بحران نمایندگی سیاسی در ایران
نویسنده: عليرضا كديور (دانشآموختۀ آمار و تحلیلگر داده)
منبع: دقیقهای برای تأمل (مجله تحلیلی دقیقه)
قریب به صد روز است که نقاط زیادی در کشور، صحنه حضور مردم معترض است. این اعتراضات نسبت به اعتراضاتی که در سالهای قبل رخ داده طولانیتر شده و به همین سبب میتوان گفت نسبت به آنچه پیشتر رخ داده ریشهدارتر است. تاکنون جامعهشناسان زیادی با تکیه بر مفاهیمی مانند «بر هم خوردن رابطه قدرت و مسئولیت»، «آشتیناپذیر شدنِ تصویرِ آینده» و «انباشتِ نارضایی» درباره علل بروز این اعتراضات توضیح دادهاند[1]. این توضیحات اگرچه تبیینی درباره عوامل اجتماعی بروز اعتراض ارائه میدهند، اما اختصاصی به اعتراضات ۱۴۰۱ ندارند و میتوان پیش از این نیز رد پای آنها را در رویدادها و رویههای جاری در کشور پیدا کرد. به همین سبب، نمیتوان وجوه تمایز این اعتراضات را با اکتفا به این مفاهیم توضیح داد. برای تبیین این اعتراضات، علاوه بر علل اجتماعی یادشده، باید سراغ علتهایی رفت که نقشآفرینیشان در سالهای اخیر به صورت ویژه افزایش یافته باشد.
متن پیش رو تلاش میکند تا با تحلیل ریزش آرای انتخاباتی در سالهای اخیر و مقایسه مقادیر آن در نقاط معترض و غیرمعترض، از بین رفتن «نمایندگی سیاسی» را به عنوان یکی از مهمترین عوامل برای فهم چراییِ بروز، تداوم و تشدید این اعتراضات و بعضا به خشونت کشیده شدن آن پیشنهاد کند. این رویکرد توضیح میدهد که چگونه اعتراضی با خاستگاه اجتماعی یکمرتبه توانست به موضوعات دیگر سرایت کند و در نقاط مختلف کشور از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان غربی و کردستان گسترده شود.
نمایندگی سیاسی به معنای حضور دوباره بخشیدن به ساکنان یک سرزمین در تصمیماتی است که برای اداره امور عمومی اتخاذ میشود. به بیان دقیقتر نمایندگی سیاسی عبارت است از فعالیتهایی که صداها، نظرات و دیدگاههای شهروندان را در فرایندهای سیاستگذاری عمومی نمایان میکند. این تعریف اگرچه ضعفهایی دارد و تمامی مسائل مربوط به نمایندگی سیاسی را دربرنمیگیرد، با این حال چهارچوبی اولیه برای درک این مفهوم به دست میدهد[2].
بحران نمایندگی سیاسی در سپهر رسمی سیاست در ایران در سالهای اخیر شدت گرفته است. نخستین نشانههای جدی این بحران را میتوان در آرای انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ مشاهده کرد.
ریزش آرا در انتخابات مجلس در سال ۹۸
اگر روند تغییرات تعداد کل آرای اخذ شده در کشور در انتخاباتهای مجلس را تا پیش از سال ۹۸ مبنای محاسبه قرار دهیم، با توجه به افزایش جمعیت واجدین شرایط رای دادن، انتظار میرفته در هر انتخابات به طور متوسط ۵۶۹ هزار رای به کل آرا اضافه شود و تعداد آرا در سال ۹۸ به ۳۴٫۹ میلیون رای برسد[3]. اما تعداد کل آرایی که در انتخابات مجلس در این سال از رأیدهندگان اخذ میشود، تقریباً ۱۰٫۴ میلیون رای از مقدار مورد انتظار آن کمتر است (۵ برابر انحراف معیار). تعداد کل آرایی که در این سال اخذ شده برابر ۲۴٫۵ میلیون است (۳۰% کمتر از مقدار مورد انتظار) [4].
اگر این اختلاف کمتر از ۲ برابر انحراف معیار باشد، مطابق تقسیمات توزیع نرمال میتوان آن را کموبیش طبیعی قلمداد کرد، اما اختلافهای بیش از آن، مانند اختلافی معادل ۵ برابر انحراف معیار، نشان از آن دارد که اتفاقی سیستماتیک در یکی از مهمترین سازوکارهای رسمی نمایندگی سیاسی در کشور رخ داده است[5].
