نوشتار مجتبی طباطبایی با عنوان «محبت کن، اما درست!»

نوشتار مجتبی طباطبایی با عنوان «محبت کن، اما درست!»

محبت کن، اما درست!

بررسی اخلاقی غذادادن به گربههای خیابانی

مجتبی طباطبایی1و2*

1 گروه محیط­زیست معدنی، دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران

2 آزمایشگاه هیدروژئولوژی و محیط­زیست معدنی (MEHR Lab)، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران

*نویسنده‌ی مسئول: [email protected]

اخیراً بحث‌های زیادی پیرامون غذادادن به حیوانات خیابانی مطرح شده است. گروهی از سر مهر و محبت بر غذادادن به حیوانات تاکید دارند و عده‌ی دیگر با توجه به مشکلات حاصل از تولید مثل و افزایش بی‌رویه‌ی جمعیت این حیوانات، غذا دادن را نادرست می‌دانند. اما حق با کدوم گروه است؟ متاسفانه هیچ کدام. نه شکل فعلی غذا دادن به این حیوانات صحیح است و نه می‌توان این حیوانات را به حال خود رها کرد.

مشکل اول اینجاست که معمولاً پاسخ‌ها به طور کلی و در مورد تمام حیوانات خیابانی اعم از سگ‌ها، گربه‌ها، پرندگان و دیگر حیوانات مطرح می‌شوند. با توجه به تفاوت این حیوانات پاسخ‌هایی چنین کلی نه ممکن است و نه مطلوب. از این رو در این نوشتار صرفاً به مساله‌ی گربه‌های خیابانی پرداخته می‌شود.

جای تعجب بسیار است که عده‌ی زیادی از متخصصین، دانشگاهیان و فعالان محیط‌زیست بدون اینکه به خود زحمت مطالعه‌ی منابع موجود (آئین‌نامه‌های بین‌المللی و ملی سازمان‌های حفاظت از محیط‌زیست یا حمایت از حیوانات) را بدهند، به ابراز عقیده می‌پردازند. هرچند داشتن “جرات دانستن” (به تعبیر کانت شعار عصر روشنگری[1]) مطلوب است، اما دست به قلم بردن به صرف داشتن مدرکی دانشگاهی و بدون مطالعه و بررسی منابع، غیر‌‌مسئولانه و ناموجه است. در ادامه ضمن نقد طرفین، به بررسی روش‌های مسئولانه و اخلاقی مطابق با آئین‌نامه‌های موجود در مورد مواجهه با مساله گربه‌های خیابانی می‌پردازم.

وضعیت فعلی:

آنچه امروز در حال وقوع است بدرفتاری بسیار گسترده با گربه‌های خیابانی است که متاسفانه به دلیل فقدان سازمان‌های حمایتی قدرتمند، آمار دقیقی از شدت و مقیاس آن در دست نیست. وضع در دیگر کشورها متفاوت است، به عنوان مثال سازمان مردم برای رفتار اخلاقی با حیوانات آمریکا(Peta[2]) آمار نسبتا جامعی از گربه آزاری اعم از کتک زدن، به آتش کشیدن، مسموم کردن، طعمه برای سگ‌های درنده و موارد وحشتناک دیگر ارائه می‌دهد، اما متاسفانه ما در ایران حتی اطلاع چندانی از وضعیت فعلی نداریم. با این حال معمولا گربه‌های بی‌خانمان “به دلیل پیری نمی‌میرند”[3] بلکه آنها از بیماری‌های مسری شایع، شکستگی استخوان، عفونت ادراری، تصادف، حمله توسط حیوانات درنده یا انسان‌های بی‌رحم و موارد وحشتناک دیگر از بین می‌روند.[4]

در مقابل چنین وضعیتی، بسیاری از هم‌وطنان به منظور کاستن از رنج گربه‌ها، از سر لطف اقدام به غذادادن به آنها می‌کنند، که متاسفانه در بسیاری از موارد، به دلیل ناآگاهی این غذادادن نامناسب و خطرناک است، به عنوان مثال ازجمله غذاهای نامناسب اما متداول که به گربه ها داده می‌شوند عبارت اند از: گوشت و مرغ خام، شیر عادی(با لاکتوز)، گوشت یا مرغی که با پیاز و ادویه طبخ شده است، تن‌ماهی (چون دارای مقداری جیوه است که میزان آن برای انسان استاندارد اما برای گربه سمی است)، غذای سگ، و…[5]   اما مشکل اصلی در اینجاست که حتی اگر این غذادادن درست و اصولی نیز انجام شود، در عمل باعث کمتر شدن رنج این حیوانات نمی‌شود. خوردن غذای سالم باعث عمر بیشتر، تولید مثل و به دنیا آمدن بچه گربه‌های سالم است که در کمتر از یک سال آماده‌ی تولید مثل می‌شوند. البته این به خودی خود هیچ ایرادی ندارد مشکل بزرگ عدد این رشد جمعیت است. فقط یک گربه‌ی ماده و فرزندانش می‌توانند باعث بدنیا آمدن 370هزار گربه در طول 7 سال شوند.[6] (همانطور که می‌دانید رشد و زوال جمعیت از تابع نمایی تبعیت می‌کند، با این حال اگر در مورد بزرگی عدد تردید دارید حتما به منبع رجوع کنید).

واضح است که کسی توان حمایت از این تعداد گربه را ندارد، و در عمل نیز هرگز چنین عددی محقق نمی‌شود، بلکه خیلی زود با افزایش جمعیت، عمل غذادادن با مشکل مواجه می‌شود و در طی رقابت غذایی، گربه‌های زیادی تلف می‌شوند. همین مساله موجب درد و رنج بیشتر برای این حیوانات می‌شود. در اینجاست که مخالفین با تاکید بر این افزایش جمعیت و نیز اثرات زیست محیطی ناشی از آن، غذادادن را نادرست می‌دانند. در نتیجه‌ی عدم غذادادن، گربه‌ها به مشکل جدی برای تامین غذا دچار می‌شوند. این گربه‌ها با گربه‌های کوه و جنگل متفاوت اند، هرچند مهارت شکار دارند، اما در طی قرن‏ها همزیستی با انسان نمی‌توانند به تنهایی و بدون وجود انسان‌ها از پس تأمین غذای خود برآیند، آنها ناچار می‌شوند به زحمت در زباله‌ها غذایی بدست آورند که قطعا غذایی مناسب نخواهد بود، به سرعت ضعیف و بیمار می‌شوند در نتیجه طول عمری کمتری خواهند داشت و فرزندان سالم کمتری می‌آورند و در نتیجه‌ی این زندگی کوتاه و پر درد و رنج، جمعیتشان نیز کنترل می‌شود.

– آیا گرسنگی دادن به گربه‌ها و رها کردنشان به حال خود، کاری مورد تایید در دیگر کشورها، (به خصوص کشورهای پیشرفته) است؟ و یا آیا منع غذادادن توسط سازمان‌ها و انجمن‌های حمایت از حیوانات در سایر کشورها توصیه و تبلیغ می­شود؟

– پاسخ: خیر، به هیچ وجه، اگر به اخلاق محیط‌زیست پایبند باشیم، چنین کاری غیراخلاقی، غیر‌مسئولانه و ظالمانه است.

اخلاق محیط زیست و برخورد اخلاقی:

متاسفانه معمولا در ایران اخلاق محیط‌زیست مورد کج‌فهمی بسیار است. به طور خلاصه اخلاق محیط‌زیست در مقابل اخلاق انسان‌محور قرار دارد. مطابق اخلاق انسان‌محور، محیط‌زیست صرفاً دارای ارزش ابزاری است. بنابراین حفظ محیط‌زیست تا جایی اهمیت دارد که برای گونه انسان ضروری باشد یا به نوعی فایده­ای برای انسان داشته باشد[7]. با فرض انسان‌محوری، در وظیفه‌گرایی صرفاً وظیفه در مقابل دیگر انسان‌ها مورد اهمیت است، و در فایده‌گرایی صرفاً افزودن فایده و یا کاهش درد و رنج انسان‌ها مورد توجه است و در اخلاق فضیلت، تنها مهر و عطوفت به دیگر انسان‌ها مصداق فضیلت اخلاقی می‌شود. بر طبق این نگاه محیط‌زیست صرفاً تا جایی ارزش دارد که به مثابه ابزاری در خدمت انسان باشد. بنابراین درد و رنج گربه‌های خیابانی، اگر برای انسان مزاحمتی ایجاد نکند، در نگاه انسان‌محور واجد اهمیت اخلاقی نیست و در قبال آن وظیفه‌ای وجود ندارد.

بسیاری از کارشناسانی که در ایران به ابراز نظر می‌پردازند، اعم از دامپزشکان، کارشناسان محیط‌زیست یا بوم‌شناسان، از آنجایی که معمولاً آشنایی چندانی با اخلاق محیط‌زیست ندارند، و پیشفرض‌هایشان انسان‌محور است، ضمن رد غذادادن به گربه‌های خیابانی، رهاکردنشان به حال خود را توصیه می‌کنند. چراکه در انسان‌محوری، هزینه کردن و به زحمت افتادن، صرفاً برای کاهش درد و رنج موجودات، اگر برای انسان فایده‌ی خاصی نداشته باشد نمی‌تواند موجه و قابل قبول باشد. با این حال انسان‌محوری موضع موجهی برای سازمان‏های حمایت از حیوانات یا حفاظت از محیط‌زیست معتبر در جهان نیست.

در اخلاق محیط‌زیست، با رد هرگونه ارزش ابزاری، محیط­‌زیست واجد ارزش ذاتی است.[8] ارزش محیط‌زیست وابسته به انسان نیست و برای خود دارای ارزش اخلاقی است. بنابراین اگر وظیفه‌­گرا باشیم این وظیفه در مقابل حیوانات نیز به قوت خود باقی است(تام ریگان) [9]، اگر فایدگرا باشیم، برای بیشینه‌کردن خوشی و کمینه‌کردن درد و رنج لازم است رنج تمام موجودات مد­نظر قرار گیرد(پیتر سینگر)[10]، و در فضیلت­گرایی، عطوفت و خیرخواهی موجودات غیر­انسانی نیز در شمار فضایل اخلاقی، و لازمه‌ی شکوفایی یک زندگی اخلاقی است (ونسوین و سندلر)[11] [12] .جلوه‌هایی از چنین اخلاق فضیلتی را در نمایشنامه سیمبلین شکسپیر نیز می‌توان یافت، زمانی که ملکه سیمبلین قصد آزمایش نوعی سم بر روی حیوانات را داشت، کورنلیوس پزشک اعتراض می‌کند که: اعلی حضرتا! با این کار قلب خود را سخت و قسی می‌کنید![13]. علاوه بر این چنین توجهی را می‌توان در رسائل مونتنی، فیلسوف و مقاله نویس رنسانسی نیز یافت[14].

ممکن است در وهله‌ی اول تصور ارزش ذاتی برای محیط‌زیست دشوار بنماید اما باید در نظر داشت که دفاع از انسان‌محوری نیز مستلزم فرض امتیاز ویژه­ای برای گونه‌ی انسان نسبت به دیگر موجودات است، سینگر استدلال می‌کند که ارائه هرگونه معیار انسان‌محور برای برتری گونه انسان خردمند، خودسرانه، مستبدانه و نوعی گونه‌پرستی[15] است که همانند نژادپرستی و جنسیت‌گرایی[16]  نا‌موجه است[8].

اکنون که نگرش اخلاقی مواجهه درست با مساله گربه‌های خیابانی را مشخص کردیم به شرح و بررسی روش‏ اصولی موجود می‌پردازیم.

روش  TNR:

روش TNR، مخفف به دام انداخت، عقیم سازی، و رهاسازی[17]، روشی انسانی برای مدیریت گربه‌های خیابانی است. این روش شامل به دام انداختن گربه‌های خیابان، سپس عقیم سازی و علامت گذاری گوش آنها، واکسینه کردن در صورت امکان، و سپس رهاسازی گربه‌ها در محل اولیه زندگیشان است[18]. در صورتی که محیط زندگی اولیه گربه ناامن شناخته شود، این گربه باید به محیطی دیگر، مانند مزارع و یا مراکز حمایتی انتقال داده‌شود. بر اساس این روش تاحد امکان گربه‌های بزرگسال که رفتار دوستانه دارند، یا بچه گربه‌ها، به جای انتقال به محیط اولیه، باید به عنوان حیوان خانگی مورد سرپرستی قرار گیرند[18]. گربه‌های وحشی را نمی‌توان معاشرتی بار آورد، و در قفس وضعیت خوبی ندارند، بنابراین باید به محیط اولیه زندگیشان بازگردانده شوند، و  گربه‌هایی که مشکلات پزشکی شدید دارند و یا از بیماری مسری غیر قابل درمان رنج می‌برند باید مورد به‌مرگی(اتانازی) قرار گیرند [18]. این برنامه معمولا با این اهداف انجام می‌شود: ارائه کیفیت بهتر برای زندگی گربه‌ها در جامعه، جلوگیری از گسترش جمعیت این گربه‌ها در جوامعی که در آن زندگی می‌کنند و نیز کاهش نرخ کشتار گربه‌ها در جوامعی که با تعداد زیادی از گربه‌ها مواجه اند.

از جمله برنامه‌های مشابه اما کامل‌تر عبارت اند از:

TNVR: به معنای دام انداختن، عقیم سازی، واکسیناسیون، و رهاسازی[19].

TNRM: به معنای به دام انداختن، عقیم سازی، رهاسازی و سپس ادامه‌ی مراقبت اعم از تعمین غذای مناسب و مانیتورینگ به منظور مراقبت‌های درمانی[20].

TTVAR: به معنای به دام انداختن، گرفتن آزمایشات ضروری، واکسینه کردن، عقیم سازی و سپس رهاسازی[21].

