین «زلزله» و «سیل»، با شاخص انسان‌ساز بودن، چیست؟ ادامه مطلب “ما همه زنگی‌ایم آیا؟ و یا کمی بدتر!”

مکاتب اخلاقی از نگاه مصطفی ملکیان

مکاتب اخلاقی از نگاه مصطفی ملکیان

در زمینۀ اخلاق می‌توان سه رتبۀ «مکاتب»، «نظام‌ها» و «نظریات» را که در طول تاریخ فرهنگ بشری پدید آمدند از یکدیگر متمایز کرد. یعنی در طول تاریخ فرهنگ بشری مکاتب فراوانی در اخلاق ظهور کرده‌اند، در دل هر مکتب نیز نظام‌های فراوانی پدید آمدند و در دل هر نظامی نیز نظریات فراوانی متحقق شدند. در بحث کنونی صرفاً به مکاتب می‌پردازم. به گمان من در طول تاریخ به حصر عقلی سه مکتب اخلاقی بیشتر ظهور پیدا نکرده است که عبارتند از: ۱- مکتب وظیفه‌نگر، ۲- مکتب نتیجه‌نگر یا پیامدنگر ۳- مکتب فضیلت‌نگر. یعنی محل توجه هر فیلسوف اخلاقی یا وظیفه است یا نتیجه یا فضیلت. ادامه مطلب “مکاتب اخلاقی از نگاه مصطفی ملکیان”

مقاله Michael LeBuffe با عنوان «فلسفه اخلاق و عقل»

مقاله Michael LeBuffe با عنوان «فلسفه اخلاق و عقل»

دكارت (1650 ت 1596)، اسپینوزا (77 ـ 1632) ، و لایب نیتس (1716 ـ 1646) به‌طور معمول و به درستی متعلق به مكتب خاص تفكر در علوم ماوراء الطبیعه  و معرفت‎شناسی شمرده می‌شوند. اگرچه آن‎ها نتایج متفاوتی از این علوم ارائه می‌دهند، اما در مجموعه‌ای از دغدغه‌ها و اصول روش‌شناسانه مشترك هستند. هر كدام به طور جداگانه اثبات وجود خداوند و توصیف ارتباط خداوند با جهان و نیز ارائه گزارشی از نوع انسان؛ و توصیف سرشت و محدودیت‌های دانش را مورد توجه قرار می‌‌دهند. دكارت، اسپینوزا و لایب‎نتیس در مورد این كه اجزای اصلی منطق چه هستند و چگونه به طرز صحیحی به كار می‌روند اختلاف نظر دارند، به هر حال به طور كلی این درست است كه هر یك از آن‎ها به این موضوعات به عنوان مسئله‌ای می‌نگرد كه به‌وسیله عقل انسان بهتر فهمیده می‌شود تا به وسیله اعتماد غیر نقادانه به حواس. پس به خاطر این اهداف (اهداف مذكور)، برچسب «عقل گرایی» دقیق، مفید و قابل پذیرشی است. ادامه مطلب “مقاله Michael LeBuffe با عنوان «فلسفه اخلاق و عقل»”

مصاحبه فصلنامه مترجم با مصطفی ملکیان در باب ترجمه

مصاحبه مجله مترجم با مصطفی ملکیان در باب ترجمه

خزاعی فر: آقای ملکیان، حوزه کار و تخصص شما اخلاق، دین، فلسفه و روان شناسی است. با این حال شما جدا از تألیفات متعدد، ترجمه های زیادی هم دارید و از طریق ترجمه ها و تألیفاتتان به ناچار با زبان مکتوب فارسی و قابلیت های بیانی آن درگیر هستید. از رابطه تان با زبان فارسی بگویید، از چه موقع توجه تان به زبان فارسی جلب شد؟ چه نوع فارسی را می پسندید؟ ادامه مطلب “مصاحبه فصلنامه مترجم با مصطفی ملکیان در باب ترجمه”

تیپ‌شناسی شخصیت از دکتر محمدرضا سرگلزایی

تیپ‌شناسی شخصیت از دکتر محمدرضا سرگلزایی

در مجموعه چهارده فایل صوتی تیپ‌شناسی شخصیت، دکتر محمدرضا سرگلزایی بر اساس اسطوره شناسی هلنی (که یک نوع تیپ شناسی قصه محور به شمار می‌آید) به توضیح تیپ‌های شخصیتی انسان‌ها می‌پردازد. منبع این گفتارها کتاب‌های «نمادهای اسطوره‌ای و روانشناسی زنان» و «نمادهای اسطوره ای و روانشناسی مردان» است. ادامه مطلب “تیپ‌شناسی شخصیت از دکتر محمدرضا سرگلزایی”