نام انتخابات | تاریخ برگزاری | تعداد واجدین شرایط | تعداد آرای اخذ شده | درصد مشارکت |
مجلس ۱ | ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ | ۲۰,۸۵۷,۳۹۱ | ۱۰,۸۷۵,۹۶۹ | ۵۲.۱۴ |
مجلس ۲ | ۲۶ فروردین ۱۳۶۳ | ۲۴,۱۴۳,۴۹۸ | ۱۵,۶۰۷,۳۰۶ | ۶۴.۶۴ |
مجلس ۳ | ۱۹ فروردین ۱۳۶۷ | ۲۷,۹۸۶,۷۳۶ | ۱۶,۷۱۴,۲۸۱ | ۵۹.۷۲ |
مجلس ۴ | ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ | ۳۲,۴۶۵,۵۵۸ | ۱۸,۷۶۷,۰۴۲ | ۵۷.۸۱ |
مجلس ۵ | ۱۸ اسفند ۱۳۷۴ | ۳۴,۷۱۶,۰۰۰ | ۲۴,۶۸۲,۳۸۶ | ۷۱.۱ |
مجلس ۶ | ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ | ۳۸,۷۲۶,۴۳۱ | ۲۶,۰۸۲,۱۵۷ | ۶۷.۳۵ |
مجلس ۷ | ۱ اسفند ۱۳۸۲ | ۴۶,۳۵۱,۰۳۲ | ۲۳,۷۳۴,۶۷۷ | ۵۱.۲۱ |
مجلس ۸ | ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ | ۴۳,۸۲۴,۲۵۴ | ۲۴,۲۷۹,۷۱۷ | ۵۵.۴ |
مجلس ۹ | ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ | ۴۸,۲۸۸,۷۹۹ | ۳۰,۸۴۴,۴۶۲ | ۶۳.۸۷ |
مجلس ۱۰ | ۷ اسفند ۱۳۹۴ | ۵۴,۹۱۵,۰۲۴ | ۳۳,۸۴۷,۱۱۷ | ۶۱.۶۴ |
مجلس ۱۱ | ۲ اسفند ۱۳۹۸ | ۵۷,۹۱۸,۱۵۹ | ۲۴,۵۱۲,۴۰۴ | ۴۳ |
آیا کرونا مهمترین عامل ریزش آراست؟
شاید تصور شود اتفاق سیستماتیکی که بیشترین سهم را در ریزش آرای انتخاباتی در سال ۹۸ داشته همهگیری کرونا است، اما شواهد زیادی خلاف این مدعا وجود دارد. انتخابات ۹۸ بعد از مقابله خونین با معترضان در آبان همان سال و ساقط کردن هواپیمای اوکراینی در دی ماه برگزار شد. مطابق نظرسنجیهای ایسپا برآورد مشارکت در انتخابات پیش از شلیک به هواپیمای اوکراینی ۴۷% بوده اما پس از آن به ۳۶% کاهش یافته است.[6] مشابه همین تاثیر در ریزش آرا و چه بسا بیشتر از آن را با توجه به ابعاد گستردهترِ واقعه میتوان در نحوه مواجهه حکومت با اعتراضات آبان ۹۸ نیز تصور کرد.
انتخابات مجلس در ۲ اسفند ۱۳۹۸ در شرایطی برگزار شد که وحشت کرونا در ایران تازه آغاز شده بود و هنوز چیزی از اعلام رسمی شیوع کرونا در کشور نمیگذشت. اما این الگو ۱۶ ماه پس از آن یعنی در خرداد ۱۴۰۰ نیز در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم کموبیش مشاهده میشود.
ریزش آرا در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰
اگر روند تغییرات تعداد کل آرای اخذ شده در کشور در انتخاباتهای ریاست جمهوری را تا پیش از سال ۱۴۰۰ برای محاسبه مبنا قرار دهیم، با توجه به افزایش جمعیت واجدین شرایطِ رای دادن، انتظار میرفته در هر انتخابات به طور متوسط ۷۵۰ هزار رای به کل آرا اضافه شود و تعداد آرا در سال ۱۴۰۰ به ۴۳٫۵ میلیون رای برسد.[7] اما تعداد کل آرایی که در انتخابات ریاست جمهوری در این سال از رأیدهندگان اخذ میشود، تقریباً ۱۴٫۵ میلیون رای از مقدار مورد انتظار آن کمتر است (۴٫۷ برابر انحراف معیار). تعداد کل آرایی که در این سال اخذ شده برابر ۲۹ میلیون است (۳۳% کمتر از مقدار مورد انتظار).
چنانچه مشاهده میشود ریزش آرا در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ نیز وضعیت بهتری نسبت به ریزش آرا در انتخابات مجلس در سال ۹۸ ندارد. اگر تعداد مطلق تفاوت آرا با مقدار مورد انتظار یا نسبت آن به مقدار مورد انتظار را مبنا قرار دهیم، میتوان گفت ریزش انتخاباتی ۱۴۰۰ نسبت به انتخاباتهای ریاست جمهوری پیش از خود، از ریزش انتخاباتی ۱۳۹۸ بزرگتر نیز بوده است.
آرای باطله؛ اعتراضی که شنیده نشد
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که تعداد آرای باطله در انتخابات ۱۴۰۰ به صورت بیسابقهای زیاد بود. در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم ۳٫۷ میلیون رای سفید یا حاوی نامهایی غیر از کاندیداهای تایید صلاحیتشده به صندوقهای رأی ریخته شد (معادل ۱۳% از کل آرا). این تعداد حتی از بیشترین آرای باطلهای که در ادوار قبلی به صندوقها ریخته شد بیش از ۳ برابر بیشتر بوده است. این نوع استفاده از صندوق رأی، خود نوعی اعتراض خاموش محسوب میشود. به بیان دیگر کنش اعتراضی برای افراد تا آنجا موضوعیت داشته که برای ابراز آن حاضر شدهاند علی رغم خطرات همهگیری کرونا پای صندوق حاضر شوند.
در نتیجه اگر به جای کل آرا، تعداد آرای صحیح را مبنای تحلیل قرار دهیم، خواهیم دید بحران نمایندگی سیاسی در سال ۱۴۰۰ حتی نسبت به سال ۱۳۹۸ نیز عمیقتر شده است[8].
این را از افت مشارکت نیز میتوان دریافت. در یازدهمین انتخابات مجلس در سال ۹۸ مشارکت سیاسی ۱۹ واحد درصد نسبت به دور قبل کاهش یافته بود، در حالی که در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ مشارکت سیاسی ۵ واحد درصد بیشتر از آن، یعنی ۲۴ واحد درصد نسبت به دور قبل کاهش یافته است[9].
نام انتخابات | تاریخ برگزاری | تعداد واجدین شرایط | تعداد آرای اخذ شده | درصد مشارکت | آرای باطله |
ریاست جمهوری ۱ | ۵ بهمن ۱۳۵۸ | ۲۰,۹۹۳,۶۴۳ | ۱۴,۱۵۲,۸۸۷ | ۶۷.۴۲ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۲ | ۲ مرداد ۱۳۶۰ | ۲۲,۶۸۷,۰۱۷ | ۱۴,۵۷۳,۴۹۳ | ۶۴.۲۴ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۳ | ۱۰ مهر ۱۳۶۰ | ۲۲,۶۸۷,۰۱۷ | ۱۶,۸۴۷,۷۱۵ | ۷۴.۲۶ | ۳۶۰۲۶۹ |
ریاست جمهوری ۴ | ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ | ۲۵,۹۹۳,۸۰۲ | ۱۴,۲۳۸,۵۸۷ | ۵۴.۷۸ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۵ | ۶ مرداد ۱۳۶۸ | ۳۰,۱۳۹,۵۹۸ | ۱۶,۴۵۲,۵۶۲ | ۵۴.۵۹ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۶ | ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ | ۳۳,۱۵۶,۰۵۵ | ۱۶,۷۹۶,۷۵۵ | ۵۰.۶۶ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۷ | ۲ خرداد ۱۳۷۶ | ۳۶,۴۶۶,۴۸۷ | ۲۹,۱۴۵,۷۵۴ | ۷۹.۹۳ | ۲۴۰۹۹۶ |
ریاست جمهوری ۸ | ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ | ۴۲,۱۷۰,۲۳۰ | ۲۸,۱۵۵,۹۶۹ | ۶۶.۷۷ | پیدا نشد |
ریاست جمهوری ۹ (مرحله ۱) |
۲۷ خرداد ۱۳۸۴ | ۴۶,۷۸۶,۴۱۸ | ۲۹,۴۰۰,۸۵۷ | ۶۲.۸۴ | ۶۶۳۷۷۰ |
ریاست جمهوری ۹ (مرحله ۲) |
۳ تیر ۱۳۸۴ | ۴۶,۷۸۶,۴۱۸ | ۲۷,۹۵۸,۹۳۱ | ۵۹.۷۶ | ۱۲۲۴۸۸۲ |
ریاست جمهوری ۱۰ | ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ | ۴۶,۱۹۹,۹۹۷ | ۳۹,۳۷۱,۲۱۴ | ۸۴.۸۳ | ۴۰۹۳۸۹ |
ریاست جمهوری ۱۱ | ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ | ۵۰,۴۸۳,۱۹۲ | ۳۶,۸۲۱,۵۳۸ | ۷۲.۹۴ | ۱۲۴۵۴۰۹ |
ریاست جمهوری ۱۲ | ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | ۵۶,۴۱۰,۲۳۴ | ۴۱,۳۶۶,۰۸۵ | ۷۳.۰۳ | ۱۲۰۰۹۳۱ |
ریاست جمهوری ۱۳ | ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ | ۵۹,۳۱۰,۳۰۷ | ۲۸,۹۸۹,۵۲۹ | ۴۸.۸۸ | ۳۷۴۰۶۸۸ |
* * *
چنانچه تا اینجا توضیح داده شد، به نظر میرسد ۱۰ میلیون ریزش رأیی که در انتخابات مجلس در سال ۹۸ و ۱۴ میلیون ریزش رأیی که در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ اتفاق افتاده ماهیتی سیاسی داشته و نمیتوان آن را به راحتی به عواملی مانند کرونا نسبت داد. اما این تمام ماجرا نیست. بررسی جزئیتر ریزش آرا در آخرین انتخابات و مقایسه مقادیر آن در شهرستانهای کشور، ماهیت بحران نمایندگی سیاسی را بیش از پیش نمایان میکند.
مقایسه نمایندگی سیاسی در نقاط معترض و غیرمعترض
برای اینکه بتوانیم نمایندگی سیاسی را در شهرستانهای مختلف به ویژه شهرستانهای دارای اعتراض و شهرستانهای بدون اعتراض مقایسه کنیم، باید ابتدا آن را کمّی کنیم. برای این کار شاخصی به نام «تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی» تعریف میکنیم.
تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی
برای کمّی کردن مقدار ریزش آرا در شهرستانهای کشور، رای کاندیدای نخست در هر شهرستان را در نتایج دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر مقایسه کرده و از درصد تغییرات آن با عبارت «تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی» و عبارات مشابه آن یاد میکنیم. به عنوان نمونه در شهرستان مهاباد کاندیدای نخست در سال ۱۳۹۶ فارغ از اینکه برنده کل انتخابات بوده یا نبوده تعداد ۷۱،۵۲۲ رای آورده است. این تعداد در سال ۱۴۰۰ به ۱۷،۳۶۲ رای تنزل یافته است. با در دست داشتن این دو عدد میتوان گفت میزان نمایندگی سیاسی رسمی در این شهرستان یک چهارم شده است یا به بیان دیگر ۷۵% کاهش یافته است. پس برای این شهرستان تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی برابر است با ۷۵%-. این مقدار برای تهران، تبریز، رشت، کرج، شیراز و کرمانشاه برابر است با ۵۷%-، ۵۷%-، ۵۵%-، ۵۰%-، ۵۰%- و ۴۹%- [10] .
برای اینکه بفهمیم شاخص «تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی» چه مقادیری در تمامی شهرستانها داشته، آن را برای تمامی شهرستانها حساب کرده و نمودار فراوانی آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
تعداد واجدین شرایط رای دادن در سال ۱۴۰۰ به اندازه ۵٫۴۱% نسبت به سال ۱۳۹۶ افزایش داشته است. اگر ریزشی در آرا رخ نداده بود، میتوانستیم انتظار داشته باشیم تغییرات نمایندگی سیاست رسمی در شهرستانهای ایران در سال ۱۴۰۰ کموبیش حول این عدد پراکنده شود. اما چنانچه مشاهده میشود بخش عمده توزیع در سمت چپ خطچین (۵٫۴۱%) قرار دارد. به بیان دیگر از ۴۵۷ شهرستان کشور، در ۳۵۶ شهرستان ریزش رای کاندیدای نخست در شهرستان کمتر از ۵٫۴۱% است. میانه این مقدار در شهرستانها ۱۵%- است.
ثبت اعتراض در شهرستانها
برای تقسیمبندی شهرستانهای کشور به دو دسته «دارای اعتراض» و «بدون اعتراض» به گزارشهایی که از اعتراضات خیابانی در قالب متن یا ویدئو در رسانههای اجتماعی مانند توییتر در اینترنت منتشر شده مراجعه کردیم. اگر از ۲۵ شهریور تا ۳۰ آبان ۱۴۰۱، گزارشهایی از یک اعتراض خیابانی در یکی نقاط شهرستان انتشار یافته باشد، آن شهرستان را «دارای اعتراض» و در غیر این صورت آن را «بدون اعتراض» در نظر میگیریم. مثلا ویدئوهایی از تجمعهای اعتراضی در شهرستان کرج منتشر شده که به همین دلیل آن را «دارای اعتراض» در نظر گرفتیم. ولی از شهرستان آشتیان خبری مبنی بر اعتراض پیدا نشد که به همین دلیل آن را بدون اعتراض قلمداد کردیم.
از مجموع ۴۵۷ شهرستان کشور در سال ۱۴۰۱، در مجموع در ۱۴۰ شهرستان در فاصله زمانی یاد شده اعتراض مشاهده شده و در ۳۱۷ شهرستان اعتراضی مشاهده نشده است[11].
مقایسه شهرستانهای دارای اعتراض و بدون اعتراض
اکنون میتوانیم به سوالی که پیشتر پرسیدیم، پاسخ دهیم:
آیا تفاوت معناداری در «تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی» در شهرستانهای دارای اعتراض و شهرستانهای بدون اعتراض قابل مشاهده است؟
اگر نمودار فراوانی «تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی» را به تفکیک شهرستانهای معترض و غیرمعترض و در قالب منحنی چگالی ترسیم کنیم، تمایز در وضعیت نمایندگی سیاسی در شهرستانهای معترض و شهرستانهای بدون اعتراض مشخص میشود.
تفاوت تغییرات نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی، در شهرستانهای دارای اعتراض و بدون اعتراض از نظر آماری معنادار است[12]. به بیان دیگر، ریزش آرایی که پیش از شروع اعتراضات فعلی در شهرستانهای دارای اعتراض رخ داده، به طور متوسط ۲۲٫۶% از شهرستانهای بدون اعتراض کمتر بوده است. معنای دیگر این گزاره این است که احتمال مشاهده اعتراض در شهرستانهایی که نمایندگی رسمی سیاسی در آنها بیشتر تضعیف شده، بیشتر است و میتوان از آن به عنوان یکی از عوامل توضیح دهنده بروز اعتراضات گسترده در کشور یاد کرد.
اگر کم و زیاد شدن نمایندگی سیاسی تفاوتی در بروز اعتراض نداشت، قله خاکستری و نارنجی باید کموبیش بر یکدیگر منطبق میشدند. اما قله نارنجی (شهرستانهای دارای اعتراض) به سمت چپ نمودار یعنی به سمت نمایندگیهای سیاسی تضعیفشدهتر حرکت کرده است. به همین دلیل میتوان ادعا کرد کاهش نمایندگی در سیاست رسمی در بروز اعتراض در ۱۰۰ روز اخیر موثر بوده است.
اعتراض در نقاط پرجمعیت و کمجمعیت
با توجه به رفتار اجتماعیسیاسیِ متفاوت در شهرستانهای پرجمعیت و کمجمعیت، ممکن است تصور شود آنچه تحت عنوان تمایز در شهرستانهای دارای اعتراض و شهرستانهای بدون اعتراض دیده میشود، صرفاً بازتابی از جمعیت آنان باشد. اما با وارد کردن متغیر جمعیت در این بررسی، تغییرات نمایندگی رسمی سیاسی در شهرستانهای دارای اعتراض و بدون اعتراض همچنان متمایز باقی میماند.
چنانچه در نمودار فوق مشاهده میشود، اعتراض سیاسی در شهرستانهای پرجمعیت بیشتر دیده میشود (هر چه در نمودار از سمت راست به چپ یعنی از سمت شهرستانهای بزرگتر به سمت شهرستانهای کوچکتر حرکت میکنیم، تعداد شهرستانهای دارای اعتراض کمتر و کمتر میشود). تاثیر متغیر جمعیت، اگرچه در بروز یا عدم بروز اعتراض کاملا مشهود است، اما تاثیر کاهش نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی بر اعتراض را از بین نمیبرد. ریزش آرای کاندیدای نخست در شهرستانهای دارای اعتراض نسبت به شهرستانهای بدون اعتراضی که جمعیت مشابهی دارند، به طور متوسط ۱۸٫۲% کمتر است (نگاه کنید به خطچین برازش شده به شهرستانهای دارای اعتراض (نقاط نارنجیرنگ) که از خطچین برازش شده به شهرستانهای بدون اعتراض (نقاط خاکستریرنگ) به اندازه ۱۸٫۲ واحد درصد پایینتر قرار گرفته است[13].
اعتراض و نمایندگی سیاسی
شواهدی مانند کاهش شدید آرا در دو انتخابات اخیر و نقشآفرینی معنادار آن در بروز اعتراض نشان میدهد بحران نمایندگی سیاسی در کشور جدی است و تفاوت چندانی از این منظر میان شهرهای بزرگ و کوچک وجود ندارد. اگر نمایندگی سیاسی سلب شود، اعتراض و ناآرامی اتفاق میافتد. تحلیل و تبیینهای اجتماعی دیگر از زوایای مختلف نشان دادهاند، عوامل ریشهدار و ساختاری مانند از بین رفتن نمایندگی سیاسی در بروز آنچه در کشور رخ داده اثرگذار است و نمیتوان با تاکتیکهایی مانند سرکوب و اعدام به مثابه یک شورش کور با آن برخورد کرد. بدون ارائه راهکاری برای احیای نمایندگی سیاسی نمیتوان به راه حلی قابل اتکا برای مواجهه با اعتراضات رسید.
