توضیحات و گزیدههای مهدی سلیمانیه پیرامون مقاله «شهروند عاصی و احتمالات آینده» از محسن گودرزی منتشر شده در ماهنامه اندیشه پویا:
مقدمه: چرا متن محسن گودرزی «بسیار مهم» است؟
بگذارید سریع به سراغ اصل حرفم بروم: به عنوان دانشجوی جامعهشناسی، بیش از 16 سال است که متنهای فراوانی از جامعهشناسان ایرانی خواندهام. بر پایهی این آشنایی 16 ساله، گمان میکنم متن «شهروند عاصی و احتمالات آینده» که اخیراً محسن گودرزی به بهانهی اعتراضات آبان امسال در شماره 63 اندیشه پویا نشریهی منتشر کرده، شاید مهمترین متن علمی جامعهشناختی باشد که جامعهشناسی ایران در توضیح وضعیت کلی جامعه در حال حاضر تولید کردهاست. چرا چنین ادعایی دارم؟ برای این ادعا، سه استدلال دارم:
یکی از مهمترین ویژگیهای جامعهشناسی چیست؟ اندیشیدن به مسألهی اینجا و اکنون. این اندیشیدن به مسأله و یک قدم پیش از آن، خود ِ یافتن ِ مسألهی اینجایی و اکنونی ما، یکی از مهمترین نقاط ضعف بسیاری از پژوهشها و تحلیلهای علوماجتماعی ماست. یا مسأله، دقیقاً مسألهی برآمده از شرایط ما نیست و در بهترین حالت، با بخشی از مسألهی جامعهی ما همخوان است (نظیر طرح مسأله یوسف اباذری و پیش کشیدن «نئولیبرالیسم» به عنوان مسأله اصلی جامعه ایران در سالهای اخیر) و یا بالکل با وضعیت امروز ما همخوانی ندارد. تحلیل ِ گودرزی، تحلیلی کاملاً اینجایی و اکنونی است: تحلیلی که گرچه بر پایهی دانش جهانی جامعهشناحتی بنا شده، اما ریشههایش، از رنجهای واقعی ما و موقعیت ِ خاص ما تغدیه میکند. نوعی مفهومپردازی بومی.
دومین ویژگی مهم این متن چیست؟ ما برای فهم مسائلمان و برای اندیشه به راه حلها، نیاز به “دید کلی” داریم. توصیف و تحلیلی که نه فقط یک بخش خاص و کوچک، که تمامی اجزاء را در کنار هم ببیند. کم نیستند توصیفها یا تحلیلهای جامعهشناختی که به خوبی یک یا چند گوشه از واقعیت در همتنیدهی مسائل پیچیدهی ما را توصیف یا تحلیل کردهاند. اما جامعهی ما و جامعهشناسی ما، نیاز به تحلیلهای میانه و کلان دارد: درکی از کلیت و از بالا. درکی که مسائل مختلف و به ظاهر نا مرتبط و توصیفهای خرد را کنار هم بگذارد و یک تصویر توصیفی یا تحلیلی بزرگتر را به ما نشان بدهد. ویژگی نظریات اثرگذار جامعهشاختی همین بودهاست: قاب تحلیلی بزرگتر. این ویژگی نیست که به سادگی به دست بیاید. توصیف و تحلیل گودرزی در این متن، چنین قابلیتی دارد.
سومین ویژگی متن اخیر گودرزی، مبتنی بودن آن بر مجموعهای به همپیوسته از پژوهشهای کمّی است. گودرزی در این متن، بر دوش پژوهشهای متعددی ایستاده که انجام هر کدام، فرصتی برای جامعهشناسی ایران بودهاست. فرصتی که کمتر به دست میآید. او نه از خلال یک اندیشهورزی صرف یا مطالعات اسنادی، که بر پایهی مجموعهای از پژوهشهای پی در پی در طول دههی اخیر، به یک چهارچوب تحلیلی کلان و مفهومپردازی دقیق رسیدهاست. کسانی که جامعهشناسی ایران را میشناسند میدانند که ما یا با بحران ِ تولید اعداد ِ واقعی روبرو هستیم و یا با بحران ِ تحلیل غنی و صحیح. گودرزی در هر دو حوزه به دلایل مختلف، تواناست. این است که او به اعداد، معنای اجتماعی دادهاست. حالا او، با گوش کردن به منطق اعدادی که سخت با هزار وسواس به دست آمدهاند، در حال بیان ِ الگویی است که مدتهاست کمتر به گوشمان خوردهاست. ادامه مطلب “ماهنامه اندیشه پویا؛ نوشتار «شهروند عاصی و احتمالات آینده» از محسن گودرزی”