
در چهل سال گذشته، چهار تصمیم شاخص اقتصادی گرفته شده که عمده آنچه در اقتصاد کشور تجربه میکنیم تبعات اون چهار تصمیم شاخص هستند. در هر پادکست به یک تصمیم شاخص اول خواهیم پرداخت. ادامه مطلب “تحلیلهای اقتصادی پویا ناظران با عنوان تصمیمات شاخص”
در چهل سال گذشته، چهار تصمیم شاخص اقتصادی گرفته شده که عمده آنچه در اقتصاد کشور تجربه میکنیم تبعات اون چهار تصمیم شاخص هستند. در هر پادکست به یک تصمیم شاخص اول خواهیم پرداخت. ادامه مطلب “تحلیلهای اقتصادی پویا ناظران با عنوان تصمیمات شاخص”
روزنامه هممیهن ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ / فرزاد نعمتی (خبرنگار گروه فرهنگ)
اختلافات فکری عبدالکریم سروش و محسن کدیور در سالهای اخیر بر کسی پوشیده نیست. برای مخاطبان جدی روشنفکران دینی تاریخ این اختلاف البته نه به سالهای اخیر که به دهه۷۰ بازمیگردد؛ زمانی که انتشار «صراطهای مستقیم» مسبب مناظره کدیور با سروش و انتشار کتاب «درباره پلورالیزم دینی» شد. بعدتر نشر «بسط تجربه نبوی» نیز بر اختلافات افزود اما در دهه۹۰ نظریههای «رویای رسولانه» و «دین و قدرت» سروش به نقادی بیمحابای کدیور از او انجامید. در آخرین موضعگیری، سروش موضع «روحانی نامبرده» را از جنس «تکفیر» خود دانسته است و با اشاره به آنچه در مصر بر نصر حامد ابوزید رفت، در مذمت چنین عملی سخن گفته است. ورای طعنههای کلامی رد و بدل شده میان طرفین که متاسفانه حکایت آن در میان روشنفکران ایرانی متواتر است، با دکتر علیرضا علویتبار درباره ریشههای معرفتی و تبعات این اختلاف فکری به گفتوگو نشستهایم.
ادامه مطلب “گفتوگو با علیرضا علویتبار با عنوان «جناحبندیهای جدید در نواندیشی دینی»”
دیباچه
به نام خداوند جان و خرد
کتابی که در دست دارید کوششی است ابتکاری در بهکاربستن ایدۀ «اجماع همپوش»[1] در اخلاق محیط زیست برای نشان دادن امکان توافق میان اخلاق دینی و اخلاق فرادینی در این قلمرو. موضوع اصلی مورد بررسی در اخلاق محیط زیست، که یکی از شاخههای مهم اخلاق کاربردی است، «مسئولیت اخلاقی انسانها در قبالِ محیط زیست یا دربارۀ محیط زیست» است. پرسش از مسئولیت اخلاقی انسانها در قبال/ دربارۀ محیط زیست به یک معنا همارزِ پرسش از گسترۀ اخلاق و شمول موضوع آن نسبت به موجودات طبیعی است. آیا همانگونه که انسانها از «منزلت اخلاقی»[2] برخوردارند، موجودات جاندار دیگری که به همراه انسان جهان طبیعت را اشغال کردهاند نیز از چنین منزلتی، هر چند با درجاتی کمتر، برخوردارند، یا منزلت اخلاقی با همۀ درجات آن مختص انسانهاست؟ ادامه مطلب “کتاب دین و اخلاق محیط زیست (از تعارض تا اجماع همپوش)”
در سالهای اخیر عبدالکریم سروش اهتمام خاصی به خداشناسی نشانداده است، و داعیه بازاندیشی رادیکال درباره تصور ما از خدا، و نسبت خدا با انسان و طبیعت را مطرح کرده است. در مجموع میتوان سه مولفه اصلی را در خداشناسی او تشخیص داد:
الف- وحدت وجود: عالم به مثابه افکار و خیالاتی در ذهن خدا هستند، و به تعبیری دیگر، خدا عین عالم است و ذرهای جدایی میان آنها نیست.
ب- الاهیات به شدت تنزیهی (خدای بیصورت): هیچ یک از واژگان زبان ما و مفاهیم دستگاه ادراکی ما بر او صدق نمیکنند. به ویژه، اوصافی که از خصوصیات «شخص» انسانی است به معنای حقیقی بر خداوند قابل حمل نیست. خدا به معنای حقیقی کلمه نه میداند، نه اراده میکند، نه خلق میکند، نه مهر میورزد، نه پیامبری فرومیفرستد، نه با انسان سخن میگوید، نه دعای انسان را میشنود و نه به دعای او پاسخ میدهد.
ج- طبیعتگرایی: کل جهان طبیعت (که عالم انسانی از جمله پدیده نبوت را نیز در بر میگیرد) یک سیستم بسته و خودسامان است، و هر چه در عالم طبیعت روی میدهد علل مادی و طبیعی دارد. خدای مجزا از طبیعت هیچ فعل و دخالتی در طبیعت ندارد، از فرستادن باران و خلقت اشیاء گرفته تا ارسال پیامبران یا انجام معجزات.
آنچه سروش عرضه میدارد مجموعهای به شدت مشوش از آرای پراکندهای است که از منابع متفاوت تغذیه میکنند، و حتی از انسجام درونی نیز بیبهرهاند. او خود تفاسیر متفاوتی از سه مولفه بالا ارائه میدهد، که گاه با هم هماهنگ نیز نیستند. خود این مولفهها نیز (دست کم مطابق برخی تعابیر) با یکدیگر ناسازگار هستند. همچنین، دلایلی که برای این مولفهها ارائه میدهد معمولا نااستوارند و گاه به تشویشی عمیق دچارند.
از جمله نتایجی که سروش بر آرای الهیاتی خود مترتب میکند تفسیر آیات قرآن بر حسب صیغه مجهول است که به «خدازدایی از قرآن» میانجامد. خدایی که اینگونه سروش معرفی میکند عملا نه هیچ نقشی در حیات معنوی انسان دارد و نه در عالم طبیعت. خدای سروش چیزی فراتر از یک نام نیست، و از این رو آن را «خدای نومینالیستی سروش» میتوان نامید. ادامه مطلب “مقاله اکبر گنجی با عنوان «سروش و خدایی که جز نام نیست»”
عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران) در این ویدیوهای کوتاه آموزشی، مخاطب را با مبانی ترجمۀ متنهای عمومی و تخصصی زبان انگلیسی، نوشتن آکادمیک به زبان انگلیسی و تسلط بر گرامر پیشرفتۀ زبان انگلیسی آشنا میکند. ادامه مطلب “آموزش فن ترجمه زبان انگلیسی با رویکرد زبانشناسانه توسط عبدالرسول کشفی”
برای دریافت فایل PDF به انتهای صفحه مراجعه کنید.
« پرسش سوم: قرآن به چه کار امروز ما میآید؟»
یادداشتی از فرهاد شفتی: از صدانت و دوست ارجمند، مهدی ایرانمنش، سپاسگزارم که همّت کرده و تقریری از پنج نشست “قرآن و سه پرسش اساسی” که در صدانت برگزار شد را در زمانی بسیار کوتاه به صورت نوشتار زیر درآوردند. همچنین سپاسگزارم که پیش از انتشار، به من فرصت تنقیح آنرا دادند، اگرچه همین باعث تاخیر در انتشار این نوشتار شد. در بازبینی انجام شده، سعی کردم ضمن حفظ ماهیت گفتاری آن با کمی ویراستاری و در مواردی جابجا کردن و به طور معدود اضافه کردن برخی توضیحات، بر انسجام و روشنی این متن که در اصل، گفتار و گفتگو بوده است بیفزایم.
همانگونه که در متن آمده است، پرسش اصلی در واقع این است که قرآن به چه کار امروز ما میآید. برای تبیین پاسخم به این پرسش اما باید از گردنهی دو پرسش اساسی دیگر عبور میکردم، اول اینکه مخاطب قرآن کیست و دوم اینکه آیا قرآن به دین نگاهی کثرتانگار دارد یا نگاهی انحصارگرا. پس از پاسخ به این دو پرسش میتوان با نگاهی آبدیدهتر به پرسش قرآن و امروز و ما پرداخت.
مایلم در این یادداشت دو نکته را توضیح دهم. اول اینکه مباحث این سه پرسش وابسته به یکدیگرند. پاسخ به پرسش سوم بر مبنای پاسخهای پرسش اول و دوم است. از همین روی شاید خواندن بخشهای آخری این نوشتار بدون حداقل مروری بر بخشهای نخستین و میانی، مبنا و منطق سخن را دچار ابهام کند. نکتهی دوم اینکه در پاسخ به این سه پرسش، به مناسبتِ موضوع، جریان اندیشه به تدریج به سوی سر منزل مقصود روان است. گمانم این است که باور و فهمی که از موضوعات مختلف مطرح کردهام تنها با نزدیک شدن به بحثهای پایانی آشکار میشود.
ادامه مطلب “تقریری از جلسات قرآن و سه پرسش اساسی؛ بخش ۳ از ۴”
این یاداشت تلاشی است برای بررسی این پرسش که:
نقد محسن کدیور بر دین شناسی عبدالکریم سروش از سنخ روشنفکری دینی است یا از سنخ استفاده از چماق تکفیر؟
بلکه به تعبیر بهتر پرسش واقعی این است که:
مساله اصلی که سروش و کدیور در مورد آن اختلاف نظر دارند، چیست؟
پیش پرسش: چرا لازم است که در مورد اختلاف دین شناسی محسن کدیور و عبدالکریم سروش بیشتر بگویم و بنویسیم؟
برخی از کسانی که به لحاظ دین شناسی به جریان روشنفکری و نواندیشی دینی تعلق خاطر دارند، این نوع نوشتارها و پرداختن به این اختلاف را به زیان روشنفکری دینی می دانند.تا حدی که حتی از انتشار این نوع نوشتارها ابا دارند. اما بنده ماجرا را اینگونه نمی بینم و معتقدم که این نوع نگرانی ها بیشتر به مصلحت سنجی های تفکر سنتی نزدیک است تا به حقیقت طلبی روشنفکری دینی. بنابراین دل نگرانی هایی همچون زخم زبان جریان سنتی ، زمین خوردن جریان روشنفکری دینی ، سوء استفاده سیاسیون از این اختلاف فکری، خدشه دار شدن حیثیت علمی دکتر سروش یا کدیور و….. نباید سبب شود که حقیقت طلبی را رها کنیم.
برای دریافت فایل PDF به انتهای صفحه مراجعه کنید
« پرسش دوم: قرآن انحصارگراست یا کثرتانگار؟»
یادداشتی از فرهاد شفتی: از صدانت و دوست ارجمند، مهدی ایرانمنش، سپاسگزارم که همّت کرده و تقریری از پنج نشست “قرآن و سه پرسش اساسی” که در صدانت برگزار شد را در زمانی بسیار کوتاه به صورت نوشتار زیر درآوردند. همچنین سپاسگزارم که پیش از انتشار، به من فرصت تنقیح آنرا دادند، اگرچه همین باعث تاخیر در انتشار این نوشتار شد. در بازبینی انجام شده، سعی کردم ضمن حفظ ماهیت گفتاری آن با کمی ویراستاری و در مواردی جابجا کردن و به طور معدود اضافه کردن برخی توضیحات، بر انسجام و روشنی این متن که در اصل، گفتار و گفتگو بوده است بیفزایم.
همانگونه که در متن آمده است، پرسش اصلی در واقع این است که قرآن به چه کار امروز ما میآید. برای تبیین پاسخم به این پرسش اما باید از گردنهی دو پرسش اساسی دیگر عبور میکردم، اول اینکه مخاطب قرآن کیست و دوم اینکه آیا قرآن به دین نگاهی کثرتانگار دارد یا نگاهی انحصارگرا. پس از پاسخ به این دو پرسش میتوان با نگاهی آبدیدهتر به پرسش قرآن و امروز ما پرداخت.
مایلم در این یادداشت دو نکته را توضیح دهم. اول اینکه مباحث این سه پرسش وابسته به یکدیگرند. پاسخ به پرسش سوم بر مبنای پاسخهای پرسش اول و دوم است. از همین روی شاید خواندن بخشهای آخری این نوشتار بدون حداقل مروری بر بخشهای نخستین و میانی، مبنا و منطق سخن را دچار ابهام کند. نکتهی دوم اینکه در پاسخ به این سه پرسش، به مناسبتِ موضوع، جریان اندیشه به تدریج به سوی سر منزل مقصود روان است. گمانم این است که باور و فهمی که از موضوعات مختلف مطرح کردهام تنها با نزدیک شدن به بحثهای پایانی آشکار میشود.
ادامه مطلب “تقریری از جلسات قرآن و سه پرسش اساسی؛ بخش ۲ از ۴”
به نظر میرسد در بحثی که اخیراً دربارهیِ نظریههای جدید برخی از روشنفکران دینی مطرح شده چهار پرسش زیر با یکدیگر خلط میشوند:
چه کسی مسلمان است و چه کسی مسلمان نیست؟
چه کسی روشنفکر دینی است و چه کسی روشنفکر دینی نیست؟
چه چیزی را میتوان به اسلام نسبت داد؟ یا اسلام چیست؟
چه کسی حق دارد چیزی را به اسلام نسبت دهد؟
من بدون اینکه از اشخاص نام ببرم، میکوشم در این رابطه نکاتی را مطرح کنم و امیدوارم این نکات به برطرف شدن برخی از ابهامات کمک کند.
چه کسی مسلمان است و چه کسی مسلمان نیست؟ ادامه مطلب “مقاله ابوالقاسم فنائی با عنوان «در باب اسلام، مسلمانی، و روشنفکری دینی»”
«خیلی دور، خیلی نزدیک» عنوان مجموعهای از گفتوگوهای زندهی مجموعهی دورنما در محیط اینستاگرام است که از زمستان ۱۴۰۰ آغاز شده است و در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه دارد. در هر نشست از این مجموعه، میزبان به سراغ یکی از دینپژوهان و اسلامپژوهان ایرانیِ ساکن خارج از ایران میرود و پس از آشنایی با کارنامهی علمی و پژوهشیِ او، در موضوعی خاص پرسشهایی درباره دینپژوهی و اسلامپژوهی مطرح میکند. در پایان هر نشست همراهان و مخاطبان در محیط اینستاگرام میتوانند پرسشهای خود را با مهمان مطرح کنند. ادامه مطلب “«خیلی دور، خیلی نزدیک»: مجموعه نشستهای دورنما با دینپژوهان و اسلامپژوهان ایرانی ساکن خارج از ایران، به میزبانی زهیر میرکریمی”