برای درک بهتر موضوع، بررسی شهرستانهایی که بیشترین کاهش نمایندگی رسمی سیاسی در آنها رخ داده و همینطور توزیع جغرافیایی این شاخص در کشور نیز آموزنده خواهد بود که در ادامه به آن پرداخته میشود.
شدیدترین کاهشهای نمایندگی سیاسی کجا رخ داده؟
اگر شهرستانهایی را که کاهش نمایندگی سیاسی در آنها بیشتر از ۶۵% بوده، فهرست کنیم[14] به ۲۲ شهرستان میرسیم که از قضا نام بعضی از آنها در اخبار اعتراضات در دو ماه اخیر نیز زیاد به گوش رسیده است. در یک شهرستان این مقدار بیشتر از ۸۰% و در ۱۳ شهرستان این مقدار بیشتر از ۷۰% است. دادههای این چند شهرستان در جدول زیر آمده است[15].
در این جدول نام برخی استانها مانند آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، کردستان، گلستان بیش از بقیه تکرار شده است. این چند استان از نظر ویژگیهایی مانند سکونت اقلیتهای قومی و مذهبی و همینطور دوری از مرکز و موقعیت مرزی به یکدیگر شباهت دارند.
رتبه | شهرستان | استان | رای کاندیدای نخست در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ | رای کاندیدای نخست در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ | شاخص تغییر در نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی |
۱ | سرباز | سیستان و بلوچستان | ۶۵,۸۶۶ | ۱۱,۹۳۷ | %۸۱.۹- |
۲ | بوکان | آذربایجان غربی | ۷۶,۵۸۷ | ۱۵,۷۰۳ | %۷۹.۵- |
۳ | مهاباد | آذربایجان غربی | ۷۱,۵۲۲ | ۱۷,۳۶۲ | %۷۵.۷- |
۴ | سقز | کردستان | ۷۳,۸۵۴ | ۱۷,۹۹۴ | %۷۵.۶- |
۵ | چابهار | سیستان و بلوچستان | ۱۰۳,۲۸۶ | ۲۵,۲۱۴ | %۷۵.۶- |
۶ | ایرانشهر | سیستان و بلوچستان | ۸۵,۶۱۳ | ۲۱,۷۴۲ | %۷۴.۶- |
۷ | مریوان | کردستان | ۵۴,۳۰۸ | ۱۳,۹۸۲ | %۷۴.۳- |
۸ | پیرانشهر | آذربایجان غربی | ۴۱,۳۴۳ | ۱۰,۹۹۰ | %۷۳.۴- |
۹ | سراوان | سیستان و بلوچستان | ۷۷,۷۰۶ | ۲۱,۲۳۲ | %۷۲.۷- |
۱۰ | خاش | سیستان و بلوچستان | ۷۰,۰۰۳ | ۱۹,۱۸۰ | %۷۲.۶- |
۱۱ | بستک | سیستان و بلوچستان | ۳۴,۱۲۷ | ۹,۳۸۷ | %۷۲.۵- |
۱۲ | روانسر | هرمزگان | ۲۰,۶۳۶ | ۵,۸۸۶ | %۷۱.۵- |
۱۳ | جوانرود | کرمانشاه | ۲۶,۶۴۴ | ۷,۹۵۹ | %۷۰.۱- |
۱۴ | ترکمن | گلستان | ۳۹,۳۰۳ | ۱۱,۸۵۵ | %۶۹.۸- |
۱۵ | پاوه | کرمانشاه | ۲۴,۳۲۰ | ۷,۴۱۰ | %۶۹.۵- |
۱۶ | دهگلان | کردستان | ۲۵,۶۵۲ | ۸,۰۲۱ | %۶۸.۷- |
۱۷ | گمیشان | گلستان | ۳۱,۷۴۹ | ۱۰,۳۳۸ | %۶۷.۴- |
۱۸ | بانه | کردستان | ۴۰,۵۲۵ | ۱۳,۲۰۰ | %۶۷.۴- |
۱۹ | شمیرانات | تهران | ۲۷۴,۱۲۵ | ۹۲,۵۴۴ | %۶۶.۲- |
۲۰ | سنندج | کردستان | ۱۱۹,۲۲۷ | ۴۱,۰۷۰ | %۶۵.۶- |
۲۱ | اشنویه | آذربایجان غربی | ۲۵,۳۸۲ | ۱۱,۵۹۴ | %۶۵.۴- |
۲۲ | سیب و سوران | سیستان و بلوچستان | ۳۳,۴۳۰ | ۴۱,۰۷۰ | %۶۵.۳- |
کاهش نمایندگی در سیاست رسمی در سال ۱۴۰۰ اگرچه یک الگوی عمومی در کشور است، اما نگاهی به ویژگیهای مشترک این چند استان میتواند برای فهم برخی عوامل داخلی اعتراضات راهگشا باشد. به عنوان نمونه یکی از سوالاتی در ماههای اخیر مطرح شد این بود که اعتراضی که در ابتدا خاستگاهش آزادیهای اجتماعی و مسئله زنان بود، چگونه در نقاط مختلف کشور از آذربایجان غربی تا سیستان و بلوچستان گسترش یافت و موضوعات دیگری مانند تبعیض و مرکزگرایی را نیز در برگرفت؟
کاهش شدید نمایندگی سیاسی در این استانها نشان میدهد چرا این موضوعات به سرعت به محتوای اعتراضات اضافه شد. ۷۰% کاهش در نمایندگی سیاسی آنچنان زیاد است که اگر کار آنها به اعتراض نمیکشید باید تعجب میکردیم. این حجم از کاهش در نمایندگی سیاسی احتمالا به معنای وجود نوعی احساس حذفشدن در این مناطق است.
توزیع جغرافیایی تغییرات نمایندگی سیاسی
بررسی پراکندگی جغرافیایی تغییر در نمایندگی سیاسی در میان شهرستانهای کشور مانند وضعیت ویژه برخی اقلیتهای قومی و مذهبی در مسئله نمایندگی سیاسی را تایید میکند. چنانچه از اطلاعات قبلی میدانیم و نقشۀ رنگآمیزیشده نیز نشان میدهد، نمایندگی سیاسی در اکثر شهرستانها کاهش یافته است. اما مقدار این شاخص به صورت کموبیش یکسان در نقاط مختلف پراکنده نشده است. شاخص نمایندگی سیاسی در برخی نقاط با شدت و تمرکز بیشتری نسبت به سایر نقاط کاهش یافته است. چنین تمرکزی در درجه اول در مناطق کردنشین و بلوچنشین، پس از آن در مناطق ترکمننشین، بندرلنگه و شهرستانهای مجاور آن و همینطور تهران و برخی شهرستانهای مجاور آن دیده میشود. در نقاط دیگر نیز کاهش نمایندگی سیاسی در شهرستانهای نزدیک به یکدیگر دیده میشود اما شدت آن عمدتا از موارد یاد شده کمتر است.
چنانچه پیشتر نیز اشاره شد، ساز و کار نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی سیاست در ایران به شدت آسیب دیده است. نقشه فوق نشان میدهد شدت و تمرکز این آسیب در کدام نقاط بیشتر بوده است.
انطباق نسبی بروز ناآرامی و خشونتِ بیشتر در اعتراضات اخیر در مناطق کرد و بلوچنشین با مراکزِ اصلیِ سلبِ نمایندگیِ سیاسی (کانونهای قرمز رنگ در نقشه فوق)، نشاندهنده این است که توجه به بحران نمایندگی سیاسی در لایۀ تحلیلهای امنیتی نیز حائز اهمیت است و بدون چارهاندیشی برای آن نمیتوان مسائل امنیتی به وجود آمده را حل کرد.
این آسیب، در حقیقت هزینهای است که حکومت برای یکدست شدن خود ایجاد کرده و به همین دلیل به سختی میتوان سهم عوامل و تهدیدهای خارجی را در آن از سهم عوامل و تصمیمات داخلی بیشتر قلمداد کرد. این مشاهدات نشان میدهد که یکدست شدن قدرت، برخلاف نیل به کارآمدی و پیشرفت چنانچه برخی آن را معرفی میکنند، کشور را با معضلات اساسی و تهدیدهای امنیتی مواجه میکند.
بدون نمایندگی سیاسی، نهادهای حاکمیتی کارکرد خود را از دست میدهند، اقداماتشان بیاثر میشود و چه بسا نتایجی بر خلاف اهداف خود نیز حاصل کنند.
.
.
پاورقی و ارجاع
[1] گزیدهای از گفتگوی ایرنا با جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر؛ دقیقه ۱۹ مهر ۱۴۰۱
[2] Stanford Encyclopedia of Philosophy; Political Representation, First published Mon Jan 2, 2006; substantive revision Wed Aug 29, 2018
[3] R2 = 0.91، p-value < 0.001، انحراف معیار = ۲ میلیون
[4] تمامی آمارهای انتخاباتی که در این مطالعه آمده از وبسایت ستاد انتخابات کشور استخراج شده است و پس از آمادهسازی در اینجا در دسترس عموم قرار گرفته است.
[5] برای دریافت جدول آرای ادوار مختلف انتخابات مجلس به اینجا مراجعه کنید.
[6] پیشبینی مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰؛ گزارش سخنرانی رییس ایسپا با عنوان سخنرانی با عنوان «آرایش افکار عمومی در آستانه تحول؛ افکار عمومی انتخاباتی ایرانیان»؛ دقیقه، اردیبهشت ۱۴۰۰
[7] R2 = 0.90، p-value < 0.001، انحراف معیار = ۳ میلیون
شیب افزایش متوسط تعداد آرا در انتخاباتهای ریاست جمهوری (۷۵۰ هزار در هر چهار سال) از شیب افزایش متوسط تعداد آرا در انتخاباتهای مجلس (۵۶۰ هزار در هر چهار سال) بیشتر است. این مشاهده به این دلیل است که گرایش عمومی آرا در کل کشور به انتخابات ریاست جمهوری در مقایسه با انتخابات مجلس در طول زمان به دلایل گوناگون بیشتر شده و به همین سبب تنها عامل موثر در افزایش تعداد آرا افزایش جمعیت نیست.
[8] استفاده از آرای صحیح (تعداد کل آرا منهای آرای باطله) در مقایسه با کل آرا برای تحلیل «نمایندگی سیاسی» در عرصه رسمی سیاست مناسبتر به نظر میرسد، چون رای باطله دقیقا نشاندهنده آن است که فرد علی رغم میلش به مشارکت در انتخابات، نماینده سیاسی مورد نظر خود را پیدا نکرده است. در این تحلیل از کل آرا استفاده شده، چون آمار کاملی برای آرای صحیح در تمامی ادوار انتخاباتی در دسترس نبوده است.
[9] رای دریافت آرای ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری به اینجا مراجعه کنید.
[10] روش دیگر برای کمیسازی نمایندگی سیاسی در عرصه رسمی، استفاده از مفهوم مشارکت سیاسی است. اما به چند دلیل از آن در این محاسبه استفاده نشده و مقایسه رای کاندیدای نخست در ادوار متوالی انتخابات بر آن ترجیح داده شده است. نخست اینکه افزایش مشارکت با تعدد کاندیدا لزوما به معنای افزایش نمایندگی سیاسی نیست چرا که ممکن است به اثرگذاری سیاسی منجر نشود. دوم اینکه مخرج کسر در محاسبه مشارکت سیاسی یعنی تعداد واجدان شرایط رای دادن با استفاده از جمعیت بالای ۱۸ سال در آخرین سرشماری تقریب زده میشود و غیردقیق است. سوم اینکه آرای انتخاباتی به اشکال گوناگون در ادوار مختلف منتشر میشود و امکان محاسبه مشارکت در سطح شهرستان همیشه وجود ندارد. به عنوان مثال در سال ۱۴۰۰ آرای باطله به تفکیک شهرستان منتشر نشده است. اما رای کاندیدای نخست چون باید به مردم اعلام شود، علی القاعده باید همیشه منتشر شود.
[11] نسخه اولیه این جدول از لینک زیر استخراج شده: نقشه اعتراضات ۱۴۰۱
سپس برای هر یک از شهرستانها جستجوی مستقلی در اینترنت انجام شده که باعث شده جدول اولیه نزدیک به ۱۰% تغییر کند. با این حال، با توجه به این که در لینک بالا روش تقسیمبندی شهرستانها به روشنی توضیح داده نشده، ممکن است خطاهایی در ثبت اشتباه یا عدم ثبت اعتراض در برخی شهرستانها به چشم بخورد. اگر اشکالی پیدا کردید لطفا در بخش کامنت گوشزد کنید.
فهرست شهرستانهایی که به عنوان شهرستانهای دارای اعتراض در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفته در بخش پیوست آمده است.
[12] p-value < 0.001
[13] p-value < 0.001
[14] مقدار ۶۵% به این خاطر انتخاب شده که شهرستانهایی را پیدا کنیم که نمایندگی سیاسی در آنها با اختلافی قابل توجه از نصف کمتر شده است. انتخاب این عدد به این معنا نیست که مقدارهای کمتر از آن چندان زیاد ارزیابی نمیشود. کاهش ۵۰، ۴۰، ۳۰ یا ۲۰ درصدی در نمایندگی سیاسی آن هم به صورت یکمرتبه یعنی در دو انتخابات متوالی به خودی خود آنقدر زیاد هست که بتواند زمینه بروز اعتراضات سیاسی شود.
[15] برای دریافت تغییرات آرای کاندیدای نخست ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ نسبت به ۱۳۹۶ در تمامی شهرستانها به این لینک مراجعه کنید.
.