فایل PDF همه کتاب های آیت الله مرتضی مطهری

فایل PDF همه کتاب های آیت الله مرتضی مطهری

بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مرتضی مطهری با همکاری انتشارات صدرا برای اولین بار اقدام به تهیه نسخه PDF همه کتاب های آیت الله مرتضی مطهری باکیفیت بالا و عرضه رایگان آن در فضای مجازی نموده است. لازم به ذکر است که تاکنون نسخه های گوناگونی از متن و فایل PDF کتاب های استاد در محیط مجازی منتشر شده بود که اولا شامل همه آثار آن استاد شهید نمی شد. ثانیا دارای اغلاط فراوان تایپی و نگارشی بود و ثالثا با نسخه چاپی کتاب ها منطبق نبود. از امکانات و مزایای نسخه فعلی می توان موارد زیر را برشمرد:
– تطبیق کامل نسخه PDF کتاب ها با آخرین نسخه چاپی آنها
– درج فهرست تفصیلی کتاب ها در کنار متن هر کتاب
– حجم پایین اغلب فایل ها
.

برای دریافت فایل PDF کتاب های آیت الله مرتضی مطهری روی عنوان آن کلیک نمایید:

.


.

احیای تفکر اسلامی

.


.

اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب

.


.

آزادی معنوی

.


.

اسلام و نیازهای زمان (۱)
اسلام و نیازهای زمان (۲)

.


.

اصول فلسفه و روش رئالیسم (۱)
اصول فلسفه و روش رئالیسم (۲)
اصول فلسفه و روش رئالیسم (۳)
اصول فلسفه و روش رئالیسم (۴)
اصول فلسفه و روش رئالیسم (۵)

.


.

امامت و رهبری

.


.

امدادهای غیبی در زندگی بشر

.


.

انسان کامل

.


.

انسان و سرنوشت

.


.

آشنایی با قرآن (۱)
آشنایی با قرآن (۲)
آشنایی با قرآن (۳)
آشنایی با قرآن (۴)
آشنایی با قرآن (۵)
آشنایی با قرآن (۶)
آشنایی با قرآن (۷)
آشنایی با قرآن (۸)
آشنایی با قرآن (۹)
آشنایی با قرآن (۱۰)
آشنایی با قرآن (۱۱)
آشنایی با قرآن (۱۲)
آشنایی با قرآن (۱۳)
آشنایی با قرآن (۱۴)

.


.

آینده انقلاب اسلامی ایران

.


.

بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر

.


.

بیست گفتار

.


.

پاسخ های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب

.


.

پانزده گفتار

.


.

پنج مقاله

.


.

پیامبر امی

.


.

تعلیم و تربیت در اسلام

.


.

توحید

.


.

جاذبه و دافعه علی علیه السلام

.


.

جهاد

.


.

حج

.


.

حکمت ها و اندرزها (۱)
حکمت ها و اندرزها (۲)

.


.

حماسه حسینی (۱)
حماسه حسینی (۲)

.


.

خاتمیت

.


.

ختم نبوت

.


.

خدمات متقابل اسلام و ایران

.


.

داستان راستان (۱)
داستان راستان (۲)

.


.

درس های اسفار (۱)
درس های اسفار (۲)
درس های اسفار (۳)
درس های اسفار (۴)
درس های اسفار (۵)
درس های اسفار (۶)

.


.

ده گفتار

.


.

زن و مسایل قضایی و سیاسی

.


.

سیری در سیره ائمه اطهار

.


.

سیری در سیره نبوی

.


.

سیری در نهج البلاغه

.


.

شرح منظومه

.


.

شش مقاله

.


.

عدل الهی

.


.

عرفان حافظ

.


.

علل گرایش به مادیگری

.


.

فطرت

.


.

فلسفه اخلاق

.


.

فلسفه تاریخ (۱)
فلسفه تاریخ (۲)
فلسفه تاریخ (۳)
فلسفه تاریخ (۴)

.


.

قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ

.


.

کلیات علوم اسلامی۱(منطق، فلسفه)
کلیات علوم اسلامی۲(کلام، عرفان، حکمت عملی)
کلیات علوم اسلامی۳(اصول فقه، فقه)

.


.

گفتارهایی در اخلاق اسلامی

.


.

گفت وگوی چهارجانبه

.


.

مسئله حجاب

.


.

مسئله ربا و بانک به ضمیمه مسئله بیمه

.


.

مسئله شناخت

.


.

معاد

.


.

مقالات فلسفی

.


.

مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۱): انسان و ایمان
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۲): جهان بینی توحیدی
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۳): وحی و نبوت
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۴): انسان در قرآن
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۵): جامعه و تاریخ
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (۶): زندگی جاوید یا حیات اخروی

.


.

نامه تاریخی استاد مطهری به امام خمینی

.


.

نبرد حق و باطل (به ضمیمه تکامل اجتماعی انسان در تاریخ)

.


.

نبوت

.


.

نظام حقوق زن در اسلام

.


.

نظری به نظام اقتصادی اسلام

.


.

نقدی بر مارکسیسم

.


.

هدف زندگی

.


.

ولاءها و ولایت ها

.


.

دریافت فایل PDF همه کتاب ها در یک فایل zip

.


.

این مجموعه به صورت رایگان توسط سایت کتابخانه الکترونیکی مرتضی مطهری به اشتراک گذاشته شده بوده است.

.


.

195 نظر برای “فایل PDF همه کتاب های آیت الله مرتضی مطهری

    1. بسمه تعالی
      سلام
      در بازار برنامه ای تحت عنوان
      (استاد مطهری) مجموعه کتاب های استاد را در قالب یک app جمع کرده .

  1. باعرض سلام بر شما و طلب رحمت و رضوان به روح مطهر شید استاد مطهری. آثار ایشان مورد علاقه و استفاده ماست. قلم ما عاجزتر از آن است که در این زمینه بتواند سخن بگوید. رحمت الله تعالی علیه.

  2. صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
    تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

    روان پاک آقای مطهری، خوش

        1. خدا انشالله مارو با شهدا محشور کنه. به نظرم شهید مطهری از ادمای زمان خودش چند گام جلوتر بود .

    1. مطهری، روح زندگی دنیای روز است. اهمیت دادن به مطهری، تلاش برای زیست بهتر است.
      تلاش و کوشش شما قابل قدر است.

  3. سلام و خسته نباشید بخاطر زحمتهایی که میکشید در راه ترویج و اشاعه فرهنگ و تفکر صحیح اسلامی از طریق نشر اثار شهید مظلوم مطهری که پاره تن امام خمینی احیاگر اسلام ناب محمدی بودند و اثارش بنا بر فرمایش ایشان بدون استثاء مفید است انشاءالله ،

  4. سلام و عرض ادب و سپاس فراوان
    ضمن تشکر از تلاش بزرگوارن، ان شاءالله که مرضی حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرد.
    آرزومند توفیقات روزافزون شما..

      1. کتابای آیت الله برقعی و کسروی و مطهری و… همه رو میخونیم و میشنویم و هر چه خوب و درست بود می‌پذیریم

        1. دوست عزیز این روحیه حق طلبی و آزاداندیشی خوب است ولی چالش بزرگ آن نیازمندی به معیار برای تعیین خوب و درست است. این معیار را در دانش معرفت شناسی باید به دست آورد. البته مهم است که معرفت شناسی را از چه منبعی بخوانید و گرنه معرفت شناسی غربی در نهایت به شک گرایی و نسبی گرایی منتهی می شود.

    1. حضرت امام (ره) درباره اثار استاد مطهری می فرمایند: آثار شهید مطهری بدون استثنا خوب و انسان ساز است.
      و باز می فرمایند: نگذارید کتابهای این شهید عزیز با دسیسه های غیراسلامی به فراموشی سپرده شود.

      1. شهید بزرگوار،شهید مطهری،کاش بودی و بودی و بودی..
        این جمله رو کسی متوجه میشه که چندتا از کتب ارزشمند این شهید بزرگوار را خونده باشه.

    2. امام خمینی رحمه الله علیه:
      کتاب های آقای مطهری بدون استثنا انسان ساز است

    3. قطعا ایشون به دلیل عدم عصمت،اشکالاتی داشتند ولی استفاده از نوع نگرش ایشون بسیار مناسبه و معایبش در مقابل محاسنش خیلی ناچیزه

    4. خیر.
      بعضی از نکات ناقص اما این نکات بسیار ریز و جزئی هستند ! این کتب شهید مطهری آنقدر ارزش دارند که فقط از مسائل مذهبی و دینی نگاه به آنها نشود و حتی در دانشگاه های کشور های غربی هم به عنوان منبعی معتبر فلسفی از آنها استفاده شود ولی برای مثال در نکاتی از معرفت شناسی ریز نکات را آیت الله مصباح یزدی به آن رسیدن که شهید مطهری این نکات را در کتاب هایشان و سخنرانی هایشان بیان نکرده اند.

        1. بجز کتب آسمانی ، و روایات پیامبران و معصومین ، بقیه زاده فکر بشر است ، و بشر در هیچ موضوعی به قدر مطلق آن دست نیافته ، و شدت و ضعف در آثار می تواند وجود داشته باشد . اگر پژوهشی( یعنی با علم و بدون غرض) به آثار نگاه کنیم ، گاهی شاید بتوان به آن نکاتی افزود یا شرحی برآن نوشت . ویا در مقام تحلیل دیدگاه ها نکات تشابه ویا تفاوت آرا را استخراج کرد.

        2. مثال کامل و اکمل است قطعا نگارش های بعدی هر کتاب آن اثر را نسبت به قبل کاملتر میکند و‌این به معنای وجود عیب در جامهای قبلی نیست.

    5. سلام
      منظور شما رو از اینکه هیچ شکی درشون نیست رو نفهمیدم ولی هیچ فلسفه ای صددرصد درست نیست

    6. با سلام به شما و درود به روح استاد مطهری

      آثار نوشتاری و گفتاری هیچ غیر معصومی خالی از لغزش نیست و امکان خطا در آن هست ازجمله آن استاد ارجمند؛ شادروان آیت الله صالحی نجف آبادی در کتاب “نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری” با رعایت حق رفاقت و صمیمیت و ادب نقد، به نقد و بررسی “حماسه حسینی” پرداخته است که توصیه می کنم حتماً این کتاب را مطالعه کنید.
      روح پاکش هر دو بزرگوار با مقربان درگاه الهی همنشین باد

    7. سلام
      در دنیایی که هیچ چیزی بنام قطع و یقین وجود خارجی نداره و تمام پدیده ها نسبی اند ؛ قاعدتا مطلق نگری دور از عقل است . اما دین با روح و اصطلاحا قلب مرتبط است و عقل پرسشگر بدرد دین و دینداری نمیخورد.بقول مولانا :
      گرفتم گوش عقل و گفتم ای عقل
      برون شو کز تو وارسته من امشب
      اما آدمی با دل و جان باید دین را باور کند . عقل برای معاش است نه مسائل اعتقادی.

      1. سلام

        به نظر شما اصلا تفکر چیست که انقدر هم از عبادت در ثواب برتر است؟ کل تفکر ایجاد سوال توسط عقل و دنبال جواب گشتن با همان است.

        ضمنا این دنیا مطلق دارد . اینگونه نیست که همه چیز نسبی باشد.

    8. خیر
      خود ایشان بارها در نوشته ها و سخنرانی.هاشون گفته من در این مورد طرح موضوع می.کنم و.بقیه بیان ادامه بدند و نقد کنند . گاهی میگه در این مورد مطمئن نیستم . پس نباید از ایشون هم قدیس بسازیم ولی قدر فکرهای بلند شون رو هم بدونیم

    9. سلام
      در این مورد توصیه های اطمینان بخشی وجود دارد
      امام هر چیز را با کتاب خدا و سنت اهل بیت باید سنجید . حتی حرف معصوم را باید با قرآن و راه های ارزیابی حدیث سنجید، مبادا تحریفی در طول زمان در ان قرار گیرد

  5. هرگز کتابهای مطهری بدون اشکال نیست کتابهای مطهری اشکالات فراوانی دارد چون فلسفه اسلامی مانند پنیر سویسی سوراخهای فراوانی دارد از جمله همین مطلب که خدا با یک اراده جهان را خلق واداره میکند که این گفته از جمله گفته های شهید مطهری در کتاب عدل الهیست حالا همفکران وطرفداران مطهری بگویند که پس خدا چگونه قران را نازل کرد ؟ چگونه برای هر حادثه اراده ای نو کرد وایه ای وسوره ای فرستاد؟
    از مطهری بت نسازید تفکر ایستا نیست تفکر مدام در حال زایش است با بت سازی از افراد سبب میشوید رکود وسکون جای زایش را بگیرد مطهری با فلسفه غرب بیگانه بود وتلاش ایشان برای فلسفه در مشرق زمین هم منحصر میشد به دلیل تراشی برای اعتقادات اسلامی شخص خودشان یعنی با پیش فرض احکام اسلامی بدنبال استدلال تراشی وعقلانی سازی این عقاید کوشش میکرد که حتما میدانید چنین رویکردی یک رویکرد اصیل برای تفکر نیست تفکر وتفلسف اصیل باید حتی الامکان از پیش فرضها بری باشد تاراه حقیقی خودرا بپیماید یکی از مهمترین دلایل عقب ماندگی علوم انسانی در مشرق زمین همین پیش فرضها واعتقادات هستند که دست وپای متفکر را برای تفلسف حقیقی میبندند

    1. با سلام
      لطفا در مورد کسی مانند استاد مطهری زود قضاوت نکنید. من به دنبال بت سازی نیستم ولی عقل فلسفی دارم. در ضمن همان جمله ای که به آن معترض هستید کلام خداوند در قران است که می گوید: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ» در ضمن به نظرم شما اصلا آثار ایشان را مطالعه نکرده اید.

      1. سلام اینکه قران بگوید که خدا اگر به محض اینکه اراده کند وبگوید باش میشود چه ربطی به سوال طرح شده توسط من داشت ؟من گفتم که متفکران اسلامی از جمله ایت الله مطهری معتقدند که خدا با یک اراده جهان را خلق واداره میکند یعنی تجدید اراده الهی را محال میدانند پس اگر اینطور است پس چطور خدا قران را نازل کرد ؟ چطور بنا بر هر حادثه ای اراده ای نو کرد وایه ای وسوره ای نازل کرد ؟

        واما بعد در مورد اراده الهی در قران امده بدیع السموات والارض واذا قضی امره ان یقول له کن فیکون که اشاره به خلقت زمین واسمان در یک کن یا باش دارد ودر مقابل در جای دیگری میگوید خلق السموات والارض فی ستت ایام زمین واسمان در شش روز افریده شده است !!!ودر جای دیگری حتی مقدار برای روز خدا در نظر میگیرد ان یوم عند ربک کالف سنت مما تعدون ویک روز خدا را برابر با هزار روز بشری میداند!!!که همه ی اینها ان کن فیکون را زیر سوال میبرد ودر تناقض با ان است

        شما هم بجای نظر واهی دادن به اینکه من اثار مطهری را مطالعه کرده ام یا نه به سوال مطرح شده پاسخ بگویید واگر نمیتوانید سکوت کنید یادتان نرود که طرح سوال من با توجه به گفته مطهری واز کتاب ایشان بوده که اگر نخوانده بودم چطور طرح سوال کردم ؟ قضاوت شما غیر عادلانه است

        1. خودتون تقریبا جواب خوتون رو دادید بزرگوار؛
          کن فیکون اشاره تغلق گرفتن اراده ی خدا به امری اطلاق میشه. یعنی اراده ی خدا به هر فعلی با هر حدود و ثغوری تعلق بگیره بدون هیچ مقدمه و علت دیگه ای اون امر اتفاق میفته و اون مخلوق خلق میشه حالا چه دفعتا باشه و چه تکاملی که آیه ی مورد بحث شما مرتبط با وضعیت تکاملی زمین و خلقت هست که اتفاقا آیه ی “هزار روز” هم که مطرح کردید خودش اثبات کننده ی این قضیه است. علم زمین شناسی هم به دوره های مختلف ایجاد و تکامل زمین اشاره داره. حتی در زیست شناسی هم داریم. درسته نظریه ی داروین روبه صورت مطلق و کامل نمیشه قبول کرد (خصوصا در مورد تکامل انسان چون آیه ی خلافش رو داریم)اما موارد قابل توجهی هم در اثبات سیر تکاملی برخی موجودات و یا زمین میشه ازش استخراج کرد.
          حتی بعضی ها گفته اند اینکه داروین تو یافته هاش شباهت های عجیبی بین انسان و میمون پیدا کرده ممکنه برخی از گونه های میمون ها همان انسان های مسخ شده باشند که تو آیه ۶۵ بقره هم بهشون اشاره شده و یا برخی از این گمانه زنی ها نیاز به مطالعه ی عمیق داره.

          1. سرکارخانم فرزانه کن فیکون یعنی خلقت دفعتا ویکباره با یک باش البته بایک باش هم منظور نیست که بسیاری از متکلمان این سوال برایشان پیش امد که پس خدا ان باش را چگونه گفت ؟ حتی منظور گفتن باش هم نیست منظور اینست که به محض اراده الهی ان مخلوق خلق میشود یعنی به محض اینکه خدا اراده نماید زمین واسمان را خلق کند به محض اراده الهی اسمان وزمین خلق میشود که این با شش روز افرینش زمین واسمان همخوانی ندارد
            مطلب بعدی که شما باید عنایت داشته باشید درمورد ان یوم عند ربک کالف سنت مما تعدون یک روز الهی برابر با هزار سال ماست این ایه قرانی هم جای اشکال است اشکال این قران فلسفی است ربطی به زمین شناسی ندارد به لحاظ فلسفی خدا زمانمند نیست تدریج بردار نیست خدا روز ندارد ماه ندارد سال ندارد نمیشود گفت یک روز خدا هزار سال است این به لحاظ فلسفی اشتباه است

            مطلب بعدی هم که اشاره کردید که میمونها همان انسانهای مسخ شده باشند که بسیار بسیار بعید است اصل قضیه خودش جای اشکال است گذشته از انکه بعضی مفسران مسخ انها را به لحاظ خلق وخو دانسته اند نه به لحاظ ظاهری والبته بعضی هم به لحاظ ظاهری هم قایل به مسخ انها هستند ولی اصل قضیه اینست که انها که بودند وچرا مسخ شدند وایا مسخ شدنشان قابل قبول ومنطقی است ؟
            انها یهودیانی بودند که حرمت روز شنبه را نگه نداشتند وبه ماهیگیری مشغول شدند !
            اخر این چه خداییست که به خاطر ماهیگیری کردن تعدادی انسان را به بوزینه تبدیل میکند؟!حال این مسخ شدن چه به لحاظ خلق وخوباشد وچه بدتر از ان به لحاظ ظاهری باشد
            تعدادی یهودی رفته اند ماهیگیری در روز شنبه چرا باید بوزینه شوند؟از حکم خدا تخلف کردند ؟ اینهمه انسانها از حکم خدا تخلف میکنند که بسیار بسیار سنگین تر است قتل وغارت میکنند ظلم میکنند ومال یتیم میخورند و….جنایت وعیاشی و… ولی مسخ نشده بوزینه نمیشوند بعد عده ای بخاطر ماهیگیری تبدیل به میمون بشوند ؟ایا این عدالت خداوندی را زیر سوال نمیبرد ؟

        2. سلام.
          در سوالتون گفتید که چگونه خدا برای هر حادثه ای اراده نو کرد! من از شما سوال می پرسم که آیا خدا در بعد زمان است که وقتی با حادثه ای روبه رو شد در آینده که اراده نو کند؟! خدا نه در بعد مکان است و نه در بعد زمان و علوم و آگاهیش هم در این ابعاد نیست پس یرای همین که با همان اراده کافیست که به تمام جهان با صفت خالق بودن مالک بودن و رب بودن که اراده زیر مجموعه تمام این صفات تسلط و احاطه دارد .
          شما لطف کنید اول اثبات وجود خدا و صفات او و توحید را مطالعه کنید تا این گونه مسائل پیش نیاید.

          1. شما مسئله را درست متوجه نشدید دربعد زمان ومکان نبوده ربطی به اینکه خدا تجدید اراده نمیتواند بکند ندارد اینرا ملا صدرا در اسفار اربعه هم گفته ایت الله مطهری در عدل الهی هم گفته دکتر سروش هم انرا گفته همه متفق القول گفتند که تجدید اراده الهی محال است واینرا براساس الهیات اسلامی بیان کردند چگونگی نزول ایات قران از مشکلات عمده ای است که در این ارتباط مطرح میشود چون بیشتر ایات قران دربند زمان ومکان است یعنی حادثه ای افتاده ودر عکس العمل نسبت به ان حادثه ایه ای امده خوب چطور این ایه امده خدا باید اراده ای نو کرده باشد تا ایه ای نو بفرستد چطور از میان حوادث مختلف یکی یا چند تای ان انتخاب شده در عکس العمل نسبت به ان ایه فرستاده شده است ؟! اینها با عدم تجدید اراده الهی همخوانی ندارد
            چون خدا معرض حوادث واقع نمیشود نمیتواند بنا بر هر حادثه ای اراده ای نو کند در حالیکه در قران بنا بر هر حادثه ایه ای نو میاید واینها متناقض است
            البته یک مطلب دیگر هم باید بگویم که در بند زمان ومکان نبودن خدا به این معنی است که خدا مکان ندارد خدا معرض زمان واقع نمیشود یعنی زمان براو نمیگذرد گذر زمان براو تاثیری ندارد خدا پیر نمیشود وهمه ی اینها با اینکه خدا اینده را میداند متفاوت است دربند زمان ومکان نبوده خدا هیچ ربطی به اینکه خدا از ابتدا تا انتهای خلقت را میدانسته ندارد اینکه هنوز فعلی انجام نشده باشد وخدا انرا بداند ندارد ان موضوع دیگریست که علم مطلق الهیست که اگر چنین باشد انگاه همه عالم جبری میشود که درجای خود بحث جداگانه دارد
            البته این را هم بگویم که این فقط من نیستم که چنین اشکالی را طرح نمودم بلکه از مدتها پیش این اشکال مطرح بوده است از جمله در ارتباط با دعا هم چنین است همانطور که نزول قران با یکباره بودن اراده الهی همخوانی ندارد دعا واجابت ان هم با یکباره بودن اراده الهی همخوانی ندارد
            دوست عزیز بزرگانی که این اشکالات را طرح کردند همه شان همه اثبات وجود خدا میدانند وهم از توحید وصفات الهی باخبرند ومن هم همه ی اینها را میدانم وبا توجه به اینها اشکال را طرح کردم گرچه دیگر اثبات وجود خدا وجود خارجی ندارد وهمه ادله اثبات وجود خدا فرو ریخته اند ولی با اینحال شما تلاش کنید تحقیق کنید وبه سوال مورد نظر پاسخ بگویید

          2. حادثه که در بعد زمان اتفاق افتاده وخدا در پاسخ به ان حادثه عکس العملی اراده میکند پس نتیجتا باید اراده ای نو کند ودرپاسخ به ان حادثه عکس العمل نشان دهد که این محال است در استجابت دعا نیز این مسئله مطرح است که خدا چطور دعا را استجابت میکند ؟ که انهم نیاز به تجدید اراده الهی دارد تا سرنوشت فرد وزندگی فرد دگرگون شود که اینهم محال است چون تجدید اراده را میطلبد البته بعضی کلا به همین دلیل قیداستجابت دعا را زدند وگفتند که دعا فقط موجب دلگرمی وروحیه بخشی است وهمان خواستن از خدا خودش استجابت است حالا نتیجه هم گرفته نشد ایرادی نیست وبعضی هم ادعا کردند که خدا از اول خلقتش اراده کرده بوده که اگر ان فرد دعا کرد وبا خلوص بود نتیجه کار طور دیگری شود واگر نکرد طور دیگری باشد که البته اینهم پاسخ درستی نیست چون وقتیکه سرنوشت وزندگی یک فردی تغییر میکند میبینید که چندین نفر دیگر هم تاثیر پذیر از او هستند وانها هم تغییر میکنند وجبری بودن خلقت هم اشکال دیگری است که دراین صورت رخ مینماید

        3. اشکالات متعدد در حجت جانان:
          ۱٫ عدم ارائه ارجاع به منبع با آدرس قابل قبول ” من گفتم که متفکران اسلامی از جمله ایت الله مطهری معتقدند که خدا با یک اراده جهان را خلق واداره میکند یعنی تجدید اراده الهی را محال میدانند ”

          ۲٫ ابهام در ارجاع دادن ” … متفکران اسلامی…”

          ۳٫ تفسیر شخصی و personification شخصی پنداری ایشان تصور میکنند تفکر اسلامی یک فرد است و توجه به تفاسیر بشمار و ارائه مواضع ندارند چون تحصیلات و سواد دانشگاهی و حوزوی ندارند: ” یعنی تجدید اراده الهی را محال می دانند…”

          ۴٫ بکار گیری معنی literal معنای لفظی که دو اشکال دارد. اول، متن باستانی است و بیش از ۱۴۰۰ سال قدمت دارد . دوم، متن مستلزم تفسیر در میان مفسرین حوزوی و هرمنوتیک در میان متخصصین فلسفی و زبانشاسی است. ایشان حتی الفبای هرمنوتیکی را هم نمی داند و معنای مدرن در کانتکست روز را به متن باستانی تحمیل میکند!!!

          ۵٫ برای ارائه معنا در مورد متونی که در آن ها تفسیر اهمیت میابد شما بایست یک نظریه معنایی داشته باشید. آقای حجت جانان با برخوردی عامی بدون آشنایی ابتدایی با بحث sematics بسیار عامیانه متن را با سخنان روزمره امروزی یکی گرفته است.

          ۶٫ نگاه غرض ورزانه و غیر آکادمیک (حال نگوییم همدلانه با روحانیون کشور شما) به قرآن مجید. اگر دقت به کلیت سخنان ایشان شود ایشان یک واژه و یا یک کلمه را از متن بیرون میکشند و تفسیری غرضورزانه و شخصی و خودساخته را به متن تحمیل میکنند به شکلی که هیچ گاه شما از ایشان توصیه های اصلی قرآن به اشتراکات با اخلاق روز و مورد اتفاق را نمی شنوید.
          ۷٫ گشتن به دنبال مفاهیم خاص مانند جنگ. در فرهنگ غرب نیز ما just war و جنگ مشروع را داریم. اما ایشان بدون توجه به این که اسلام همه زمان مورد حجمه بوده و افراد اقلیت بودند و همه جا قبل از از دفاع از خود فرد و یا افرادی را برای مصالحه و اعلام عدم تخاصم به جلو صفوف می رساندند و اینها کشته می شدند و با دست به اسلحه بردن متخاصمین جنگ در دفاع از جان خود می کردند بجای تو.جه به پیام اصلی که قرآن به آن شناخته میشود یعنی بخشش ، رحمت، عفو hatred speech تنفر را اشاعه می دهند.کاملا احساسات غرض ورزانه در کلیت سخن ایشان قابل مشاهده است. ۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰ دو میلیارد مسلمان در جهان مدرن و پیام مدارا و صلح اسلام در برابر میلیتاریسم دانالد ترامپ شاهدی بر جذابیت دینی است که سریعترین Rate گسترش در میان جمعیت اروپا دارد در برابر تنزل اعتبار مدرنیته و تظاهرات های همه روزه علیه کاپیتالیسم، لیبرالیسم، و masqarade ماسک دروغین فریب جوامع بوسیله سخنان قدیمی شده بی اعتبار .

        4. سلام
          برادر یا خواهر گرامی،
          برای فهم برخی گزاره ها نیاز به مطالعات مقدماتی دارید.
          انتظار نداشته باشید هر جمله ای را با صِرف شنیدن در اولین بار بفهمید!
          و به راحتی تصور نکنید متنی را که صدها و بلکه هزاران نفر خوانده اند و متوجه شدند و شما خواندید و متوجه نشدید، معنایش فهم صحیح شما و فهم غلط همه ی این افراد است.

          بحث اراده و خلق همه چیز از جمله زمان به اراده ی واحد، بحثی نیست که بدون برخی مقدمات فلسفی فهم کنید‌.
          هر وقت توانستید خدای غیر زمانی را فهم کنید، این را هم میتوانید تصور کنید.

    2. سلام
      این حرف که خداوند با یک اراده همه جهان را آفرید کاملا درست است و قابل اثبات در عرفان اسلامی
      دوم این که شهید مطهربی هیج جا دلیل تراشی نکرده لطفا درست صحبت کنید بهترین استدلالهای عقلی را ایشان دارند و اسلام آنقدر مستدل هست که محتاج به دلیلب تراشی نباشد
      سوم این که شهید مطهری همچون استادش علامه طباطبایی کاملا به فلسفه غرب زمان خودش مسلط بود و این یک تهمت ایست
      چهارم این که اعظم مطالب فلسفه غرب توهمات غیر قابل دفاع آدمهایی است که از وحی جدا شدند چون همه دین را در انجیل تحریف شده می دانستند و با روی آوردن به عقل خود بنیاد بیشترین ظلم را نفهمیده به بشریت کردذند
      و آخر این که ایستا نبودن فکر به معنای خط بطلان کشیدن به نظرات گذشته نیست به معنای پروراندن آن است.
      موفق باشید

      1. سلام شما که همه اش ادعا کردید!!!شما میگویید که در عرفان اسلامی قابل اثبات است که خدا با یک اراده جهان را خلق کرده است خوب پس اثبات کنید چرا معطل هستید ادعا نکنید اثبات کنید
        میگویید که مطهری به فلسفه غرب مسلط بوده میگویید فلسفه غرب توهمات است و… اینها همه ادعایی بیش نیست دلیل بیاورید ادعا نکنید اگر میتوانید به سوال طرح شده پاسخ بگویید وگرنه سکوت کنید

        1. بدون طرح مسئله آقای حجت جانان هیچ نگفته اید. حتی اگر مخاطب شما اثباتی ارائه نکرده باشند این اگر اثباتی برای موضع مخاطب شما نباشد ابطال آن نیز نیست. کامنت شما حداکثر مثل کامنتی است که پاسخ داده اید. در مورد فلسفه غرب و آقای مطهری چیزی نگفته اید.

        2. قرآن اولین بار دفعتا نازل شده و بعد مجددا تدریجی استناد شما به این موضوع بیجاست و اصول فلسفه و روش رئالیسم رو هم مطالعه کنید ببینید علامه طباطبایی و شهید مطهری با فلسفه غربی و هجمه هاش بیگانه نبودن
          شما فقط بدون استاد و استناد خوندی رفتی و فقط سفسطه میبافی : مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

      2. اینکه فلسفه غرب توهمی بیش نیست نظر شماست و مطمئنا از فلسفه غرب چیزی نمیدانید. اثبات وحود خدا نوشته اسپینوزا که تماما از اثبات های ریاضی و هندسه تشکیل شده هست رو میتونید ثابت کنید توهم هست؟ نمیتوانید ، چون هندسه و ریاضیات بلد نیستید. هر فلسفه ای در هر دوره و مکانی، به یک قسمت از حکمت اشاره میکنند و هیچکدام به تنهایی کامل نیستند و هیچکدام صد درصد اشتباه هم نیستند

    3. بسیار عالی گفتید. فقط با نقد کردن و هر بار از نو اندیشیدن می توان از بن بست تفکر در ایران خلاص شد.
      بت سازی ممنوع!

    4. تفکر استاد خود در حال زایش است..نظام فکری ایشان دارای اصول ثابتی است که پاسخ نیازهای روز را با فروعات متغیری که از همان اصول ثابت به دست می آید بخوبی پاسخگو هستند…با مطالعه آثار ایشان این مطلب تایید می شود..

    5. برادر یاخواهر گرامی

      سوال شما دارای یک اشکال بزرگ هست و آن اینکه شما موجود درزمانی هستید و مقید به قید زمان و مکان هستید لذا اراده ی خداوند را درزمانی و به صورت متگثر میبینید اما خداوند از ظرف زمان و مکان خارج بوده و بلکه خالق زمان و مکان هست و برای خدا اراده همان اراده ی یکباره خواهد بود. یعنی برای خدا دنیا و آخرت و محشر و بهشت و جهنم فعل تمام شده است اما برای ما که موجوداتی در ظرف زمان هستیم اینها با قید گذشته و حال و آینده و به صورت متکثر به نظر میرسد.
      مثال ناقصی میزنم شما به اصل توجه کنید و نقص ها را در نظر نگیرید:
      فرض کنید جلوی پنجره ی ساختمانی ایستاده اید و حرکت قطاری که از جلوی این پنجره عبور میکند را نگاه میکنید،واگن۱ درحال عبور است، وقتی رد شد این امر برای شما گذشته است و تمام شده حالا واگن ۲ برای شما امر زمان حال است و واگن شماره ۳و ۴و … امری در زمان آینده، اما برای کسی که قطار را از بالا میبیند (مثلا از داخل هلی کوپتر و…) امر حال و گذشته و آینده وجود ندارد، همه یکجا و در آن واحد پیش چشم اوست. نعوذ بالله تفاوت ما با خدا هم مشابه همین مثال است(دقت کنید نگفتم دقیقا هثل این مثال است چون تمام مثالها دربرابر خدا ناقصند)خدا اراده کرده و تمام جهان را با تمام ابعادش آفریده و تمام شده،(کن فیکون شده)، اما برای ما که مخلوقاتی در ظرف زمان هستیم فعل خدا به شکل زمان گذشته و حال و آینده دیده میشود.

      و یک نکته که فرمودید انسان باید خالی از پیش فرض باشد این ادعا در قرون گذشته مطرح بود و به عنوان سابجکتیویته و آبجکتیویته در زبان و فلسفه ی فرانسه هم زیاد روش مانور داده شد اما پژوهشگران حال حاضر معتقدند امر بی طرفانه اصلا وجود ندارد چون مغز انسان هرگز خالی ز پیش فرض ها نخواهد بود و اصلا اگر پیش فرضی وجود نداشته باشد تفکری شکل نخواهد گرفت. (به مقالات پروفسور آلن راباتل میتوانید مراجعه کنید استاد بازنشسته دانشگاه لیون و محقق موسسه ی ایکار هستند)

      ضمنا اینکه میگید علوم انسانی شرقی پیشرفتی نکرده اند حداقل در فلسفه اشتباه است چون که فلسفه ما خصوصا فلسفهی اسلامی به شدت عمیق است شاید سط و وسعت کمی داشته باشد (آنهم به خاطر استفاده نکردن و عملیاتی نکردن ماهاست) برعکس فلسفه ی غرب که ماهیتی مستقل ندارد بلکه تلفیقی از علوم مختلف است به همین دلیل وسعت زیادی دارد اما عمق بسیار بسیار کمی دارد.

      امیدوارم راهگشا باشد.
      ضمنا بحث درزمانی بودن انسان و برخی دیگر از نکات از استاد بزرگوار فلسفه ام آقای دکتر علیرضا جوادی فام است.(حتما منتشر شود منبع)

      1. سرکار خانم فرزانه عزیز شما به سوال دقت نفرمودید اینکه برای خدا فعل تمام شده یا نشده مطرح نیست ایات قران در زمانها مختلف وبنا به دلایل مختلفی بیان شده است در طول مدت پیامبری حضرت محمد چندین وچند بار به ایشان وحی شد وایات قران بنا به دلایل مختلف نازل شد این نزول چندین وچند باره وبنا به دلایل مختلف ودرزمانهای مختلف نیاز به تجدید اراده دارد هربار که ایه نازل میشود خدا اراده میکند وایه نازل میشود این تجدید ارادههای مختلف چگونه امکانپذیر است در حالیکه به لحاظ فلسفی ومطابق الهیات اسلامی وگفته مطهری اراده خدا تجدید پذیر نیست البته این اشکال در مورد دعا هم مطرح است که اگر اراده خدا تجدید پذیر نیست وخدا با یک اراده جهان را خلق واداره میکند پس خدا چگونه دعا را مستجاب میکند؟ ادعونی استجب لکم چه میشود چون خدا نمیتواند تجدید اراده کند وحال وموقعیت بنده اش را عوض نماید پس چطور دعایش را باید مستجاب کند ؟!

        درمورد پیشفرض نداشتن هم منظور ذهن خالی نیست بلی نمیشودونباید ذهن خالی داشت منظور از پیش فرض نداشتن اینست که بر اساس پیش فرضها دلیل تراشی نکنیم موقتا از سنگر تفکر خود به دراییم وحتی المقدور بیطرفانه افکار وگفته های طرف مقابل را تحلیل وبررسی کنیم
        اینکه میگویید فلسفه اسلامی عمیق است ادعایی بیش نیست فلسفه اسلامی به مانند پنیر سوئیسی سوراخ سوراخ است همین سوال واشکال طرح شده از طرف من متوجه فلسفه اسلامیست که فلسفه اسلامی قادر به پاسخگویی نیست

        1. شما که فرمودید اراده الهی فقط یکبار است و قابل تجدید نیست و دعا با این فرض در تناقض است:
          ۱_طبق آیات قرآن خداوند هر زمان مشغول کاریست(کل یوم هو فی شان)پس اراده های جدیدی در هر آن اتفاق میفتد که اجابت دعا میتواند یک مصداق کوچک از آن باشد.
          ۲_بعضی از قوانین الهی همواره بوده و خواهد بود همانطور که قرآن آنان را سنن الهی مینامد و میفرماید(ولا تجدو لسنت الله تبدیلا)
          ۳_تمییز جبر و اختیار کار سخت و پیچیده ای نیست،فقط باید به واژه های استفاده شده دقت بیشتری بفرمایید.
          طبق فرمایشات شما خداوند وقتی عاقبت انسان را میداند پس انسان در آینده خویش بی تاثیر است!
          گزاره بالارا بدون رجوع به اعتقادات و بیان چند مثال ساده بررسی میکنیم:فرض کنیم که استادی در ابتدای سال با بررسی وضعیت دانشجویان عاقبت کار آن هارا میبیند،آیا این دلیل آن میشود که دانشجو برای خود هیچکار نمیتواند انجام دهد؟مسلما پاسخ شما《خیر》است،بلکه آن استاد با توجه به روند تحصیلی آن فرد عاقبت را میداند،نه آنکه نگذارد دانشجو تحولی ایجاد کند
          و اما درآخر درباره استاد مطهری:البته که ایشان هم مانند همه افراد اشتباهاتی داشته اند،ولی نباید این نکته را فراموش کرد که نحوه نگرش ایشان به مسائل،نحوه علمی و اعتقادی و فلسفی بوده و محاسن بسیاری دارد که معایبش درمقابل آن ناچیز است.
          آرزوی شادکامی و موفقیت برای شما دوست عزیزم دارم🌺

          1. ۱-خداونددرقران خدای متشخص است که نارحت میشود غمگین وعصبانی میشود خشم میکند مهربان میشود درمقابل حوادث عکس العمل نشان میدهد ولی خدای فلسفه اسلامی وخدای مطهری وخدای الهیات اسلامی اینطور نیست متاثر از حوادث نمیشود عکس العملی عمل نمیکند وطبق گفته مطهری خدا جهان را فقط با یک اراده خلق واداره میکند که البته با خدای معرفی شده در قران همخوانی ندارد
            ۲- اینکه بعضی از قوانین خدا همواره خواهد بود چه ربطی به این بحث دارد معلوم نیست بلی من هم میگویم خواهد ماند
            ۳-مثال شما بیربط است استاد اگر عاقبت کار دانشجو را درابتدای سال تحصیلی میداند حدسی وگمانی است حدودا است قطعی ویقینی نیست ولی علم خدا مطلق است یقینی است واینها باهم قابل مقایسه نیست
            البته مطهری هم به قدر طاقت خویش زحماتی کشیده ولی بعضی به دنبال بت سازی هستند واینکه بگویند ایشان هیچ اشکال عقیدتی نداشته وهرانچه گفته ونوشته درست بوده است که قطعا چنین نیست
            من هم برای شما ارزوی سلامتی وموفقیت دارم

      2. خدا چطور فعلی را که هنوز اتفاق نیافتاده میداند ؟ برای خدا فعل تمام شده یعنی همه چیز جبریست باید اتفاق میافتاده است اینهم یک اشکال دیگر است وقتیکه ما در انتخاب بین مثلا چهار گزینه هستیم خدا از کجا میداند ما کدامیک را انتخاب خواهیم کرد؟یا باید انتخابمان ظاهری باشد که همان جبر است یا باید مطابق دادههای اولیه مان خدا قضاوت کند وبداند که باز هم به همان جبر میرسد ویا اینکه واقعا ما خود مختار بین انتخاب یکی از گزینه ها هستیم که ممکن است درست دقیقه نود نظرمان برگردد پس خدا نمیتواند که بداند علم مطلق خدا وتمام شدن فعل برای خدا با اختیار انسان همخوانی ندارد ومسئله را به جبر مطلق میکشاند

        1. علم مطلق الهی یعنی ان فعل با همان نتیجه حتما انجام خواهد شد وعلم خدا قبل از انکه فعلی شروع شود نیز تعلق میگیرد یعنی خداوند همان ابتدای خلقت که انسان نطفه ای بیش نیست میداند که سرانجام این نطفه چه خواهد شد خوب با توجه به اینکه علم خدا مطلق بوده وحتما انجام میشود واشتباهی دران راه ندارد مسئله را به جبر میکشاند بالاخره فعل انسان باید یک نقطه اغازی داشته باشد خدا ختی قبل از نقطه اغاز فعل انسان میداند چه خواهد شد واین جبر است

          1. چه ارتباطی به جبر دارد
            آیا آگاهی معلم نسبت به قبولی یا عدم قبولی دانش آموز منجر به جبر میشود؟ مسلم است که خیر

        2. مغالطه پهلوان پنبه straw man حجت جانان: تعبیه کردن اشکال در موضع مقابل و حمله کردن به موضع خود ساخته
          ایشان دلیلی علیه موضع مخالف ارائه نکرده بلکه موضعی سست را به رقیب نسبت داده و به آن حمله می برد. او از موضع مقابل یک مترسک ساخته به مترسک ناتوان حمله میبرد

          نقل قول:

          ” خدا چطور فعلی را که هنوز اتفاق نیافتاده میداند ؟ ”

          ” وقتیکه ما در انتخاب بین مثلا چهار گزینه هستیم خدا از کجا میداند ما کدامیک را انتخاب خواهیم کرد؟ ”

          این مغالطه وقتی قابل تشخیص است که ایشان خدا را در تعریفی خود ساخته مطرح میکند دزر صورتی که خدا در تبیین دین cardinal religions ادیان کاردینال ( و حتی ادیان دیگری) این نیست. مثلا خدا در این ادیان در feature های ماده را ندارد که بپرسیم قبل از انجام فعل چگونه آن را می داند ؟ ممکن است خدا مفهومی درست ، غلط، غیر ممکن ، بسیار دقیق ، و یا بسیار دقیق و روشن و impeccable باشد اما این ها هیچ کدام از مغالطه جانان در نمی آید.

        3. اتفاق نیفتاده است از منظر شماست که محاط بر زمانید و نه از منظر خدا که محیط بر زمان و فاقد زمان و همه چیز در یک لحظه و یک جا در پیشگاه او حاضر است.
          دچار انسان انگاری پروردگار شده اید.

      3. ۱-ایایک اراده خدا دفعتا وانا است ۲-ایا یک اراده خدا شش روز است که زمین واسمان را دران افرید والبته پس افریدن ان تا الان نیاز به بسیار بسیار اراههای مختلف دارد ۳- ایا یک اراده خدا هزار سال است ۴- یا اینکه اراده خدا بنا به قول استاد شما دکتر علیرضا جوادی از ابتدای خلقت تا انتهای ان وبهشت وجهنم و… است ؟ یادتان نرود که بسیاری از ایات قران عکس العملی است وبشدت تخته بند زمان ومکان است یعنی حادثه ای اتفاق افتاده ودر پاسخ وعکس العمل به ان حادثه ایات نازل شده وچون کیفیت متفاوت با سایر ایات دارد نمیتواند محصول یک اراده خدا باشد مثلا جنگی اتفاق افتاده ایه ای درباره ان جنگ خاص امده ویا پیامبر روترش کرده ایه ای دران ارتباط امده ویا پیامبر تردیدی دراو بوجود امده ایه ای نازل شده وقتی میتوان گفت با یک اراده خدا جهان را اداره میکند که یک اراده یکنواخت ویکسان باشد نه اینکه عکس العملی باشد مطهری در عدل الهی اراده خدا را یکباره ویکسان وبسیط میداند که این با نزول قران همخوانی ندارد البته اگر قران را عینا کلام خدا بدانیم

        اما اینکه وقتیکه ما میگوییم باید بدون پیش فرض دیگر مکاتب خوانده شود حتما منظور باذهن خالی نیست البته کسی با ذهن خالی نمیتواند ادیان ومکاتب مختلف را بررسی نماید منظور اینست که موقتا دانسته های خد را کنار بگذاریم وحتی المقدور بیطرفانه گفته های دیگران را بخوانیم وتحلیل نماییم که بسیار متفاوت با اینست که کسی بخواهد بدون انکه دین یا مکتب دیگری عمیقا مطالعه نماید فقط دنبال یک روزنه باشد که دلیل تراشی کند و خود را محق جلوه نماید

        البته مسئله استجابت دعا نیز مانند نزول قران با اینکه خدا با یک اراده جهان را خلق واداره نماید نیز همخوانی ندارد که خود استجابت دعا نیز بشدت به عوامل محیطی وابسته است وفعلی عکس العملی است وحتما نیاز به تجدید اراده دارد که با اینکه تمام از ابتدا تا انتهای خلقت را یکجا دیدن وبا یک اراده دیدن مخوانی ندارد

        1. تناقض ، ابهام ، عدم انسجام این کامنت حجت جانان:

          بند ۱:
          این بند سئوال است یا طرح مفهوم؟ معلوم نیست چون سئوال می پرسد اما ناگهان جواب می دهد. پس کارکرد بند معلوم نیست و بدین جهت ابهام دارد . ابهامی که حجت جانان خودش گیج شده و دچار توهم می شود که پاسخی که خود ساخته است موضع مورد حمله او هست!اما روشن است که این گونه نیست. موضع مقابل وی از جمله آریالای مطهری این را نمی گوید.
          عدم ارائه موضع مورد بررسی: حجت جانان سئوال می پرسد اما به نقد می پرد! شما بایست موضع آقای مطهری را ارائه کنید . اشکالی که می گویید به ادعای شما وارد است نه موضع مورد انتقاد شما. بله غیر ممکن است اما موضع شما نه موضع آقای مطهری. شما اصلا موضع مطهری را ارائه نکرده اید.
          ارائه ادعاها بر غم موضع مورد حمله ایشان. این که خدا چیست و چه گونه عمل می کند را شما بر اساس تبیین آقای مطهری بایست طرح کنید نه تشخیص خود ساخته خودتان.
          بند ۲:
          جانان در دو خط به تناقض گویی دچار شده. می گوید:

          ” اما اینکه وقتیکه ما میگوییم باید بدون پیش فرض دیگر مکاتب خوانده شود حتما منظور باذهن خالی نیست البته کسی با ذهن خالی نمیتواند ادیان ومکاتب مختلف را بررسی نماید منظور اینست که موقتا دانسته های خد را کنار بگذاریم وحتی المقدور بیطرفانه گفته های دیگران را بخوانیم وتحلیل نماییم ”

          در ابتدا می گوید نمی شود با ذهن خالی بررسی کرد بایست دانسته های خدا را کنار گذاشت! و حرف خودش فراموشش می شود که نمی شود دانسته را طبق باور خودش کنار گذاشت! بالاخره می شود یا نمیشود؟
          تناقض : در خط ۱ نمی شود . در خط ۳ می شود!

