معرفی کتاب «توئیتری‌شدنِ سیاست» اثر محمد رهبری

معرفی کتاب «توئیتری‌شدنِ سیاست» اثر محمد رهبری

محمد رهبری: کتاب جدیدم با عنوان «توئیتری‌شدنِ سیاست»، بالاخره بعد از رفت‌وبرگشت‌های فراوان منتشر شد. این کتاب با ترکیب نظریات مربوط به شبکه‌های اجتماعی و داده‌های توئیتر فارسی، منبع غنی برای مطالعه نظریات شبکه‌های اجتماعی به زبان فارسی است و اطلاعات مفیدی از اثرات توییتر بر جامعه و سیاست در ایران بدست می‌دهد.

رسانه‌های اجتماعی مانند توئیتر، بر روند جامعه‌پذیری نسل جدید و بر نوع کنشگری فعالان مدنی و سیاسی تأثیر به‌سزایی گذاشته است. با این‌حال، تاکنون مطالعه منسجمی راجع به این موضوع در جامعه ایران انجام نشده است. خوشحالم که با خلق این اثر، این تحول و تغییر در ایران و جهان را به‌زبان فارسی مورد مطالعه قرار دادم.

اگر به حوزه علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، ارتباطات، علوم اجتماعی محاسباتی، کلان‌داده‌ها و نسبت میان فناوری، سیاست و جامعه علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را که از فردا در کتاب‌فروشی‌ها در دسترس است، مطالعه کنید.

این کتاب که برآمده از رساله دکتری‌ام بود، توسط انتشارات «اگر» و با مقدمه دکتر خانیکی منتشر شده است. از اساتید عزیزم دکتر ابوالفضل دلاوری، دکتر هادی خانیکی و دکتر حمیدرضا رحمانی‌زاده دهکردی که در زمان انجام رساله دکتری، با راهنمایی‌ها و مشاوره‌های خود به خلق بهتر این اثر کمک کردند، تشکر می‌کنم. ادامه مطلب “معرفی کتاب «توئیتری‌شدنِ سیاست» اثر محمد رهبری”

قبض فقه و بسط باطن؛ درنگی در مناظره‌ی سروش-علیدوست

قبض فقه و بسط باطن؛ درنگی در مناظره‌ی عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست

قبض فقه و بسط باطن

درنگی در مناظره‌ی عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست

یاسر میردامادی

۱_ ماجرای عقل پرسیدم ز «فقه»

نسبت‌سنجی عقل و فقه نکته‌ی محوری مناظره‌ی سه‌گانه‌ی سروش-علیدوست به میزبانی برنامه‌ی اینترنتی «آزاد» در نیمه‌ی دوم ۱۴۰۳ خورشیدی بود. هر دو طرف بحث همدلانه از عقل سخن می‌گفتند. اما سروش از «قبض فقه» دفاع می‌کرد تا جا برای عقل باز شود، حال آن‌که علیدوست از «بسط فقه» دفاع می‌کرد تا جا برای عقل باز شود. سروش استدلال می‌کرد که جدی گرفتن عقل، به ویژه عقل مدرن، کاروباری همه ‌یا هیچ است. از نظر او اولا فقه برای «بلاموضوع و بی ربط» (irrelevant) نشدن و ثانیا برای تأمین عدالت در جهان جدید چاره‌ای جز جدی گرفتن عقل مدرن ندارد. اما، از نظر سروش، عقل مدرن را که جدی بگیری سرآخر چیزی از فقه باقی نمی‌گذارد، تنها باقی می‌ماند فقهِ عبادات و شبه‌عبادات یا به قول فان اس فقهِ «ژیمناستیکِ عبادت» که البته آن هم چون نیک بنگری در بن‌وبنیاد مراسم صبح‌گاه، ظهرگاه، شام‌گاهی ظاهری-دنیوی است و نه سلوکی باطنی-اخروی. در یک کلام، آن‌چه از فقه باقی می‌ماند تلاش منفعلانه و مذبوحانه برای تطبیق خود با عقل جدید است، از لغو برده‌داری گرفته تا (احتمالا در آینده) لغو اعدام، لغو نابرابری‌های زن و مرد و کافر و مؤمن، کنار آمدن با «ربا» و قس علیهذا.

ادامه مطلب “قبض فقه و بسط باطن؛ درنگی در مناظره‌ی سروش-علیدوست”

هوش مصنوعی و دین: انقلاب در اعتقادات مذهبی و ظهور ادیان جدید

هوش مصنوعی و دین: انقلاب در اعتقادات مذهبی و ظهور ادیان جدید

به اعتقاد شماری از پژوهشگران هوش مصنوعی و علوم فلسفه، بزودی در جوامع انسانی شاهد تولدِ نوع جدیدی از ادیان یا طریقت‌های مذهبیِ مبتنی بر هوش مصنوعی خواهیم بود. برخی تحقیقات نشان داده که هوش مصنوعی ممکن است تأثیرات پیچیده‌ای رویِ باورهای مذهبیِ سنتی مردم داشته باشد،‌ و به طور بالقوه در برخی زمینه‌های نظری و اعتقادی ادیانِ ابراهیمی را به چالش بکشد. در این زمینه می‌توان به قابلیت‌های هوش مصنوعی در به چالش کشیدنِ برخی دیدگاه‌های سنتی درباره آفرینش ، وحی آسمانی، یا دنیای بعد مرگ اشاره کرد.

در دهمین قسمت از پادکست «زندگی مصنوعی من»، رضا جمالی به همراه حسین دباغ و علی سوفسطایی نگاهی کرده به پیامدهای ورود هوش مصنوعی به حوزه دین و فرضیه‌های مربوط به ظهور دین‌های مبتنی هوش مصنوعی در آینده. ادامه مطلب “هوش مصنوعی و دین: انقلاب در اعتقادات مذهبی و ظهور ادیان جدید”

نشست علمی «نقد و بررسی آراء و اندیشه‌ی سیاسی داود فیرحی»

نقد و بررسی آراء و اندیشه‌ی سیاسی دکتر داود فیرحی

نشست علمی با عنوان «نقد و بررسی آراء و اندیشه‌های سیاسی داود فیرحی» روز چهارشنبه، ۲۳ آبان ۱۴۰۳، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

سخنرانان:

دکتر محسن برهانی
عضو هیئت علمی حقوق دانشگاه تهران

دکتر معینی علمداری جهانگیری
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران

دکتر احمد بستانی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

دکتر مهدی فدایی مهربانی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران

ادامه مطلب “نشست علمی «نقد و بررسی آراء و اندیشه‌ی سیاسی داود فیرحی»”

نوشتار «با نگرشی تکاملی چگونه زندگی کنیم؟» نوشته‌ی هادی صمدی

نوشتار «با نگرشی تکاملی چگونه زندگی کنیم؟» نوشته‌ی هادی صمدی

استیون پینکر در کتاب روشنگری اکنون، با ذکر شواهد تجربی قانع‌کننده‌ای نشان می‌دهد در همه‌ی وجوه زندگی وضعیت انسان در گذر زمان بهتر شده است. طول عمر انسان طولانی‌تر شده و در سطح اجتماعی خشونت کاهش یافته است.
اما به نظر می‌رسد یک جای کار می‌لنگد! زیرا آمار افزایش اضطراب و افسردگی رو به بدتر شدن است. برای این آمار می‌توان به کتاب نسل مضطرب جاناتان هایت مراجعه کرد.

این دوگانه را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟
رواقیون، در زمانه‌ای پیش از میلاد مسیح که هنوز جهان وارد فاز مدرن خود نشده بود، معتقد بودند که برای رسیدن به رضایت از زندگی باید هماهنگ با طبیعت زیست.

بی‌تردید عادات رفتاری انسان در دهه‌های اخیر به شدت تغییر کرده و انسان از هماهنگی با طبیعت دورتر از آن دوران شده است. علت اضطراب کنونی این است؟! آیا می‌شود سخنان رواقیون را به نحوی کمّی سنجید؟ نگاهی بیاندازیم به پژوهشی در این زمینه که به تازگی منتشر شده است.

به طور متعارف دانشمندانی که در تبیین‌های تکاملی در روان‌شناسی فعال‌اند به صورت منفرد برخی از عادات رفتاری امروزین ما را با نیاکان شکارچی-گردآور یا با انسان‌های دوران کشاورزی مقایسه می‌کردند. اکنون پژوهشگران ابزار پژوهشی‌ای طراحی کرده‌اند که برای اندازه‌گیری تفاوت سبک زندگی مدرن با اجداد ما و تأثیر این تفاوت‌ها بر سلامتی طراحی شده است. این پژوهش مقیاسی به نام «سبک زندگی ناسازگار تکاملی» (EMLS) را معرفی می‌کند: پرسشنامه‌ای ۳۶ماده‌ای که رفتارها و عوامل سبک زندگیِ متفاوت از آنچه که اجداد ما تجربه کرده‌اند شناسایی می‌کند. ادامه مطلب “نوشتار «با نگرشی تکاملی چگونه زندگی کنیم؟» نوشته‌ی هادی صمدی”

نشست فلسفه اخلاق فمنیستی با حضور حسین بیات و امید کشمیری

اخلاق مردانه و زنانه؟ سخنی در باب فلسفۀ اخلاق فمینیستی امید کشمیری، حسین بیات

نظریه اخلاق مراقبت Ethics of care به رویکردی در اخلاق گفته می‌شود که طیف وسیعی از دیدگاه‌ها را شامل میشود که نقش جنسیت در اخلاق را برجسته می‌کند. با این‌حال می‌توان در میان همه این روایت‌ها روح مشترکی را یافت و آن بازاندیشی در اخلاق/فلسفه اخلاق متعارف است که به عقیده این اندیشمندان فلسفه‌ای مردانه است و نیازمند جرح و تعدیل است. انواع روایت‌ها و رویکرد‌ها در فلسفه اخلاق فمنیستی بر چند اصل کلیدی بنا شده است:

۱. محوریت روابط انسانی
اخلاق مراقبت بر پایه‌ی روابط انسانی و تعاملات اجتماعی استوار است و به جای تمرکز بر اصول کلی و فراگیر انتزاعی، به نیازهای خاص و منحصر به فرد افراد در روابط نزدیک و روزمره توجه می‌کند. به عبارت دیگر، در اخلاق مراقبت، دقت در جزئیات و شرایط خاص هر رابطه اهمیت محوری دارد و چه در این رویکرد هم از حیث متافیزیکی و هم معرفت‌شناختی به موضع خاص‌گرایان particularism در فرااخلاق نزدیک می‌شوند.

۲. توجه به احساسات و عواطفِ اخلاقی
توجه به احساسات، نیازها و تجربیات دیگران نه تنها منع و مشکلی برای معرفت‌ اخلاقی ایجاد نمی‌کند که اساساً ربط اخلاقی دارد و در کانون توجه است. این به معنای آن است که در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی، نیازهای عاطفی و اجتماعی دیگران باید در یک شبکه ارتباطی نظر گرفته شوند.

۳. اخلاقی بودن مراقبت
اخلاق مراقبت بر این مهم استوار است که مراقبت و حمایت از دیگران نه تنها یک عمل انسانی و غریزی، بلکه یک عمل اخلاقی است و در زمره فضایل غلیظ اخلاقی Thick moral virtuous قرار می‌گیرد. این رویکرد بر این باور است که مراقبت از دیگران باید به عنوان یک ارزش اخلاقی بنیادین و محوری در کانون اندیشه اخلاقی در نظر گرفته شود.

۴. تأکید بر تجارب زنانه
در این رویکرد تجارب و دیدگاه‌های زنانه اهمیت محوری در اخلاق دارد. به نظر متفکران این حوزه، در بسیاری از جوامع، نقش‌های سنتی زنان به عنوان مراقبان و پرورش‌دهندگان، به طور ناعادلانه‌ای نادیده گرفته شده است که این تجارب می‌تواند دیدگاه‌های جدیدی را در مورد اخلاق و مسئولیت ارائه دهد. طبق دیدگاه متفکران این حوزه، بخش معتنابهی از تجربیات و شهودات اخلاقی به علت تحمیل و سلطه نظام‌های مردسالارانه نادیده گرفته شده است و این غفلت، موجب شده است که شهودات و تجربیات اخلاقی فعلی آدمیان از کاستی‌های جدی رنج ببرد. برای نمونه تاکید بیش از اندازه بر حقوق و عدالت جای را بر فضایلی چون غم‌خواری، تیمارداری، دلسوزی و مهربانی تنگ کرده است؛ فضایلی که برخلاف فضایل مردانه (مثل تأکید افراطی بر حق و عدالت و شجاعت) آدمیان را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند. ادامه مطلب “نشست فلسفه اخلاق فمنیستی با حضور حسین بیات و امید کشمیری”

نوشتار «درکِ امرِ درک‌ناشدنی» نوشته‌ی حمیدرضا یزدانی

نوشتار «درکِ  امرِ درک­ناشدنی» نوشته‌ی حمیدرضا یزدانی

درکِ  امرِ درک­ناشدنی

حمیدرضا یزدانی

«مردان هیچ چیز از زنان نمی­‌دانند و زنان هم هیچ چیز از مردان». این گفته­‌ی بسیار منفیِ نظر لکان در باب عشق است که شاید در نگاه اول عجیب بنظر برسد. اما آنچه در این نوشته به بررسی آن خواهم پرداخت قدمی فراتر رفتن از این نوشته است و آن اینکه « هیچ انسانی از هیچ انسانی چیزی نمی­‌داند و مهم­تر اینکه نمی­‌تواند بداند». ادامه مطلب “نوشتار «درکِ امرِ درک‌ناشدنی» نوشته‌ی حمیدرضا یزدانی”

بررسی و نقد ترجمۀ کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

بررسی و نقد ترجمۀ کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر ازجمله پژوهش هایی است که در جهان با عنوان رویکرد تاریخ کلان طبقه بندی می شود. کتاب یادشده به قلم یووال نوح هراری از دانش آموختگان مشرب فکری جرد دایموند به رشته تألیف درآمده است. نویسنده درخلال چهار فصل عمده کتاب با عناوین انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، وحدت بشر و انقلاب علمی کوشیده است فرازونشیب های داستان تطور انسان را از حوالی صد هزار سال پیش تا رسیدن به عصر مدرن روایت کند. گرچه نویسنده و مترجم و ویراستاران همگی از قلمی شیوا و جذاب برخوردارند، برخی ایرادات محتوایی منجر شده برخی انتقادات به رویکرد علمی نویسنده فراگیر شود. شاید مهم ترین نقد وارده به کتاب ساده انگاری بیش از اندازه و وسواس کم درخصوص ارائه مدل ها و تاریخ هاست. نویسنده در هیچ بخشی از کتاب توضیح نداده که چرا مبدأ انقلاب شناختی را هفتاد هزار و نه هم چون بیشینه پژوهش گران پنجاه هزار سال قرار داده است. هم چنین وی خواننده را درباره شخصیت اصلی کتاب (انسان خردمند) تاحدودی سردرگم رها می کند. این که مراد نویسنده انسان هوشمند ابتدایی (homo sapiens) است یا انسان هوشمند هوشمند ( h omo sapiens sapiens) هرگز مشخص نمی‌شود. ادامه مطلب “بررسی و نقد ترجمۀ کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر”

مقاله «خدا همچون کنشگری اخلاقی (۲)» نوشته‌ی ابوالقاسم فنائی

مقاله «خدا همچون کنشگری اخلاقی (۲)» نوشته‌ی ابوالقاسم فنائی

این مقاله بخش دوم از پژوهشی مفصل درباره سرشت کنش‌گری خداوند را گزارش می‌کند. دو پرسش‌ اصلی این پژوهش اینهاست:

«آیا خدا کنش‌گری اخلاقی است؟»؛ بدین معنا که «آیا خدا سرشتی اخلاقی دارد؟»؛ و «ذات، صفات، میل، اراده و افعال خدا نیز همچون ذات، صفات، میل، اراده و افعال انسان‌ها، در معرض ارزیابی و ارزش‌داوری اخلاقی قرار دارد؟».
اگر آری، «آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق انسانی تفاوت دارد؟».

نویسنده سه نظریه رقیب درباره سرشت کنش‌گری خداوند را با یکدیگر مقایسه می‌کند و پیامدهای نظری و عملی پذیرش هر یک از این سه نظریه را می‌کاود و شرح می‌دهد. این سه نظریه عبارتند از: «خدا همچون کنش‌گری خودکامه»، «خدا همچون کنش‌گری مصلحت‌اندیش» و «خدا همچون کنش‌گری اخلاقی». در بخش نخست این پژوهش پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به نظریه «خدا همچون کنش‌گری خودکامه» پرداختیم و این تلقی از سرشت خداوند را بررسی و نقد کردیم. بخش دوم این پژوهش که در قالب مقاله‌ حاضر ارائه می‌شود به دو تلقی دیگر از سرشت خداوند می‌پردازد. در بخش سوم که در قالب مقاله‌ای دیگر ارائه خواهد شد، به نقش خدا در الاهیات عملی خواهیم پرداخت و پیامدهای منطقی این سه تلقی از خدا در الاهیات عملی را شرح و بسط خواهیم داد. ادامه مطلب “مقاله «خدا همچون کنشگری اخلاقی (۲)» نوشته‌ی ابوالقاسم فنائی”

بازخوانی اندیشه سیاسی و فرهنگی آیت‌الله میرباقری

بازخوانی اندیشه سیاسی و فرهنگی آیت‌الله میرباقری

بازخوانی اندیشه سیاسی و فرهنگی آیت‌الله میرباقری

نویسنده: امید قائم‌پناه

اخیراً سخنانی از آیت‌الله میرباقری مورد توجه قرار گرفته که بیان می‌کنند از جایی به هر حال سطح درگیری تشدید می‌شود و برای دستیابی به هدفمان حتی می‌ارزد که نصف عالم هم کشته شوند. به همین بهانه ذیلاً مروری بر اندیشه‌های سیاسی و فرهنگی ایشان کرده‌ام که عمدتاً در کتابشان به نام «در شناخت غرب» مطرح نموده‌اند.
آیت‌الله میرباقری در کتاب مذکور می‌نویسند معرفت و شناخت، بُعد دارد؛ هیچ شناختی بدون بُعد نیست و اساساً بُعد مقوم معرفت است و در همه مراحل شناخت، حضوری دائمی و فراگیر دارد. یعنی اگر بُعد اسلامی است، این بُعد در همه مراحل شناخت نیز وجود دارد و صرفاً در پرتو همین بُعد می‌توان امور را شناخت. در واقع ما شناخت خنثی نداریم و تمام شناخت و حتی توصیف ما نیز باید جهت‌دار و از دریچه‌ای خاص (اسلامی) باشد. غرب‌شناسی ایشان نیز به همین سیاق، تنها با بُعد معارف و مبانی اسلامی ممکن است.

اما بُعد مورد نظر ایشان دقیقاً چیست؟ ایشان می‌گویند اولاً عالم مخلوق خدا است و موجودات قائم به وجود اویند، ثانیاً خدا قیوم و رب عالم است و عالم را به سمت کمال پیش می‌برد. حال اراده انسان بر اساس این که تابع اراده و ربوبیت خداوند باشد یا نباشد منجر به شکل‌گیری دو جریان می‌شود:

۱. جریان عبودیت و بندگی

۲. جریان معصیت و طغیان ادامه مطلب “بازخوانی اندیشه سیاسی و فرهنگی آیت‌الله میرباقری”