سازمانهای سرشناس و معتبر حامی TNR:

انجمن آمریکایی پیشگیری از ظلم به حیوانات(ASPCA) از TNR به عنوان تنها روش انسانی و موثر اثبات شده برای کنترل کلونی­های گربه‌ها حمایت می‌کند[22].

انجمن انسانی ایالات متحده(HSUS) از TNR و برنامه‌های عقیم‌سازی مشابه حمایت می‌کند و تاکید دارد که باید به عنوان برنامه‌ای در دستور کار دولت قرار گیرد، برنامه‌ای که با همکاری رهبران جامعه و شهروندان اجرایی شود[23].

انجمن سلطنتی پیشگیری از ظلم به حیوانات انگلستان(RSPCA) برای گربه‌های خیابانی از TNR حمایت می‌کند و اعلام می‌کند که گربه‌های سالم باید عقیم‌سازی، علامت گذاری(علامت گوش) و رهاسازی شوند، و در صورت لزوم دوباره برگردانده شوند[24].

با این حال TNR منتقدینی نیز دارد، برخی سازمان‌های حمایت از حیوانات اساساً  خیابان را جای امنی برای گربه‌ها نمی‌دانند، و تاکید می‌کنند که این حیوانات باید به پناهگاه برده و در صورت امکان مورد سرپرستی قرار گیرند، همچنین سازمان حفاظت از پرندگان آمریکا (ABC) اعلام می‌کند که گربه‌ها هرچند قادر به خوردن پرندگان نیستند، اما چون غریزه شکار دارند، باعث آسیب جدی به پرندگان و زجر دادن آنها با بازی کردن با شکار خود می‌شوند. پس گربه‌ها بعد از عقیم سازی باید تحت الحفظ قرار گیرند[25] .

TNR در کشورهای مختلف:

اکنون به ذکر چند مثال از اجرای TNR در کشورهای مختلف می‌پردازیم. اولین بار TNR در 1950 در انگلیس به طور محدود اغاز شد و در 1960 که به‌مرگی تنها گزینه موجود بود به عنوان روشی اخلاقی پیشنهاد و تبلیغ شد، در سال 1980 اول کنفرانس بوم‌شناسی و کنترل گربه‌های خیابانی برگزار شد و پس از آن با انتشارات بعدی در سال های 1982، 1990 و 1992 مرجع اصلی علمی برای اقدامات عملی قرار گرفت[26]. در کشور دانمارک این روش از اواسط دهه 70 در حال اجرا است، گربه‌ها عقیم‌سازی و علامت گذاری گوش می‌شوند[27]. در فرانسه در سال 1978، پاریس اعلامه حقوق گربه‌های آزاد را صادر کرد[28]، سپس در همان سال TNR برای اولین گربه اجرا شد و بعد از آن به هزاران گربه کمک کرد[29]. در کره جنوبی نگرش منفی نسبت به گربه‌ها از لحاظ فرهنگی جا افتاد است، برخی مناطق کره جنوبی از برنامه TNR مورد حمایت دولت برخوردار هستن، اما متاسفانه اغلب مورد تمسخر مردم قرار می‌گیرد و مدیریت ضعیفی دارد. نگرش منفی و ترس از گربه‌ها در کره جنوبی به کندی تغییر می‌کند، اما با این حال طی سال‌های اخیر بهبود یافت است[30]. ترکیه از کشورهایی است که با مشکل جدی زیادی جمعیت سگ‌ها و گربه‌های خیابانی روبرو است. بیشتر مردم مسلمان ترکیه به دلایل دینی مخالف کشتن یا به‌مرگی این حیوانات هستند، در سال‌های اخیر TNR به عنوان روشی برای کنترل جمعیت این حیوانات اجرا شده است[31].

پایان سخن:

منع غذادادن به گربه‌های خیابانی می‌تواند راهکاری برای جلوگیری از افزایش جمعیت این حیوانات باشد، اما اولاً به هیچ عنوان قادر به حل نهایی مشکل گربه‌های خیابانی نیست، چرا که این حیوانات در ضمن زندگی پر درد و رنج به تولید مثل ادامه می‌دهند. همچنین هرگونه راهکار کنترل جمعیت که به نوعی موجب درد و رنج این حیوانات شود و یا نسبت به رنج کشیدنشان بی‌تفاوت باشد مطابق اخلاق‌محیط زیست مردود و ناموجه است. همانطور که گفته شد، منع غذادادن توسط هیچ سازمان معتبری توصیه و تبلیغ نمی‌شود. در مقابل به جای غذادادن احساسی و محبت کردن محدود و غیر اصولی که باعث درد و رنج بیشتر گربه‌ها می‌شود، لازم است TNR به عنوان تنها روش اخلاقی موثر مورد توجه قرار گیرد. به جای تشویق شهروندان به محبت نکردن به حیوانات، باید نحوه درست محبت کردن آموزش داده شود، TNR و مراقبت‌های پزشکی پس از آن باید در کنار غذادادن انجام شود.

سازمان مردم برای رفتار اخلاقی با حیوانات آمریکا (Peta) اعلام کرده است که: ما معتقدیم عقیم سازی، واکسینه کردن، رهاسازی و حمایت درمانی در کنار غذادادن، محترم، ارزشمند و قابل قبول است[32]، اما با این حال راه ایده‌آل به سرپرستی قبول کردن است، گربه‌های خیابانی نیاز دارند و لیاقت آن را دارند که در محیطی امن و آرام زندگی کنند[33].

بنابراین در ایران نیز فعالان حقوق حیوانات و محیط‌زیست به جای وارد شدن در بحث‌های بی‌حاصل، غیر‌علمی و غیر‌اخلاقی غذا دادن یا ندادن به حیوانات، لازم است برای تحقق همگانی TNR تلاش کنند، کاری که سالهاست در کشورهای توسعه یافته در حال اجرا و مورد حمایت سازمان‌های معتبر جهانی است. لازم است TNR در دستور کار دولت قرار گیرد و مورد حمایت شهروندان واقع شود. قطعا مشکلاتی بر سر اجرای این عمل موثر وجود دارد، اما چه باک که اقدامات اخلاقی هیچ‎گاه ساده نبوده‎‌اند.

.


.

[1] Immanuel Kant (June 1999). “An answer to the question: What is enlightenment?”. In Mary J. Gregor (ed.)

[2] Peta: People for the Ethical Treatment of Animals: http://www.peta.org/

[3] The Great Outdoors? Not for Cats!

[4] Trap, Neuter, Return, and Monitor Programs for Feral Cats: Doing It Right

[5] Foods that are Dangerous or Toxic to Cats

[6] Spay and Neuter

[7] طباطبایی، م.، مقصودی، س.، دولتی ارده جانی، ف.، (1397). “اخلاق محیط زیست و اخلاق انسان محور: جستاری در اصول و مبانی اخلاق زیست محیطی“، کنفرانس بین المللی جامعه و محیط زیست، دانشگاه تهران، 11 شهریور 1397، تهران.

[8] Brennan, Andrew and Yeuk-Sze Lo, “Environmental Ethics”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2020 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL

[9] Regan, T., 1983. The Case for Animal Rights, London: Routledge and Kegan Paul.

[10] Singer, P., 1975. Animal Liberation, New York: Random House.

[11] Wensveen, Louke van 2000. Dirty Virtues: The Emergence of Ecological Virtue Ethics. Amherst, NY: Humanity.

[12] Sandler, R., 2007. Character and Environment: A Virtue-Oriented Approach to Environmental Ethics, New York: Columbia University Press.

[13] Shakespeare, W. (2017). Cymbeline: Third Series. Bloomsbury Publishing.

[14] Brennan, A., & Lo, Y. S. (2014). Understanding environmental philosophy. Routledge.

[15] speciesism

[16] sexism

[17] trap–neuter–release

[18] Kortis, Bryan (2013). Neighborhood Cats TNR Handbook: The Guide to Trap-Neuter-Return for the Feral Cat Caretaker. Susan Richmond, Meredith Weiss, Anitra Frazier, joE. Needham, Lois McClurg & Laura Gay Senk (2nd ed.). Link

[19] trap–neuter–vaccinate–return

[20] trap–neuter–release–maintain or manage

[21] trap test vaccinate alter release

[22] A Closer Look at Community Cats

[23] Our position on cats

[24] RSPCA policies on animal welfare

[25] cats indoors

[26] Slater, Margaret R.; Shain, Stephanie (2005). Feral Cats: An Overview

[27] Berkeley, Ellen Perry (2004). TNR: Past, Present and Future: A History of the Trap-Neuter-Return Movement. Alley Cat Allies. pp. 2–3.

[28] Declaration of Rights of the Free-living Cat (translation)

[29] History of École du chat (translation)

[30] South Korea’s Animal Protection Laws

[31] Furler-Mihali, Andrea Irina (April 2017). “Stray Dog and Cat Feral Populations in Europe: from Culling to Care” (PDF)

[32] Animal Rights Uncompromised: Feral Cats

[33] Homeless Cats: Trapping Is the Kindest Solution

.


.

11 نظر برای “نوشتار مجتبی طباطبایی با عنوان «محبت کن، اما درست!»

