متاسفانه به سبب فقدان دانش کافی و عدم توجه به مراجع علمی موجود در دنیا، شاهد روشهای غیراصولی و غیرانسانی در مدیریت جمعیت سگها در کشور بودهایم. روشهای بی حاصلی که سالها انجام شده و هیچ حاصلی جز اتلاف منابع مالی و ظلم به حیوانات بیگناه نداشته است.
آنچه از دیرباز در ایران انجام میشد و اکنون نیز ادامه دارد صرفا کشتار گستردهی سگها توسط پیمانکاران شهرداریها بوده است. در حالی که سازمان بهداشت جهانی (WHO) از سال 1990 در دستورالعملهایی به کشورها توصیه کرده است که به جای کشتار از روشهای جایگزین مانند آموزش عمومی، واکسیناسیون، ثبت و شمارهگذاری و عقیمسازی استفاده کنند.[1] سازمان جهانی بهداشت حیوانات(OIE) نیز ضمن منع کشتار بیرحمانه تاکید کرده است که حتی اوتانازی نباید به عنوان روش اصلی کنترل جمعیت بکار رود و اگر در شرایطی لازم شد باید حتما به شکل انسانی و مورد تایید این سازمان انجام شود، و فهرست بلندی از روشهای غیر مجاز عنوان کرده است که متاسفانه بسیاری از آن روشها در ایران رواج دارد.[2]
همچنین، برخی دیگر از افراد ناآگاه با اشاره به وضعیت اکنون کشورهای اروپایی مانند انگلیس، راهکار جمعآوری و انتقال به پناهگاه را عنوان میکنند، این در حالی است که در درستورالعملهای بینالملی تاکید شده است که نباید کورکورانه از دیگر کشورها تقلید کرد، بخصوص تاکیده شده است که در کشوری که هنوز موفق به کنترل جمعیت سگهای پرسهزن نشده و دچار مشکل ازدیاد جمعیت سگها است نباید انتقال به پناهگاه انجام شود. ناآگاهی از اصول علمی مدیریت جمعیت حیوانات باعث تصورات غلط و تقلید کورکورانه میشود که نتیجهی آن چیزی جز اتلاف منابع مالی نخواهد بود.[3] بیدلیل نیست که سازمان جهانی بهداشت حیوانات (OIE) در “دستورالعمل سلامت حیوانات خشکیزی” در بخش 7: رفاه حیوانات، در فصل 7.7 در یازده بند اصول مدیریت جمعیت سگهای پرسهزن را شرح داده است و بر حفظ اصول رفاه حیوانات تاکید کرده است. طبق تعریف این سازمان در فصل 7.1 یکی از اصول رفاه حیوانات “پنج آزادی” برای حیوانات است:
” پنج آزادی که در کل جهان به رسمیت شناخته شدهاند (آزادی از گرسنگی، تشنگی و سوءتغذیه؛ آزادی از ترس و اضطراب؛ آزادی از ناراحتی فیزیکی یا دمایی؛ آزادی از درد، جراحت و بیماری؛ و آزادی ابراز الگوهای نرمال رفتاری).”[4]
لازم به ذکر است که سازمان جهانی بهداشت حیوانات فصل 7.7 را برای 180 کشور عضو آن لازم الاجرا کرده است که کشور ما نیز یکی از اعضای این سازمان است. اما متاسفانه تاکنون ایران از اجرای این دستورالعمل امتناع کرده است.
در سالهای اخیر درکشور ما ادعاهای گوناگونی در مورد نظر کارشناسان و متخصصین دنیا در مورد مدیریت جمعیت سگها و گربهها در شبکههای اجتماعی مطرح شد. دکتر کاترین پولاک سرپرست مدیریت جمعیت حیوانات شهری سازمان بینالملی فورپاز در جنوب شرقی آسیا، دامپزشک و دارای دو بورد تخصصی از دانشگاهای معتبر آمریکا، تجارب علمی و عملی بسیاری در این حوزه دارد. بنابراین شرط عقل و خرد است نظر کارشناسان بینللملی را از زبان خودشان بشنویم و به شایعات و نظرات سلیقهای افراد ناآگاه توجه نکنیم.
1- دکتر پولاک، لطفا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من کاترین پولاک، دامپزشک و متخصص طبابت در پناهگاه، هستم. در حال حاضر به عنوان مدیر مراقبت از حیوانات پرسهزن- جنوب شرقی آسیا برای سازمان بین المللی رفاه حیوانات، فور پاوز، خدمت میکنم.
[مترجم: فور پاوز یک سازمان بین المللی رفاه حیوانات مستقل است که تمام هزینههای آن از خیریه تامین میشود، مقر این سازمان در شهر وین در اتریش است. فورپاز هم در زمینه حیات وحش و هم حیوانات اهلی در کشورهای مختلف فعالیت میکند.]
2- در حال حاضر در جنوب آسیای شرقی مشغول به چه کاری هستید؟
در جنوب شرقی آسیا، برنامههای گوناگونی را در سطح منطقه مدیریت میکنم که با هدف بهبود رفاه سگها و گربهها، و با حمایت از دولتها و خیریههای محلی رفاه حیوانات صورت میگیرند. برنامههای ما شامل فعالیتهای گوناگونی است که عقیمسازی، واکسیناسیون هاری، آموزش دامپزشکی، ارائهی مراقبتهای دارویی رایگان برای حیوانات پرسهزن (بیصاحب)، و ارتقای منابع و سطح آگاهی جامعه را در بر میگیرند. من به خصوص در زمینهی ریشهکنسازی کشتار و مصرف سگها و گربهها در کامبوج، اندونزی، و ویتنام نیز فعالیت میکنم.
3- برنامه مدیریت جمعیت سگها چه اهمیتی دارد؟
مدیریت جمعیت سگها، چه از نظر سلامت عمومی چه رفاه حیوان، اهمیتی خارق العاده دارد. سگهای پرسهزن میتوانند سبب بروز مسائل گوناگونی از جمله انتقال هاری و تصادف با ماشین شده و عامل مزاحمت عموم قلمداد شوند. گرچه، خود آنها نیز از تغذیهی ناچیز، بیماری، مسمومیت، و مورد آزار قرار گرفتن بی نهایت رنج میبرند. به یک راه حل مدیریتیِ اخلاقی نیاز است که کاآمد و نیز پایدار بوده، و به جوامع و سگها به یک اندازه کمک کند. همه میتوانند اتفاق نظر داشته باشند که سگها در بیشتر موارد واقعا نباید در خیابانها زندگی کنند، و همگی ما سگهای کمتر میخواهیم، پس ناچاریم رویکردی بیابیم که به طور اخلاقی به رسیدن به آن هدف کمک کند. ابزارهای متنوعی وجود دارند که میتوان از آنها به این منظور استفاده کرد از جمله جراحی عقیمسازی، واکسیناسیون انبوه هاری، آموزش، مدیریت پسماند، و مشارکت دست اندرکاران. هر چند، هر موقعیت منحصربفرد بوده و به رویکرد خاص خود نیاز دارد.
4- نظر شما در مورد روشهای غیرانسانی کنترل جمعیت سگها، مثل کشتار گستره آنها چیست؟
متاسفانه تلاش برای کشتار حیوانات پرسهزن به عنوان واکنشی فکر نشده و بیاختیار متداول است، چراکه به نظر میرسد سادهترین و ارزانترین راه باشد. گرچه در واقع این روش نه تنها بیثمر بلکه بی نهایت بی رحمانه است. این کار، تا حد زیاد به دلیل کشتار سگهای بالقوه واکسینه شده از جوامع و کاستن از ایمنی گلهای، در عمل میتواند ریسک گازگرفتگی و انتقال هاری را افزایش دهد.
من همیشه خلاف این روال را توصیه میکنم. دولتها در موارد بیشمار این رویکرد (کشتار انبوه) را اتخاذ میکنند که در واقع تقریبا هیچ تاثیری بر تعداد سگهای پرسهزن و مسائل جامعه نداشته است. شهر یانگون در میانمار مثال خوبی از شهری بزرگ است که سالهای متمادی و به طور مستمر کشتار سگها را در پیش گرفته است، و اگر به میانمار سفر کنید متوجه خواهید شد که آنها هنوز جمعیت بزرگی از حیوانات آواره دارند و هاری به شدت همهگیر است. آمارگیریهای انجام شده 1-2 سال پس از کشتار در بسیاری از مناطقی که کشتار سگها صورت میگرفت حاکی از افزایش تعداد سگها بود. کشتار سگها تنها خلائی در محیط ایجاد میکند که با مهاجرت سگهای جدید به این منطقه پر میشود.
5- در دستورالعمل مدیریت انسانی جمعیت سگها (ICAM) تاکید شده که “در جایی که جمعیت زیاد سگهای بیسرپرست وجود دارد نباید جمعآوری و انتقال به پناهگاه اجرا شود“، این کار تنها در کشورهایی مجاز است که پیشتر موفق به کنترل جمعیت سگها شده اند و پس از آن است که میتوان سگی که به هر دلیل در خیابان رها شد به پناهگاه برد تا سرپرست بیابد. ممکن است کمی بیشتر توضیح دهید که چرا جمعآوری در جایی که جمعیت زیاد سگ پرسهزن داریم نادرست است؟
جمعآوری در پناهگاه هم تقریبا هیچ تاثیری بر تعداد واقعی سگهای پرسهزن ندارد. گرداندن پناهگاههای اخلاقی بی نهایت گران است و ظرفیتی محدود دارند. هرگز نمیشود پناهگاههای کافی برای نگهداری از تمام سگها ساخت. ما به راه حلها و رویکردهایی نیاز داریم که در گذر زمان از تعداد سگهای پرسهزن در جوامع بکاهد (بیشتر از طریق عقیمسازی) نه به روش گرفتن و نگهداری در پناهگاه. سگها در خیابانها به زاد و ولد ادامه خواهند داد و دولتها در نهایت با گرداندن پناهگاههای پرازدحام و پرهزینه برای سگها مواجه خواهند شد.
6- آیا حذف کامل دسترسی سگها به منابع غذایی مانند زبالههای خوراکی یا ممنوعیت غذارسانی میتواند روش درستی برای کنترل جمعیت سگها باشد؟
مدیریت اخلاقی جمعیت سگها شامل درجهای از مدیریت پسماندهاست، چون منابع خوردنی قابل دسترس رشد جمعیت سگها را تقویت میکند. گرچه، مدیریت پسماند باید همراه یک روش دیگر مانند جراحی عقیمسازی صورت بگیرد تا زاد و ولد [سگهای] پرسهزن را عملا محدود کند. این اخلاقی نیست که منابع غذایی به کلی از دسترس سگها برداشته شود چون این کار به سوتغزیه، پرخاشگری، افزایش پرسهزنی میانجامد و امکان گازگرفتگی سگها بیشتر خواهد شد. در عوض، سگهایی که حضور دارند باید غذا در دسترس داشته باشد، و عقیم شوند. ایستگاههای غذارسانی باید به اندازه کافی گسترش یابند تا سبب تجمع گروههای بزرگ سگها در یک منطقه نشوند.
7- ممکن است کمی بیشتر در مورد این ایستگاههای غذارسانی و ترکیب غذایی صحیح برای سگها توضیح دهید؟
در بسیاری از جاها، مکانهای خاصی دایر میشوند (یعنی، ایستگاههای غذارسانی) تا سگهای پرسهزن بتوانند برای ادامهی بقا به غذا دسترسی داشته باشند، ولی در حالت ایدهآل این ایستگاهها باید در جاهایی امن واقع شوند، دور از ترافیک/خیابانهای شلوغ، مکانهای عمومی، و جاهای دیگری که سگها را برنمیتابند (مکانهای مذهبی، مدارس، غیره). نوع غذایی که به سگها داده میشوند بر اساس فرهنگ، دسترسی به غذاهای محلی و غیره فرق میکند. غذا هر چه باشد، باید در حد امکان منبعی غنی از پروتئین باشد. مثلا در تایلند، مخلوطی از برنج، مرغ و دیگر بازماندههای غذا (اغلب از راهبان معابد) فراهم میشود. داروهای ضد کک و کنه را نیز میتوان به غذا اضافه کرد، گرچه این به درجهای از تخصص نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که دوز صحیح به سگها داده میشود. ایستگاههای غذارسانی باید در برابر جریان هوا محافظت شده (سرپوشیده) باشند. ایستگاههای غذارسانی میتوانند به شناسایی سگهای بیمار یا مجروح، و نیازمند عقیمسازی کمک کنند. در آمریکای لاتین ایستگاههای غذارسانی خاصتری برای سگها دایر شدهاند: آنها به میزانی از پذیرش جامعه نیاز دارند که این پذیرش جامعه میتواند از طریق آموزش حاصل شود. سگهایی که غذا میگیرند کمتر پرسه میزنند، کمتر میجنگند، و سالمتر خواهند بود.
نمونهای از یک ایستاگاه غذارسانی
8- برخی در ایران میگویند که روشهای اصولی و اخلاقی برنامه مدیریت جمعیت (شامل آموزش، واکسیناسیون و عقیمسازی)، پرهزینه، دست و پاگیر و دیربازده هستند، ما میتوانیم با روشهای میانبر مانند حذف فیزیکی مستقیم، سریع تر و ارزانتر به نتیجه برسیم، آیا این اقدامات نتیجه میدهند؟
استفاده از تلهگذاری و حذف رایج است، چون مردم به اشتباه بر این باورند که این کار مشکل را حل خواهد کرد. در حالی که شاید این رویکرد سریع، آسان و کم هزینه به نظر برسد اما هرگز دلیل بنیادین این که اصلا چرا سگها آنجا هستند را حل نخواهد کرد. معمولا، این رویکرد تنها سگهایی که گرفتنشان آسان است، اجتماعی و دست آموز (اغلب واکسینه) هستند را حذف میکند و سگهای کمتر اجتماعی و آنهایی که گرفتنشان دشوارتر است، آنهایی که معمولا واکسینه نشدهاند، را باقی میگذارد. این کار به شکلی موثر هرگونه تلاش جهت کنترل هاری را تضعیف میکند. به علاوه، حذف سگهای گزینشی به سادگی خلائی ایجاد میکند تا سگها به آن مهاجرت کنند. بارها و بارها ثابت شده که این رویکرد بی اثر بوده و در واقع نتیجهی کاملا سوء دارد و شاید در گذر زمان عملا بر تعداد سگها بیفزاید.
9- آیا روشهای اصولی و انسانی مدیریت جمعیت سگها در کشورهای در حال توسعه مانند ایران هم امکان پذیر است؟
بسیاری از کشورهای کم درآمد با استفاده از رویکردهای اخلاقی مدیریت جمعیت سگها موفق به مهار ازدحام جمعیت حیوانات پرسهزن شدهاند. من نمیتوانم به طور خاص در مورد ایران حرف بزنم چون با رویکردهای اتخاذ شده آشنا نیستم، ولی اگر ایران از کشتار و روشهای غیرانسانی استفاده کند تنها کشوری نیست که چنین میکند. اجرای ثمربخش برنامههای مدیریت جمعیت/ عقیمسازی سگها اغلب به یک NGO رفاه حیوانات تاثیرگذار- شراکت دولتی، وجود دامپزشکان آموزش دیده در زمینهی تکنیکهای عقیمسازی انبوه- نیاز دارد. اگر چنین آموزشی در دسترس نباشد عجیب نخواهد بود که رویکرد مرتبط با عقیمسازی با جراحی مد نظر قرار نگیرد.
10- با توجه به اینکه ایران هرگز برنامه برای مدیریت جمعیت سگها نداشته است، چه توصیه یا پیشنهادی برای ایرانیان دارید؟
گام مناسب برای شروع، استفاده از دستورالعملهای مدیریت بینالمللی جمعیت حیوانات همدم (ICAM) است که چارچوب ارجاعی برای مدیریت حیوانات پرسهزن فراهم میسازد. من افراد علاقمند در ایران را تشویق میکنم که با NGOهایی که دههها تجربه در زمینه ارائهی راهنمایی، تخصص، آموزش، و اغلب سرمایهگذاری برای راهاندازی و اجرای پروژههای مدیریت جمعیت سگها دارند در تماس باشند. انجمن بین المللی محافظت از حیوانات، فورپاز، داگز تراست، مِیهیو (که در کشور همسایه شما افغانستان فعالیت میکند) مکانهای خوبی برای شروع هستند.
موفق باشید!!
کاترین پولاک
مدیر مراقبت از حیوانات پرسهزن- جنوب شرقی آسیا
شاخه بین المللی فور پاز
بانکوک، تایلند
.
.
[1] Bögel, K., Frucht, K., Drysdale, G., & Remfry, J. (1990). Guidelines for dog population management. In Guidelines for dog population management (pp. 116-116).
[2] Code, OIE Terrestrial Animal Heath. “Chapter 7.7. Stray dog population control.” Terrestrial Animal Health Code (2016).
[3] icam coalition (2019), humane dog population management guidance
[4] Code, OIE Terrestrial Animal Heath. “Chapter 7.1. Introduction to the recommendations for animal welfare.” Terrestrial Animal Health Code (2016).
.
.
از آقای طباطبایی بابت انجام این مصاحبه و ارائه اطلاعات موثق و به روز سپاسگزاریم.