«تأمّل در حافظ» هفتاد و هفت غزل دیوان را به بررسی میگذارد، و سعی بر آن بوده است که ارتباط غزلها با تاریخ و فرهنگ ایران برقرار بماند. روش کار بدینگونه بوده که برای هر غزل نخست وجه صوری در نظر گرفته شود، یعنی آرایش لفظی، شامل حرف و صوت و کلمه و ترکیب ، و سپس بیاید به وجه معنوی، که مفهوم از آن بیرون میآید. بدیهی است که این دو وجه، یعنی صورت و معنا، از هم جدائی ناپذیر هستند، چنانکه گوئی «مهر گیاه» وار یکدیگر را دربرگرفتهاند. یک نگاه بر جزء جزء ترکیب شعری مارا متوجّه میکند که کارگاه ذهن حافظ تا چه اندازه دقیق و ریاضی وار بوده است.
در نزد شاعر شیراز سه تیره اصلی فکر تشخیص داده میشود: یکی عشق ، دیگری روشن بینی ، و سوم یکرنگی . از عشق مقصد زندگی و رستگاری بشری منظور است. عشق انگیزه وجود است،به منزله سوخت، که موتور زندگی را به راه بیاندازد. امّا روشن بینی ، گرایش ذاتی انسان به شناخت خود است، برای آنکه بتواند راه زندگی را روشنتر ببیند، بداند که کیست و چیست و سرانجامش چه خواهد بود.
حافظ بسیار علاقمند است که دستخوش پندارها نماند، ولو به بهای تحمّل تلخکامیها.
مورد سوم دو رنگی است که گاه به صراحت و گاه به کنایت، بارها و بارها از آن حرف زده میشود. در کمتر غزلی است که در آن سخنی از ریا و تزویر و زرق پیش نیاید. از نظر حافظ این بزرگترین بلیّه اجتماعی است که در سایه آن و به بهانه آن خواهش های نفسانی انسانی بر کرسی نشانده میشوند. کسانی که به عنوان مسئول مورد سرزنش قرار میگیرند، در درجه اوّل عالمان دنیا دار و صوفیان هستند. از پس آنها عوام (عامّه) میآیند که پشتوانه و بازوی اجرائی آنهایند. چند سالی معاصر بودن با امیر مبارزالدین در شیراز، که شریعت و حکومت را در خود جمع کرده بود، به حافظ مجال داد تا از این شیوه کار تجربه دست اوّل کسب کند و تعدادی از بهترین غزلهای او حاصل تجربه این دوران است. گرچهریا ورزی در سراسر عمر زبان فارسی دری مورد اعتراض گویندگان بوده، هیچ کس بهتر از حافظ به آن نپرداخته است .به حالت بغض میگوید:
آلودگی خرقه خرابی جهان است….. یا: عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد…
باریک شدن در غزلهای حافظ – که لااقل از چهل سال پیش به این سو، هرگز حضور خود را از برابر من دور نداشته است -. در درجه اول برای آن بوده که از طریق حافظ به زوایای تاریخ ایران آشنا گردم. اهمیّت حافظ تنها در بُرد شاعرانه و زیبایی کلامش نیست، بلکه در آن نیز هست که ما را بهتر به خود میشناساند. همه ضمیر ناآگاه ما را از قعر به سطح میآورد و به ما میگوید که گذشتگان، دستخوش چه ماجرائی بودهاند.
در این مجموعه به هفتادو هفت غزل بسنده کردم، زیرا همه مفاهیم اصلی حافظ، در این گزینه جا میگرفتند. حافظ دوست داشته که موضوعات بنیادی مورد نظر خود را تکرار کند، بگوید و واگوید. این تکرار به علّت لطف بیان او، در خود غزلها محسوس نیست، ولی چون به نثر و شرح درآیند، چه بسا که موجب ملامت گردند.کسانی هستند که شعرهای حافظ را در همان پوشش توری خود، مبهم گونه و لغزان دوست دارند. اینان ممکن است خوش نداشته باشند که از آنها قدری پرده برگرفته شود، زیرا پوشیدگی، خود گاه فزاینده زیبایی است، ولی چه میشود کرد؟ به کنجکاوی بشر که پرده برگرفتن را، در عین حال دوست دارد، نیز باید سهمی داد و عذرخواه من به آنچه در این کتاب کردهام، این بوده است.
(انتشارات یزدان و آثار)
آنچه در این کتاب آمده است:
مقدمه
عشق
روشن بینی
یکرنگی
متن کتاب
بررسی هفتاد و هفت غزل
.
.
تأمّل در حافظ | پدیدآورنده: محمدعلی اسلامی ندوشن | ناشر: یزدان، 1388
.
.