  1. باسلام
    به قطع لذتهایی که حیوانات در طول عمرخود دارند بسیار محدود است، یقینا تولیدمثل یکی از آن لذائذ است.
    حال چطور میبایست به خود اجازه دهیم آنها را از این حق محروم سازی.
    در روش عقیم سازی برای این مورد چه توجیحی میرود؟

    1. سلام دوست عزیز،
      خیلی ممنون از لطف و دقت نظر شما، بله کاملاً درست می‌فرمایید، این لذت از آنها سلب خواهد شد،
      اما توجه کنید که مکتب فایده‌گرایی در فلسفه‌اخلاق به ما نمی‌گوید که هرگز نباید لذتی از کسی(یا حیوانی به روایت سینگر) سلب شود، بلکه می‌گوید باید “جمع کل” خوشی بیشینه شود و جمع کل درد و رنج کمینه شود. پس لازم است کل سیاق بررسی شود. قاعده مشهور بنتهام را به یاد آورید:
      the greatest happiness of the greatest number.
      (https://plato.stanford.edu/entries/bentham/)
      بر این اساس باید توجه کرد که به واسطه TNR به ازای چقدر سلب لذت، چه میزان از درد و رنج این موجودات کاسته می‌شود، نتنها فایده TNR برای گربه‎ها، بلکه برای سایر موجودات محیط‎زیست چنان قابل توجه است که توافقی جمعی بر اخلاقی بودن آن هست.
      بنابراین با بکار بردن فرمول فایده‌گرایی و درنظر گرفتن کل سیاق مورد بررسی، ضمن تصدیق نکته شما، همچنان TNR راهکاری اخلاقی است، مگر اینکه راهکاری یافت شود که بهتر بتواند خوشی را بیشینه و درد و رنج را کمینه کند. اما اکنون این اخلاقی‌ترین گزینه‌ی موجود است.
      باز هم برای اطلاعات بیشتر در مورد عقیم سازی و فواید آن می‌توانید به منبع زیر مراجعه کنید:
      https://www.peta.org/issues/animal-companion-issues/overpopulation/spay-neuter/

  2. ضمن سلام و تشکر از نویسنده محترم و فرهیخته
    مطلب بسیار زیبا، دقیق و تاثیر گذاری بود.

  3. سلام. بسیار مطلب آموزنده ای بود. من فکر می کردم دادن گوشت خام لطف به این حیوانات است . من برعکس مخاطب بالا فکر می کنم عاقلانه ترین روش برای کنترل جمعیت بیش از حد است. اگر کنترل لازم انجام نشود حتما فقط با کشتن آن ها باید تعادل را ایجاد کرد. پس روش عقیم سازی میتونه به تعادل جمعیتی حیوانات خیابانی پر زاد و ولد کمک کنه.

  4. سلام، ممنون از مطلب جامع و مفيدتون
    من در شهرستان كوچكي كار مي كنم كه پر از سگهاي خيابانيست و در صورت تماس با مسئولين و گزارش دادن ،تنها راهكاري كه انجام ميشه گرفتن سگ ها و كشتن انهاست، چه راهكاري پيشنهاد ميكنيد؟، درسته كه tnr بهترين راه در حال حاضره ولي در شرايطي كه امكان ان از طريق مسئولين نباشه راه بعدي كدومه؟ چه راهكاري بهتره؟
    همچنين در محل زندگيم كه يكي از ٥ كلانشهر كشوره و گربه زيادي وجود داره ، چه كاري من مي تونم براشون اجام بدم؟ مركز يا نهادي هست كه باهشون تماس بگيرم؟ اگر نيست بهترين راهكار موجود چيه؟

    در كل مي خوام بدونم من به عنوان فردي از جامعه (كه مي دونه روش درست tnr هست ولي دسترسي بهش نداره)چه كاري مي تونم براشون انجام بدم

  5. سپاس از توضیحاتتون جناب آقای طباطبایی. من در مورد نوشته تون یک سوال دارم و اون اینه که چرا فرض میشه که اگر ما به گربه‌ها غذا ندیم از گرسنگی میمیرند؟ در شهری که موش به وفور یافت میشود آیا گربه‌ها قادر به شکار موش نیستند؟ و آیا اینطوری طبیعت خودش با مکانیزم خودش عمل نمی‌کنه برای پاسخ به نیاز اونها؟ ممنون میشم لطف کنید و به سوال من پاسخ بدید.

    1. سلام، خیلی ممنون، سوال بسیار خوبیه.
      راستش نه، برخلاف تصور رایج گربه‌ها نمی‌توانن با شکار موش زنده بمونن، اما غذا ندادن هم فورا باعث مرگشون نمیشه، و حتی باعث کاهش جمعیتشون هم نمیشه. دلایل همش رو توضیح میدم.
      نکته اول این که گربه‌ها بر خلاف شیر و پلنگ و… گونه‌ی حیات وحش نیستند، بلکه حیوانات اهلی هستند، گربه‌ها بعد از هزاران سال زندگی در کنار انسان از اجداد اولیه شون فاصله گرفتن. هرچند گربه‌ها رفتارهایی دارن، مثل تمایل به شکار که گاهی مردم تصور می‌کنند که شاید گربه اهلی نباشه، در این مورد این مطلب در نیویورکر جالبه
      همانطور که در این مطلب گفته شده به هر حال گربه‌ها حیوانات اهلی هستند، و تعلق به حیات وحش ندارند، گونه‌های حیات وحش بخشی از زنجیره‌ی غذایی (food chain) هستند، زنجیره‌ای که بعد از میلیون‌ها سال تکامل یافته و پایدار شده، سگ و گربه به عنوان حیوانات اهلی خارج از این زجیره غذایی طبیعی قرار دارند. گربه‌ها هرچند غریزه شکار را از اجداد وحشی‌شان به ارث بردند، اما در روند این اهلی‌سازی این غریزه نقص پیدا کرده. آزمایشی که نتایج آن در کتاب بایولوژیک سایکولوژی کالات امده این مساله رو تایید میکنه، در انجا آمده که: “حتما بازی گربه با جنازه موش یا پرنده رو دیدید، در واقع گربه از سر بازی گوشی این کارهارو نمیکنه، بلکه دلیل آن ترسه و اضطرابه، این یعنی گربه دقیقا نمیدونه که باید با شکارش چه کار کنه، این کار مطلقا در گربه‌سانان بزرگ دیده نمیشه. آنها به محض انجام شکار شروع به خوردن آن می‌کنند. در حالی که اگر شما به گربه‌ها جنازه موش بدهید در 80 الی 90 درصد موارد گربه فقط با جنازه بازی میکنه و آنرا نمیخوره، این ازمایش را اینجا بخوانید:
      James Kalat, 2006, Biological Psychology, 12th edition page 367
      البته وجود گربه باعث کاهش موش‌ها میشه چرا که بوی ادرار گربه باعث کاهش تولید مثل موش‌ها و فاصله گرفتن آنها از محل میشه.
      تحقیقات دیگری انجام شده که نشون میده تنها 10 الی 20 درصد گربه‌ها شکارچی موفق هستن، و میانگین شکار گربه‌ها در تحقیقی که در انگلیس انجام شده بود تنها 5 مورد در سال به ازای هر گربه بوده است که قطعا گربه نمی‌تواند با این مقدار سیر شود. منبع

      بنابراین حتی گربه‌های بی‌سرپرست که به شخص انسان وابسته نیستن، به جمعیت انسان وابسته هستند: philpapers

      اما نکته دیگه، با غذاندادن چه اتفاقی برای گربه‌ها یا جمعیت آنها میوفته؟
      در نتیجه‌ی غذا ندادن، گربه‌ها فورا نمی‌میرند، بلکه مجبور میشن از زباله‌ها غذا پیدا کنن و قطعا در نتیجه‌ی خوردن غذای فاسد و آلوده، سوتغزیه می‌گیرند، بیشتر مریض میشن، بیشتر باعث انتقال بیماری میشن، بییشتر درد میکشن و عمر کوتاه‌تری خواهند داشت. اما آنقدر زنده می‌مانند که تولید مثل کنند و جمعیتشان را حفظ کنند، بنابراین غذاندادن هرچند به معنی عذاب دادن گربه‌ها و باعث درد و رنج بیشتر این موجودات است، نمی‌تواند باعث کاش جمعیت آنها شود، پس نتنها قطعا غیراخلاقی و غیرانسانی است، بلکه ناکارآمد برای کاهش جمعیت هم هست.
      در مقاله‌ای پژوهش‌هایی در شهر نیویورک انجام شده بود که نشان می‌داد غذارسانی در جمعیت کل بی‌تاثیر است، بلکه صرفا شکل توزیع جعیت در مناطق را تغییر میدهد، مثلا باعث تجمع گربه‌ها در منتطقه غذارسانی می‌شود، برای همین عوام با دیدن این تجمع تصور می‌کنند این غذارسانی باعث افزایش گربه‌ها در ان منطقه شده است، در حالی که گربه‌ها صرفا در انجا تجمع کرده اند، این مقاله را اینجا بخوانید:
      The Interdependence of Humans and Free-Ranging Cats in Brooklyn, New York
      همچنین کانون وکلای امریکا در سال بیانه ای در ۲۰۱۷ خواستار لغو تمامی قوانین ممنوعیت غذارسانی شد(در بعضی مناطق امریکا وجود داشت)، چراکه نتنها این قوانین در کاهش تعداد گربه‌ها نمی‌شوند بلکه باعث پرسه زنی بیشتر گربه های گرسنه در خانه و حیاط شهروندان می‌شوند.
      ABA. (2017). Resolution 102b, American Bar Association Retrieved from
      اگر باز هم مایلید دقیق تر دلیل بی‌تاثیری غذارسانی بر جمعیت رو بدونید به این دستور العمل ماه پیش در ائتلاف بین ‌المللی مدیریت جمعیت حیوانات همراه(سگ و گربه) منتشر شد مراجعه کنید.
      این دستور العمل به فارسی ترجمه شده و در سایت صدانت قرار دارد، لطفا، حتما آن را از اینجا بخوانید.
      و در صورتی که تمایل دارید روش‌های اصولی مدیریت جمعیت گربه‌ها را بیشتر بدانید به این دو معتبرترین دستور العمل‌ها مراجعه کنید:

      icam
      humanepro

  6. نکته دیگه اینکه من پناهگاههای حیوانات را دیده‌ام اونجا جاییه که تفکیک جنسی و سنی میشن و تا آخر عمر در قفس میمونن تا بمیرن. آیا اگر این حیوانات با غذاهای انسانی تغذیه نشن و رها باشن تا خودشون در طبیعت چیزی پیدا کنن یا حتی پیدا نکنن و از گرسنگی بمیرن وضعیت بهتری از چنان حبسی ندارن؟ بدون لذت بدون آزادی و بدون حتی تنوع سنی در هم نشینانشون؟ اینها واقعا سوالات من هست در وضعیت فعلی . چون ظاهرا به هیچ عنوان واکسیناسیون و عقیم سازی در اوضاع فعلی حکمرانی اولویت نیست و بهترین سرنوشت برای کنترل جمعیتشون دست کم در یزد ما این پناهگاهها هست.

    1. درود بر شما، کاملا درسته، محبوس کردن سگها در پناهگاه نتنها غیرانسانی و غیراخلاقیه، بلکه عملا هیچ تاثیری در کنترل جمعیت سگها نداره، همچنین یادم میاد اقای سپنتا نیکنام گفته بودند هزینه‌های پناهگاه یزد هم بسیار بالاست.
      در مورد این که چرا حذف فیزیکی سگها از محیط (کشتار یا انتقال به پناهگاه) در کنترل جمعیت بی‌تاثیره، به مصاحبه من با دکتر کاترین پولاک، دامپزشک متخصص در سایت صدانت مراجعه کنید.
      همچنین بنا به دستورالعمل سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در مورد مدیریت جمعیت سگها، تاکید شده است که در کشورهایی که جمعیت زیاد سگ دارند به هیچ وجه نباید انتقال به پناهگاه انجام شود، همچنین غذاندادن نیز نمیتواند در کنترل جمعیت موثر باشد ضمن این که باعث افزایش رفتارهای خشن سگها می‌شود و هرجا منابع غذایی محدود شود، حتما باید درجای دیگری منابع بیشتری فراهم شود.
      اما اینکه چطور میشه راهکار اصولی رو از مسئولین مطالبه کرد…. قطعا صحبت‌ها و اطلاعات غلطی و بدون رفرنس علمی (و در بسیاری مواقع با رفرنس‌های جعلی و ناقص) که از طرف افرادی مانند برخی دامپزشکان و یا استاد گیاه‌شناس مطرح می‌شود، باعث تصورات غلط مسئولین و اقدامات نابجا از ایشان می‌شود، این افراد در قبال ابتلای مردم بی‌گناه به هاری و یا گازگرفتی که به دلیل عدم مدیریت درست جمعیت سگهاست مسئول اند!
      بنده به همراه دوستان فعال، جلسات متعددی با مسئولین وزارت کشور داشتیم و در حضور نمایندگان سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و دیگر ارگان‌های کشوری، روش‌های اصولی را شرح و توضیح دادیم و البته با بازخوردهای خوبی نیز مواجه شدیم، اما برای عملی شدن این مهم، به حمایت فعالین دلسوزی مثل شما نیاز داریم.
      به زودی ترجمه‌ی دستورالعمل مدیریت جمعیت سگها از ائتلاف بین المللی مدیریت جمعیت حیوانات همراه منتشر خواهد شد. لطفا حتما به طور دقیق آنرا مطالعه کنید.

  7. درود با تشکر از جناب طباطبایی که به فکر حیوانات بی سرپرست هستی و برای کیفیت زندگی آنها تلاش میکنی و ممنون که از ایده های تروریستی حیوان ستیزان حمایت نمیکنی و آنها را مردود و غیر اخلاقی میدانی.و در آخر درود به تمامی حیوان دوستان با اخلاق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *