جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۱؛ مؤلف: شهرام اتفاق

جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟؛ مؤلف: شهرام اتفاق

جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۱

مؤلف: شهرام اتفاق – آبان‌ماه 1400  /   ناشر: مؤسسه فرهنگی صدانت

مقدمه

در پی فعالیت‌های پژوهشی‌ام[1] درباره «مصلحت عمومی»، دوباره به سراغ آثار گران‌مایه استاد طباطبایی رفتم تا بار دیگر، قسمت یک روزه‌ای از این بحر نصیبم شود[2] و هم‌چنان‌که همواره و بسیار از ایشان آموخته‌ام، بار دگر نیز از این استاد فرزانه بیاموزم. ادامه مطلب “جواد طباطبایی، به‌سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۱؛ مؤلف: شهرام اتفاق”

پیتر سینگر؛ چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد؟

پیتر سینگر؛ چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد؟

چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد؟

نویسنده: پیتر سینگر

مترجم: کژوان آبهشت

پیتر سینگر، فیلسوف استرالیایی و استاد دانشگاه پرینستن، در این یادداشت کوتاه استدلال می‌کند که چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد. به این منظور به قوانین مربوط به بستن کمربند ایمنی اشاره می‌کند و بعد منظور خود را توضیح می‌دهد.

پنجاه سال پیش، وقتی برای نخستین بار قوانینی تصویب شد که بستن کمربند ایمنی را اجباری می‌کرد، عدهٔ زیادی به مخالفت جدی با آن برخاستند. امروزه اما کسی پیدا نمی‌شود که به این قاعده، که خود مبتنی بر عقل سلیم است، اعتراضی داشته باشد. دولت‌ها امروزه نیز می‌توانند واکسیناسیون علیه کووید-۱۹ را اجباری کنند، آن هم با استناد به همان توجیهاتی که قبلاً بنا به آن‌ها، بستن کمربند ایمنی را اجباری کرده بودند؛ توجیهاتی جهت حفظ امنیت شخص و جامعه. ادامه مطلب “پیتر سینگر؛ چرا واکسیناسیون باید اجباری باشد؟”

معرفی شماره ۱۵۹ نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت»

معرفی شماره ۱۵۹ نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت»

سده‌های میانه با آگوستین قدیس و توماس آکویناس و سپس با مارتین لوتر که منتقد سرسخت تفاسیر سنتی متون مقدس بود، مسیری از اسپینوزا، لایب‌نیتس، ولف، آست تا رمانتیسم آلمانی هموار شد که موجبات شکل گیری علم هرمنوتیک مدرن را فراهم ساخت. شلایرماخر پدر الهیات جدید  دریافتی همساز از هرمنوتیکی کلی یا عام به دست داد و بدینسان شلایرماخر پایه‌گذار هرمنوتیک عام یا کلی شد، چنانچه نظریه وی صریحا کلّیت هرمنوتیک را پیش کشید. فن یا صناعت فهم به منزله فن فهم هر گفته‌ای در زبان، به صورت دانشی پدیدار می‌شود که از حیث روش‌شناختی، هرمنوتیکی است که مطالعه خودِ فهم، رسالت آن است .پس از شلایرماخر، دیلتای احیاگر علاقه به هرمنوتیکی شد که بعد از شلایرماخر به شکل روزافزونی، دست کم در الهیات آلمان به دست فراموشی سپرده شده بود. هرمنوتیک روش‌شناختی دیلتای بنیادی شد که علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز می‌ساخت. هایدگر به هرمنوتیک حیثیت هستی‌شناختی بخشید و وجه فلسفی دور هرمنوتیکی را در برابر روش فهم متن قرار داد. دور هرمنوتیکی پیش از آن جزئی از تفسیرِ واژگانِ متن بود، امّا هایدگر این بینش را نه به عنوان ابزاری روش‌شناختی، بلکه در زمره‌ بنیادی‌ترین وجوه هستی، بنیان نهاد. ویژه‌نامه شماره ۱۵۹ فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت برگزیده مجموعه مقالاتی از دانشنامه هرمنوتیک راتلج است. ادامه مطلب “معرفی شماره ۱۵۹ نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت»”

هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با روزنامۀ اقتصاد؛ رساله‌خوارها در دانشگاه

هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با روزنامۀ اقتصاد؛ رساله‌خوارها در دانشگاه

