اخلاق بیکاربرد
نگاهی به برگردان فارسیِ کتاب کاربردهای فلسفۀ اخلاق، آر. اِم. هِر.
کاوه بهبهانی
(روزنامۀ اعتماد، شماره 4908 – چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰)
فیلسوف بریتانیایی، ریچارد مِروین هِر (۱۹۱۹ـ۲۰۰۲)، از مهمترین فیلسوفان اخلاق معاصر است که دیدگاهش در فرااخلاق، موسوم به «توصیهانگاری» (precriptivism)، هنوزاهنوز محل بحث بسیار است. کتاب Applications of Moral Philosophy مجموعهای از نه مقالۀ هِر است که در دهۀ 1950 و 1960 به رشتۀ تحریر درآمدهاند و در این کتاب گردآوری شدهاند و انتشارات مکمیلان در سال 1972 کتاب را منتشر کرده است. این کتاب با عنوان کاربردهای فلسفۀ اخلاق به فارسی ترجمه شده است.[1] نوشتۀ پیش رو نگاهی خواهد انداخت به گوشهای از غلطها، بدخوانیها و کژفهمیهای ترجمۀ فارسی کتاب و نهایتاً بناست با تکیه بر شواهد متنی نشان دهد این ترجمه در برگردان این اثر بههیچوجه کامیاب نبوده است.
با توجه به نظریبودن مباحث در فلسفۀ اخلاق (بهویژه در حوزۀ اخلاق هنجاری و فرااخلاق) کتابی که از کاربردهای فلسفۀ اخلاق بگوید، قاعدتاً باید برای مخاطبان کتاب جالبی باشد. به همین دلیل است که ترجمۀ فارسی این کتاب در مدتی کوتاه به چاپ دوم رسیده است. اما بیاخلاقی در برگردان کتابی در باب کاربردهای فلسفۀ اخلاق آیینهای است پیشارویِ وضع امروز پژوهش و ترجمه در سرزمین ما. انبوه ترجمههایی که مترجمان آنها چنانکه بایستۀ وجدانِ کارِ صعب ترجمه است دست به ترجمه نمیزنند و موضوعات و مطالب درجشده در کتاب را خوب نمیگوارند و با زبان، خواه زبان مقصد، خواه زبان مبدأ، آشنایی درخور ندارند و حتی از مفاهیم بنیادین دانشی که در آن دست به ترجمه میزنند، بیخبرند. طرفه اینکه برگردان کتاب کاربردهای فلسفۀ اخلاق خبر از بیکاربردی اخلاق، در وضع کنونی ما، در سپهر پژوهش و ترجمه میدهد. البته این روزها حجم ترجمههایی از این دست از فرط زیادهبودن آدمی را بهغایت نگران میکند. بگذارید با هم نگاهی بیندازیم به بخشی از ترجمۀ کتاب موردبحث.
مقالۀ نخست هِر (بهتعبیر مترجم هِیر) در کتاب موردبحث، با عنوان «آیا میتوان مرا برای پیروی از فرامین ملامت کرد؟» (با برگردان مترجم موردبحث: «آیا من میتوانم بهدلیل اطاعت از دستورات، مورد سرزنش واقع شوم؟»، که آدمی آرزو میکند کاش ویراستاری دستکم اینهمه «من»های اضافی را از متن میزدود)، از این بحث میکند که آیا فرمانبردن از مافوق همواره امری اخلاقی است یا نه؟ هِر در این مقالۀ کوتاه که آدمی را میبرد به بحث ژرفاندیشانۀ هانا آرنت در کتاب مشهور آیشمن در اورشلیم، و بدفهمیهای آیشمن از اخلاق کانت،[2] با تدقیق سویههای زبانی-منطقی بحث، به این نتیجه میرسد که وقتی پای کاری در میان باشد که اخلاقاً ناپسند است، هم آمر و هم مأمور اخلاقاً مسئولاند و خلاصه اینکه مأمور اخلاقاً معذور نیست. ادامه مطلب “اخلاق بیکاربرد؛ نگاهی به برگردان فارسیِ کتاب کاربردهای فلسفۀ اخلاق، آر. اِم. هِر.”