    6. مگر شما تفکر غرب رو می شناسید؟ شما باید تفکر غرب رو بشناسید تا بتونید تشخیص بدید فلانی با این تفکر آشنا هست یا نه.

    7. امکان ندارد که هیج اندیشه ورزی بتواند خود را از پیش فرضها رها کند. پس فیلسوف باید در پیش فرضهایش دقت کند و اگر پیش فرضهایش دقیق و منطقی و برهانی بود چه اشکالی دارد بر مبنای ان اندیشه ورزی و تفلسف کند

      1. ما هیچوقت نمیتوانیم با ذهن خالی برای تحقیق و تفلسف برویم منظور از اینکه نباید براساس پیش فرضها مکاتب دیگر را بررسی کنیم اینست که در انصورت بجای استدلال ورزی اصیل دچار دلیل تراشی میشویم شما نمیتوانید پیش فرضهایتان را دقیق ومنطقی وبرهانی بدانید مگر انکه قبلا انها را با تضارب ارا صیقل داده باشید بجای سنگر گرفتن در مقابل افکار مخالف باید پیش فرضهایتان را اپوخه کنید یعنی فعلا داخل پرانتز بگذارید وبا ارای مخالف همراهی نموده سعی کنید بفهمید او چه میگوید انگاه که مواضع روبرو را درک کردید انرا با پیش فرضهایتان مقابل نمایید وبه نتیجه گیری کنید پس منظور از اینکه برای خواندن یک کتاب مخالف ویابررسی یک ارای مخالف باید پیش فرضها را کنار گذاشت اینست که پیش فرضهایتان را باید در داخل یک پرانتز بگذارید وابتدا با ارای مخالف همراهی کنید تا بتوانید درک کنید چه میگوید بعد انرا به مصاف پیش فرضهایتان ببرید

        1. تناقض در ۴ خط حجت جانان:
          ۱٫
          ” ما هیچوقت نمیتوانیم با ذهن خالی برای تحقیق و تفلسف برویم ”
          ۲٫
          ” باید پیش فرضهایتان را اپوخه کنید ”

          بدون شرح!

    8. باسمه تعالی، آقای ((حجت جانان))، شما مکررا گفتید که یا پاسخ پرسش مذکور را بدهیم و یا اگر نمی توانیم سکوت کنیم. بنده سنم کم است و در ابتدای راه هستم و از لحاظ علمی در سطح پاسخ گویی به پرسش شما نیستم؛ لکن از شما سوالی دارم. شما که تا این حد به صحت تفکرات خود ایمان داشته و این طور متقن علیه اسلام سخن می گویید؛ آیا تابحال با یک فردی که در زمینه فلسفه اسلام و غرب، استخوان خرد کرده و فلسفه مانند موم در مشتش نرم شده و مدافع فلسفه اسلامی باشد؛ مباحثه و احیانا مناظره داشته اید؟
      یا لااقل به سراغ افرادی که تحصیلات، مطالعات و تحقیقات بیشتری نسبت به شما دارند و مدافع فلسفه اسلامی هستند؛ رفته اید؟ که قانع نشده و این چنین با اطمینان علیه اسلام و فلسفه اسلامی صحبت می کنید؟ یا اینکه جزء عده ای هستید که یک طرفه به سمت قاضی رفته و برای خود توهماتی دارند؟
      شما اگر خیلی به خود مطمئن هستی به جای اینکه در سایت هایی این چنینی گرد و خاک به پا کنی و مبارز بطلبی؛ ■برو با اهلش مناظره کن.■
      شما من را یاد یکی از معلمان ماتریالیستم می اندازی که ((شبهات)) خود را به جای اینکه با اهلش مطرح کند و آگاه به خبط خود گردد، در کلاس درس و در گوش نوجوانانی نظیر من به عنوان یک تفکر و عقیده ((راسخ)) بیان کرده، فکرمان را فاسد می کرد.
      ما هم که در آن موقع سن مان کم بود و چیزی نمی فهمیدیم(درست مانند الآن) هاج و واج و مبهوت صرفا نظاره گر بودیم.
      اگر واقعا فکر می کنی اسلام مانند یک پنیر سوئیسی دارای سوراخها و ضعف هاست؛ پیشنهاد می کنم کتابی در این باره نوشته و نامش را هم [[[پنیر سوئیسی]]] بگذاری و آنرا منتشر کنی و یا اگر چنین امری ممکن نباشد؛ یعنی مجوزش را ندهند، مقاله بنویسی و یا اصلا با رسانه ها و نشریات معاند در خارج از کشور همکاری کنی ■به شما قول می دهم که از کتابت استقبال ویژه ای شود■ و خدا را چه دیدی، شاید جزء برترین متفکران جهان شدی مانند *زهرا رهنورد* ایرانی ضدانقلابی و اسلام ستیزی که رتبه سوم لیست متفکران جهان در سال ۲۰۰۹ شد؛ در حالیکه متفکران مشهوری نظیر هنری کسینجر و فرانسیس فوکویاما در جایگاه بعد از پنجاهم قرار داشتند و شایدهم مانند *شیرین عبادی* دیگر ایرانی اسلام ستیز، جایزه صلح نوبل هم گرفتی، بس که این جوایز و رتبه هایشان بی اعتبار است و البته آن در جای خود بحث مفصلی دارد). خلاصه که یک طور علنی تفکر خود را چه در سطح کشور و چه در سطح جهان مطرح کنی تا متفکران مسلمان مطلع شده و پاسخ درخور به شما بدهند که دیگر
      ■این توهم به سرت نزند که پرسش هایت بی پاسخ هستند.■
      در این سایت بنده و امثال بنده که عمدتا هم مبتدی هستیم، حضور داریم. شما در جمع عده ای مبتدی(خودم را عرض می کنم) دعوت به مناظره می کنی؟
      ضعیف گیر آورده ای؟ اگر واقعا برای اندیشه هایت حریف می طلبی، همان کاری را کن که گفتم. تا ضربتی نوش جان کرده؛ باد غرورت تنظیم شود.
      و در پایان این را هم به خاطر داشته باش که اگر امروز ((استاد مطهری))(ره) می بودند؛ پاسخت را براحتی می دادند.
      درست است که امروز ((استاد)) در میان ما نیستند؛ اما ((شاگردان استاد)) هستند که پاسخت را بدهند. شاگردانی که ققنوس وار در طول سالها و دهه ها ققنوس وار از خون بابرکت ((استادشهید))(ره) می رویند…
      اندکی صبر…
      که فردا زیباست…

      1. دوست گرامی من در سایتی طرح مسئله میکنم که بصورت اختصاصی متعلق به اهالی معرفت است اینجا دانشجویان ودانش اموختگان واهالی معرفت واهالی فلسفه حضور دارند من در اینستگرام وبا مردم کوچه وبازار سخن نمیگویم مردم عادی وعامی در سایتهای اجتماعی حضور دارند وصدانت وامثالهم سایتهای اختصاصی اهالی فلسفه ومعرفت است
        شما میگویید که اگر مطهری نیست شاگردانش هستند که پاسخم را بدهند خوب بدهند دیگر پس چرا معطل هستند ؟!
        دوست گرامی من نه در پی رتبه گرفتن هستم ونه درپی جایزه گرفتن هستم من در پی رسیدن به حقیقت هستم ودراین راه اباطیلی را که پوستین حقیقت به تن کنند را رسوا میکنم دوست عزیز من بارها با مدعیان مناظره داشتم الان هم از تضارب ارا ومناظره هراسی ندارم
        دوست گرامی تصور شما از من صحیح نیست من از وسط دین ودینداران میایم پس کاملا بر دین ودینداران اشراف دارم همه ی حال وهوای انها را بخوبی درک میکنم من با همه ی سلولهای بدنم دین را تجربه کرده ام ومیتوانم بگویم که یک اسلام شناس هستم شما با کسیکه ازدور نظارهگر است روبرو نیستید من از میان شما جدا شدم که البته برای انهم دلایلی دارم

        1. البته داعش بر استدلال من صحه می گذاره؛ چراکه بوجود آمدنش به خاطر بدنام کردن اسلام در جهان بوده. چرا غرب از نبرد مستقیم و مدلل و در فضای رسانه ای عادلانه می ترسه؟ چرا صفحات زیادی در اینستاگرام حذف میشن؟ این یعنی آزادی بیان و عقیده؟ درثانی؛ هر قاعده ی کلی ای استثنائاتی دارد، به نظرم شما دارید مغالطه می کنید.

        2. عرض کردم، علت عدم پاسخگویی شاگردن استاد(ره) صرفا بی اطلاعی آنهاست. من میگم شما به خاطر خودتون هم که شده با افراد قوی تری هم مناظره کنید. سفر کنید، برید حوزه علمیه قم، برید هامبورگ، برید نجف و…
          آقای ((جانان)) چقدر حاضرید در راه فهم صحیح حقیقت تلاش کنید؟
          من به استاد بزرگوارم که طلبه ای جوان و نخبه هستن، گفتم یک نفر تو یه سایتی به اسلام میگه پنیر سوییسی، به صراحت گفتن پاسخ به چنین ادعاهایی ارزش وقت گذاشتن نداره. ایشون همیشه میگن ما فقط زمانی مناظره می کنیم و وارد عمل میشیم که مسئله خیلی مهم و جدی باشه ک ارزش وقت گذاشتن داشته باشه. به قول معروف به مو رسیده باشه. ((((البته در صورت اصرار شما و لزوم، اگر به ایشون اصرار کنم ان شاءا… حاضر به مناظره خواهند بود)))) در مورد این هم که گفتم اینجا جمع مبتدی هاست بگم که بله درسته اینجا مردم کوچه و بازار نیستن، اما باز هم اونقدرها افراد استخوان خردکرده و در مشت موم کرده ای نیست. که اگر بود پاسخ درخور به شما می داد. به قول معلم فلسفه مون: شما اگه ۱۰تا کتاب فلسفی بخونید، هیچ کاری نکردید، اگه ۱۰۰تا هم بخونید، باز هیچ کاری نکردید، اگه ۱۰۰۰تا هم بخونید بازم هیچ کاری نکردید، حالا بلانسبت، بلاتشبیه، بعضیا یه ۴تا کتاب فلسفی می خونن، بعد میگن برید کنار، برید کنار، فیلسوف کوچولو داره میاد. برای همین عرض کردم که از یه طریقی تفکرتون رو علنی کنید تا متفکران برجسته مسلمان نظیر آیت ا…مصباح و…پاسخ درخور بدهند. البته شاید خودم بعدها علنی ش کردم.

        3. من با Burgeمخالفم من با کریپکی مخالفم چرا این دو نفر نمی آیند پاسخم را بدهند؟
          لاف در غریبی زدن
          مغالطه جانان: من از وسط دین و دینداری میام! من خودم استقلالی ام اما بنظرم استقلال ضعیف تر از پرسپولیسه!(خواننده از همه جا بی خبر: عجب پس استقلال چه تیم ضعیفیه!)

    9. مغالطه پشت مغالطه در جانان.
      کتاب های مطهری می تواند قابل دفاع، پر از اشکال ، حتی بدتر از توصیف پر از تنفر شما باشند. با این جمله فقط دشمنی ابراز می شود.
      اشکال جدی در ادعا و کلی گویی شما این است که شما با بیان سالم منطقی غیر غرض ورزانه اصلا آشنا نیستید. فلسفه اسلامی چه می گوید که شما مدعی هستید اشکال دارد ؟ اول فلسفه را بفهمید بعد دشمنی بورزید. بهتر است به جای ابراز دشمنی و احساسات پر از تنفر و تخریب به آن گوش فرا دهید.
      این که شما فلسفه اسلامی را با یک جمله رد کنید درست مانند Taxi talk مردم تو تاکسی و اتوبوس است که ارزش عقلی و فلسفی ندارد سبک عوام است.

    10. دلیل تراشی بدون پایه متافیزیک ، عقلانی نیست ، شما ذهنت تحت تاثیر کتابهایی که خوندی از کسانی که خود هدایت نشده اند ، و فکر کنم اگر من و شما ، سعی در تحلیلگر شدن کنیم بهتره

    11. سلام.بردار عزیز دوست عزیز شما کلام شهید رو نفهمیدید ایشون گفتند اراده میکند و یعنی اون موجود مجبور به اطاعت خداوند است اراده میکند اون موجود طبق سلسله مراتبی که مربوط به دنیای ماده است و آن امر انجام میشود نه اینکه خداوند اراده میکند همان موقع و بی هیچ سلسله مراتبی آن امر انجام میشود بحث این است که خدا اراده میکند و آن امر مجبور به انجام است وان امر اشتباه هم نیست و تصمیم خدا یکی است و همان است که اراده میکند و خداوند نیازی به فکر کردن ندارد واین منافاتی با اینکه خدا جهان را در شش روز یا شش مرحله آفریده

      البته بنده عددی نیستم که نصیحت کنم ولی شما اول کلام رو کامل متوجه شو بعد به بتاز

    12. باسلام
      لطفا کتاب فلسفه و اصول رئالیسم را بخونید و یادنقدهای که به فلسفه غرب در فرمایشات ایشون را ملاحظه بفرمایید
      ضمنا گفتن مشکل اصلی شرق با پیش فرضبرخورد کردن خودش نوعی ورود به مسئله با پیش فرض است شما بنا بر کدام تحقیق علمی به این نتیجه رسیدین که در شرق همه پا پیش فرض وارد مسائل میشن

  6. درود بی کران بر بزرگ مردان ایران زمین مخصوصا استاد شهید مرتضی مطهری
    در خصوص مساله تقواو نظر افراد موافق و مخالف انچه این جانب برداشت کردم و در یک جمله اگر بخواهم بگویم این است: اگر فردی خود تقوا پیشه کند و راغب ان باشد برای او مصونیت و اگر راغب نباشد و جامعه بخواهد در جهت نیل به اهداف و تعالی به اعمال کند محدویت است.
    مثال می زنم: در مسائل رانندگی اگر کسی خود پشت چراغ قرمز توقف کند این مصونیت برای فرد بوده ولی اگر بنا به قانون و جریمه ای که در صورت عبور از چراغ قرمز خواهد شد بخواهند توقف کند چون شخص راغب به انجام ان نبوده و جامعه و قانون گذار جهت حفظ و صیانت از فرد و افراد به او تحمیل می کنند برای وی محدودیت تلقی می شود.
    پس تمام این مسائل به فرهنگ و دیدگاه فرد بستگی دارد.
    یا علی …

    1. برادر مجتبی خسته نباشید
      این متن که نوشتید در چه شاخه ای از ساحت شریف علوم عقلی باید بررسی شود؟
      لطفا کمی راهنمایی بیشتری بفرمایید چون احساس شخصی بنده اینست که این متن به اشتباه توسط شما در مورد موضوع دیگری تایپ شده و در اینجا به اشتباه قرار گرفته شده و در ضمن نوع نتیجه گیری شما برای بنده جای شگفتی و سوال شد که باز احساس بنده بر این بود که احتمالا چند بند از متن به دلایلی نا معلوم احتمالا باید حذف شده باشد
      مخلص کلام که حضرتعالی با تایپ این متن سوالی به سوالات بی جواب بشر در باب هدفتان از تایپ این متن غامض افزوده اید
      عاجزانه مسئلت دارم که از باب مرحمت , ما را از این سرگردانی که ایجاد نموده اید , برهانید

  7. ممنون برای نشر کتب استاد مطهری. فقط کیفیت تصویر یه مقدار پایینه و چندتا از کتابای استاد رو هنوز نذاشتین مثل داستان راستان.

  8. با عرض سلام وخسته نباشید .میشه لطفا جواب بفرمایید که دانلود رایگان کتابهای شهید مطهری حلال هست یا نه؟

    1. سلام و درود
      بله، بنیاد علمی و فرهنگی شهید مرتضی مطهری با همکاری انتشارات صدرا تمام کتاب ها را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار داده اند.

  9. الحق والانصاف که هر کدام از کتاب های استاد رو در هر زمانی بخونیم واقعا مارو میسازه الحق که انسان سازه روح استاد قرین رحمت

  10. با سلام و تشکر
    در خاطره ای خود شهید خواندم که شهید می گفت “در نوجوانی گوشه ای دنج پیدا کرده و برای تفکر به انجا میرفتم به طوری که وقتی از افکار خود بیرون میامدم متوجه گذر ۱۵ ساعت از زمان میشدم” که این نشان از قدرت ذهنی و توان ایدوئلوگی ایشون دارد. با ملاحظه بیشتر میتوان پی برد به اینکه این فرد به عنوان یک فرد مذهبی ومسلمان توانسته دین اسلام را خوب فهمیده و به واسطه قدرت ذهنی که از دین گرفته است فردی قدرتمند و قوی بار بیاید. واین خاصیت و تاثیر اصلی دین بر فرد متدین است.

  11. خداوند روح این مرد با اخلاص را قرین رحمتش گرداند. من به واسطه گوش دادن به فایل های صوتی این مرد عزیز با علوم اسلامی آشنا و چنان مجذوب شدم که سالهاست پیگیر آثار ایشان شدم به نحوی که خودجوش در کنار تحصیلات علوم پایه وارد حوزه شدم.بدون شک اگر با ایشان آشنا نمیشدم وارد حوزه هم نشده بودم. این مرد عزیز همانطور که در سخن بیانی شیوا دارد قلم شان هم روان و در عین حال پربار است. ممنون و سپاس فراوان از همه عواملی که سبب شدند آثار مفید ایشان به راحتی در دسترس مردم قرار گیرد

  12. با عرض سلام و خسته نباشید . در این عصر که حجمه کفر و باطل و مادیگری در حال احاطه جهان است و بزرگترین مشکلش کشورهای اسلامی علی الخصوص ایران است ، بسیار کار نیکویی کرده اید اما اگر در توانتان هست سعی کنید شاگردان مکتب آن استاد فقید را مجاب نمایید تا بیشتر در دانشگاهها و مدارس و مساجد و برنامه ها و مناظرات شرکت نموده و از دین کامل اسلام و مذهب حقه تشیع دفاع نمایند و جوانان را جذب نمایند . متشکر و دست بوس شما هستم . برای شادی روح آن معلم وارسته شهید صلوات ختم نمایید .

  13. دکتر عباس رحیمی نژاد. استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران گفت:

    به نام خداوند متعال
    در کلاس فلسفه نشسته بودیم در دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۸ که خبر دادند کلاس تعطیل است. گفتیم چه شده ؟ گفتند استاد مطهری را مورد حمله مسلحانه قرار داده اند و ایشان را برده اند بیمارستان طرفه . از محل دانشگاه تهران در میدان انقلاب تا بیمارستان طرفه را دانشجویان ذه پیمایی کردند. بچه های مذهبی می دانستند چه گوهر گرانبهایی را ازدست داده اند. بنده برخی یادداشت های افراد در این سایت را مرور کردم.
    دوستان دقت کنید کسی نمی خواهد استاد شهید مطهری را بت کند و یا بگوید معصوم بود از خطا. نکته اصلی این است که جهت فکری ایشان در راستای فهم درست موضوعات دینی اسلامی و سیاسی و …بود.
    بر حذر باشسیم از جنگ زرگری و فرو غلطیدن در مسائل فرعی. اصل پیام استاد شهید مطهری را دریابیم و از فهم نادرست اسلام دوری کنیم.

    1. دکتر عباس رحیمی انچه شما به ان التفات ندارید اینست که همه ی ادیان ومکاتب الهی ومادی فروریخته اند دیگر هیچ حق مطلقی توانایی عرض اندام ندارد اسلام هم به مانند دیگر مکاتب حرف تازه ای برای گفتن ندارد فهم درست از اسلام هم دیگر کارگشا نیست جهان بینی وایدئولوزی اسلامی پر از اشکالات فراوان است که جایگاه او را از دین خدا بودن از او ستانده است عصر وزمانه ی دیگریست و….

      1. آقای حجت موضع شما self -defeater خود شکن است .
        آیا این حکم شما استثناء دارد یا ندارد؟ اگر دارد پس حکم مطلق شما در جمله سلبیه شما ابطال می شودزیرا حق مطلقی داریم که جمله شما در نظر نگرفته پس باطل است (خودتان فرمودید هیچ). اگر استثناء ندارد و حق مطلق نداریم که پس باور شما هم حق مطلق نیست و طبق بیان خود شما کاذب است.

        1. یک جمله یا یک گزاره میتواند حق مطلق وفراگیر باشد مانند اینکه بگوییم احسان به والدین عملی اخلاقی ونیکوست این جمله حق بوده وفراگیر است پس جمله همه ی ادیان ومکاتب فرو ریخته اند وهیچ حق مطلقی نداریم میتواند فرگیر باشد مگر انکه شما با دلیل بتوانید مورد نقض انرا اثبات نمایید بنا براین جمله فوق خود شکن نیست والبته فرق دارد با خود ادیان ومکاتب نه یک جمله وگزاره بلکه یک کمپلکس هستند از مجموعه ای از گزارهها واعمال و باید ها ونبایدها این کمپلکس حق مطلق نیست یعنی انها ممکن است در یک یا چند گزاره حق باشند وفرگیر هم باشند ولی در گزارههای دیگری باطل باشند وموارد نقض داشته باشند

          1. عدم دقت شما باعث این خطا در شما شده.
            ۱٫ جمله یا گزاره؟
            ۲٫ حق مطلق یا فراگیر یعنی چی؟ نظذرهای شما پر است از مفاهیم پراکنده ، ضد و نقیض.
            ۳٫ شما موضع سیاسی عامیانه خود را با فلسفه قاطی می کنید و تصور می کنید فلسفی سخن گفته اید. آخوندها می تونند خوب یا بد و یا در نگاه عاشق و واله شما برای stanceای که نمی شناسید The abominable creatureباشند. با این وجود، قاطی کردن نگاه های عامیانه سیاسی توی خیابان با جملات psudo-philosophical نه رد می شود ونه تایید.

    2. استاد معظم دانشگاه
      شما لطف کن با کلام روان و همه فهم امروزی همان اصل کلام شهید بزرگوار را که فهم فرمودید ؛ برای دوستانی که درک مطالب استاد مطهری را ندارند ؛ بیان کنید.

  14. اذ کسانیکه با تلاش ارزشمندشان این محیط را فراهم آورده اند که آثار استاد مطهری بصورت یکجا در دسترس باشد بسیار سپاسگزاریم. ای کاش حتی اندیشه و آثار مخالفان هم حتی در چنین سایت هایی در دسترس می بود که جوانان ما به دور از هیاهوهای دروغین خود آثار متضاد را با فراغ حال مطالعه کرده و سوالات بوجود آمده را با علما و اندیشمندان مربوطه در میان می گذاشتند. این از آرزوهای استاد مطهری بوده که ای کاش روزی به وقوع پیوندد.

  15. با سلام وتشکر بسیار از اینکه کلیه کتب را گذاشتید
    ای کاش لینک همه کتب را که در آخر گذاشتید، در اول صفحه می گذاشتید(یکساعت وقت گذاشتم و یک یک را دانلود کردم)
    باز هم سپاسگذارم

  16. با عرض سلام و احترامات فایقه
    دست تان درد نکند.
    واقعا عالی بود.
    باز هم سلسله این عمل خیر را ادامه دهید و کتب مفید بیشتر پخش کنید.

  17. تشکرازشما.
    بنده اهل افغانستان هستم تشکر میکنم از شما وسایت شما که سهولت ایجاد نموده ودر بارگیری کتابها ما را یاری رساندید.
    بازهم جهان سپاس

  18. بنام خدا
    سلام علیکم
    از مسئولین این سایت و زحماتشون کمال تشکر رو دارم این مجموعه واقعا یک گنجینه فکری و فرهنگی و پشتوانه برای افکار انقلابی است .
    و من الله توفیق

  19. آنکه را ذهن و دیده و عیار جز در پنیر سویسیِ شکننده و سست بنیان و سوراخ‌های تنگ و تاریک داخلش بیش نیست، چه به درک حقیقتِ الماسِ سخت و درخشان و ذی قیمتِ و اصل و نصب دارِ کانی/[متصل به معدن خالص].( حقایق متبلور از/در افکار، بیان و قلم توانای استاد). چهارتا! آیه قرآن کریم رو با عینک منیت تون روخونی کردین و چهارتا! کتاب با محتوایِ باری به هرجهتی خوندین، جو گیر شدین عزیزجان! صدتا نه، یک دلیل بیار که افکار و ایده های خودت مثل پنیر سوئیسی سبک سوراخ و کپک پذیر نیست!، نقدِ افکار بلند و الهی انسانیِ انسان وارسته و دانشمندی والا مقام و صاحب نظری توانا و ژرف اندیش چون استاد مطهری عزیز و همقطارانشان پیشکش! … ایرادات شما و اشکالاتی رو که مطرح میکنید از اساس اشتباه و سنخیتی با موضوع مورد اشاره ندارند و شما بگونه ایی خشک و مستبدانه میخواهید گَردِ کج فهمی و ناجنسیِ(سنخی) نظراتتون رو به زور بر روی روشنایی افکار استاد بپاشونید، و پر واضح پیداست که گرد و خاک پراکنده و پوچ و سبک، هرچند با فشار و در حجم گسترده نیز باشد، اما با وزیدن اندک باد منطق و انصاف، فرو ریخته دوام و قوامی نمی‌یابد. با توجه به قولی معروف و رایج که گویند: در مثل مناقشه نیست!: …شرکت سازنده تلفن همراه دستگاه گوشی رو میسازه که این دستگاه تلفن دارای اجزا داخلی و خارجی هست که هر کدام نقش و کارایی مخصوص به خود در ارائه کارایی و استفاده از اون گوشی رو دارن. و بهمراه اون گوشی یک دفترچه به اصطلاح راهنمایی رو هم جهت ۱- آشنایی و استفاده بهینه از دستگاه مورد نظر و ۲- توضیحاتی در زمینه ایمنی دستگاه و راهنماییهایی در ارتباط با اشکالات احتمالی و راه حلهای مرتبط به هرکدام از آنها که در حین استفاده از دستگاه ممکنه که پیش بیاد رو ارائه میده. … نکته: کارخانه سازنده صفر تا صدِ دستگاه مذکور رو بهمراه دفترچه راهنمای اون که گاها به قطر یکی دو سانتیمتر هم در ابعاد معمول خودش میرسه رو یکجا به بازار عرضه می‌کنه. این دستگاه(ها) در طول روزها، هفته ها و بعضاً سالها در حین استفاده مشتری! گاهاً در زمانها و مکانهای مختلفی با اشکالاتی از قبیل آنتن ندادن، هنگ کردن، تخلیه باطری سریعتر از زمان استاندار کارخانه سازنده، ایرادات نرم افزاری و…غیره مواجه میشه که در ارجاع به و بنا بر تشخیص پشتیبان فنی شرکت سازنده و یا نمایندگیهای معتبر شرکت سازنده، هر کدام با توجه به مشکل مورد نظر، یا قابل تعمیرند یا تعویض و یا در صورت سانحه یا استفاده نادرست و بیش از حد…، غیرقابل استفاده. توجه و نتیجه: کارخانه سازنده، گوشی و دفترچه راهنما رو در آنِ واحد در تاریخ مقرر(مثلاً ۲۲/۱۰/۲۰۰۹) درست و تمام شده ارائه داده(خلق جهان خلقت و کائنات با اراده ایی واحد و در آنِ واحد+ نزول یکباره و کامل قرآن در یک نوبت به قلب شریف پیامبر اکرم(با هدف و منظور خاصی) و نزول تدریجی و موردی آن در طول بعثت نبی اکرم(ص)( با هدف و منظور خاص دیگر،). الآن ماه مارس ۲۰۲۰ هست و گوشی(ها) در طول این ۱۱ سال با مشکلات احتمالی نرم افزاری و سخت افزاری مختلف مواجه شده اند:(گرفتاریها و مشکلات کوچک و بزرگ افراد بشر و … در طول آفرینش تا حال و قیامت…)، مشتری نوعی بنا به ایراد یا ایراداتی که گوشیش پیدا کرده به دفترچه راهنما و پشتیبانی فنی شرکت یا نمایندگیهای مجاز مراجعه کرده تا علاج کاری دریافت کند(دعا ها و درخواست کمک و راهنمایی نوع بشر مومن به درگاه خداوند و ابنا بشر منتخب خداوند: انبیا خدا و صالحین مورد تایید آنها- در اسلام: پیامبر اکرم و امامان معصوم و قرآن و احادیث و روایات موثق و اولیا امورِ متقی و جامع الشرایط زمان، تا ظهور مهدی قائم(ع)[مسلمین] و ظهور دوبارهٔ عیسی مسیح(ع)[مسیحیان]…./. … و به همین ترتیب در ابعاد و اشکال و موضوعات مختلف… این پروسه واحد که مطرح، ارائه و ادامه پیدا میکنه… و… و…، که… توضیح و باز کردن بیش از اینِ بحث، نه در حجم و حوصله مخاطبین محترم سایت، و نه فضای محدود مجازی(در اینجا) می گنجه! …/. اگر یکسره فقط دنبال پرتقال فروش نباشید! همین یک مثال ساده و عامیانه کافیست تا به ایرادهای بنی اسرائیلی خود به شیوه تجزیه و تحلیل استادانه و محکم استاد و افکار و قلم توانای ایشان در کشف حقایق پی برده باشید.
    با این نگرش خام و معجونِ هر از چندی سخت و چوبینتون، هرگز حلاوت و شیرینی حقایق را نخواهید چشید.
    یادم هست بزرگی می‌گفت: عقلِ کُلّی از عقلای مدعی! به مغازه لیوان و استکان، …فروشی رفته بود و هر کدام از لیوانها و استکانها و ظروف مشابه (پارچ و …که اتفاقا اکثراً نیز در طرح ها و مدلهای زیبایی درست شده بودند) رو وارونه در دست می‌گرفت و ایراد می‌گرفت که این چه لیوان ( و استکان و پارچ ی و ..) هست که هم سرشون بسته است و نمیشود توی اونها آب ریخت، و هم ته شون سوراخ که اگر حالا با هر کلک و سختی آبی توشون ریختیم اونو تو خودش نگهداره و نریزه!؟

    1. شما بجای شعار دادن بهتر است مشخصا ایراد واشکالی رادر دیدگاه من طرح مینمودید ویا دفاع مشخص ومدلل از دیدگاه مطهری ارائه مینمودید با ادعا کردن وشعار دادن نمیتوان از فلسفه اسلامی ومطهری دفاع کرد

  20. با تشکر از ادمین محترم که بخشی از آثار جاودانه و انسان ساز آن استاد گرانقدر و فیلسوف و دانشمند بزرگوار شهید مطهر، آیهالله مرتضی مطهری عزیز را که همواره در نهایت تقوا، و تواضع ، مرد عمل بودند و هرگز معاندین و کج اندیشان از برش شمشیر ذوالفقار گونهٔ کلام و قلم پرتوان و اندیشه های ژرف و متصل به حق ایشان در امان نبوده، نیستند و نخواهند بود را در دسترس عموم قرار دادند.

  21. کتاب مسئله شر از اقای زهیر باقری نوعپرست به تفصیل به شرور از دیدگاه خدا باوران وخداناباوران وفیلسوفان غرب وفیلسوفان اسلامی پرداخته است
    درانتهای این کتاب نقدی بر عدل الهی مطهری نوشته است که ارای مطهری مورد بررسی ونقد قرار میگیرد واشکالات مطهری نشان داده میشود

    1. تشکر از ازینکه تفکراتی اندیشمند بزرگ اقای مطهری را بطور رایگان در دسترس همه و در همه جاه قرار داده اید.