رساله‌خوارها در دانشگاه

دکتر هدایت علوی‌تبار
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی

مصاحبه با روزنامۀ اقتصاد (سال ۱۳۹۵)

روزنامۀ اقتصاد: سیستم آموزش، فرآیندی از پیش تعیین شده است که بسیاری از ما بدون آنکه نقشی در آن داشته باشیم، مهره‌هایی هستیم که وارد مقاطع گوناگون آن می‌شویم. برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در مورد ما از بالا صورت می‌گیرد و بنابراین در اکثر اوقات به درستی وظایف و تکالیف خود را در این سیستم نمی‌شناسیم و در رابطه با لزوم کنش‌هایی که انجام می‌دهیم آگاهی نداریم. این ناآگاهی از وظایف، تکالیف و چرایی انجام امور در کنار نقایص ساختاری سبب شده است تا سیستم آموزشی نتواند مهره‌های کارآمدی در اختیار داشته باشد و به اهدافی که از پیش برای خود تعریف کرده است دسترسی پیدا کند. دکتر هدایت علوی تبار در این گفت‌وگو به پرسش‌های «دنیای اقتصاد» در رابطه با شرایط نگارش‌پایان‌نامه یا رساله در ایران پاسخ داده است و به تبیین نقش‌ها، انتظارات، کنش‌ها و نقصان‌های موجود در این رابطه پرداخته‌اند. دکتر علوی تبار دانشیار گروه فلسفه در دانشگاه علامه طباطبایی است و پیش‌تر نیز در مقاله‌ای به آسیب‌شناسی عملکرد استادان در زمینه نگارش پایان‌نامه پرداخته است. ادامه مطلب “هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با روزنامۀ اقتصاد؛ رساله‌خوارها در دانشگاه”

مقاله «نئولیبرالیسم در ایران؛ از واقعیت تا خیال» از نظام بهرامی کمیل

مقاله «نئولیبرالیسم در ایران؛ از واقعیت تا خیال» از نظام بهرامی کمیل

مقالۀ «نئولیبرالیسم در ایران؛ از واقعیت تا خیال»

نظام بهرامی کمیل

کتاب «فرهنگ، جامعه و خودبنیادی»- چاپ اول ۱۳۹۸- صفحات ۷۷ تا ۹۴

لیبرالیسم مکتبی است که بر فرد و آزادی‌های او تاکید دارد و به ترویج ارزش‌هایی مانند انسان‌باوری؛ فردگرایی، عقل‌گرایی و خودبنیادی، تکثرگرایی، مدار، آزادی‌ها و حقوق سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، مدنی و… می‌پردازد. در همین راستا لیبرالیست‌ها در عرصه عمل و برای تحقق لیبرالیسم سازوکارهایی مانند تفکیک قوا، حق رأی عمومی، دموکراسی، رسانه‌ها و احزاب آزاد، جدایی دین از سیاست، محدود کردن قدرت دولت، اقتصاد آزاد، مالکیت خصوصی و…را دنبال کرده‌اند. از مهمترین پرچمداران لیبرالیسم می‌توان به دکارت، بیکن، هابز، ژان ژاک روسو، ول‌تر، مونتسکیو، جان لاک، ایمانول کانت، جرمی بنتهام، جان استوارت میل، آدام اسمیت، آبراهام لینکلن، توماس جفرسن، الکسی دی توکویل، ایزا برلین، رالف دارندورف، کارل پوپر، ریمون آرون، هایک و رالز اشاره کرد. تام پین از پیشگامان لیبرالیسم در انگلستان معتقد بود، مشروعیت دولت باید مبتنی بر رضایت شهروندان باشد که از طریق انتخابات دموکراتیک منظم حاصل می‌شود.

هرچند لیبرالیست‌ها به آزادی افراد اهمیت می‌دهند و از آن در مقابل تجاوز و ایجاد محدودیت توسط دولت دفاع می‌کنند؛ اما همزمان حقوق انسانی افراد را نیز مدنظر دارند و اجازه نمی‌دهند که کرامت انسانی توسط سایر قدرت‌ها پایمال شود. به همین دلیل با انواع تبعیض‌هایی که ریشه در ایدئولوژی، دین، دولت، ملیت، قومیت، نژاد، ثروت و…داشته باشد مبارزه می‌کنند. ادامه مطلب “مقاله «نئولیبرالیسم در ایران؛ از واقعیت تا خیال» از نظام بهرامی کمیل”

فلسفۀ اولی یا مابعدالطبیعه: اثری کمتر دیده‌شده از علامه شعرانی

فلسفۀ اولی یا مابعدالطبیعه: اثری کمتر دیده‌شده از علامه شعرانی

رسالۀ فلسفۀ اولی یا مابعدالطبیعه (چاپ تهران: ۱۳۱۶ شمسی) از آثار کمتر دیده‌شدۀ میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی است. شعرانی در این اثر که می‌توان آن را از نخستین دستاوردهای آشنایی ایرانیان با دانش و اندیشۀ غربی دانست، با بهره‌گیری از منابع اروپایی و با رجوع مستقیم به آثار فیلسوفان، تاریخ مختصری از فلسفۀ غرب (از یونان تا روزگار معاصر) فراهم آورده است. افزون بر این، آراء فیلسوفان غربی و مسلمان در برخی از مهم‌ترین موضوعات فلسفی را به شیوۀ موضوعی مطرح و در خلال آن، اصطلاحات و مفاهیم فلسفۀ غرب و فلسفۀ اسلامی را با یکدیگر مقایسه و تطبیق می‌کند. شعرانی در آغاز این رساله چنین می‌گوید:

«غرض از تدوین این رساله آن است که مقدار مهمی از اصطلاحات حکمای جديد اروپا در فلسفۀ اولی با اصطلاحات فلسفۀ اسلامی منطبق گردد تا اگر کسی به یک طريقه آشنا باشد، استفادۀ مطلب از طریقۀ دیگر به آسانی تواند کرد. […] برای تکثیر فائده، مهمات اقوال فلاسفۀ جدید را نیز ضمناً از کتب معتبرۀ آنان نقل نمودم […] و جز یکی دو مورد، از فلاسفۀ قرون وسطی نقل نکردم، چون رغبت به اقوال فلاسفۀ جدید بیشتر است.» ادامه مطلب “فلسفۀ اولی یا مابعدالطبیعه: اثری کمتر دیده‌شده از علامه شعرانی”

ترجمه‌ی راهنمای مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها

ترجمه‌ی راهنمای مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها

ترجمه‌ی راهنمای مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها

انتشار ترجمه فارسی آخرین بروزرسانی دستورالعمل “راهنمای مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها” از ائتلاف آیکم به همت مرکز تحقیقات بیماری هیداتید دانشگاه علوم پزشکی کرمان

ادامه مطلب “ترجمه‌ی راهنمای مدیریت انسانی جمعیت سگ‌ها”

ارزیابی میراث جان رالز در کوشش برای آشتی دادن لیبرالیسم و عدالت‌ اجتماعی؛ گفت‌وگوی مجله آگاهی نو با موسی اکرمی، به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد جان رالز

ارزیابی میراث جان رالز در کوشش برای آشتی دادن لیبرالیسم و عدالت‌ اجتماعی؛ گفت‌وگوی مجله آگاهی نو با موسی اکرمی، به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد جان رالز

همان طور که لابد می‌پذیرید جایگاه جان رالز (۲۱ فوریۀ ۱۹۲۱ – ۲۴ نوامبر ۲۰۰۲) در فلسفه سیاسی و فلسفه اخلاق قرن بیستم تقریباً بی‌نظیر است. او نامی بلند آوازه در گسترۀ لیبرالیسم سیاسی است که در این عرصه حتی شانه به شانۀ جان استوارت میل نیز می‌زند. برای نخستین پرسش اشاره به مبانی و مبادی طرح واره فکری رالز مناسب به نظر می‌رسد. به نظر شما سه گانه هابز/لاک/روسو و سپس ایمانوئل کانت و در نهایت جان استوارت میل چه ردپایی در نظام فکری جان رالز از خود به جای گذاشته اند؟

موسی اکرمی: هر چهار فیلسوفی که نام بردید به گونه‌ئی مستقیم یا نامستقیم در بنیادگذاری و پیش‌برد لیبرالیسم در دوران جدید فلسفۀ سیاسی غرب نقش داشته‌اند. البته توجه داریم که اگر بر پایۀ عنوان لیبرالیسم و موضوع محوری آن یعنی «آزادی» و مهمترین عناصر آن یعنی فردگرایی وباور به حق حیات و حق مالکیت و آزادی‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مدنی داوری کنیم، آن‌گاه هابز را، با نظریۀ ویژه و مهمش در بارۀ دولت، نمی‌توانیم و نباید لیبرال بدانیم، هرچند تحلیل و تبیین بسیار مهمی در بارۀ «شهروندی» دارد و تزهای بینادین برای تأسیس لیبرالیسم، یعنی «وضع طبیعی» و «قرارداد اجتماعی»، در فلسفۀ سیاسی او ریشه دارند. هابز از یک سو واقعیت حقوق طبیعی در وضع طبیعی را برای همۀ انسان‌ها باور دارد ولی از سوی دیگر چنان وضعی را «جنگ همه علیه همه» تلقی می‌کند که در آن «انسان گرگ انسان است». او از این وضع طبیعی بنیادین فراگیر به سوی تز «قرارداد اجتماعی» می‌رود تا با تمسک به آن نشان دهد که چگونه انسان‌ها قانون مدنی‌ئی را پدید آوردند که سازش و اتحاد افراد را با تشکیل دولت مقتدر ممکن می‌سازد.

از هابز که بگذریم آغاز آنچه را مشخصاً لیبرالیسم به مثابۀ یک دستگاه گسترده در فلسفۀ سیاسی با همسازی نسبی می‌نامیم باید در فلسفۀ جان لاک دانست. من بی آن که بخواهم درگیر بحث از جزئیات آموزه‌های لیبرالیسم و تفاوت بنیادگذاران و پیش‌برندگان آن بشوم تنها از برجسته‌ترین لیبرال‌های تاریخ اندیشۀ سیاسی نام می‌برم: جان لاک، اسپینوزا، مونتسکیو، ژان ژاک روسو، رهبران انقلاب آمریکا (از جورج واشنگتن و بنجامین فرنکلین و تامس جفرسون و جیمز مدیسون تا تامس پین)، بسیاری از رهبران انقلاب فرانسه، آدم اسمیت، ایمانوئل کانت، سودمندباورانی چون جرمی بنتم و جان استوارت میل، آلکسی دو توکویل، تامس هیل گرین، و نیز چهره‌های تأثیرگذاری در سدۀ بیستم چون جان مینارد کینز، فریدریش فون هایک، و آیزایا برلین و بسیاری دیگر تا سرانجام به جان رالز به مثابۀ اوج لیبرالیسم نظری می‌رسیم که همۀ منتقدان لیبرال او، از آزادانگارانی چون نوزیک تا جماعت‌گرایانی چون سندل، با اقرار به بزرگی او و در راستای کاستی‌زدایی از لیبرالیسم او (درست یا نادرست) به اندیشه‌ورزی و نظرپردازی زدند، و مخالفان غیرلیبرالش نیز نتوانستند برجستگی او را در فلسفۀ سیاسی وفلسفۀ اخلاق نادیده بگیرند. ادامه مطلب “ارزیابی میراث جان رالز در کوشش برای آشتی دادن لیبرالیسم و عدالت‌ اجتماعی؛ گفت‌وگوی مجله آگاهی نو با موسی اکرمی، به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد جان رالز”

هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با خبرگزاری دانشجو: بحران مطالعه، گفت‌وگو و نقد در دانشگاه

هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با خبرگزاری دانشجو: بحران مطالعه، گفت‌وگو و نقد در دانشگاه

بحران مطالعه، گفتوگو و نقد در دانشگاه

مصاحبه با خبرگزاری دانشجو (با اصلاح و افزایش)

 

خبرگزاری دانشجو: یکی از راهکارهای رشد علوم انسانی، گسترش پژوهش و همچنین ترویج امر مطالعه، گفت‌وگو، نقد و مناظره میان اساتید دانشگاه است. در این خصوص گرچه تاکنون تبلیغات متعددی صورت گرفته اما آنچنان که باید به یک روند جدی در میان دانشگاهیان ما تبدیل نشده است و استادان مسلم این رشته از یک سو رغبت زیادی به مطالعۀ آثار جدید فلسفی و از سوی دیگر اقبال چندانی به حضور در جلسات گفت‌وگو و نقد فلسفی ندارند. در راستای بررسی این مسئله با دکتر هدایت علوی تبار، استاد فلسفۀ دانشگاه علامه طباطبایی به گفت‌وگو نشسته‌ایم که حاصل آن را می‌خوانید: ادامه مطلب “هدایت علوی‌تبار در مصاحبه با خبرگزاری دانشجو: بحران مطالعه، گفت‌وگو و نقد در دانشگاه”

