نشست هفتم از مجموعه نشستهای «اعتراضات ۱۴۰۱، ماهیت، چیستی و چرایی» به همت انجمن جامعه شناسی ایران با عنوان “دین و اعتراضات” چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ با حضور مهراب صادقنیا، محمدرضا کلاهی، آرمان ذاکری و محسن حسام مظاهری برگزار شد.
.
.
دین و اعتراضات
دبیر نشست: سمیه توحیدلو
فیلم سخنرانی دکتر مهراب صادقنیا
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات قسمت اول، قسمت دوم
فیلم سخنرانی دکتر آرمان ذاکری
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات
فیلم سخنرانی محسنحسام مظاهری
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات
فیلم گفتگوی پایانی نشست
.
.
آرمان ذاکری
دین در جامعه و در اعتراضات
پژوهشی جامعهشناختی دربارۀ موقعیت دین در اعتراضات سال 1401
دین در اعتراضات اخیر چه جایگاهی داشته است؟ میان جنبش«زن، زندگی، آزادی» و دین چه نسبتی برقرار است؟
در پاسخ به پرسشهای فوق، مدعیات اصلی این نوشته عبارتند از:
1- تغییرات فرهنگی-اجتماعیِ دهههای گذشته، «زندگی» و «خود» را به ارزشی محوری در جامعۀ ایران بدل ساخته است.
2- دین در بخش مهمی از جامعۀ ایران در پیوند با ارزشیافتن «زندگی» و «خود»، بازآفرینی شده و خصلتی متکثر، گزینشی و «زنانه» یافته است. ویژگی اصلی دین زنانه انتخابگریِ مذهبی در خدمت زندگی است.
3- جنبش «زن، زندگی، آزادی»، دینی نیست و مطالبه و زبان دینی ندارد، اما دینستیز هم نیست، با «دین زنانه» واجد قرابت ترجیحی است و آن را در کنار خود مییابد. این دین را به تأسی از نزاعهای توییتری چند ماه گذشته «دین صورتی» نامیدهایم.
آنچه در پی میآید تلاش برای توضیح این سه مدعا در سه بخش مجزاست. برای رسیدن به این هدف، مسیر زیر را طی خواهم کرد:
نخست توصیفی از ویژگیهای پایهای بخشی از جامعه که اعتراضات در آن جریان یافته است. در این بخش عمدتاً به دادههای جمعیتی مرکز آمار ایران و تحقیقات انجامشده در حوزۀ ارزشها و نگرشهای ایرانیان متکی خواهم بود.
.
.
محسنحسام مظاهری
کسوف دین: ترس و تردید
اعتراضات اخیر و روندهای تحول دینداری در ایران
اعتراضات اخیر بهعنوان گستردهترین و فراگیرترین اعتراضات در سیسال اخیر، پدیدهای مطلقا غیردینی است. نه معترضان روایت دینی از آن ساختند و نه مخالفانشان (حامیان حاکمیت) در تولید ضدروایت دینی از آن موفق شدند.
در جامعهای که نهاد دین پیشینهی دیرپای تاریخی دارد و حیات اجتماعی عمیقی داشته و در بسیاری از حرکتها و جنبشهای اجتماعی معاصر نقشآفرین بوده، غیبت دین در چنین رویداد فراگیر و گستردهای مهم و تأملبرانگیز است. این وضعیتی است که من نامش را میگذارم “کسوف دین”.
اعتراضات اخیر در روندهای تحول دینداری، نقش شتابنده داشته و به مثابهی یک کاتالیزور قوی، روندهای عمدهی تحول را تسریع کرده است. با شرایطی که بهتبع اعتراضات پیش آمد و فشار اجتماعی ناشی از آن، گویی جامعهی ایرانی چند سال به جلو پرتاب شد.
این وضعیت، در بدنهی مذهبی جامعه، زمینهساز آزادشدن و تمرکز دو نیرو شده است: یکی “ترس” و دوم “تردید”.
نیروی تردید ناظر به بخشی از جامعه است که گرایش به عرفیشدن داشت. پیشران این تیپ، جوانان مذهبی طبقه متوسط شهری اند. تیپی که مواجههشان با احکام دینی نه ذیل گفتار “فقه” بلکه ذیل گفتار “لایفاستایل” است. در این مدل دینداری، برخلاف دینداری سنتی، سه مقولهی لذت، بدن و نمایش موضوعیت دارند. این تیپ در مواجهه با “دیگری”ها رواداری بیشتر و در قبال تغییرات فرهنگی اجتماعی همدلی و انعطاف بیشتری دارد و مواجههاش با اعتراضات اخیر هم درمجموع مثبت است. یکی از مصادیق این همراهی تغییرات در مدل حجاب است که بیش از همه در کنارگذاشتن چادر توسط برخی زنان مذهبی نمود داشت.
نیروی ترس عمدتا ناظر به بدنهی سنتی و ارتدکس مذهبی است که علیرغم تفاوتها و اختلافاتی که با تشیع سیاسی (دین رسمی) دارد، اما از مواهب و امتیازات حکومت دینی ازجمله در توسعهی مناسک بهرهمند بوده است. در این اعتراضات، این ترس در او تقویت شد که تبعات تحول در ساختار سیاسی موجود دامنگیر او هم خواهد شد و منافع (مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و…) او را هم به خطر خواهد انداخت. همین ترس محتمل است که این جریان را به سمت تحکیم مناسباتش با حاکمیت سوق دهد. سیاستی که من نامش را میگذارم “اتحاد ترس”. سکوت بدنهی سنتی روحانیت و مرجعیت مصداق این ترس است. مواجههی این جریان با اعتراضات اخیر درمجموع منفی است.
[بخش مهمی از] تحولات دینداری و صورتبندی دین در آیندهی ایران را وزنکشی این نیرو (ترس و تردید) و میزان کامیابی دو تیپ “ترسیدگان” و “مرددان” رقم خواهد زد.
.
.
تغییر و تحول در اشکال دینورزی به موازات و گاه در راستای فرایندهای اقتصادی و سیاسی روی داده است و پرداختن به آن ، بازبینی یکی از وجوه فرعی و تبعی کشاکش های محوری و بنیادی جامعه است .