نوشتار «زین رسن قومی درون چه شدند …» از صدرا معصوم‌زاده

نوشتار «زین رسن قومی درون چه شدند ...» از صدرا معصوم‌زاده

“‏و َيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ

‏و می‌گفتند آیا ما خدایان‌مان را …

(سنت‌های فکری‌مان را …

آراء علما و مراجع‌مان را …

حاکمان و زعمای‌مان را …

سال‌ها فرضیات و نظریات متکلمان‌مان را …

نظم و امنیت و امکانات‌مان را …

سازه‌های زندگی و اندوخته‌های‌مان را… )

در مقابل ادعای شاعری مجنون رها کنیم؟”

‏یکی از آفات موجود در ادیان و مذاهب (بالاخص ادیان ابراهیمی) که توانسته مومنان بسیاری را به دام خطا گرفتار کند، ثبت یک‌طرفه‌ی عموم روایت‌های تاریخی آن‌هاست. شاید به هزار جهد و تفحص نتوان شخصی را یافت که از ذهن ولید بن مغیره احوال صدر اسلام را روایت کند و آن‌چه که بر نفس و جان او گذشت و مانع پذیرش ادعای محمد (ص) شد را به قلم آورد.

کسی از نگاه هیرودیس ماجرای قتل (یا اقدام به قتل) عیسی (ع) را به تصویر نکشید.

کسی از احوال درونی آزر، آن‌هنگام که حاصل عمرش را در عداوت با سنت‌های قوم و شکستن و هتک حرمت خدایان خود دید، نپرسید.

کسی تصورات آشفته و پریشان حام یا کنعان را آن‌هنگام که به غرق شدن رضایت داد اما سوار بر زورق پدر نشد، در ذهن حاضر نکرد …

و کسی چندان از آن‌چه بر یزید رفت آن هنگام که کمر به حذف حسین‌بن‌علی (ع) بست، عمر سعد آن دم که در طمع ملک ری بود، شمر که در تبعیت مخلصانه از حکم خلیفه‌ی وقت گام برمی‌داشت و… نپرسید.

‏این قبیل امور منجر به آن شدند که عمده‌ی پیروان ادیان و مذاهب، مسائل را در ذهن خود ساده بیانگارند و با “دیگر احمق پنداری” تصور کنند با داستانی صریح و واضح مواجه‌اند و اگر اشخاصی در تاریخ ایمان نیاورده و به عداوت با شخص نبی یا ولی یا … پرداخته‌اند، حکایت از اعماق حماقت دست‌نیافتنی آن‌ها دارد.

توجه نداشتند که پذیرش ادعای شخصی هم‌نوع و حتی گاهی هم‌زبان و هم‌فرهنگ، زمانی که به ناگاه لب به ادعاهای غریب می‌گشاید و بسیاری از سنت‌ها و باورها را به میدان نقد کشیده و علیه‌شان دست به شورش می‌زند، چه موقعیت دشوار، غریب و صعبی است.

لذا این تصورات خام و روایت‌های یک‌طرفه و عدم‌ تعمق در احوال مخالفان منجر به این شد که با گذر زمان، این‌گونه از متدینین، خود، نقش کفار را ایفا کنند اما با تصور دفاع از دین در برابر کفر. چنان‌که وقتی برگ‌های تاریخ بشر را ورق می‌زنیم، گویی به دفعات این صحنه‌ها در برابر دیدگان‌مان حاضر می‌شوند:

طیف وسیعی از پیروان ادیان گوناگون، هزاران مُصلِح را به زیر تیغ آورده‌اند بدون آن‌که شباهتی میان رفتار خود و رفتار مخالفان نبی یا امام‌شان ببینند و حتی اگر شخصی از خودشان نیز متذکر این نکته گردد، آشفته شده و پرخاش‌کنان لب به تمسخر و تبری می‌گشایند. چرا که فاصله‌ی بعیدی میان خود و آنان متصور اند.

ولید بن مغیره را در حماقتی غوطه‌ور می‌دانند که منجر به کفر او شد ولی خود را سرباز غیور دین تصور می‌کنند که چون منحرفینِ خود مصلح‌بین، دچار حماقت نشده‌اند و در مسیرشان ثابت‌قدم مانده‌اند.

التفاتی بر این نکته ندارند که کفر از تکفیر مخالف آغاز می‌‌شود. مسیر را وارونه می‌روند. در سرنا از سر گشاد می‌دمند. خیال می‌کنند در عالم خارج امر واقعی‌ای به نام کفر وجود دارد که می‌بایست از آن تبری جست. در نمی‌یابند که کافران همانان بودند که زبان به تکفیر مُصلِحان گشودند و آنان را با عناوین مجنون، خارجی، طاغی، بدشگون و… راندند. خود را در وهم‌ امنیت سازه‌های نیاکان و بزرگان‌شان پنهان کرده‌اند و در دور تقلید فرو افتاده‌اند.

بدین صورت بخش‌های بزرگی از جامعه، مقلد اشخاص شدند و خود را محدود به ایشان کردند، حال آن‌که آن اشخاص نیز مقلد اسلاف خود بودند و خویشتن را در مرز آراء آنان محصور می‌کردند و حق به جانب و از روی خیرخواهی (حال یا مغرضانه یا از روی غفلت) مردم را به همین سنت‌ها فرا می‌خواندند.

وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ

و بعضى از آنان به بعضى ديگر روى آورند.

قَالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ

گويند شما بوديد كه حق به جانب و با ادعای خیرخواهی به سراغ ما می‌آمديد.

قَالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

پاسخ دهند [بند تقصیر را یک‌سره بر گردن ما نیافکنید] بلكه خود شما مؤمن نبوديد.

وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ

و ما را بر شما سلطه‌‏اى نبود، بلكه شما قومى سركش بوديد.

فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ

و حكم پروردگارمان در حق ما نیز [هم‌چون شما] تحقق يافت، ما چشندگان [عذاب‏]ايم.

فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ

[اگر] شما را گمراه كرديم بدین سبب بود که ما خود نیز گمراه بوديم‏.

فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ

آن‌گاه ايشان در چنين روزى در عذاب مشترك‌اند.

پ.ن: تمام آیات از سوره‌ی صافات اتخاذ شده‌اند.

.


.

زین رسن قومی درون چه شدند …

صدرا معصوم‌زاده

.


.

3 نظر برای “نوشتار «زین رسن قومی درون چه شدند …» از صدرا معصوم‌زاده

  1. سلام خدمت دوستان مسئول،
    پیشنهاد داشتم که اگر ممکن باشه برای تلگرام تان instant view بسازید تا در دستیابی به تفصیل مقالات سهولت بیشتر ایجاد گردد. پیشاپیش تشکر.

  2. تاریخ صدر اسلام را بیشتر از گزارش اهل سنت داریم. تاریخ دان، داده های تاریخی را بررسی می کند، بعد انتظار تربیت اسلامی را هم بررسی می کند، اگر این داده ها و رفتارها با هم سازگار نبود، دنبال تحلیل می رود که چه شد عمر سعد در اردوگاه پسر پیامبر قرار نگرفت و فلان نویسنده در فلان اردوگاه قرار گرفت و تاریخ را چنان برداشت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *