رگ حرف مجموعه نوشتارهایی خواندنی با قلم یاسر میردامادی است که عنوانش را از شعر سهراب سپهری (خورشیدی۱۳۵۹-۱۳۰۷) شاعر، نویسنده و نقاش ایرانی گرفته است.
و گاه در رگ یک حرف خیمه باید زد…
.
رگ حرف
.
رگ حرف ۱، آهای! کلمه است باد هوا که نیست
بر همگان واضح و مبرهن است که» در این جهان حرفهایی هست که ارزش درنگ و تأمل دارد، همانطور که حرفهایی هست که چرند و پرت و پلا است و حتی به یک بار شنیدن و یا گفتن هم نمیارزد…
.
رگ حرف ۲ ، بچه، خر و گرگ
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که میگویند: «بگذار بچهی درونات گاهی بیرون بیاید و بازی کند». منظور از «بچهی درون» آن جنبهی معصوم و بی آلایش هر بزرگسال است که ممکن است در بزرگسالی هم حفظ شده باشد…
.
رگ حرف ۳، چگونه بی هیچ ردّپایی، سرقت علمی کنیم؟
منظورم همین مقولهی آشنای «سرقت علمی» خودمان است؛ همان کلید مشکلگشا، همانکه همهمان در دوران دانشجویی از آن خاطرات نیک داریم. همان که لازمهاش یک جستجوی اینترنتی ساده و یک پرینت لیزری ساده بود…
.
رگ حرف ۴، آیا «معمولی بودن» به «فاشیسم» ختم میشود؟
طوفان را نخستین بار یوسفعلی اباذری، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، به پا کرد. در واکنش به تشییع گستردهی مرتضی پاشایی، خوانندهی پاپ، او در سخنانی آتشین موسیقی پاشایی را «مبتذل» خواند و کسانی که به این نوع موسیقی گوش میدهند را «ابله» خطاب کرد. اما به نظرم هیچ کدام از این بخشهای سخنان او، که واکنشهای بسیاری هم برانگیخت، جان کلام اباذری نبود…
.
رگ حرف ۵ ، آیا بخشیدن مستلزم فراموش کردن است؟
لابد شما هم این سخن معروف را شنیدهاید که «ببخش اما فراموش مکن». میخواهم این بار در رگ «بخشایش» خیمه بزنم و به طور ویژه در نسبت میان «بخشایش» با «فراموش کردن» درنگ کنم: بخشیدنی که همراه با فراموش کردن باشد، چه اشکالی دارد؟ آیا بخشیدنی که همراه با فراموش نکردن باشد، واقعاً بخشیدن است؟
.
رگ حرف ۶ ، چگونه با گفتوگو از گفتوگو پرهیز نکنیم؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی با کسی وارد گفتوگو میشوید، طرف مقابل شما بلافاصله برچسب «بحث شما عمیق نیست»، یا «اینها را نفهمیدهاید» به پیشانی بحث میچسباند…
.
رگ حرف ۷ ، با مخالف رادیکال نمیتوان گفتوگو کرد؟
سعدی در گلستان حکایتی دارد به این مضمون که عالمی مسلمان با ملحدی مناظره کرد و سپس مناظره را رها کرد. از او پرسیدند چرا ادامه ندادی؟ آن عالم جواب داد: «علم من قرآنست و حدیث و گفتار مشایخ و او بدینها معتقد نیست و نمیشنود. مرا شنیدن کفر او به چه کار آید». سعدی هم به پشتیبانی از آن عالم در میآید که: «آن کس که به قرآن و خبر زو نرهی/آنست جوابش که جوابش ندهی»…
.
رگ حرف ۸ ، چرا « بازگشت به ریشه ها » خطرناک است؟
شاید شما هم شنیده باشید که میگویند: «هرچیزی اصلش بهتر است». در تبلیغات یک کالا معمولا روی اصل بودنِ آن تأکید میکنند. مثلا فلان نوع تلویزیون را «اصلِ کره» تبلیغ میکنند تا بهتر فروش برود. در عرصه فرهنگ نیز ایده «بازگشت به ریشهها» -گرچه نه دیگر با این نام – همچنان رایج است…
.
رگ حرف ۹ ، آیا نقد کسی که امکان دفاع ندارد، همیشه ناروا است؟
شاید شما هم شنیده باشید که میگویند: «کسی را نقد کن که امکان پاسخگویی داشته باشد» یا به تعبیری دیگر «در شرایطی که فردی یا جریانی امکان پاسخگویی به نقدی را ندارد (به ویژه به سبب «ممیزی» و «ممنوع القلم» بودن فرد یا جریان مورد نقد) آنگاه نقد کردن آن فرد یا جریان از نظر اخلاقی روا نیست»…
.
رگ حرف ۱۰ ، آیا تغییر عقیده همیشه نامطلوب است؟
لابد شما هم شنیدهاید که گاهی در بدگویی از شخصی میگویند: «فلانی ثبات ندارد»، یا «بهمانی ده بار نظرش را عوض کرده». این نوع انتقادها میگویند وقتی عقیده یا سبک زیست فردی عوض میشود، آن فرد دیگر قابل اعتماد و تحسین نیست و در نقطه مقابل اگر کسی طی سالیان دراز بر عقیده و سبک زیست خود پایدار و پابرجا ماند، قابل اعتماد و تحسین است…
.
رگ حرف 11 ، آیا مروّت با دوستان همیشه نشانه اخلاقی بودن است؟
واعظان و عالمان اخلاق بارها گوشزد کردهاند که از داوری در باب دیگران پرهیز باید کرد. این، در کل، توصیه بجایی است. اصولا تا ضرورت پیدا نکند بهتر است از داوری، چه مثبت و چه منفی، در باب دیگران پرهیز کرد. اما فرض کنید که شما میخواهید به شیوه سنتی ازدواج کنید. در چنین حالتی ضرورت دارد که در باب کسی که به خواستگاری شما آمده و یا میخواهد بیاید و یا در باب کسی که به خواستگاریاش رفتهاید و یا میخواهید بروید، تحقیق کنید. در این جا داوری اخلاقی کاملا روا است…
.
رگ حرف 12 ، آیا هر امر مشمئز کنندهای بد است؟
ما معمولا تمایل داریم چیزهایی را که به نظرمان مشمئز کننده میآید، از اساس بد بدانیم. از این رو ممکن است به فرهنگ غذایی چینی که در آن خوردن کرم، سنتی رایج و کهن بوده است، به عنوان فرهنگی پست و یا دستکم عجیب و غریب نگاه کنیم…
.
رگ حرف 13 ، چگونه دیگران را احمق نخوانیم؟
این روزها، به ویژه با گسترش فضای مجازی، آدمها راحتتر میتوانند اظهار نظر کنند و یا مثلا طرفداران خود را طی فراخوانی به «بغبغو» دعوت کنند. از سوی دیگر، بازار داوری در باب اظهار نظرها و شیوهی رفتار دیگران نیز داغ است. در این داوریها گرایشی پررنگی به احمق خواندن دیگران وجود دارد. من این بار میخواهم در رگ این داوریهای رایج مبنی بر احمق خواندن دیگران خیمه بزنم و استدلال کنم که تمایل شدید به احمق خواندن دیگران گرایشی قابل دفاع نیست…
.
رگ حرف 14 ، مکان گوینده با صدق و کذب گفتهاش چه ربطی دارد؟
کشوری نیمه بسته را در نظر بگیرید که تعداد زیادی از اعضای آن خارج از این کشور زندگی میکنند. بگذارید این کشور فرضی را «نیران» (بر وزن شیران) بنامیم. نیران، به حکم نیمه بسته بودناش، به گونهای است که راه ارتباط مجازی میان نیرانیان داخل کشور و خارج کشور به طور کامل بسته نیست…
.
رگ حرف 15 ، چرا و چگونه «اعتراف علیه خود» بی اعتبار است؟
این بار میخواهم در رگ «اعتراف علیه خود» خیمه بزنم و نشان دهم که اعتراف علیه خود چه مایه بی اعتبار است، مگر آنکه در مواردی خلاف آن ثابت شود…