در مجموعه چهارده فایل صوتی تیپشناسی شخصیت، دکتر محمدرضا سرگلزایی بر اساس اسطوره شناسی هلنی (که یک نوع تیپ شناسی قصه محور به شمار میآید) به توضیح تیپهای شخصیتی انسانها میپردازد. منبع این گفتارها کتابهای «نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان» و «نمادهای اسطوره ای و روانشناسی مردان» است.
.
هرمس در اسطوره شناسی یونان باستان “خدای راهنمای مسافران” بوده است بنابراین هرمس آن گرایش روانی است که برای سفر و تغییر و تحول آمادگی دارد. مهمترین ویژگیهای شخصیتهای هرمسی “نوجویی” و “تغییر” است. این ویژگی باعث می شود هرمسیها خیلی خوب با دیگران ارتباط قرار کنند و از تجربه های لذتبخش فراوانی برخوردار باشند. آنها روابط عمومی بالایی دارند و بسیار خلاق هستند و از حل مسایل لذت فراوانی می برند. این ویژگیهای مثبت اگر ناآگاهانه و افراطی باشند به هرمسیها آسیب می زنند.
مهمترین آسیبی که این اشخاص را تهدید می کند “از این شاخه به آن شاخه پریدن” و “پراکنده کاری” است و همین باعث می شود کارها را به سرانجام نرسانند و زندگی شان پُر از کارهای ناتمام شود.
آسیب دیگری که در کمین هرمسیهاست این است که بر اثر علاقه فراوان به روابط اجتماعی ممکن است گرفتار “جوزدگی” شوند و آن قدر تحت تاثیر اطرافیان قرار گیرند که ثبات روانی خود را از دست بدهند.
آسیب سوم این است که خلاقیت فراوان آنها ممکن است کارها را از روال طبیعی خارج کنند و مشکلات جدیدی پدید بیاورند و خود را در معماهای لاینحل غرق کنند.
آسیب چهارم این است که گرایش هرمسیها به شوخ طبعی و لذت بردن باعث می شود به تدریج تبدیل به دلقکهای سخیفی شوند که از درک واقعیتهای زندگی غافل می شوند و سویه های سوگناک زندگی را که نیاز به توجه جدی دارند نادیده می گیرند.
.
تیپ شخصیتی «پرسفون» شایعترین تیپ شخصیتی در بین خانم ها در فرهنگ ایران و خاورمیانه است. از ویژگیهای تیپ شخصیتی پرسفون این است که زنان پرسفونی، در پیشرفتها، شکستها، کامیابیها و شادیهایشان در سراسر زندگی، به پدر و مادرشان وابسته هستند. در صحبتهای آنها واژهای کلیدی «پدر» و «مادر» حضور دارند و مرکز ثقل انرژی روانی شان را از ارتباط با پدر و مادر دریافت میکنند. این انرژی روانی گاهی خوشایند است و باعث احساس شادی و امید در پرسفونیها می شود و گاهی منفی و ناخوشایند است و آنها پدر و مادر را مقصر تمام ناکامیهای خود می دانند.
این افراد به تعبیر یونگ “عقده مادر” یا “عقده پدر” دارند؛ بدین معنا که همیشه ذهنشان درگیر پدر و مادر است. طرحواره این درگیری ذهنی “اجتناب” یا “جبران” میباشد؛ یعنی یا بسیار زیاد با پدر و مادر برقرار می کنند یا به طور کامل با آنها قطع ارتباط می کنند.
دختران پرسفونی برای جبران رابطه ناخوشایند با پدر، بسیاری از اوقات عاشق پدر نمادها می شوند و با آنها ازدواج میکنند. البته گاهی ممکن است در این نوع ارتباطات شادمان و کامیاب شوند و گاه ممکن است آسیب ببینند. دختران پرسفون خیلی کم بر روی توانمندیهای خود سرمایه گذرای میکنند و همیشه به یک مرد، به عنوان حامی، وابسته هستند، به عبارت دیگر، الگوی “عقده سیندرلا” در آنها زیاد اتفاق می افتد.
نقطه قوت زنان پرسفون این است که این افراد دارای معصومیت هستند؛ یعنی افرادی قابل اعتمادند و حس امنیت را برای دیگران ایجاد میکنند. نقطه منفی زنان پرسفون این است که آسیب پذیری بالایی دارند و درگیر خرافه ها و باورهای معجزه آسا هستند و گاهی وابستگیها یا دلبستگیهایی به افراد آسیب رسان پیدا میکنند.
زنهای پرسفونی، برای اصلاح کردن نقطه ضعف های شخصیت خود، باید ویژگیهای رفتاری و روانی زنان مقاوم و مستقل مانند «آرتیمسها» و «آتناها» را در خود تقویت کنند.
.
تیپ زئوس به مردانی اختصاص دارد که اولویت اصلی آنها در زندگی “قدرت” است . این افراد، در کسب قدرت و اعمال آن، دارای استعداد ذاتی هستند. آنها در کودکی، در بازیها، معمولاً نقش رهبری و خط دهندگی را بر عهده دارند و در بزرگسالی هم برای کسب جایگاههای اقتدار داوطلب می شوند.
از لحاظ مولفه های تیپ شناسی یونگی مرد های زئوسی برونگرا و شهودی و متفکر و قضاوتگر هستند؛ بنابراین از کلان نگری و تفکر استراتژیک و راهبردی برخوردارند. پردازش اطلاعات در مردان زئوسی بیشتر به صورت عینی و کمّی است تا شیوه احساسی. زئوسیها مردانی حُکمی و قاطع هستند، استبداد رأی دارند و کمتر کاری را نیمه کاره رها می کنند.
نقطه قوّت مردان زئوسی این است که سازمان دهندگان خوبی هستند که البته این ویژگی میتواند نتیجه های مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد و نقطه ضعف مردان زئوسی این است که در درونگرایی و توجه به فرایندهای درونی موفق نیستند و خودآگاهی کم عمقی دارند. به جنبه های حسی مثل طعم و رنگ و بو و سایر جزئیات کم توجه هستند و فقط از توفیقات و دستاوردهای بزرگ زندگی لذت می برند.
زئوسیها نسبت به بدنشان کم توجه هستند و دیر متوجه بیماریهای خود میشوند. مردان زئوسی قابلیت خیلی کمی در همدلی و همدردی با دیگران دارند و حتی در شناخت عواطف خودشان نیز ناتوان هستند.
.
با صرف نظر از تفاوتهای ظاهری و فرهنگی بین زنان و مردان، تیپ شخصیتی آتنا، زئوسِ زنانه است. زنانِ آتنایی بیشتر از مادر، با پدرنمادهای زئوسی خود همانندسازی میکنند. زنان آتنایی، مثل سایر زنان آسیب پذیری عاطفی ندارند.
زنان آتنایی از لحاظ مولفه های تیپ شناسی یونگ، برونگرا، شهودی، متفکر و قضاوتگرند؛ یعنی مانند پدرنمادهای زئوسی خود، تفکر استراتژیک دارند، بیشتر به کلیات توجه می کنند نه به جزییات، در آینده به سر می برند، به دستاوردهای آینده می اندیشند، دارای نگاه عینی و استدلالی هستند، قاطع و مستبدند و غالباً برنامه های خود را به پایان می رسانند. با توجه به این ویژگیها، می توان گفت که آتناییها در شغل و تحصیلات و ابعاد سیاسی و اجتماعی بسیار موفق هستند، هدف مدارند و همه چیز را فدای هدفشان میکنند.
نقاط قوت و ضعف آتناها مانند پدران زئوسی شان است؛ بر این مبنا آتناها در حوزه روابط صمیمانه ضعف دارند و بی احساس و خودخواه به نظر می رسند، درک عاطفی و همدردی آنها به قدری کم است که بچه های این مادران از کمبود احساسات مادرشان گله دارند و این مسئله ممکن است باعث شود فرزندانشان در جستجوی مادرنمادها باشند.
آتناییها سایر زنان را لوس، ضعیف و آسیب پذیر می بینند و علاقه ای به معاشرت با آنها ندارند بلکه بیشتر دوستان آنها را مردان موفق و بیشتر جمع های آنها را جلسات کاری و اجتماعی تشکیل میدهند. آتناییهای افراطی حسود و مغرورند و برای پیروزی و رسیدن به اهدافشان دسیسه چینی و نیرنگ بازی می کنند.
بیشتر زنانی که در عرصه اقتصاد، تجارت و سیاست موفق هستند، در درونشان برخی ویژگیهای آتنا دیده می شود.
.
تیپ شخصیتی آپولون شامل افرادی است که “سحرخیز”ند و شبها زود می خوابند. این افراد از «شهود» قوی برخوردارند و بر این اساس افرادی «آینده نگر» هستند. این ویژگی باعث می شود که راجع به مسائل زندگی در زمان حال، نتوان با آنها مشورت و صحبت کرد.
آپولونیها به کشف الگوها و پیشگویی آینده بر اساس این الگوها تمایل دارند. از این جهت آنها افرادی علم دوست و اهل دانش هستند و یادگیری و دانش اندوزی از مهمترین لذتهای زندگی آنهاست. بنابراین معمولا تحصیلکرده و دانشمندند.
افراط در شخصیت آپولونی و همیشه به دنبال الگو و رابطه در مورد هر مسئله ای بودن، گاهی منجر به وسواس فکری و تفکرات پارانوئیدی میگردد، چون این افراد نمیتوانند مسایل تصادفی در زندگی را بپذیرند.
از ویژگیهای مثبت آپولونیها این است که بسیار «عادل»، «درستکار» و «قانونمند» هستند. اما این ویژگیها هم در صورت افراط، باعث وسواس می شود و این افراد بدون در نظر گرفتن استثناهای هر قانون، به خود و دیگران سخت میگیرند.
افرادی که در جایگاه قدرت هستند، اگر رگه هایی از شخصیت آپولونی را نداشته باشند، از این قدرت سوء استفاده خواهند کرد و دچار خودشیفتگی خواهند شد.
.
افراد دارای تیپ شخصیتی دیونیزوس سعی میکنند جهان را به طور کامل تجربه کنند و تأملات پدیدارشناسانه بسیاری نسبت به جهان دارند. آنها خود را نه در “برابر جهان” بلکه در «درون جهان» می بینند و به جهان، به عنوان یک شعر و موسیقی می نگرند، در آن غرق می شوند و به سماع بر می خیزند.
گفتمانهای «شاعرانه» و «عاشقانه» گفتمانهای مخصوص دیونیزوسیها هستند. بسیاری از شعرای بزرگ، هنرمندان و رمان نویسان برجسته دارای این تیپ شخصیتی هستند.
از ویژگیهای مهم افراد دیونیزوسی «عاشق پیشگی»، «در خود فرو رفتن»، «حساس بودن خیلی زیاد» و «رنج بردن از رنجهای انسانهای دیگر» است. دیونیزوسیها پرسشهای عمیقی درباره جهان، زندگی و خصوصاً مرگ و پس از مرگ دارند، اما در مقابل بی پاسخ بودن این پرسشها سر تسلیم فرود می آورند. برخی از دیونیزوسیها جنون به معنای رها کردن هر نوع محاسبه و مصلحت اندیشی را به عقل ترجیح میدهند.
جنبه مثبت دیونیزوسیها تجارب عمیق «عاشقانه» و «عارفانه» آنهاست که باعث خلق آثار بزرگ هنری می شود.
جنبه آسیب پذیر شخصیت دیونیزوسی این است که شکنندگی عاطفی شان ، گاهی باعث افسردگی شدید و روان پریشی می گردد. از موارد منفی دیگر این است که دیونیزوسیها به دلیل میل به تجارب عمیق جهان و فرارفتن از عقلانیت، ممکن است به مواد روانگردان مختلف روی آورده و در معرض آسیبهای این مواد قرار گیرند. همچنین در این افراد دلشکستگیهایی به دلیل تجارب عمیق عاشقانه شایع است.
از افراد با تیپ شخصیتی دیونیزوس نمی توان توقع برنامه ریزی و انضباط داشت و به همین دلیل این افراد برای موفق بودن در اجتماع به «حامی» و «پشتیبان» نیاز دارند. شخصیت افراد دیونیزوسی به شدت درگیر «مادر » است و به زبان یونگی «عقده مادر» دارند، یا به شدت دلبسته مادرند یا به شدت از او دلخورند.
.
شخصیتهای پوزیدونی غالباً افرادی «خودکامه»اند. تیپ شخصیتی پوزیدونیها، الگوی مایرز ـ بریگز افرادی «برونگرا»، «حسی»، «احساسی» و «قضاوتگر» هستند؛ به همین جهت این قبیل افراد معمولاً بر اساس عواطف و احساساتشان تصمیم میگیرند و ارتباطشان با « طبیعت» و «زمان حال» بسیار زیاد است.
از مشخصات دیگر پوزیدونیها این است که دارای «احساسات عمیق و آنی » هستند؛ یعنی دارای فراز و فرودهای روحیاند و جذر و مد احساسی دارند. پوزیدونیها هم عشق و هم خشمشان «عمیق و شدید» است؛ انها میتوانند عمیقاً به خانواده و دوستانشان عشق بورزند، و البته نیروی خشمشان آن قدر شدید است که میتواند منجر به درگیری فیزیکی و آسیب رساندن به اشیا شود.
برای پوزیدونیها ارتباط با طبیعت و نگهداری از کودکان و حیوانات بسیار لذتبخش است و نیاز دارند مرتب به طبیعت بروند؛ بنابراین شغلهای مرتبط با طبیعت، مانند «جنگلبانی»، «راهنمای طبیعتگردی» و «مراقبت از حیوانات » برای آنها بسیار مناسب است.
مردان پوزیدونی بسیار مهربان و عاطفی هستند، ولی این افراد نظم و چارچوب ندارند و بر این اساس در قراردادهای تجاری و کاری چندان شفاف نیستند. ازآنجاکه زندگی اجتماعی نیاز به نظم دارد، پوزیدونیها باید با سایر تیپهای شخصیتی تعدیل شوند. برای دستیابی به این امر، با تمرینها و بازیهای مختلف میتوان از کودکی «انضباط » را در آنها تقویت نمود.
.
.
هرمس
پرسفون
زئوس
آتنا
آپولون
دیونیزوس
پوزیدون
دیمیتر
هفائیستوس
هادس
آرتمیس
هستیا
هرا
آرس
آفرودیت
.
.
تیپشناسی شخصیت
دکتر محمدرضا سرگلزایی
خلاصهسازی متن توسط سرکار خانم شراره شفاعتی
.
.
سلام و ارادت
فایل آرتمیس مشکل دانلود داره
لطفا رسیدگی شود
سلام و درود
اصلاح شد
آرتمیسش دانلود نمی شه
سلام و درود
اصلاح شد
به نظر من ( بر اساس مطالعات اندکم در زمینه روانشناسی شخصیت ، و نیز درون کاوی های شخصی ) این تیپ شناسی ها قابل اعتماد نیستند . انسان بسیار پیچیده است و علم روانشناسی بسیار بسیط ( و جوان ) . اما در عین حال من شخصا یک تیپ شناسی ویژه خودم دارم ( و استاد ملکیان هم چیزی شبیه به نظر بنده را گفته اند ) . تیپ شناسی بنده یک پیشفرض دارد و آن اینست که انسان ” میل ” است و نه “باور ” . به بیان خودمانی تر انسان “دل ” است و نه ” عقل ” . عقل صرفا ابزار است و فرمانروایی در دست “دل ” است .
– و اما تیپ شناسی بنده : هر انسانی یک ” جهت وجودی ” ( روانشناختی ، نفسانی ) اصلی دارد . تیپ اصلی هر شخصی همان جهتگیری وجودی اوست . جهت گیری های وجوی مختلفی مثل شهرت ، ثروت ، لذات جسمانی ، علم دوستی ، عشق عرفانی ، عشق انسانی ( انساندوستی ) ، و غیره و غیره وجود دارد ، و تیپ اصلی هر کس همان ” جهت وجودی ” اوست . البته سخن مازلو را هم نباید از یاد برد که متعقد به تعالی نیازها ( و تغییر تیپ ) بود . جهت گیری وجودی مثل ” منبع اساسی تغذیه ” است و سایر خصوصیات روانی در نسبتی فرعی با جهت وجودی قرار دارند . مثلا جهت گیری وجودی ( منبع اساسی تغذیه ) گیاهخورانی مثل فیل و زرافه و گاو و اسب و … یکی است ، و در عین حال هر کدام خصوصیات خاص خودشان را دارند . و اما سخن کاربردی بنده : اگر میخواهی خودت را بشناسی باید عمیق ترین و اصلی ترین نیاز خودت را کشف کنی .
گر در طلب منزل جانی، جانی
گر در طلب لقمه نانی، نانی
این نکته رمز اگر بدانی، دانی:
هرچیز که در جُستن آنی، آنی
شاهنامه بخوانید و بر اساس آن تیپشناسی کنید تا برای ما ملموس ار باشه
اساطیر یونانی هم پسندیدهست ولی به حد کفایت از آن بهره گرفته شده توسط باختریها فروید و هگل و آدلر و مابقی فضلا
خیلی فوق العاده و مفید بودند.واقعا لذت بردم
ممنون که بی چشمداشت فایل ها رو به اشتراک گذاشتید??