امروزه مصرف گوشت صنعتی به شکل وسیعی رواج یافته و مراکز صنعتی پرورش حیوانات جایگزین شیوههای سنتی شده است. این مقاله از این نقطه عزیمت آغاز میکند که تفاوتهای اساسی میان گوشتهای صنعتی و گوشتهای غیرصنعتی وجود دارد که از نظر اخلاقی تعیین کننده است و با توجه به نحوهی فراهم آمدن گوشتهای صنعتی، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذیر نیست. نگارنده در این مقاله برای اثبات مقصود خود دو استدلال پیش میکشد: نخست استدلال بر اساس تحمیل رنج گسترده و ناموجه به حیوانات، و دوم تخریب گسترده محیط زیست. هر استدلال خود بر یک مقدمه علمی و یک مقدمه اخلاقی مبتنی است و در صورت پذیرش این مقدمات علمی و اخلاقی، چارهای جز دست کشیدن از مصرف گوشت صنعتی یا دست کم کاهش مصرف آن وجود ندارد. پس از طرح این استدلال ها، نویسنده به سه اشکال اساسی میپردازد و میکوشد به آنها پاسخ دهد. ادامه مطلب “مقاله دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی (دفاعی حداقلی از گیاهخواری) به قلم سید حسن اسلامی اردکانی”
مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و روشنفکران»
دين و روشنفکران[1]
نویسنده: هانا آرنت
مترجم: محمد سعید حنایی کاشانی
[ماهنامهی پارتيزان ريويو، در ۱۹۵۰، از تعدادی از متفکران و نويسندگان برجسته، علاوه بر آرنت، شامل و. ه. اودن، جان ديويی، رابرت گريوز، ماريان مور، آ. ج. اير، سيدنی هوک، آلفرد کازين، فيليپ راهو، آلن تيت، پل تيليش، رابرت گورهام ديويس، ژاک ماريتن، ويليام بَرِت، جورج بوآس، کلمنت گرينبرگ، اروينگ هاو، دوايت مکدونالد، و ويليام فيليپز، از آن جمله، خواست به «چرخش تازه به سوی دين در ميان روشنفکران و بیاعتنايی روزافزونی که نگرشها و منظرهای دنيوی [سکولار] اکنون با آن مواجهند» پاسخ دهند. پنج مبحث کلی پيشنهاد شده بود، مطابق با همين شمارههايی که در پاسخ آرنت آمده است: ۱. علل اين گرايش؛ ۲. تغيير در اعتقادات [convictions] در ميان روشنفکران؛ ۳. دين و فرهنگ؛ ۴. دين و ادبيات؛ ۵. جدايی آگاهی دينی از اعتقادات دينی، چنانکه در نزد هايدگر و مالرو مشاهده میشود. پاسخ آرنت در دورهی هفدهم، ش ۲، فوريه ۱۹۵۰، پارتيزان ريويو، منتشر شد.] ادامه مطلب “مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و روشنفکران»”
جواد طباطبایی، بهسوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲؛ مؤلف: شهرام اتفاق
جواد طباطبایی، بهسوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲
مؤلف: شهرام اتفاق – آذرماه 1400 / ناشر: مؤسسه فرهنگی صدانت
به تازگی نوشتاری را تحت عنوان «جواد طباطبایی، به سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟» در وبسایت مؤسسه گرانمایه صدانت منتشر کردم که نقدی بر آرای دستگاه نظری استاد طباطبایی بود.
اندکی پس از انتشار آن، جمعی از دوستانی که مشغول مطالعه آثار استاد طباطبایی هستند، ابراز تمایل کردند که تا نظر بنده را درباره مقالۀ دیگری تحت عنوان «دولت – ملت در ایران، نگرشی سیاسی فلسفی» نوشتۀ فرهیختۀ گرانقدر احمد بستانی بدانند.
با مطالعۀ آن مقالۀ وزین دریافتم که نکات بسیار ارزشمندی در آن وجود دارد که مجال دیگری را برای تداوم آن بحث پیشین دربارۀ «جواد طباطبایی، به سوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟» فراهم میآورد و سبب کنکاش افزونتر در باب «لیبرالیسم یا ناسیونالیسم» خواهد شد. ادامه مطلب “جواد طباطبایی، بهسوی لیبرالیسم یا ناسیونالیسم؟ ۲؛ مؤلف: شهرام اتفاق”
حكمت خالده در بوته نقد؛ گفتوگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی
گفتوگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی
حكمت خالده در بوته نقد
محسن آزموده | روزنامه اعتماد، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰
تعبیر فهلوی را شهاب الدین سهروردی (587-549 ه.ق.)، نویسنده «حكمت الاشراق»، در آثار خود برای اشاره به اندیشه ایرانی پیش از اسلام به كار برده و شخصیتهای اساطیری و پهلوانی ایران چون فریدون را «الفهلویون» نامیده؛ اشارهای به فرهنگ و زبان پهلوی در ایران پیش از اسلام. سهروردی میان اندیشههای این فهلویون با دیدگاههای اشراقی و باطنی خود تشابه و تناسب قائل بود و معتقد بود كه ریشه اندیشههای عرفانی و رازورزانه یكی است. در روزگار ما برخی سنتگرایان (Traditionalist) معتقدند این اندیشه فهلوی را میتوان با حكمت خالده یا جاویدان خرد (Perennial philosophy) توضیح داد و آن را حكمت خسروانی یا حكمت فهلوی میخوانند. بابك عالیخانی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران به تازگی كتاب رموز اشراقی شاهنامه فردوسی را نوشته است و از منظر حكمت خسروانی كوشیده عناصر حكمی اشراقی در شاهنامه فردوسی را برجسته سازد. به این مناسبت وبیناری دو روزه در روزهای یكشنبه و دوشنبه، هفتم و هشتم آذر ماه از سوی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران برگزار شد كه در آن شماری از اساتید فلسفه و ادبیات ایران شركت كردند، همچون سید حسین نصر، جلال خالقی مطلق، نصرالله پورجوادی، میرجلالالدین كزازی، بیژن عبدالكریمی و…. در پنل چهارم این وبینار بحثی داغ میان مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی درباره حكمت خالده در گرفت كه به علت مشكلات فنی، یك بار دیگر به صورت حضوری تكرار شد. آنچه میخوانید، گزارشی از گفتوگوی میان مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی درباره حكمت خالده است كه به صورت حضوری در محل موسسه حكمت و فلسفه ایران برگزار شد. این گفتوگو با این سخنان مصطفی ملكیان به پایان رسید كه گفت: «تا وقتی كه روحیه مادیت اخلاقی داریم و داشتن را مهم تلقی میكنیم و مصرف زدهایم و به نیازهایمان اكتفا نمیكنیم، بحران محیط زیست ادامه پیدا میكند و ما سرنا را از سر گشاد آن میزنیم. زیرا این فساد از درون ما بیرون آمده است. تا زمانی كه به سادهزیستی روی نیاوریم و به ضروریات زندگی اكتفا نكنیم و به جای نیازها دنبال خواستهها برویم، وضع محیطزیست تغییر نمیكند.»
ادامه مطلب “حكمت خالده در بوته نقد؛ گفتوگوی مصطفی ملكیان و بابك عالیخانی”
درسگفتارهای «بررسی مسئله کمالگرایی» از آذرخش مکری
درسگفتارهای «بررسی مسئله کمالگرایی» از آذرخش مکری
فیلم تمام جلسات در انتهای این مطلب موجود است
چه چیزی باعث میشود انسان ها تلاش کنند؟ عدهای راحت میگیرند و عده ای کمالگرا میشوند. کمالگرایی حسی است که من باید بهترین خودم را ارائه بدهم. کمالگرایی حسی فراتر از حس وسواس است. این که همه چیز باید سر جای خودش باشد و خانه باید خیلی تمیز باشد، بخشی از کمالگرایی است. کمالگرایی فراگیرتر از حس وسواسی است.
آیا کمالگرایی و اینکه من دوست دارم همه چیز بهترین خودش باشد و به خودم سخت میگیرم و خودم را نمیبخشم، یک صفت شخصیتی است؟ بعضیها میگویند این یک صفت شخصیتی نیست بلکه یک فکر مزاحم است و به آن perfectionism cognitions شناختهای کمالگرا میگویند، نه یک صفت شخصیتی.
آیا کمالگرایی اختصاصی است یا فراگیر؟ مثلاً کسی که دوست دارد در درس بهترین نمره را بگیرد و یا بهترین هنر را ارائه بدهد، آیا در سایر امور هم تمایل دارد که بهترین باشد؟ اختصاصی یعنی افراد در یک حوزهای خاصی زوم می کنند و مابقی حوزه ها برای آنها مهم نیست. ادامه مطلب “درسگفتارهای «بررسی مسئله کمالگرایی» از آذرخش مکری”
آذرخش مکری و خطاهای شناختی اصلی
آذرخش مکری: در این مجموعه سعی کردهام خطاهای شناختی اصلی و پایه را خدمت علاقمندان به بحث بگذارم. در ارائه این مجموعه سعی کردهام در کنار توضیح هرخطا، به پژوهشهای کلیدی و ماندگاری که در شکلگیری و تبیین آن تاثیرگذار بوده بپردازم و شنونده و بیننده را با تاریخچه آن مفهوم آشنا کنم. ادامه مطلب “آذرخش مکری و خطاهای شناختی اصلی”
دوره مقدماتی معرفتشناسی با تدریس حمید وحید دستجردی
دوره مقدماتی معرفتشناسی با تدریس دکتر حمید وحید دستجردی برگزار شد. متن محوری دوره کتاب زیر است، هرچند مباحث ارائه شده منحصر به این کتاب نیست:
Goldman, Alvin & McGrath, Matthew (2014) Epistemology: A Contemporary Introduction, Oxford University Press.
تعداد جلسات دوره حداقل هشت جلسه است، که در طی آن فصلهای اول تا نهم این کتاب (به جز فصل هفتم) ارائه میشود. ادامه مطلب “دوره مقدماتی معرفتشناسی با تدریس حمید وحید دستجردی”
مقاله «شکگرایی و نظریه سیاسی در اندیشه اوکشات» از عارف عبادی
شکگرایی و نظریه سیاسی در اندیشه اوکشات
عارف عبادی، پستدکترا نظریه سیاسی اجتماعی، دانشگاه کمبریج
مجله ماهنامه قلم یاران شماره ۳۰
در یک تقسیمبندی کلی، شاید بتوان متفکران سیاسی مغرب زمین را (از عصر روشنگری به این سو) به دو اردوگاه اصلی تقسیم کرد. یک طرف، اندیشمندانی قرار دارند معتقد بر اینکه عقل آدمی عنصری است انتزاعی و خودآیین که اگر به درستی به کار گرفته شود، قادر خواهد بود تا خیرهای اجتماعی جهانشمول را دریابد و راههای رسیدن به آنها را مشخص کند. برای خلق جامعهای عقلبنیان که در آن ارزشهای اجتماعی به صورتی منسجم و یکدست درآمده است، نخست میباید دست به وضع اصول عقلانی جامعه در عالم نظر زد. به عبارت دیگر، باید دید «عقل خودآیین» فارغ از تمام وابستگیهای تاریخی، قومی، مذهبی، سیاسی، هویتی و فرهنگی چه فرمولهای جهانشمولی را امر میکند. با دانستن فرمول جهانشمول رفتار و روان آدمی و تشخیص عاقلانه غایات جامعه، وظیفه نظریهپرداز سیاسی تنظیم نقشه راهی است برای خلق جامعه مطلوب. در جامعهای که اصول آن بر مبنای عقل خودآیین گذاشته شده باشد و اعضایش حاکمیت عقل را پذیرفته باشند، روال امور فارغ از کشمکشهای معمول انجام میپذیرد و افراد جامعه در هماهنگی کامل با یکدیگر به تعامل میپردازند. اما اینکه چرا تا بحال چنین جامعهای به منصه ظهور در نیامده است را باید در دو عامل جستجو کرد. نخست اینکه، مردم به دلیل آموزشهای غلط، هرگز نتوانستهاند بر عقل خودآیین تکیه کنند. بسیاری از دستهجات و گروهها در جامعه، ذینفع نادانی مردماند و لذا در طول تاریخ منفعت خود را در بسط و تعمیق حماقت در میان مردم دیدهاند. دیگر آنکه، نظریهپردازان سیاسی نیز هرگز نتوانستهاند خود را از قید تعصبات گوناگون رها کنند که همچون نقابی بر دیدگان عقل آن را از حرکت در مسیر درست باز میدارد. برای رسیدن به جامعه مطلوب، اندیشمندان میباید بیش از پیش در نظریهپردازی جسور باشند تا بتوانند پیچیدگیهای جهان را در قواعد خود بیان نموده و در نهایت راه حرکت به جامعه مطلوب را نشان دهند. ادامه مطلب “مقاله «شکگرایی و نظریه سیاسی در اندیشه اوکشات» از عارف عبادی”
سخنرانی «نظریههای جدید در نیکزیستی» از جواد حیدری
اگر بخواهیم وضع مطلوب آدمی را توصیف کنیم، دو اصطلاح بسیار پرکاربرد است: شادکامی [happiness] و نیکزیستی [well-being]. کل مباحثی که در این حوزه مطرح میشود به سه بخش مهم تقسیمکردهاند: ۱) نظریههای شادکامی یا نیکزیستی؛ ۲) چه چیزی ما را شادکام میکنند یا علل نیکزیستی کدامند؛ ۳) چگونه میتوان شادکامی یا نیکزیستی را در مقام عمل محقق کرد. هدف از این بحث آن است که معیاری عرضه شود هم برای تصمیمگیری فردی و نهادی و هم برای ارزیابی رفتار فردی و نهادی. ادامه مطلب “سخنرانی «نظریههای جدید در نیکزیستی» از جواد حیدری”
درسگفتارهای فلسفهی قرون وسطی از احمد رجبی
تاریخ فلسفهی قرون وسطی، عرصهی گستردهای در تاریخ اندیشه محسوب میشود، هم از حیث گسترهی زمانی و هم از جهت گستردگی و درهمتنیدگیِ سنتهای گوناگون فکری برخاسته از فلسفهی یونان باستان و یونانیمأب و رمی، و به ویژه تأثیر مسیحیت و دین وحیانی، و همچنین از این حیث که فلسفهی قرون وسطی، نقطهی تلاقی و تقاطعی میان فلسفهی یونان، الهیات و عرفان و فلسفهی اسلامی و یهودی و مسیحی، و نیز زمینهی نضج گرفتن اندیشهی مدرن و فاصله گرفتنِ فلسفه از خاستگاه یونانی آن است. پرداختن به تمامی این وجوه، در یک درس چهار واحدی ناممکن و نامطلوب است و به ناچار باید دست به گزینش زد؛ در این درس کوشیده میشود پیوستگیِ چند مسألهی عمدهی فلسفی، با تمرکز بر چند فیلسوف شاخص، هم با توجه به متونشان و هم با توجه به تأثیرپذیری آنها از فلسفهی باستان و نیز تأثیرگذاریشان بر فلسفهی مدرن برگزیده و بحث شود. تمرکز اصلی در تمام مباحث، بر هستیشناسی و امکان بنیانگذاریِ فلسفه به مثابه مابعدالطبیعه خواهد بود. سرفصلهای کلیِ مباحث از جهت مسائل و اشخاص و آثار چنین خواهد بود: