داریوش شایگان از نگاه رامین جهانبگلو و مهدی خلجی

داریوش شایگان از نگاه رامین جهانبگلو و مهدی خلجی

کانونِ کتابِ تورنتو نشست یکصد و سی‌ام خود را، که چندی پیش برگزار شد، به یابود داریوش شایگان اختصاص داد. رامین جهانبگلو و مهدی خلجی دو سخنران این نشست بودند. سعید حریری، مدیر کانون، پیش از آغاز سخنرانی‌ها دو پرسش زیر را طرح کرد که هر دو سخنران، ضمن نکات دیگر، مورد توجه قرار دادند:

فیلسوفی که می‌تواند هم در زمان شاه و هم در این زمان محبوب دو نظام حاکم باشد چگونه فیلسوفی است؟ آیا می‌توان گفت که دلیلش این است که این فیلسوف اساساً به مشکلات و معضلات مردم توجهی نداشته است؟

آیا می‌توان گفت که آقای شایگان قلبش برای ایران و ایرانیان می‌تپیده یا اینکه ایشان بیشتر شخصیتی جهانی بوده و قلبش برای جهان می‌تپیده؟ ادامه مطلب “داریوش شایگان از نگاه رامین جهانبگلو و مهدی خلجی”

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق تعلیم و تربیت

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق تعلیم و تربیت

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق تعلیم و تربیت در تالار رجائی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد – 15 اردیبهشت 97

ادامه مطلب “سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان اخلاق تعلیم و تربیت”

گر تو قرآن بدین نمط خوانی… (1)

نگاهی به آثار عبدالحسین خسروپناه در فلسفه‌ی دین و کلام جدید

گر تو قرآن بدین نمط خوانی… (1)

نگاهی به آثار عبدالحسین خسروپناه در فلسفه‌ی دین و کلام جدید

امیرحسین خداپرست[1]

توضیح: این نوشته متن کامل نقدی است که قرار بود بخشی از آن، در کنار سه مقاله‌ی دیگر، در روزنامه‌ی شرق، مورخ 5 اسفند 1396، و بخشی از آن، در کنار مقاله‌ای از دکتر حسین شیخ‌رضائی، در روزنامه‌ی شرق، مورخ 19 اسفند 1396، منتشر شود. متأسفانه، روزنامه‌ی شرق بنا بر ملاحظاتی قابل درک هیچ‌یک از این دو بخش، و نیز مقاله‌ی دکتر شیخ‌رضائی را منتشر نکرد. بخشی که قرار بود در شماره‌ی پنجم اسفند 1396 منتشر شود در روز سه‌شنبه 8 اسفند 1396 با عنوان «”انتحال” را بود آیا که عیاری گیرند؟» در صدانت منتشر شد. اینک صدانت به لطف و همت مسئولان خود متن کامل مقاله را، به علت طولانی بودن آن، در دو قسمت منتشر می‌کند. ادامه مطلب “گر تو قرآن بدین نمط خوانی… (1)”

نقد و بررسی کتاب سِفرِ سَفر

نقد و بررسی کتاب سِفرِ سَفر

کاوه بهبهانی: در جلسۀ پیشِ‌ رو به لطف نظریه‌ای در نقد خواهم کوشید سِفرِ سَفر مجموعه شعر یار شاعرِ سفرکرده وحید داور عزیز را به وسع خود بخوانم و شرح دهم و این البته بدان سبب است که گمان می‌کنم این دفتر به دلایلی که شرح آن در جلسه خواهد رفت بسیار پُراهمیت است. ادامه مطلب “نقد و بررسی کتاب سِفرِ سَفر”

مصاحبه ماهنامه قلم‌یاران با موسی اکرمی

مصاحبه ماهنامه قلم‌یاران با موسی اکرمی

در حال حاضر آیا روشنفکری را در ایران کارآمد ارزیابی می‌کنید؟

کشاندن بحث به دایره عقل و تبیین شرع در حدود عقل مهم بوده است؛ آیا سروش در این زمینه موفق عمل کرده است؟

با نگاه به حیات گذشته روشنفکری‌دینی در ایران به نظر می‌رسد که هیچکدام از روشنفکران دینی نتوانستند به مبانی اندیشه غرب و تاریخ آن توجه جدی نشان دهند؛ این عدم التفات تا چه حد به ضرر روشنفکری‌دینی تمام شده است؟

روشنفکری دینی در رویکرد نقادانۀ گذشته و حال به سنت همواره با نگرشی ایدئولوژیک به سراغ سنت رفته است؟

به نظر می‌رسد که عبدالکریم سروش هنوز نتوانسته است به درک درستی از جهان سیاست یا امر سیاسی دست یابد. به عنوان مثال کتابی چون ادب قدرت و عدالت در حوزه سیاست واجد هیچ مبنایی نیست. آیا این عدم توجه به اندیشه سیاسی جدید به این معنا نیست که حیات روشنفکر دینی در ایران در بیراهه سپری شده است؟ و آیا نسل پس از سروش هم در این راه قدم نهاده است؟

با توجه به این که اکنون در فضایی به سر می‌بریم که موضوع «ایران» مرکزیت یافته و در اندیشه ورزی به مسئله اساسی تبدیل شده است، و با توجه به اینکه روشنفکری دینی ایران هرگز نتوانست به مثلث اندیشه حقوقی، اندیشه -سیاسی و اندیشه اقتصادی توجه جدی نشان دهد، و باتوجه به اهمیت این مثلث، این بی توجهی یا کم توجهی روشنفکری دینی به آنها تا چه حد میتواند برای آن خلأ محسوب شود؟

آیا شما قبول دارید که حیات روشنفکری دینی با محوریت سروش در بیراهه سپری شده است؟ به این معنی که ایشان هنوز به میدان‌های دیگر التفات نشان نداده است؟

دکتر موسی اکرمی، استاد فلسفه، به این پرسش‌ها در یازدهمین شماره‌ی ماهنامه قلم‌یاران پاسخ داده‌اند…  ادامه مطلب “مصاحبه ماهنامه قلم‌یاران با موسی اکرمی”

مغالطۀ مغالطۀ قصدی

مغالطۀ مغالطۀ قصدی

مغالطۀ مغالطۀ قصدی

(آیا مؤلف به‌راستی مرده است؟)[1]

کاوه بهبهانی

در اواخر دهۀ چهلِ سدۀ بیستم دو مقالۀ پر سروصدا در جامعۀ ادبی آنگلوساکسون گردوخاکی به پا کردند. مقالۀ «مغالطۀ قصدی»[2] (۱۹۴۶) و مقالۀ «مغالطۀ تأثیری»[3] (۱۹۴۹). این دو مقاله دستاورد همکاری منتقد و نظریه‌پرداز آمریکایی ویلیام ویم‌سَت[4] با فیلسوف هنر آمریکایی مونرو بیردزلی[5] بود. جان کلام مقالۀ اول (هم‌داستان با روح زمانه‌اش) این بود که پی بردن به قصد (یا نیت) مؤلف (یا آفرینندۀ) اثر هنری (به‌طور خاص اثر ادبی) نه ممکن است و نه برای فهم اثری که او پدید آورده لازم است. در عوض، آنچه برای تحلیل یک اثر مهم است صرفاً خود آن اثر فی‌نفسه است. در این نوشته ضمن مروری بر ادلۀ ویم‌ست و بیردزلی در مقالۀ موردبحث نگاهی خواهیم انداخت به انتقادات یکی از فلاسفۀ تحلیلی آمریکایی نام‌بردار هنر معاصر، نوئل کَرول[6] به براهین عرضه‌شده در «مغالطۀ قصدی». همچنین لابه‌لای نقدهای کرول به مغالطۀ قصدی گذری خواهیم کرد بر «رویکرد چند-مقوله‌ای» در نقد هنری که کرول از آن دفاع می‌کند. ادامه مطلب “مغالطۀ مغالطۀ قصدی”

تزریق امید به مثابه امری غیر اخلاقی

تزریق امید به مثابه امری غیر اخلاقی

عقلانیت امیدواری به عوامل زیادی بستگی دارد. عواملی مانند متعلَّق امید -چیزی که به آن امید می‌بندیم-؛ میزان امیدواری، شرایط، هدف و شخص امیدوار؛ احتمال به ثمر نشستن نتایج مثبت آن امیدواری و …. اساسا امید عقلانی، امید به نتیجه‌ی مثبتی است که علی‌رغم نداشتن یقین به وقوع آن، چنین اتفاقی را احتمال می‌دهیم. حال هرچه احتمال وقوع بیشتر باشد، آن امید عقلانی‌تر است. ادامه مطلب “تزریق امید به مثابه امری غیر اخلاقی”

تاملی در روشنفکری دینی

تاملی در روشنفکری دینی نویسنده: محمود رضوانی

در مورد روشنفکریِ دینی مساله‌ی شایسته‌ی تامل این نیست که روشنفکری با دین جور در می‌آید یا نه؛ این که یکی از آن سو بگوید روشنفکریِ دینی خودمتناقض است و دیگری از این سو آن را به ریشخند بگیرد که چیزی در مایه‌ی آبغوره‌ی فلزی است و کسی از موضعی کاملا متفاوت روشنفکرِ دینی را در کارِ دین‌زدایی و قربانی کردنِ دین به پای عصرِ جدید و ریاکاری که در پیِ اغوای دینداران و تبدیل و تحریفِ حقایقِ آسمانیِ دینی و تبلیغِ آموزه‌های مدرن در لباسِ آموزه‌های دینی است، تلقی و معرفی کند.

اگر شما به هر دلیل قائل به ضرورتِ اصلِ دین باشید و تجربه‌ی دینی را وجهی اصیل از جوهره‌ی انسانی تلقی کنید که به ساحتی نافروکاستنی به گرایش‌های سکولارِ انسانی نظیرِ صیانتِ ذات، انتفاعِ شخصی، سیطره‌طلبی، لذت گرایی و … تعلق دارد؛ اگر جستجویِ معنا را نه تفننی عارضی و اتفاقی یا نوعی روان-نژندی یا واکنشی غریزی برای احساسِ امنیت و غلبه بر پیش‌بینی-ناپذیریِ زندگیِ انسانی و مخاطراتِ آن، بلکه نمودارِ وجهی اصیل در حقیقتِ انسانی تلقی کنید و از آن سو، احساس کنید که در صورت‌های اجتماعیِ شکل‌یافته و بیرونی‌شده‌ و نهادهای مرتبط با این گرایشِ معنوی و دینی و حتی نمودارها و دستورهایِ فردیِ متصل به آموزه‌های معنویِ دینی، چیزی از جنسِ کهنگی و ناسازگاری با عقلِ سلیم و مصالح عمومی و زایده‌هایی خلافِ طبع و ناجور و خِردرَمَنده وجود دارد، خواه ناخواه به سمتِ نوعی دین-پیرایی و نواندیشی در مبانی و متفرعات آموزه‌های دینی کشیده خواهید شد و این برای شما یک مساله‌ی واقعی و اندیشه‌برانگیز خواهد بود نه یک شبه‌مساله یا معمای پوچ و خودمتناقض که ناشی از خلطِ مبحث و نفهمیدنِ حدودِ مفهومی است. ادامه مطلب “تاملی در روشنفکری دینی”

مقاله «چگونه فیلسوف شویم؟» نوشته‌ی برتراند راسل

مقاله «چگونه فیلسوف شویم؟» نوشته‌ی برتراند راسل

برتراند راسل در این رساله ویژگی های زندگیِ فیلسوفانه را واضح بیان میکند و تصویری روشن از فلسفی زیستن ارائه میدهد. راسل مخاطبش را ترغیب میکند که فیلسوف شود تا خوب زندگی کند.

« اگر میخواهید فیلسوف شوید، اولین چیزی که باید فهمید این است که بیشترِ مردم با اعتقاداتی زندگی میکنند که هیچگونه توجیهِ عقلانی ندارد و جهانِ اعتقاداتِ یک کس با دیگری احتمالاً ناسازگار باشد، چنانکه هر دو نمیتواند درست باشد. عمدتاً، عقایدِ مردم ساخته می­شود تا دلگرمشان کند. حقیقت نزدِ بیشترِ مردم عاملی فرعی است. …اما حقیقت بهتر است از کذب. شرم آور است که بخواهیم با دروغهای امیدبخش دلگرم شویم. …وانگهی، یک دلیل برای اینکه بخواهید فیلسوف [طالبِ حقیقت] باشید آن است که اعتقاداتِ خطا شما را قادر نمیکند که مقصودهایتان را عملی کنید. در قرونِ وسطا، هنگامی که نوعی بیماریِ اِپیدِمیک حادث میشد، مردم در کلیساها ازدحام میکردند تا دعا کنند و گمان میکردند که دیانتشان خدا را برآن میدارد که رحم کند؛ اما درواقع، انبوهِ مردم در ساختمانهای بدتهویه اوضاعِ مطلوب را برای شیوعِ بیماری فراهم میکرد. اگر بنا باشد که وسایلتان برای اهدافتان بسنده باشد، باید معرفت داشته باشید، نه خرافه یا تعصب. » (از متن رساله)

ادامه مطلب “مقاله «چگونه فیلسوف شویم؟» نوشته‌ی برتراند راسل”

درس‌گفتار های « نئولیبرالیسم: دولت، جامعه، بازار » از حسام سلامت

درس‌گفتار های « نئولیبرالیسم: دولت، جامعه، بازار » از حسام سلامت

زمانی که از نئولیبرالیسم حرف می‌زنیم مشخصاً از چه حرف می‌زنیم؟ مدتهاست که نئولیبرالیسم نه فقط در ایران که در سطحی جهانی به ترجیع‌بند مباحث سیاسی و مجادلات اقتصادی تبدیل شده است. با اینهمه، کمتر کسی می‌داند که این مفهوم به واقع چه معنایی می‌دهد. نئولیبرالیسم، از بخت بد، به سرنوشت مفاهیمی دچار شده است که در زبان روزمره‌ی مناقشات ایدئولوژیک به کسوت یک انگ یا، از این بدتر، به قالب یک ناسزای دم‌دستی درمی‌آمده‌اند و درست به همین دلیل هیچ معنای مشخصی را افاده نمی‌کنند. با این وصف، آماج دوره‌ی «نئولیبرالیسم: دولت، جامعه، بازار» که بهار 96 در «انجمن جامعه‌شناسی ایران» برگزار شد از این قرار بود که مقدمه‌ای بر صورت‌بندی نظری و تدقیق مفهومی نئولیبرالیسم به دست دهد و گستره‌ی موضوعی و مختصات تئوریک آن را حتی‌المقدور ترسیم کند. ادامه مطلب “درس‌گفتار های « نئولیبرالیسم: دولت، جامعه، بازار » از حسام سلامت”