مقاله نظام بهرامی کمیل با عنوان «خودبنیادی» و روشنفکری ایرانی

«خودبنیادی» و روشنفکری ایرانی؛ نظام بهرامی کمیل

خودبنيادي يا خودمختاري Autonomy  به معنای توانایی برای تصمیم‌گیری و هدایت خود است. خودبنیادی را باید به صورت طیفی دید که سر دیگر آن دگربنیادی Heteronomy است. فرد، جامعه یا سیستمی خودبنیادتر است که خودش به آنچه فکر یا عمل می‌کند باور داشته باشد و در برابر تلاطم‌های بیرونی با ثبات‌تر باشد.

خودبنیادی مهمترین مولفه فلسفی و ارزشی مدرنیته است که رابطه و همپوشانی زیادی با سایر مولفه‌های اساسی مدرنیته مانند عقل‌گرایی، اومانیسم(در دو شکل فردگرایی و جمع‌گرایی)، آزادی، سکولاریسم، دموکراسی و حقوق بشر دارد. نشان دادن جایگاه و اهمیت خودبنیادی در مدرنیته به ما کمک می‌کند تا فهم بهتری از مدرنیته داشته باشیم و همچنین باید ببینیم جریان روشنفکری ایرانی تا چه اندازه با این مولفه فکری و فلسفی آشنایی داشته و آن را در نظریات خود لحاظ کرده‌اند؟

در فلسفه كانت، خودبنيادي يعني همان بلوغ انسان به نحوي كه بدون قيمومت ديگران بتواند فكر كند، رفتار كند و اصول اساسي و بنيان‌هاي جامعه را خود تعيين كند. «روشنگری همانا به در آمدن انسان است از حالت کودکی‌ای که گناهش به گردن خود اوست. کودکی یعنی ناتوانی از به کار گرفتن فهم خود بدون راهنمایی دیگران و اگر علت این کودکی نه فقدان فهم، که نبود عزم و شجاعت در به کارگیری فهم خود بدون راهنمایی دیگران باشد، گناه آن به گردن خود انسان است. شعار روشنگری این است: جسارت آن را داشته باش که فهم خود را به کارگیری!

این که بخش بدین بزرگی از انسانها، با آن که دیریست طبیعت آنان را به بلوغ طبیعی رسانده باز به دلخواه تا دم مرگ کودک می‌مانند و دیگران چنین به سادگی خود را سرپرست ایشان می‌کنند، علتی جز کاهلی و بزدلی ندارد. راستی که کودک بودن چه آسان است! اگر کتابی داشته باشم که جای فهمم را بگیرد و مرشدی که کار وجدانم را انجام دهد و پزشکی که خوراک مناسبی برایم معین کند و …، دیگر لازم نیست خود را به زحمت بیندازم. همین که بتوانم پولی بدهم دیگر نیازی به اندیشیدن ندارم؛ دیگرانی هستند که این کار کسالت‌بار را به جایم انجام دهند. آنان که از سر خیرخواهی رنج سرپرستی کسان را بر خود هموار کرده‌اند چنان می‌کنند که بیشینه‌ی انسان‌ها (و از آن میان جنس زن به تمامی) گام زدن در راه بلوغ را که به خودی خود دشوار است سخت خطرناک نیز می‌انگارند. این سرپرستان نخست رمة رام خود را تهی‌مغز می‌کنند و خاطرشان آسوده می‌شود که این موجودات بی‌آزار جرأت آن را ندارند که گامی از چراگاهی که در آن زندانی‌اند فراتر روند، آن‌گاه به ایشان گوشزد می‌کنند که تنها رفتن چه خطرها دارد! البته این خطرها چندان هم بزرگ نیستند، چراکه [نوپایان] با چند بار افتادن سرانجام پا باز می‌کنند؛ اما چشم‌انداز چنین حادثه‌ای انسان را می‌ترساند و چه بسا اندیشة هر آزمون تازه را پس بزند.» (كانت؛1370: 58) کانت همچنین برای اولین بار بحث «خودبنیادی اخلاقی» Moral Autonomy را مطرح کرد که در انتهای مقاله به آن خواهم پرداخت. ادامه مطلب “مقاله نظام بهرامی کمیل با عنوان «خودبنیادی» و روشنفکری ایرانی”