در حال حاضر آیا روشنفکری را در ایران کارآمد ارزیابی میکنید؟
کشاندن بحث به دایره عقل و تبیین شرع در حدود عقل مهم بوده است؛ آیا سروش در این زمینه موفق عمل کرده است؟
با نگاه به حیات گذشته روشنفکریدینی در ایران به نظر میرسد که هیچکدام از روشنفکران دینی نتوانستند به مبانی اندیشه غرب و تاریخ آن توجه جدی نشان دهند؛ این عدم التفات تا چه حد به ضرر روشنفکریدینی تمام شده است؟
روشنفکری دینی در رویکرد نقادانۀ گذشته و حال به سنت همواره با نگرشی ایدئولوژیک به سراغ سنت رفته است؟
به نظر میرسد که عبدالکریم سروش هنوز نتوانسته است به درک درستی از جهان سیاست یا امر سیاسی دست یابد. به عنوان مثال کتابی چون ادب قدرت و عدالت در حوزه سیاست واجد هیچ مبنایی نیست. آیا این عدم توجه به اندیشه سیاسی جدید به این معنا نیست که حیات روشنفکر دینی در ایران در بیراهه سپری شده است؟ و آیا نسل پس از سروش هم در این راه قدم نهاده است؟
با توجه به این که اکنون در فضایی به سر میبریم که موضوع «ایران» مرکزیت یافته و در اندیشه ورزی به مسئله اساسی تبدیل شده است، و با توجه به اینکه روشنفکری دینی ایران هرگز نتوانست به مثلث اندیشه حقوقی، اندیشه -سیاسی و اندیشه اقتصادی توجه جدی نشان دهد، و باتوجه به اهمیت این مثلث، این بی توجهی یا کم توجهی روشنفکری دینی به آنها تا چه حد میتواند برای آن خلأ محسوب شود؟
آیا شما قبول دارید که حیات روشنفکری دینی با محوریت سروش در بیراهه سپری شده است؟ به این معنی که ایشان هنوز به میدانهای دیگر التفات نشان نداده است؟
دکتر موسی اکرمی، استاد فلسفه، به این پرسشها در یازدهمین شمارهی ماهنامه قلمیاران پاسخ دادهاند… ادامه مطلب “مصاحبه ماهنامه قلمیاران با موسی اکرمی”