  22. آقای ایرانمش سلام، چرا نظر بنده راجع به نقدهای آقای ((حجت جانان)) را درج نکردید؟ بنده نه توهین کردم و نه…
    بلکه فقط کمی تند صحبت کرده و ایشان را با چالش هایی مواجه کرده ام.

  23. بنده احساس می کنم که جنگ جهانی سوم، مدتهاست که آغاز شده و اون هم یک جنگ ایدئولوژیک میان مکتب اسلام و مکتب غرب هست.
    اصلا فرض کنید که ما مسلمان نیستیم و بیایید اسلام و حدیث و قرآن و پیغمبر(ص) را کنار بگذاریم.
    بیاید با نگاه به جهان غرب به اصل ماجرا پی ببریم.
    بیایید با استفاده از مدلول به دال و با استفاده از معلول به علت پی ببریم.
    اقدامات و واکنش های جهان غرب رو ببینید.
    ایجاد داعش، فیلتر و تحریف اسلام توسط اینترنت به طوری که اگر یه اروپایی بخواد راجع به اسلام در اینترنت جستجو کنه براش داعش و مراسم قمه زنی رو نمایش میده و… و در کل اسلام ستیزی و اسلام هراسی جهان غرب بنده رو به این فکر میندازه که اینها به شدت از ناحیه اسلام احساس خطر کردن و شدیدا از اسلام میترسن و دارن نقطه ضعف نشون میدن.
    و دوم اینکه دوتا درخت سرو و سیب رو کنار هم با یه عالمه انسان های گرسنه سنگ به دست تصور کنید.
    همه به درخت سیب سنگ میزنن نه به سرو، چرا؟ چون سیب درخت پربار هست.
    بنابراین همیشه درخت پرباره که سنگ میخوره.
    پس ما به دونتیجه می رسیم.
    ۱-غرب از نبرد با اسلام می ترسد و خود را از پیش باخته میداند، برای همین راضی به مناظره و تبادل فکر و نظر در یک فضای رسانه ای عادلانه نیست و نبرد را به بیراهه می کشاند که این دلیل برتری اسلام است.
    ۲-اسلام پربارترین، کامل ترین و ارزشمندترین است؛ چراکه بیشترین هجمه ها امروز علیه اسلام است.

    1. بیشترین هجمه ها امروزه علیه داعش است با این استدلال شما پس داعش پربارترین وکاملترین است !

      1. The united States of Daesh ایلات متحده داعش که طیق گفته صریح دانالد ترامپ بوسیله باراک اوباماو طالبانی که طبق کتاب هیلاری کلینتون بوسیله آمریکا برای مبازه با شوروی سابق و … بوجود آمد و تجهیز شد بوسیله هوطنان شما حکومتشان به سر آمد.
        A.H. Ahjabi ضرب المثل برای ایضاح وضع موجود بکار بردند اما شما آقای حجت جانان اشتباها نوع discourse گفتمان ضرب المثلی را منطقی آنهم با سور کلی فهمیده اید که منظور ایشان این نبوده.

    2. این که شما صورت مسئله را به جنگ غرب و اسلام تقلیل می دهید نشان از ناآگاهی و غیرتاریخی فکر کردن شما و دوستان شماست . مسئله اصلی این نیست بلکه شکاف بین زیست جهان دوران مدرن با زیست جهان دوران پیشامدرن در است که بسیاری از ادیان و اسلام در ظرف زمانی و مکانی آن ظهور کرده اند . نه فقط مصادیق و تعریف عدالت در طول تاریخ تغییر پیدا کرده است که حتی عقلانیت بشر دچار تحول و تغییر شده است . اسلام نیز به عنوان یک دین تاریخی که در این دوران یعنی زیست جهان پیشامدرن شکل گرفته است اگر چه در دوران خودش احکام و باورهایش عمدتا در زمان خودش اخلاقی ، عادلانه و عاقلانه و قابل دفاع بوده است اما اکنون و در دوران مدرن برخی از آنها غیرمعقول و غیر عادلانه و غیرقابل دفاع شده است .در واقع بخشی از عدل و عقلانیت زمانه پیشامدرن که اسلام نیز آن را ملاک و مبنا قرار داده است اکنون تبدیل به بی عدالتی و جهل زمانه ما شده است . مثلا برده داری و یا ازدواج کودکان که در شرع و اسلام آمده است از این قبیل اند .
      اما متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق متفکران و اندیشمندان مسلمان و جریان فکری حاکم بر جهان اسلام جریان دینداران متعصب محافظه کار و سنت زده و یا تئولوژیک اندیش به تعبیر دکتر بیژن عبدالکریمی هستند که با واقعیت تاریخی و زمانی بودن بخشی از باورهای خود آگاه نیستند که متعصبانه و متوهمانه می کوشند تمام این باورها و احکام و گزاره ها را به این دلیل که جزئی از دین هستند فراتاریخی و فرامکانی و غیرقابل خدشه بدانند و به هر صورت خود را ملزم می دانند از آنها دفاع کنند . این جریان که مرحوم مطهری هم به این طیف تعلق دارد ؛ قائل به نقد دین و سنت های برآمده از آن برای اصلاح و بازسازی معارف دینی در دوران جدید نیست نه فقط چندان قادر نخواهد بود که از اسلام در عصر حاضر دفاع کند که بدتر آب به آسیاب جریان دین ستیز و الحادی که با اصل و کل دین مشکل دارد می ریزد تا به بهانه این باورها و احکام تاریخی کل دین و مقولات برآمده از آن مثل وحی الهی را نیز منکر شده و بزنند .
      این که در یکی از کامنت های خود در اینجا نوشتم که کتاب های مرحوم مطهری از آنجا که ایشان جز این جریان سنت زده و تئولوژیک اندیش هستند نمی تواند در عصر حاضر از اسلام و دین چندان دفاع کند به همین دلیل است .
      بر این مبنا بگذارید خیالتان را راحت کنم که اسلام با وجود این رویکرد جریان سنت زده و به تعبیر دکتر بیژن عبدالکریمی تئولوژیک اندیش که دچار خود شیفتگی متوهمانه و خود حق مطلق پندارانه راجع به دین و احکام و باورها و معارف آن است و اصلا به تاریخی بودن بخشی از آنها توجه نداشته و یا قبول ندارد که ظاهرا شما هم به این طیف تعلق دارید ؛ پیشاپیش در این جنگ معرفتی و فکری با غرب جنگ را تا حد زیادی باخته است !

      1. کلا افرادی که باکلاس ، فهمیده، تحصیل کرده و اهل آزادی اندیشه نیستند ناآگاهند!

  24. آقای ایرامنش، به نظرم اگر شما و ادمین های محترم قدری سرعت عمل داشته باشید؛ میزان رضایت خوانندگان هم بیشتر است نه اینکه بنده الآن ۲ روز است که منتظر درج نظرم هستم.

  25. با سلام و عرض ادب
    خدا قوت
    واقعا به یه همچین فایلی نیاز شدید داشتم جهت نوشتن رساله
    اجرتان با شید الشهدا
    ان شالله خود شهید مطهری شفیعتون باشد روز جزا.
    یا حق التماس دعای فرج

  26. سلام بسیار عالی بودند
    درود بیکران خداوند بر روح مطهر آبزرگوار جایشان بسیار خالی است.

  27. خوانندگان گرامی،
    دقت بفرمایید:
    نوشته شده همه ی کتاب‌های آقای مطهری.

    اما این ادعا درست نیست و به سلامتی! آقای مطهری حتی از طرف نهاد مبلغ ایشان سانسور شده است:

    نسخه‌ای از کتابی از ایشان داشته‌ام در موضوع نظریه‌ی ارزش اضافیِ مارکس.

    کتاب بوده. یعنی با قلم و ویرایش خود ایشان نوشته و چاپ شده. در سال ۱۳۵۸ منتشر شده.

    آقای مطهری در این کتاب نظر خود را به نام اسلام به نحوی بیان می‌کند که مارکس انگشت به دهان می‌‌ماند.
    ایشان دقیقا همه‌ی ابزار تولید را متعلق به جامعه می‌داند. و می‌‌گوید این نتیجه‌ی کارِ متراکم هزاران دانشمند و صنعت‌گر و مبتکر بوده که سرمایه ‌دار همه‌ ی آن را متعلق به خود می‌داند.

    بعدا این کتاب کوچک (در حدود ۷۰ صفحه) در کنار سایر نظریات اقتصادی ایشان با عنوان “مبانی اقتصاد اسلامی” منتشر می‌شود. و بعد از جنجالی که بر سر مارکسیستی و کمونیستی بودن آن رخ می‌دهد،‌ به همت آقای مهدوی کنی، تمام نسخه‌های کتاب جمع آوری و به خمیر تبدیل می‌شود.
    بهتر است خود کتاب را بخوانید.
    گزارش زیر به بخشی از ماجرا می‌پردازد:
    “نگاهی به توقیف کتاب مبانی اقتصاد اسلامی/ روایـت غم‌انگیز نشر آرای اقتصادی استاد مطهری” در سایت تاریخ ایرانی.

    بعد از گذشت چند سال، اسم و رسم این کتاب را از همه‌ی فهرست‌ها پاک کردند.

  28. واقعا از سایت شما ممنونم که انقدر راحت و بی دردسر کتاب های ایشون رو در اختیار ما میگذارید تا بتونیم استفاده کنیم

  29. سلام برشما
    هرکسی که مینویسد
    نشانگر تفکر وی و نتیجه تلاش و همت اوست
    استاد مطهری و دیگر عالمان و متفکران ایران اسلامی و دانشمندان و شاعران و .. در خور احترام ما هستند
    ما هم باید بخوانیم و در صورتی که
    اندیشه ای بدست اوردیم بعد از مشورت با اساتید فن
    با دیگر هموطنان به اشتراک بگزاریم
    با سلام و احترام به همه ایرانیان در همه اعصار

  30. تشکر از این که این کتاب های بسیار عالی رو در اینترنت قرار دادید که ما هم بتونیم استفاده کنیم
    روح استاد مطهری قرین رحمت الهی

  31. با سلام و خسته نباشید . تشکر زیاد دارم بابت دانلود رایگان کتابها . خدا خیرتون بده ان شاالله .

  32. با سلام و سپاس فراوان
    و ارزوی توفیق روزافزون برای شما عزیزانی که دسترسی آسان به این سری کتاب‌ها را فراهم نمودید
    ….و من الله توفیق

  33. خداوند(ج) استاد شهیدرا بیامورزد.
    همچنان از آن عزیزانی که دسترسی آسان به این کتابهای گران بها را فراهم نموده است نهایت قدر دانی می نمایم. خداوند کریم عمری طولانی عنایت فرماید.

  34. کتاب های مرحوم مطهری شاید در زمان خودش شاید تا حدی قادر به پاسخ گویی به شبهات بود اما در دوران کنونی نمی تواند چنین باشد . دلیلش هم تفکر تئولوژیک و سنت زده ایشان و جهان بینی بر آمده از آن است . شهید مطهری همان طور که دکتر بیژن عبدالریمی گفتند یک متکلم با تفکرات تئولوژیک بود . با سنت زدگی و تفکر تئولوژیک و عدم نقد و اصلاح و بازسازی سنت های فکری و معرفتی دینی چندان قادر به پاسخ گویی به انتقادات وارده بر دین نخواهیم بود و جنگ را در دوران مدرن در مقابل دین ستیزان و جریان الحادی خواهیم باخت .
    نمونه آن کتاب ” حقوق زن در اسلام ” شهید مطهری است که سعی در توجیه و عادلانه نشان دادن تمام احکام فقهی سنتی مبتنی بر نابرابری حقوق زنان با مردان تحت عنوان وظایف متفاوت و ویژگی های جسمی و زیستی متفاوت زنان با مردان است . این در حالی است که برخلاف ادعاها و دیدگاههای ایشان تعدادی از مراجع تقلید هرچند در اقلیت مثل مرحومان صانعی ، محمدحسین فضل الله لبنانی ، قابل ، دکتر صادقی تهرانی ، کمال حیدری و محمد ابراهیم جناتی که این دو نفر آخر زنده اند با اجتهاد بر مبنای زمان و مکان در همین فقه اسلامی تا حد زیادی توانسته اند فتاوی تساوی حقوق زنان با مردان مثل تساوی در دیه و قصاص آنان با مردان دهند .
    بر این مبنا کتاب های شهید مطهری در دوران کنونی حتی در بین خود دینداران و مذهبیون دیگر چندان قادر به دفاع از باورهای دینی نیست و نمی تواند اقناع کند .

    1. شما theology را به شکل پجارتیو بکار بردید. این خالی از از استدلال است. این که کسی theologyبکار ببرد پس موضعش باطل است مغالطه است: موضع فلانی theology است پس غلط است!شما شرایط منطقی گفتگو و را نمی دانید.شما مسئله مطرح theology را آن هم بر اساس ادعای خودتان که اصلا مطرح نکردید!شما که هیچ مسئله از ایشان و دیالکتیک از ایشان را حتی معرفی نکردید. فاشیسم فکری در لیبرالیسم حضور دارد.

  35. حادثه که در بعد زمان اتفاق افتاده و خدا در پاسخ به ان حادثه عکس العملی اراده میکند پس نتیجتا باید اراده ای نو کند و در پاسخ به ان حادثه عکس العمل نشان دهد که این محال است در استجابت دعا نیز این مسئله مطرح است که خدا چطور دعا را استجابت میکند ؟ که انهم نیاز به تجدید اراده الهی دارد.

    نتیجه اشتباه مبتنی بر دو پیش فرض اشتباه است.
    ۱.ذهن ، ناخودآگاه خدا را زمانمند فرض کرده.
    ۲.خداوندی جاهل نسبت به پیشامد های در آینده.
    نتیجه ای جزء اراده ای نو به ازای هر رویدادی در آینده نخواهد داشت.
    نکته قابل توجه تعریف از خداوندی زمانمند و نااگاه از حوادث آینده و مترصد وقوع جهت اتخاذ اراده ای بکر و در عین حال همه این وقایع مخلوق خداوند.
    آنچه ما با اختیار و انتخاب خود در سال‌های متمادی و مرور زمان ایجاد می‌کنیم، همه در یک‌لحظه و یک آن در نزد خداوند به نحو علم حضوری، حاضر است چراکه موجودی زمانمند و مکانمند نبوده و حصول علم برای او به‌شرط سپری شدن زمان خاصّ یا مکان خاصّ نیست.
    در نتیجه خداوند علم دارد به آنچه ما در طول مدّت عمر از روی انتخاب و اختیار انجام می‌دهیم الّا اینکه این امر برای ما به سپری شدن زمان حاصل‌شده و همه آنچه ما حاصل می‌کنیم بدون محدودیت زمان در نزد خداوند حاضر است. ازاین‌رو علم خداوند به سرنوشت و چگونگی تعامل و رفتارهای موجودات، موجب جبر آن‌ها بر خطاکاری نمی‌شود و درواقع علم خداوند، همان کردار اختیاری بندگان است که به نحو «بی‌زمان» در نزد خداوند حاضر است.
    روشن است که درک مفهوم «بی‌زمان» و «بی‌مکان» برای انسانی که تمام یافته‌های خود را در قالب زمان و مکان درک می‌کند، کار دشوار بلکه تااندازه‌ای محال است! اما می‌توان به مدد برخی مثال‌ها (که البته از یک‌جهت شمارا به بحث نزدیک کرده و از صد جهت دیگر دور می‌کند!) این مطلب را کمی بیشتر توضیح داد.
    فرض بفرمایید که شما یک انسان سی‌ساله هستید و تمام این مدت سی سال، با تمام فراز و نشیب‌ها و انتخاب‌هایی که از کودکی تابه‌حال داشته‌اید، همگی در نزد شما حاضر است. تا جایی که می‌توانید تمام انتخاب‌های آگاهانه خود را در یک «پرانتز بزرگ» قرار داده و به نحو روشن و حضوری به آن‌ها علم داشته باشید.
    حال سؤال ما این است که آیا علم شما به این «پرانتز بزرگ» که خود به وجدان می‌دانید که محتوی انتخاب‌های آزادانه شماست و به نحو «بی‌زمان»، اکنون در نزد شما حاضر است، به معنای جبر در تمام انتخاب‌های آزاد شماست؟!
    حال فرض کنید اگر کسی غیر از شما، دقیقاً چنین علمی (به نحو حضوری و بی‌زمان) بر محتوای این پرانتز بزرگ داشته باشد، بازهم خود را در انتخاب تک‌تک محتوای آن مجبور می‌بینید؟
    قاعدتاً این‌گونه نیست؛ و علم به محتوای این پرانتز بزرگ، هرچقدر هم که دقیق و حضوری باشد و به‌وسیله هر شخصی که صورت گیرد، جبری را در آن وارد نخواهد کرد.
    حال با این مثال می‌گوییم که همه هستی و حیات انسان که ناگزیر به گذران زمان و درافتادن در وادی ازمنه ثلاثه (گذشته، حال و آینده) روی می‌دهد، یک «پرانتز بزرگ» است که به نحو حضوری و بی‌زمان در نزد خداوند حاضر بوده و این امر موجبات جبر انسان را در انتخاب‌هایی که دارد، در پی نخواهد داشت.
    علم پروردگار به اراده من ولو به ترک فعل ملازمه ای با جبر ندارد و همگی همانند یک نگاتیو در پیشگاه خدا حاضرند.

  36. این شهید بزرگوار و اسلام شناس متعهد و فیلسوف عارف با یک سخنش مرا متحول کرد و هنوز چندین سال است که اثر آن باقی است.آن اقای که می گوید از مطهری بت نسازید، قعطا انصاف را مراعات نکرده است.استاد مطهری به عنوان یک انسان و آن همه گرفتاری که داشت، قطعا محدودیت ها و کاستی های داشت؛ اما در همان حدی که بود، واقعا تک و جامع بود، بیان سحر آمیز و قلم توانا و اندیشه بکر و نیرومند و از همه مهم تر روح پاک و دل لبریز از عشق الهی، داشت. آثار و سخنرانی هایش گواهی براین مطلب است.انصاف داشتن از وجدان پاک ناشی می شود.

  37. کاش لینک دانلود فایل زیپ رو اولین دانلود بذارید. من دونه دونه همه رو دانلود کردم، آخرش رسیدم به دانلود همه کتابها در بک فایل زیپ

  38. به نام خداوندی که رحمت رحمانیه اش عام و رحمت رحیمیه اش مختص خوبان است
    (A.H.Ahjabiسلام)میخواهم با شما ارتباط بگیرم چطوری میشه؟ پاسخ شما بسیار عالمانه بود در جواب آقای مثلا دینداری که از میان دینداران امده بود ولی جرات نکرد دین جدیدش را معرفی کند تا ما هم ازتجربه ی جدیدش استقبال کنیم و دینش رابشناسیم حتی اگر بی دینی هم انتخاب کرده،کاش میگفت.

    چقدر ادم باید حقیر باشه که بیاد اینجا حمله کنه به اسلام، به یاد داستان مسابقه ی خرگوش و لاکپشت افتادم .هرچند در اخر همان لاکپشت لنگ لنگان خرک خویش به مقصد رساند و آن خرگوش حتی از جهل مرکب خویش هم، هیچ نکاست
    دعوت به مباحثه میکنم آقای حجت جانان را ببینم چند مرده حلاجه البته در فضای حقیقی در جلوی چشمان بندگان خدا حتی اگر شده ده نفر باشند مکان در ایران هرجا تعیین میکنید می ایم
    دلیل فضای حقیقی چون کاملا عادلانه است و من فضای مجازی را عادلانه نمیدانم
    اللهم صلی علی محمد وال محمد و عجل فرجهم ولعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
    والسلام علی عبادالله الصالحین ورحمه الله و برکاته

  39. بسم الله الرحمن الرحیم
    با صلوات بر محمد و آل محمد
    سال نو مبارک با فرج امام مهدی عزیزمان
    «یحرفون الکلم عن مواضعه»:
    کلمات را از جایگاه (context) آن بیرون می برند.
    قرآن مجید با این گزاره ی انتقادی راجع به گفتار دین ستیزان، بحثی زبان-شناختی مطرح می فرماید که در دهه های اخیر مطرح شده است:
    این که شخصی کلامی از او در بافت و موقعیتی مشخص صادر شود و بعد کسی بیاید به آن کلام حمله کند بدون این که کلام او را در بافت و جایگاه اصلی آن مورد هجمه قرار دهد.
    گفتمان منطقی و منصفانه این است که کلام شخصی که مورد نقد قرار می دهیم را در بافت های مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم:
    بافت متنی/textual context؛
    بافت موقعیتی/situational context؛
    بافت ذهنی/mental context
    و بافت ایدئولوژیکی/ideological context
    برخی از عزیزانی که در نقد آثار و افکار شهید مطهری و یا در نقد اسلام می تازند، به هیچ یک از بافت های فوق نه شناختی دارند و نه اشاره ای می کنند. بلکه فقط می تازند!
    کلمات را از بافتش خارج می سازند و به گمان خویش ابطال هم می کنند به همین راحتی! 🙁
    مثالی ساده بزنم:
    از زنی در دادگاه شکایت می کنند که او تهدید به قتل انسانی کرده است با پخش این صدای ضبط شده:
    «به خدا می کشمت!»
    آیا می شود با استناد به این صدای ضبط شده ی خارج از بافت کلام و بافت متنی و بافت ذهنی و بافت ایدئولوژیکی حکم کرد که آن زن تهدید به قتل کرده و برایش حکم تنبیهی صادر کرد؟!
    وقتی به بافت اصلی صدور کلام برمی گردیم، می بینیم اصل ماجرا این بوده:
    پسر هشت ساله ی مادری در منزل ششمین لیوان را در عرض سه ساعت می شکند و اتفاقا پای خودش روی نرمه شیشه ها می رود و خون جاری می شود و مادرش اعصابش خرد شده و در حالی که دنبال باند پانسمان می گردد و پیدا نمی کند می گوید اگر دوباره از این کارهای احمقانه بکنی، «به خدا می کشمت!».
    سخنان کسانی که به اسلام و علمای اسلام حمله ور شده اند معمولا از این مغالطه ها لبریز است:
    ۱٫ جدا کردن کلام از بافت های متعدد اصلی آن (جنگی رخ داده، آیه ای نازل شده، رویی ترش شده، آیه ای نازل شده، تردیدی شده، آیه ای نازل شده…)
    ۲٫ تعمیم دادن ناروا (اراده الهی تجدیدناپذیر است!)
    ۳٫ ارجاع کلی به جای ارجاع جزئی (متفکران مسلمان می گویند فلان!)
    ۴٫ زدن برچسب منفی از ابتدا به کل تفکر (تئولوژیسم بد است!)
    برای پی بردن به مغالطات متعدد برخی از عزیزانی که علیه اسلام و شهید مطهری تاخته اند به کتاب «منطق کاربردی» دکتر علی اصغر خندان مراجعه فرمایید:
    https://www.30book.com/Book/84769/%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%a7%d8%b5%d8%ba%d8%b1-%d8%ae%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b7%d9%87?AspxAutoDetectCookieSupport=1
    موفق باشید
    یا مهدی…

    1. اصولا بکار بردن terminology ساخته و پرداخته فلسفه تحلیلی و فلسفه علمی و فلسفه قاره ای حاوی سرکوب تحقیق و اندیشه هست. ان چه در این سه سنت فکری می گذرد وام دار Hellenismو فلسفه باستان یونان است . عجیب است که آکادمیک هایی افراد دانشگاهی ای که بدون گوش دادن به درس خوانده های مراکز دینی کشورشان ان ها به آن ها می تازند و بدون توجه به عدم موفقیت تمامی پروژه های کلان و برنامه های خرد فلسفه غرب آن ها را متهم به غیر استدلالی بودن و یا غیر علمی بودن می کنند هیچ گاه توجه به هدف، انگیزه، سیر تحولات و کارنامه کاری فلسفه غرب ندارند. آن ها هیچ گاه خاستگاه فلسفه غرب و پیشینه آن یعنی فلسفه باستان یونان را نقطه عزیمت بسیاری افراد محوری در فلسفه مانند هیوم و هایدگر و دیگران بوده را انتقادی و محققانه مطالعه و ارزیابی نمی کنند.
      جوکی به نام ایدئولوژیک بودن برخی مواضع یا باورها و سنن فکری در میان جامعه شما شنیده میشود. گوینده از جایگاه اندیشه و عقلانیت سخن می گوید. اما هیچ کس نیست که در پاسخ از او بپرسد که آیا این ایدئولوژی خواندن مثلا مواضع الهیاتی ها و افراد مورد تنفر و یا مخالفت (عقلانی 🙄🤔) شما خود مبنای تجربی عقلی منطقی یا حتی شهودی دارد؟
      perspective فلاسفه ای که برخی را به ایدئولوژیک بودن نگاه متهم میکنند و با چماغ تحجر و اندیشه و philosophical fodder برسر هر کس که سخنی خارج از تعصب فلسفی غربی جرات اندیشه به خود راه بدهد می کوبند ، جزمی ترین dogmatist ترین mindsetذهنیت موجود معاصر است. خطر این نگاه دیده نشد و منجر به نسل کشی در جامعه اروپا شد.

  40. سلام خسته نباشید
    فایل ها خیلی عالیند فقط یه مشکلی داره که قفل شده اند و نمیشه اگه بخوایم قسمتی از متن رو علامت بزنیم اگه میشه رمز فایل هار بدید خیلی خوب میشه

  41. با سلام و تبریک سال نو.
    برخی شبهاتی که اینجا مطرح شده صرفا ادعا است و لازم نیست وقت خود را تلف آن کنیم مثل این دینداری مربوط به تاریخ گذشته است… اینها صرفا ادعاهای برخی غربی ها است که ثابت هم نکرده اند. برخی تهمت و بی نزاکتی است مثل نسبت دادن خود شیفتگی به اسلام. که بهترین جواب سکوت است.
    برخی هم از سر جهل مثل وجود تعارض بین متون دینی و آموز های فلسفه اسلامی. واحد بودن آفرینش و اراده الهی و زمان مند نبوذن خداوند چیزی است که علاوه بر روایات فراوان در خود قرآن هم دلیل دارد مثل آیه ۵۰سوره قمر. و این واحد بودن اراده و هلقت الهی منافاتی با دعا کردن و نزول تدریجی آیات قرآن ندارد.
    چون منظور از واحد بودن امر خدا که در قرآن هم آمده عالم احدیت و عالم واحدیت است و این تکثرات مربوط به عالم ماده است بین مقام ذات خدا با مقام فعل خدا فرق است که هم در حکمت بیان شده و هم در متـون دینی.و آنچه تکثر در آن راه ندارد و تبدیل اراده محال است مقام ذات الهی است نه فعل.و این را همه علمای اسلام قبول دارند حال مدعیان اسلام شناسی خبر ندارند تقصیر دیگران نیست. استحابت دعا و تحقق خلقت در کثرات ـ… همه مربوط به فعل خداست نه ذات او. همچنین زمان نداشتن خدا مربوط به ذات اوست نه فعل او.
    به علاوه مراد از روز در قرآن لزوما به معنای شبانه روز ما نیست بلکه کلمه یوم در عربی به معنای دوران هم بکار میرود. و مراد اینکه یک روز خدا برابر ۵۰هزار سال ما است از باب کنایه است از حلم خدا.
    برای واحد بودن امر خدا علاوه بر متون دینی قاعده عقلی الواحد هم دلالت دارد. که فهم آن مقدمات میخواهد.

  42. کتاب اقتصاد اسلامی نوشته خود استاد مطهری نیست. بلکه استاد تصمیم داشت در مقام رد مارکسیسم و معرفی اقتصاد اسلامی کتابی بنویسد لذا مبانی مارکسیسم را در چک نویس هایی جمع آوری میکنند تا آنها را نقد کنند ولی با شهادتشان فرصت نقد همه مبانی مارکس و تدوین کتاب را پیدا نمیکنند و این چک نویس ها در یدداشت های استاد چاپ میشد. تا اینکه مرکز نشر آثار استاد به اشتباه این ها را بعدا تحت عنوان اقتصاد اسلامی چاپ میکنه و به درستی جلوی آن گرفته شد.

  43. باسلام تشکر از سایت مفید شما ببخشید بنده تخصص کافی در نظریات فلسفی ندارم فقط دوستدار فلسفه و تفکر هستم در کامنت ها شخص آقای جانان برجسته مینمود خیلی ها جواب ارسال کردند ایشان بصورت کلی تلویحی همه تفکرات را درست و صحیح میدانند و فلسفه اسلامی و آقای مطهری رامورد انتقاد شدید قرار میدهند هزاران سلیم العقل به خط فکری آقای مطهری صحه گذاشته اند من هم از این خرمن معرفت توشه ها برده و خوشه چینی کرده ام در مسلمانی جامعه هم اشکالات فراوان دیده ام و به آن انتقاد هم داشته ام اما مثل شما زیر همه چیز نزده ام یک معلم شریف است و شایسته تکریم است آقای جانان احترام نمیگذاری قدر نمیشناسی، خودت را رفع رجوع کن مسئله حل است امیدوارم بنده را ببخشید موفق باشید

  44. درود خدا بر استاد مطهری، شهید راه علم
    و پسر خلف، شجاع و پاک ایشان
    کاش مردم جامعه ما بصیرت داشتند و پسر ایشان را هم درک میکردند.

  45. رحمت واسعه الهی بر روح ارجمند استاد شهید آیت الله مطهری و آرزوی موفقیت روز افزون برای دست اندرکاران گردآوری آثار آن شهید.

  46. سلام آقای جانان قرآن یکباره بطور کامل در شب قدر بر پیامبر نازل شده. اما بعد متناسب با شرایط برای فهم و درک مردم جاهل اونروز بطور متناوب و فاصله نازل می‌شده که مردم بهتر بتونن درک کنن. چون مسائل بسیار متعدد و متنوعی در قرآن مطرح شده. که اگر پیامبر اکرم به یکباره می‌خواستند به مردم عرضه کنند مطمئنا مورد قبول قرار نمی‌گرفت.

  47. تنها کسی که هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت خوب‌ترین فرآورده را تقدیم محیط اندیشه ‏اسلامی کرده، آقای مطهری است.‏
    خط مطهری، خط حساسیت در مقابل حرکات نفوذی در داخل اندیشه‌های اصیل اسلامی است. ‏
    مطهری پرچم‌دار نهضت بازگرداندن شخصیت انسانی زن مسلمان به او بود.‏
    مطهری اهل عبادت و اهل تزکیه اخلاق و روح بود. ،،‏
    تلاش و کوشش شما عزیزان در دسترسی آسان به آثار علامه شهید قابل قدر است
    ست.رضوانی عضو هیات علمی دانشگاه

  48. سلام ، ای کاش فایل صوتی این کتابها یا برخی از آنها (مانند یک سخنرانی) تهیه میشد تا امثال بنده بتوانیم در زمان کار یا رانندگی یا ورزش و یا … از آنها استفاده کنیم.

  49. سلام. با سلام و تشکر از زحمات شما در آسان کردن دسترسی به آثار علامه شهید مرتضی مطهری ره؛ جلد سوم کتاب حماسه ی حسینی را در این مجموعه ی آثار ندیدم.

  50. حسی دارم که میگه کتاب های شهید مطهری از بعد از انقلاب در معرض سانسور قرار گرفته

    ایشون در روشن فکری و روشنگری و بیان حقیقت سر امد بودند .چیزی که در حال حاضر مطرود جامعه ماست.

    1. این حس رو تمام کسانی که در قفس اینترنت و توهم ساینتیستی رشد کرده اند با تمام وجود درک می کنند.

      1. نه اینترنت قفس است و نه ساینس توهم !
        بهتر است به جای محکوم کردن علم و دانش ، قدری از جزم اندیشی برخی از جزم اندیشان کاسته شود ، همین ..

        1. That which is confinement which you believe in.
          Internet is insidious constrictive where and when you cannot conceptualize its absolute control on your psyche.

          آن چیزی که باورش کردی می تونه قفس اندیشه شما باشه نه ان که اشکالش رو فهمیدی و روز و شب به آن حمله می کنی بدون این که بدونی که education تو را چه institutionای (scientismجزم موجود مورد بهره کشی academic community) develop کرده.
          ُScience is religion in a white coat. اما در جامعه شما که careerism و شغل prestigious فهمیدگی و تحصیلات post doc و پشت publication ، peer rviewشده راه تحمیق افراد آماده فیرب خوردن است طبیعی است که دعوت به اندیشه و ارزیابی آنها که ذهن شما را با تکنیک های ultramodern از نشستن و فکر کردن تجربه کردن و ارزیابی مجدد بازداشته اند عجیب نیست که دعوت به شناخت بی اخلاقی academicبا چماغ شما سرکوب شود.
          جامعه مخاطب را به این که پاسخ بدون ارائه کاممنت origianalابتدا در focus boxآمده جلب می کنم.
          اونی که بهش میتازی برای شما اونقدر که فکر میکنید مضر نیست اونی که ذهنت رو رام کرده رو بشناس.

        2. صدانت در entryجدیدش نقد عقل محض گذاشته، دانشگاه شخصیتی علم طلب و باز و عقلانی از خود به مردم ارائه می کند. در کشور شما تصور میشود جامعه غربی و academia محقق و علم پژوه هستندو institution علم حقیقت نما و یا حقیقت جوست. آیا اجازه مطالعه شواهد و دلایل صدق و کذب این باور در شما و علت بوجود امدن این نگاه به جوان و پیر داده میشود؟ Social epistemologist ها و پروژه SSK زست این کار را گرفت اما خود در همان چارچوب develop شده و form up شده ای که در تاریخ در جریان اروپایی شکل گیری بزرگترین تعصب و توهم شکل گرفته در تاریخ کار کرد و کار می کند.
          عجیب است که میلیشیای اکادمیک در کشورهای غیر غربی حتی سخن غرب را در مورد ساینس برنمی تابند چه برسد به این که به نگاه های دیگر گوش فرا دهند.

          1. در کشور ما ؟؟
            مگر ایران کشور شما نیست ؟
            در مورد اینکه فرمودید: که جامعه غربی در تصور ایرانیان محقق و علم پژوه هستند وبنیانگذاران و موسسات علم، حقیقت نما و یا حقیقت جوست !

            یعنی شما ، علم پژوهی و تحقیق را در جامعه غرب انکار می کنید ؟!

            به نظرم می توان مدرنیته را نقد کرد و با تفکر انتقادی با مدرنیته برخورد کرد ، ولی نمی توان آن را انکار کرد .
            انکار کردن به نوعی پاک کردن صورت مسئله است .

            جهان غرب با پیشرفت باور نکردنی در علم پیش می رود .
            البته بستگی دارد که علم را چه بدانیم .
            (علم حصولی) و یا (علم حضوری) .

            در مورد حقیقت که فرمودید ، من شخصاً معتقدم علم خودش جنبه ایی از حقیقت را نمایان می کند .
            در مورد انتقاد شما به جامعه آکادمیک ایران ، من هم برخی از این انتقادها را وارد می دانم .
            ولی به نظرم با نقد کردن مداوم و غر و نق زدن ، هیچ مشکلی از مشکلات جامعه آکادمیک ایران نه تنها حل نخواهد شد ،، بلکه بیشتر نیز خواهد شد .

            برای من جالب است حتی کسانی که کارشان در ایران نقد است،، فقط و فقط نقد می کنند
            نمی گویند واقعا راه حل چیست ؟
            راه برون رفت از انسدادها چیست؟
            چه باید کرد که علم خودش تجلی حقیقت شود ؟

            چگونه می توان با آزاد اندیشی با علم و عالِم و عالّم برخورد کرد ؟
            جناب امیر : با غُرزدن هیچ مسئله ایی حل نخواهد شد …

  51. پاسخ azita
    ۱٫
    جمله من را با سؤال پاسخ داده اید! چون دچاتر توهم ساخته شده بوسیله special interast اساتید و خالی بندی های انها در مورد خود و جامعه دروغین که از آن panacea جام جهان بین خالی بندی را برای شما به ارمغان اورده اند. آن چه در ذهن شماست فقط به واسطه و مدیوم های مختلف و برخی غیر آکادمیک و برخی بواسطه تصویری که هنر پیشه جویای جایگاه اجتماعی و دیده شدن شکل گرفته و fatazia lyrics که برای جوان ایرانی ارائه شده لااقل کمی دچار overstatementاست. اما واقعیت را لااقل از زبان جامعه شناسان معرفت و دیگرانی که معرفی شد هم ببینید.
    م۲٫ ن معنای جمله را با دست بردن در جمله عوض کرده اید.حتی جامعه خالی بند آکادمیک شما نیز علم |زوهس دارد فرق است بین وجود علم و پژوهی و دارا بودن traite علم پژوهی و نماد حقیقت جویی بودن.
    ۳٫ در مورد هدف علم صفحات اول مقدمه های فلسفه علم رو هم بخوانید کافی است . “حقیقت نمایی ”

    ۴٫ اساتیدی که حتی رساله خود را با کمک ایدیتور های دانشگاه محل تحصیل خود و زور کمک این و آن هم نمی توانستند بنویسند شپشت سپر غرب علم است و آکادمیا ساینس محض مخفی می شوند .ممعنی یک خط نوشته را نعوض کردیده اید!
    ۵٫ fallacy یعنی شما … را آنکار می کنید؟ بجای قمپز های اساتید درجه ۸ ایرانی و مغالطه یعنی شما فلان و بهمان را اتنکار می کنید رو به صداقت علمی academic integrity بیارید.

    الان نون توی professionalism فلسفی است . این را قبول دام.

    character attack مغالطه دیگر شما ست. به جای پذیرش گزاره و یا ارائه موضع سؤال پرسیده اید و به شخصت مخاطب تاخته اید.
    بله فلسفه افراد اکادمیک در ایران پز دادن و گزافه گویی است.

    1. پاسخ به جناب امیر
      الف:پاسخ دادن با روش پرسیدن ، همان روش سقراطی است . چه اشکالی دارد که گاهی اوقات با پرسش ، پاسخ دهیم؟!
      ب: جنابعالی ذهن خوانی هم می
      دانید؟
      از کجا ذهن من را می خوانید که دچار توهم ساخته شده توسط اساتید و مدیا شده ام ؟
      اگر اساتید این توهم را می سازند بنا به پیش فرض شما ،، چرا جنابعالی هم در این فضای متوهم تنفس می کنید؟
      فکر نمی کنید که شما هم دچار توهم شوید؟ حال باید چه کرد در این فضای متوهم ؟
      به نظر شما بهتر نیست که در این فضا نباشیم تا دچار توهم نشویم ؟

      ۲- معنای جمله شما را من تغییر ندادم ، بلکه برداشت من از سخن شما این بود.

      ۳- در مورد هدف علم که فرمودید : بله( علم حصولی) را می توان از صفحات اول مقدمه های فلسفه علم بخوانید ،، اما در مورد( علم حضوری) چی ؟
      از کجا می خواهید علم حضوری را بخوانید ؟
      من در مورد علم حصولی و حضوری ،، توامان سخن گفتم .
      کل علم ،، اعم از علم حضوری و حصولی .
      علم خودش به نوعی تجلی (حقیقت) است ،، چرا که اگر تجلی نباشد حقیقتی ظاهر نمی شود .

      ۴- در مورد اساتیدی که حتی رساله خود را با کمک ایدیتورهای دانشگاه به زور می نویسند، با شما همدل هستم .
      وقتی که افراد فاقد صلاحیت در راس امور آموزشی یک کشور قرار گیرند ، بدیهی است که تقلب و دروغ و فریبکاری در محیط آکادمیک فراوان باشد .
      هنگامیکه یک استاد که تجسم اخلاق ، عدالت و انصاف است به دلایل واهی و مضحک از دانشگاه اخراج و یا بازنشسته اجباری و خانه نشین شود ،، طبیعتاً افراد فاقد صلاحیت روی کار می آیند و محیط آکادمیک به محیطی ناسالم و پُر از فریبکاری تبدیل می شود.

      در ضمن من مغالطه شخصی نکردم ، به شخص خاصی حمله نکردم.

      بله، فلسفه افراد غیر آکادمیک در ایران پزدادن و گزافه گویی است .

      1. ۱٫ خط یک : مغالطه appeal to authority توسل به مرجعیت است.
        سقراط رو خط به خط بخوانید و بفهمید.
        دیگر این که فسلفه یونان antiquated شده . برای این که موضعی قابل طرح اتخاذ کنید ادبیات مسآله را بایست مطرح کنید.
        دیگر این که سقراط از سئوال هایی استفاده می کرد تا فرد را به روشی heuristic به نتیجه برساند . پس statementو thesis ای داشت در حالی که utterance شما حاوی مغالطه توسل به مرجعیت است.
        ۲٫ توهم را از محتوای بیان شما متوجه می شویم. کلیت بیان های شما همان ادبیات سرکوب است که برخی در ایران برای اجتناب از گفتگو بکار می برند. گفتگو در مورد محتوی کنید به جای ادبیات سیاسی لیبرال – فاشیست جامعه فهمیده تحصیلکرده لیبرال آزاد اندیش فرهیخته با کلاس از ما بهترون
        ۳٫ اصطلاحات عربی شما را نمی شناسم .
        ۴٫ ………
        ۵٫ شما خودتان فلسفه نمی دانید.

      1. پاسخ ۱:
        از اول تا آخر جمله شما خالی از اسندلال است.
        از اول تا آخر جمله شما خالی از بیان صریح و اشاره مشخص به گزاره ای بی معناست.
        تز بی معنایی و نگاه پوزیتویسم بیش از صد سال پیش شکست خورد . هنوز در صدو بیست سال پیش گیر کردید. اکنون در academia پوزیتیوست یک توهین محسوب میشود.

        1. و یک کامنت بی‌معنای دیگر از جناب امیر که در تولید سخنان بیمعنا خستگی ناپذیر است…

  52. سلام؛

    قبل از بیان هرگونه اظهار نظر، بر خود فرض می دانم که از زحمات شما عزیزان قدردانی نمایم.
    ما یک خمینی، یک بهشتی و یک مطهری داشتیم و داریم و خواهیم داشت. علمای سیاسی و دینی ، مردم اجتماعی و متدین ما را مرده پرست، پرورش داده اند. یاد این عزیزان نباید منحصر به روز مرگ یا شهادت باشد. خدایا ما را به صداقت گفتار و کردار این سه بزرگوار ببخش و بیامرز، تا شاید عاقبت به خیر گردیم. سپاسگزارم

  53. باسلام
    لطفا کتاب فلسفه و اصول رئالیسم را بخونید و یادنقدهای که به فلسفه غرب در فرمایشات ایشون هست را ملاحظه بفرمایید
    ضمنا گفتن مشکل اصلی شرق با پیش فرض ورود کردن است خودش نوعی ورود به مسئله با پیش فرض است شما بنا بر کدام تحقیق علمی به این نتیجه رسیدین که در شرق همه پا پیش فرض وارد مسائل میشن

  54. سلام
    باتشکر از تمامی دست اندرکاران این مجموعه
    به حق این مجموعه باقیات صالحاتی است برای شهید مطهری
    و مایه افتخاری است برای عزیزانی که زحمت بسیار زیاد کشیده اند

  55. سلام
    دستتان درد نکند ماجور باشید
    بدنبال کتاب مقتل مطهر بودم ولی آن را نیافتم
    راهنمایی بفرمائید.

  56. حجت جانان معتقد است اندیشه ها نسبی است و مطلق نداریم…همین اندیشه که اتدیشه نسبی است آیا مطلق است یا نسبی؟ اگر مطلق است پس اندیشه مطلق داریم و اگر نسبی است پس همیشگی نیست و باز اندیشه مطلق داریم

    1. !Attaboy.
      احسنت! شنیدن صدای جوان آسیایی که اشکالات واضح فلسفه قرار گرفته بر بنیان Classics فلسفه کلاسیک روم و یونان باستان را عقلانی و تجربی به جامعه غنی و متفکر شرق گوشزد می‌کند، نوای دل انگیز صلح و آرامش حافظ ، سعدی، مولوی و فردوسی است که به Cissero ، Protagorass , Socrates را به دانایی و حکمت همراه با صدق و اخلاق و تواضع دعوت می‌کنند.
      cognitive regression ای که در رنسانس و عصر مدرن، ارتجاع اندیشه به فلسفه باستان یونان و روم را به نام پیشرفت با تکیه بر میلیتاریسم و شبه دین پروتستانیسم و reformation و اقتصاد کینز و آدام اسمیتی به جای دانش جا زد باید مطالعه و اشکالات مشخص آن شناسانده شود. این باستان گرایی جزمی دانشگاهی است که به دلیل سوگیری باستان گرای INSTITUTION دانشگاهی بر ذهن جامعه دانشگاهی حاکم است.اگر آکادمیک ایرانی این نگاه را باور ندارد و فقط مرجع اتوریته حاکم را می پذیرد بد نیست به سخن کواین توجه کند که از چه چیز به عنوان اسطوره های یونانی در دوران مدرن یاد می کند. او که خود یک اتوریته ARCH-PHILOSOPHERاست اگر چه که منتقد فلسفه تحلیلی است.

  57. سلام علیکم ایدکم الله تعالی و وفقکم لجلب اتم مرضیاته فایل زیپ را همان اول بگذارید چه بسا تک تک را دانلود می کنند اخرش می بینند یکجا هم بوده. با تشکر و امتنان فراوان

  58. سلام علیکم. بسیار بسیار عالی خدا خیرتان بدهد. ان شاء‌ الله این اقدام مؤثر شما یک باقیات الصالحات است.

  59. با سلام خدمت عزیزان زحمتکش.
    بنده بیش از ۴۰ کتاب از کتب استاد شهید مطهری رو خوندم….واقعا و انصافا قلم استاد بسیار علمی، عقلانی و منطقی هست. هر کس به دور از تعصب و تکبر دنبال حقیقت اسلام هست، کتب شهید را حتما بخواند.
    اما باید توجه داشت که برخی از کتب استاد ، صوتهایی بوده که در زمان خود استاد اصلاح نشده و بعدا تبدیل به کتاب شده…قطعا بر برخی از کتب استاد نقد وارد هست و نقد هم شده تا حدودی…اما قطعا کتب استاد بدون استثنا انسان ساز و بیانگر حقیقت عقلی دین اسلام هست.

  60. به نقل قول از آیت الله خامنه ای، هرکسی تو عمرش باید یکبار کتاب های شهید مطهری را بخونه

  61. سلام کار بشیار خوبی است اجرتان با خدای متعال اگر در مورد بقیه کتابهای علمی و دینی و تربیتی هم ممکن باشد همین کار انجام شود بسیار خوب است

  62. سلام و سپاس به خاطر کتابهای خوب تان. می دانید که قشر کتابخوان چندان استطاعت خرید کتاب ندارد. باز هم متشکر

  63. با سلام و سپاس. میخوام بدونم چطور میشه ترجمه کتاب های شهید مطهری رو پیدا کرد؟ مثل اینکه خیلی از کتاب ها ترجمه نشده نتونستم اینترنتی پیدا کنم اگر بشه ترجمه کتاب هارو هم توی سایتتون اضافه کنید عالی میشه متشکرم

  64. سلام خدما بزرگ مردان و زنانی مثل شما که چنین خدمت بزرگی به دین مبین اسلام و به بشریت کردید. هر ثانیه از وقتی که برای جمع آوری آثار استاد شهید مطهری صرف کردید مانند یک جهاد بزرگ برای احیای دین و دیانا بوده. خداوند وجود شما را برکت برای دنیای مسلمین قرهر بدهد واز خداوند بهترینهایش را برای شما و جامعه مسلمین بالاخص شیعیان و مریدان مولا علی ابن ابیطالب امیرالمومنین خواستارم. و من الله توفیق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *