نوشتار سید حمید طباطبایی با عنوان «سخنی با استاد رنانی؛ «خطای ترکیب» یا «ترکیب خطا»؟»

نوشتار سید حمید طباطبایی با عنوان «سخنی با استاد رنانی؛ «خطای ترکیب» یا «ترکیب خطا»؟»

سخنی با استاد رنانی؛ «خطای ترکیب» یا «ترکیب خطا»؟

سید حمید طباطبایی

«اندیشمند معاصر جناب آقای دکتر محسن رنانی، اخیرا در یادداشتی نسبتا طولانی ،ریشه همه مشکلات کشور را ،به قول خودشان، در «خطای ترکیبی» برشمرده اند و می نویسند: « آیت‌الله خمینی در دهم اسفند ۱۳۵۷ در مدرسه فیضیه فرمود «ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را…»، …. برای من بیست سال طول کشید تا متوجه شوم این جمله حاصل یک استدلال منطقی همراه با «خطای ترکیب» است و …من امروز تمام بحران‌های موجود کشورمان را حاصل همین «خطای ترکیب» می‌دانم …. نقطه آغازین رسوخ خطای ترکیب در نظام تدبیر پس از انقلاب، همین تصور امکان ترکیب موفق «جمهوری» و «اسلامی» است که در قانون اساسی منعکس شده است. »[1]

ایشان در ادامه مقاله، ابتدا توضیح می دهد که چگونه  به وجود این خطا در رفتارهای اجتماعی پی برده است (که البته ربطی به سخن ما ندارد) و در ادامه، برای اینکه تعریفی از «خطای ترکیب» ارائه دهد، به مثال های متعدد روی می آورد. اما بدون ارائه تعریف دقیق، تنها همان چند مثال را برای آشنایی مخاطبانش کافی تلقی می کند، و سپس به نتیجه خود، که همان مدعایی است که در ابتدای سخن به آن اشاره کرده، می رسد.

درباره نوشته ایشان نکاتی گفتنی است. اما قبل از ورود به بحث لازم است تا اجمالا اشاره کنیم که از نظر من، سخن ایشان از چهار اشکال بزرگ رنج می برد :

ادامه مطلب “نوشتار سید حمید طباطبایی با عنوان «سخنی با استاد رنانی؛ «خطای ترکیب» یا «ترکیب خطا»؟»”

نوشتار محسن رنانی با عنوان «جمهوریِ خطای ترکیب»

نوشتار محسن رنانی با عنوان «جمهوریِ خطای ترکیب»

وقتی آیت‌الله خمینی در دهم اسفند ۱۳۵۷ در مدرسه فیضیه فرمود «ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را…»، برای من نوجوان سیزده ساله‌ای که در یک خانواده مذهبی بالیده بودم خیلی خوشایند بود و خود را یکی از خوشبخت‌ترین آدمیانی می‌دیدم که بر‌حسب تصادف در زمانه و زمینی به دنیا آمده است که به او مزایای زیستی بهشتی در هر دو جهان را خواهد داد. برای من بیست سال طول کشید تا متوجه شوم این جمله حاصل یک استدلال منطقی همراه با «خطای ترکیب» است و از کسی چون بنیان‌گذار فقید که فقیهی فیلسوف بود، بعید و عجیب بود که برای برپایی چنان نهضت عظیمی به این دقیقه توجه نداشته باشد. من امروز تمام بحران‌های موجود کشورمان را حاصل همین «خطای ترکیب» می‌دانم که از آن زمان تاکنون در تمام ارکان نظام تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی به‌صورت عمیقی جریان دارد. نقطه آغازین رسوخ خطای ترکیب در نظام تدبیر پس از انقلاب، همین تصور امکان ترکیب موفق «جمهوری» و «اسلامی» است که در قانون اساسی منعکس شده است.

در ۲۲ آبان در سخنان برخطی که با عنوان «چرا مهاجرت نمی‌کنم؟» داشتم (به دعوت عده‌ای از هموطنان مهاجر)، تأکید کردم که این سخنرانی در پاسخ به این پرسش است که چرا «من» مهاجرت نمی‌کنم. در واقع بحث من یک بحث سطح فردی و خُرد بود تا کسانی که قصد مهاجرت دارند به دشواری‌ها و آسیب‌های مهاجرت برای خودشان و فرزندانشان توجه داشته باشند. تنها در چند دقیقه پایانی این سخنرانی دو ساعته، من گریزی هم به آسیب‌های مهاجرت نخبگان برای کشور و تمدن ایران زدم. گفتم وقتی جامعه‌ای از نخبگان تخلیه شود و فقیر هم باشد، سطح عقلانیت‌ آن ‌جامعه پایین می‌آید، و به‌راحتی شورش و تخریب می‌کند. این سخنان من که در دقایق پایانی با بیانی احساسی و هیجانی همراه بود باعث شد بگویم با خروج نخبگان جامعه «حالت ژله‌ای» پیدا می‌کند که با نقش آفرینی جمعیتی فقیر و جاهل، نهایتاً به ویرانی می‌انجامد. برخی از دوستان این نحوه بیان من را اهانت به فقیران تلقی کردند و مشفقانه به من تذکر دادند. ضمن این که کاملاً می‌پذیرم که در یک سخنرانی عمومی که شنوندگان آن طیف متنوعی را در ‌بر ‌می‌گیرد باید واژگان را با دقت بیشتری به‌کار می‌بردم و از این بابت از همه پوزش می‌خواهم؛ اما این نکته بهانه‌ای شد تا یکی از فراگیرترین خطاهای فکری در جامعه خودمان را کمی واکاوی کنم. یعنی ادعا کنم حتی اگر من به‌صراحت گفته بودم جامعه فقیر یک جامعه جاهل یا شورشگر و خشونتگر است نیز اهانتی به فقرا نبود.[1] ادامه مطلب “نوشتار محسن رنانی با عنوان «جمهوریِ خطای ترکیب»”

«خودفریبی در فلسفۀ سارتر» در گفتگو با هدایت علوی‌تبار

«خودفریبی در فلسفۀ سارتر» در گفتگو با هدایت علوی‌تبار

«خودفریبی» در فلسفۀ سارتر

مصاحبه با مجلۀ «کرگدن» (سال 1396) با افزایش

مصاحبه کننده: علیرضا نجفی

 کرگدن: چرا انسان‌‌ها می‌‌خواهند آن چیزی که هستند نباشند و چرا همواره به چیز دیگری وانمود می‌‌کنند و خود واقعی‌‌شان را پنهان می‌‌سازند؟ ژان پل سارتر، فیلسوف مشهور فرانسوی، در کتاب «هستی و نیستی» در پاسخ به این پرسش از اصطلاح mouvaise foi استفاده می‌‌کند و بحث او در این باره از نقاط عطف فلسفۀ او است. برخی این اصطلاح را «ریاکاری» ترجمه کرده‌‌اند و نایجل واربرتن در کتاب «آثار کلاسیک فلسفه» دربارۀ آن می‌‌نویسد: « بررسی سارتر در باب روی و ریا به‌‌حق در مقام یکی از قطعات ماندگار فلسفۀ قرن بیستم تحسین‌‌های بسیاری برانگیخته است. در اینجا توانایی‌‌های او به عنوان فیلسوف، روان‌‌شناس و رمان‌‌نویس در کمال موفقیت با یکدیگر تلفیق می‌‌شوند و در این بررسی پدیدارشناسانه به ثمر می‌‌نشینند، به طوری که بررسی‌‌های فلسفی خشک و انتزاعی پرشمار در باب این مسئله هیچ کدام به گرد پای آن هم نمی‌‌رسند.» برای گفت‌‌وگو دربارۀ این اصطلاح به سراغ دکتر هدایت علوی تبار رفته‌‌ایم تا با بیانی روشن و به دور از مفاهیم تخصصی برایمان دربارۀ این موضوع بگوید. ادامه مطلب “«خودفریبی در فلسفۀ سارتر» در گفتگو با هدایت علوی‌تبار”

مقاله «دولت – ملت در ایران؛ نگرشی سیاسی ـ فلسفی» از احمد بستانی

مقاله «دولت – ملت در ایران؛ نگرشی سیاسی ـ فلسفی» از احمد بستانی

دولت – ملت در ایران؛ نگرشی سیاسی ـ فلسفی

احمد بستانی

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

منتشر شده برای اولین بار در فصلنامه علمی مطالعات خاورمیانه (MESJ)، دوره ۲۸، شماره ۱ – شماره پیاپی ۱۰۳، بهار ۱۴۰۰

ایران معاصر به مثابه جامعه­‌ای پیچیده و متحول با گذارهای فراوانی دست به گریبان است، اما به نظر می­‌رسد که فقدان نظریه‌­ای برای ملت و دولت ایرانی مهم­ترین چالش امروز ما باشد. در شرایطی که جهان و مناسبات آن عمیقا متحول شده‌­اند، ما محتاج تدوین نظریه­‌ای برای هویت ملی و دفاع از دولت ـ ملت در مفهوم جدید آن هستیم. فقدان درک ملی و اجماع نسبی بر سر این مفاهیم اساسی موجب پدیدآمدن چالش­‌هایی جدی در جامعه ایران شده است. ادامه مطلب “مقاله «دولت – ملت در ایران؛ نگرشی سیاسی ـ فلسفی» از احمد بستانی”

نوشتار زهیر میرکریمی با عنوان «نظرِ خبرگان یا سوگیریِ باورمندان: روایتی از یک توصیف و دو تبیین»

نوشتار زهیر میرکریمی با عنوان «نظرِ خبرگان یا سوگیریِ باورمندان: روایتی از یک توصیف و دو تبیین»

نظرِ خبرگان یا سوگیریِ باورمندان: روایتی از یک توصیف و دو تبیین

به مناسبت روز جهانی فلسفه

تقدیم به فیلسوفان و اندیشه‌ورزان، خرمگس‌هایی که اسبِ کرختِ جامعه را هوشیار می‌کنند!

زهیر میرکریمی

در سال ۲۰۰۹ میلادی، پایگاه «مقاله‌های‌فلسفه» (PhilPapers)[1]، که دِیوید بورژِی[2] و دِیوید چالمِرز[3] سرویراستاران آن هستند، پیمایشی[4] را انجام داد که بیش از ۳۲۰۰ نفر از فیلسوفان دانشگاهی و حرفه‌ای و دانش‌آموزانِ فلسفه‌ در آن شرکت کردند و به پرسش‌های پیمایش پاسخ دادند. هدف از آن پیمایش دست‌یابی به «باورهای فیلسوفان» درباره‌ی مهم‌ترین و بنیادی‌ترین پرسش‌ها و مسائل فلسفی بود، البته «به‌طور آماری». پیمایش دربردارنده‌ی ۳۰ پرسش در حوزه‌های گوناگون فلسفه از جمله منطق، معرفت‌شناسی، متافیزیک، اخلاق، و زیبایی‌شناسی بود. پرسش‌هایی همچون:

معرفت پیشینی: آری یا نه؟

اشیاء انتزاعی: مکتب افلاطونی یا نام‌گرایی؟

ارزش زیبایی‌شناختی: عینی یا ذهنی؟

توجیهِ معرفتی: درون‌گرایی یا برون‌گرایی؟

تفکیک تحلیلی-ترکیبی: آری یا نه؟

وجود جهان خارج: ایدئالیزم، شکاکیّت، یا واقع‌گرایی غیرشکاکانه؟

اراده‌ی آزاد: همسازگرایی، اختیارگرایی، یا نبودِ اراده‌ی آزاد؟

خدا: خداباوری یا خداناباوری؟

معرفت: تجربه‌گرایی یا خِرَدگرایی؟

فرافلسفه: طبیعی‌گرایی یا ناطبیعی‌گرایی؟

ذهن: جسمانی‌انگاری یا غیرجسمانی‌انگاری؟

قضاوت اخلاقی: شناخت‌گرایی یا غیرشناخت‌گرایی؟

انگیزش اخلاقی: درون‌گرایی یا برون‌گرایی؟

اخلاق هنجاری: وظیفه‌گرایی، پیامدگرایی، یا اخلاق فضیلت؟

سیاست: جماعت‌گرایی، مساوات‌خواهی/برابرخواهی، یا آزادی‌خواهی؟

زمان: نظریه‌ی الف یا نظریه‌ی ب؟

صدق: تطبیقی، فروکاهشی، یا معرفتی؟

پرسش‌ها بیش از این تعداد است اما همین مقدار برای آشنایی با فضای پرسش‌ها و میزان تخصصی‌بودن آن‌ها (و در عین حال کلی بودن آن‌ها) کفایت می‌کند. ادامه مطلب “نوشتار زهیر میرکریمی با عنوان «نظرِ خبرگان یا سوگیریِ باورمندان: روایتی از یک توصیف و دو تبیین»”

خوانش و شرحی از سعیده میرصدری بر اشعار «شِکوه» و «جواب شِکوه» (اقبال لاهوری)

خوانش و شرحی از سعیده میرصدری بر شعر «شِکوه» (اقبال لاهوری)

شعر «شِکوه» که اقبال لاهوری آن را در سال 1911 سروده، از چند جهت دارای اهمیت است.از یک سو، از جهتِ ادبی و زیبایی‌شناسانه‌ این اثر جزِ شاهکارها و مفاخرِ ادبِ اردو محسوب‌ می‌شود. و از سوی دیگر، از نگاه گفتمانِ تئودیسه دارای اهمیّت است. چرا که برای اولین بار در دل سنّت اسلامی، متفکری در قامت یک فیلسوف اسلامی – هرچند در قالب «شعر» – به صدایِ شکوۀ رنج‌برندگان اصالت داده و به «گلایه»، «شکوه» و «اعتراض» به درگاه خداوند، به عنوانِ واکنشیِ مشروع به «رنج بشری»، حجیت می‌بخشد.

هرچند که موضعِ ارائه شده در «شکوه» موضعِ مختارِ شاعر/فیلسوف در مقابل شرور نیست، و در واقع در شعر بعدی‌اش که تکمله‌ای بر این شعر است (یعنی «جواب شکوه») دیدگاه اصلی خود در این باب را مطرح می‌کند، اما این سبب نمی‌شود که نالۀ رنجبران را نادیده گرفته، شرّ آنها را «غیراصیل» خوانده، از همان ابتدا موضعِ خود را بیان کرده و با لحنِ مؤاخده‌گرانۀ مرسومِ تئودیسه‌پردازان، توده‌های رنجبران (در این مورد خاص «مسلمانان») را مقصر وضعی بداند که «از نگاه آنها شر است» (در حالی که به واقع شر نیست(!) و خود کرده‌ای است که بر آن تدبیر نیست!)- به عبارت دیگر، اصالت ندادن به شرّشان به عنوان شرّ واقعی و اصیل.
بلکه ابتدا و در«شِکوه»، قدرتِ بیان و فنّ سخنوری خود را در اختیارِ شنیده شدنِ صدایِ رنج‌برندگان قرار داده، به فریاد آنها اصالت و مشروعیت بخشیده، شعر خود را در کمالِ زیبایی هنری و اثر‌گذاری‌اش در وصفِ صدای گلایه و اعتراض آنها به کار می‌برد.
و تنها در قدم بعد و در «جواب شِکوه» است که راه‌حل‌گرایانه برای یافتنِ راه‌‌برون‌رفتی از این معضل و کاستن از رنج تلاش می‌کند – هرچند در بخش‌هایی بیانش لحنی مؤاخذه‌گرانه‌ نیز به خود می‌گیرد.

با توجه به این موارد، اشعار «شکوه» و «جوابِ شِکوه» اقبال، هم از لحاظ محتوایی و هم از لحاظ فرمی، آثار بسیار ارزشمندی هستند. و جای تأسف است که از این آثار تا کنون در ایران ترجمه‌ای کامل و مناسب و از زبانِ اصلی انجام‌نشده است. تنها ترجمه‌ای تلخیصی از شعر «شکوه» توسط محمد بقائی صورت گرفته، که به دلیل ترجمه از منبعِ‌ دستِ دوم (یعنی از انگلیسی)، نتیجۀ کار غیردقیق و گاهاً غلط است. و از زیباییِ فرمی و ادبی شعر هم – که همواره در هر ترجمه‌ای کاملاً از دست می‌رود – حظّی به خواننده منتقل نمی‌شود.

از این‌رو، در اینجا تلاش کرده‌ام ارزش محتوایی و صوری این اشعار را در حدّ بضاعت خود به علاقمندان منتقل کرده، با خواندن اشعار به زبان اصلی – هرچند با زبانِ الکن خود – و شرح ابیات، سهم اندکی در شناخته شدن این اثر مهم داشته، آن را مقدمه‌ای بر ترجمه و پژوهش بیشتر در این زمینه قرار دهم. ادامه مطلب “خوانش و شرحی از سعیده میرصدری بر اشعار «شِکوه» و «جواب شِکوه» (اقبال لاهوری)”

سلسله نشست‌های «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم ؟!»

بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم ؟!

شهرام اتفاق: در آخرین روز اردیبهشت ۱۳۹۹، به کوشش «خبرگزاری مستقل زیست آنلاین»، فرصتی فراهم شد که گفتگویی با محمدرضا جعفری با عنوان «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم ؟!» داشته باشیم و میزبان ما در این نشست مجازی، محمد ابراهیم رئیسی عزیز بود که با درایت همیشگی خودش، فرآیند گفتگو را به آرامی هدایت می کرد و سازمان می داد.

محمدرضا جعفری، پژوهش‌گر توسعه و محیط زیست و نویسنده و مترجم مقالاتی درباره ی بحران‌های محیط زیست، بحران آب و اکوسوسیالیسم است. از او مقالاتی مانند سیل و نابرابری، جهانی‌سازی حفاظت از محیط زیست، شوک سیل: سرمایه‌داری سد و انتقال آب،  مهاجران اقلیمی، و ترجمه‌هایی همچون علیه سرمایه‌داری سبز، بازیابی میراث اکولوژیکی مارکس، مرام اکوسوسیالیسم و  مانیفست اکوسوسیالیسم منتشر شده است. ادامه مطلب “سلسله نشست‌های «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم ؟!»”

فرهاد شفتی؛ سلسله گفتاری برای یافتن پاسخ به سه پرسش اساسی درباره‌ی قرآن

سلسله گفتاری برای یافتن پاسخ به سه پرسش اساسی درباره‌ی قرآن با فرهاد شفتی

عنوان: قرآن و سه پرسش

عنوان تفصیلی: سلسله گفتاری برای یافتن پاسخ به سه پرسش اساسی درباره‌ی قرآن:

۱_ مخاطب قرآن کیست؟
۲_ قرآن انحصارگراست یا کثرت‌انگار؟
۳_ قرآن به چه کار امروز ما می‌آید؟ ادامه مطلب “فرهاد شفتی؛ سلسله گفتاری برای یافتن پاسخ به سه پرسش اساسی درباره‌ی قرآن”

درس‌گفتارهای تاریخ فلسفه معاصر غرب از محمدمهدی اردبیلی

درس‌گفتارهای تاریخ فلسفه معاصر غرب

درس‌گفتارهای تاریخ فلسفه معاصر غرب، دوره‌ای از تاریخ فلسفه را بررسی می‌کند که از اواخر قرن نوزدهم آغاز می‌شود و تا پایان قرن بیستم ادامه می‌یابد. در این دوره، محمدمهدی اردبیلی برای دانشجویان مقطع کارشناسی فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی در پاییز و زمستان ۱۳۹۸، آرای ۸ فیلسوف را به‌عنوان نمایندگانِ مؤثر نگرش‌های فلسفی این دوران از تاریخ فلسفه شرح داده است: نیچه، ویتگنشتاین و فلسفۀ تحلیلی، هوسرل و پدیدارشناسی، هایدگر و اگزیستانسیالیسم، آدورنو و مکتب فرانکفورت، لویناس، باتای و دریدا. در این دوره شیوۀ آموزش مبتنی بر دیالوگی میان خوانش قطعاتی از متون اصلی این فیلسوفان و توضیح مفاهیم کلیدی‌ اندیشه آن‌ها بوده است. مدرسان مهمانی هم در برخی از جلسات، جهت ارائه تخصصی‌تر مطلب و معرفی تفسیری متفاوت به فهم فیلسوف مورد بحث کلاس را همراهی کردند و هرکدام به تدریس مجزای یک جلسه از دوره پرداختند: حسین شقاقی (ویتگنشتاین و فلسفۀ تحلیلی)، فرزاد جابرالانصار (پدیدارشناسی هوسرل)، مسعود حسینی (هایدگر) و آیدین کیخایی (آدورنو). ادامه مطلب “درس‌گفتارهای تاریخ فلسفه معاصر غرب از محمدمهدی اردبیلی”

شناخت فلسفی یا ستیز ایدئولوژیک؛ نوشتاری از محمدمنصور هاشمی درباره‌ی آرامش دوستدار

شناخت فلسفی یا ستیز ایدئولوژیک؛ نوشتاری از محمدمنصور هاشمی درباره‌ی آرامش دوستدار

شناخت فلسفی یا ستیز ایدئولوژیک

نوشته محمد منصور هاشمی

منتشر شده در مجله تلاش (آلمان)

آرامش دوستدار از متفکران ایران در روزگار ماست به این معنا که کوشیده است به نسبت تاریخی ایرانیان با دنیای متجدد بیندیشد و به تبیین وضع ما در قبال غرب بپردازد. حاصل این کوشش نقد و نظرهای اوست درباره فرهنگ ایرانی و نظریه‌ای است انعکاس یافته در آثارش. در این نوشتار نخست به معرفی اجمالی دوستدار و آثار و اندیشه‌هایش می‌پردازم و سپس ملاحظاتی در نقد آثار و نظریه او مطرح می‌کنم. ادامه مطلب “شناخت فلسفی یا ستیز ایدئولوژیک؛ نوشتاری از محمدمنصور هاشمی درباره‌ی آرامش دوستدار”