ایران و رخداد آینده ، دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران

گزارشی از دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران ایران و رخداد آینده

محسن آزموده: دشوارهها و تصمیمات حیاتی زیرعنوان دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران است كه روز پنجشنبه 9 اسفندماه با سخنرانی قریب به 40 نفر از اساتید و پژوهشگران برجسته علوم اجتماعی و سیاسی ایران در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. دغدغه محوری و عنوان اصلی این همایش آینده ایران بود و قدر مشترك سخنرانی‌ها نیز آنكه ایران امروز دچار مشكلات و مصایبی اساسی است و در نتیجه نیازمند اتخاذ تصمیم‌هایی جدی. در این همایش محمدجواد كاشی، بر ضرورت چرخشی بنیادین در نگرش ما به سیاست تاكید كرد، محمدرضا تاجیك از رخداد آینده سخن گفت، سعید مدنی بر راه‌حلی نهادی برای برون رفت از دشواری‌ها اصرار داشت، محمد مالجو معضلات ساختار اقتصاد سیاسی ایران را برشمرد و احمد گل‌محمدی بر ضرورت بازتعریف دولت و بازگرداندن آن به كارویژه‌های اساسی‌اش تاكید كرد. شروین وكیلی و جواد حیدری نیز از منظری نظری، یكی با اشاره به تمایز دو سنت تمدنی ایرانی و غربی، به میراث خودی بازخواند و دیگری با مروری بر راهكارهای ارایه شده در سنت مشروطه‌خواهی غربی، از امكان تركیبی میان امنیت و دریافت‌های متفاوت از برابری سخن گفت. در ابتدای این همایش علی اسمعیلی اردكانی، دبیر اجرایی همایش و سید عبدالامیر نبوی، رییس انجمن علوم سیاسی بر ضرورت این همایش در روزگار فعلی سخن گفتند. آنچه می‌خوانید، گزارشی از سخنرانی‌های پنل نخست این همایش است كه دغدغه‌هایی عمومی‌تر را طرح می‌كند لازم به ذكر است آنچه این پژوهشگران درباره سیاست امروز ایران مطرح می‌كنند از منظری علمی و آكادمیك است و در نتیجه باب اظهار نظر و انتقاد بر آن گشوده. ادامه مطلب “ایران و رخداد آینده ، دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران”

جهان غرب چه چیزی از بقیه‌ی دنیا می‌تواند بیاموزد؟

جهان غرب چه چیزی از بقیه‌ی دنیا می‌تواند بیاموزد؟

گاهی فراموش می‌کنیم که چقدر عجیب و غریب‌ایم -مایی که بخشی از جهانِ (عجیبِ) تحصیل‌کرده، صنعتی، ثروتمند، و دموکراتیک غرب هستیم.

بیش از سه چهارم جمعیت جهان در آسیا و آفریقا زندگی می‌کنند و بیش از ۷۰ درصد از مردم جهان با درآمد روزانه‌ی ۱۰ دلار یا کم‌تر امرار معاش می‌کنند. آنجا جهان دیگری است، نه تنها خارج از اتاق پژواک رسانه‌هایمان بلکه ورای حدود سنتی ملی گفتمان‌ اروپایی و غربی.

جولین باگینی، فیلسوف و نویسنده، در جدیدترین اثرش، جهان چگونه می‌اندیشد: تاریخ جهانی فلسفه (گرانتا)، می‌خواهد این واقعیت را به ما یادآوری کند که هرچند جهانی‌شدن جابه‌جایی کالاها و مردم را افزایش داده اما در انتقال اندیشه‌ها به آن سوی مرزها دستاورد ناچیزی داشته است. ادامه مطلب “جهان غرب چه چیزی از بقیه‌ی دنیا می‌تواند بیاموزد؟”

رمانِ عیار ناتمام را بخوانید

رمانِ عیار ناتمام را بخوانید

“صدای تلویزیون را از توی حمام می‌شنید. یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای تظاهراتِ دیروزِ مردم را نشان می‌داد و شعارهای مردم را. خون بود که از تنش شسته می‌شد و راه می‌کشید سمتِ چاهک. این تصویر را هم توی خیلی از فیلم‌ها دیده بود. فکر کرد دنیا دیگر هیچ حرفِ تازه‌ای برای گفتن ندارد.

حوله را پیچید دورِ تنش و همین‌که از حمام بیرون آمد، در تلویزیون چهره‌ی دختری را دید خون‌آلود که مردی سرش را در بغل گرفته بود. صدای کسی را شنید که شوکه شده بود و وای وای می‌گفت. ادامه مطلب “رمانِ عیار ناتمام را بخوانید”

عنصر فعال هستی و رفیق رهگشا: عرفان اجتماعی در بینش، روش و منش هدی صابر

عنصر فعال هستی و رفیق رهگشا: عرفان اجتماعی در بینش و روش و منش هدی صابر

در سه مقاله اول از مجموعه مقالات عرفان اجتماعی در بستر توحید اجتماعی-سیاسی که اسپین‌آف (Spin-Off) و مقالات فرعی مجموعه مقالات چهارگانه ضرورت تجدید حیات توحید اجتماعی-سیاسی محسوب می‌شوند، به مباحثی نظیر اهمیت عرفان اجتماعی در مقاله اول، مسلمان تمام و تثلیث “خدا، خلق، خود” و اهمیت نقش “خود” انسانی در سلوک معنوی در آموزه‌های عرفانی شریعتی-اقبال در مقاله دوم و در مقاله سوم به بررسی عرفان اجتماعی شریعتی-اقبال در بینش، روش و منش مصطفی چمران و اهمیت نقش “خلق” در سلوک معنوی او پرداخته شد. در آخرین مقاله از این مجموعه مقالات به عرفان اجتماعی در بینش، روش و منش هدی صابر و به نقش “خدا” در سلوک معنوی او و در مثلث خدا، خلق، خود می‌پردازیم. ادامه مطلب “عنصر فعال هستی و رفیق رهگشا: عرفان اجتماعی در بینش، روش و منش هدی صابر”

اعتماد به روایت مصطفی ملكیان، بزرگ‌ترین سرمایه‌ای كه از دست داده‌ایم

اعتماد به روایت مصطفی ملكیان، بزرگ‌ترین سرمایه‌ای كه از دست داده‌ایم

محسن آزموده | اعتماد بزرگ‌ترین غایب مناسبات اجتماعی این روزهای ما است. این جان كلام سخنان مصطفی ملكیان در گفتار پیش روست. البته شاید آگاهی و اذعان به این سخن، چندان بر بقیه پوشیده نباشد. همه ما متاسفانه شاهدیم كه چطور در كوچك‌ترین و بزرگ‌ترین روابط اعتماد از دست رفته است و افراد و نهادها با سوءظن به یكدیگر نظر و رفتار می‌كنند و به ندرت در بدهبستانها صداقت و روراستی دیده میشود. ملكیان در این گفتار البته درباره علل و عوامل از دست رفتن این سرمایه اجتماعی سخن نگفت، اما درباره عقلانیت اعتماد حرف زد و مواردی را بر شمرد كه در آنها اعتماد كردن عقلانی و در نتیجه اخلاقی است. او با همان رویكرد تحلیلی- فلسفی شناختهشدهاش به اعتماد از منظر روانشناسی اجتماعی نظر كرد و مواردی را بر شمرد كه در آنها اعتماد كردن عقلانی است و تاكید كرد كه در غیر این موارد، اعتماد كردن اگرچه میتواند به لحاظ روانشناختی و درونی موثر باشد، اما به لحاظ بیرونی مضر است و در نتیجه عاقلانه نیست. آنچه میخوانید، روایت منقح و ویراسته سخنان او در گردهمایی سالانه گفت‌وگو در تالار ایوان شمس است كه عصر شنبه 4 اسفند به همت كانون گفت‌وگوی انجمن خیریه موسسات امام موسی صدر برگزار شد. ادامه مطلب “اعتماد به روایت مصطفی ملكیان، بزرگ‌ترین سرمایه‌ای كه از دست داده‌ایم”

مقاله یوسف اباذری و آرمان ذاکری: «سه دهه همنشینی دین و نولیبرالیسم در ایران»

مقاله یوسف اباذری و آرمان ذاکری: «سه دهه همنشینی دین و نولیبرالیسم در ایران»

توضیح کانال یوسف اباذری: مقاله «سه دهه همنشینی دین و نولیبرالیسم در ایران» احتمالا از نظر کسانی که سال‌هاست درگیر مطالعه‌ی سیاست‌های نولیبرالی در جهان و ایران هستند، بدیهی جلوه کند اما آنها مخاطب این مقاله نیستند. مخاطب این مقاله همه‌ی کسانی هستند که مدام می‌پرسند «نولیبرالیسم چیست؟» و «چرا برای توصیف تحولات جامعه ایران پس از جنگ از عنوان نولیبرالیسم استفاده می‌کنید؟»

این مقاله متنی آموزشی برای آنانی است که می‌خواهند با تناقضات سیاست ایران آشنایی پیدا کنند. ما مدعی هستیم که توجه اکثر مردم به عوامل ثانوی متأثر از این تناقضات دوخته شده است و آنان از ماهیت این تناقضات اطلاع چندانی ندارند، تا جایی که اجرایی شدن چنین سیاست‌هایی در جامعه‌ی ما با توسل به قیاس‌های نادرست و تجزیه و تحلیل‌های کارشناسانه‌ی فیس‌بوکی و تلویزیونی هنوز مورد تردید واقع می‌شود.

ادامه مطلب “مقاله یوسف اباذری و آرمان ذاکری: «سه دهه همنشینی دین و نولیبرالیسم در ایران»”

کدام دیدگاهِ فلسفی پدیدۀ تنوع ادیان را بهتر تبیین می‌کند؟

کدام دیدگاهِ فلسفی پدیدۀ تنوع ادیان را بهتر تبیین می‌کند؟

یاسر میردامادی: آنچه از نظرتان می‌گذرد، صورت تحریریافتۀ گفتاری است که در دسامبر ۲۰۱۶ میلادی در «انجمن ادب و هنر ایران» در لندن ارائه شده است. درپیاده‌‌سازی متن، لحن گفتاری آن بیش و کم حفظ شده است. این مقاله در مجله «خوشه‌ها»، نشریّه سالانه انجمن ادب و هنر ایران، شماره ۲۰ (۲۰۱۸ میلادی)، صص ۵۲-۷۱ منتشر شده است.

 

مقدّمه

ما با پدیده‌ای به نام تنوّع ادیان رو در رو هستیم که البتّه پدیدۀ جدیدی نیست و در سده‌های میانه – و در کلّ – در جهان قدیم هم ما با این پدیده، بیش و کم، مواجه بوده‌ایم. در واقع بسیاری از تنوّع‌های دینی‌ای که امروزه در جهان مدرن با آن مواجه هستیم، ریشه در جهان قدیم دارد. تنوّع اديان را چه در اديان شرقی يا غربی و چه در اديان قديم و نوپديد شاهد هستیم. حاصل این تنوّع‌ها شکل‌گیری آيین‌هائی مانند آيین اسلام، آيین بهائی، آيین دائو (يا تائوئیسم)، آيین جین، آيین شینتو، آيین مسیحی، آيین یهود، آيین هندو، آيین بودا، آيین زرتشت و بسا ادیان دیگر است. امّا در جهان جدید است که با گسترش ارتباطات، پدیدۀ تنوّع ادیان رنگ و ابعاد متفاوتی به خود گرفته است.

یکی از پرسش‌هائی که پدیدۀ تنوّع ادیان پیش روی محقّقان گذارده است، این است که چرا چنین تنوّعی در ساحت ادیان پدید آمده است؟ در میان انواع تبیین‌هائی که از چنین پدیده‌ای به دست داده شده است (مثل تبیین‌های روانشناختی، جامعه شناختی، انسان‌شناختی و غیره) در این بحث تمرکز من بر تبیین‌های فلسفی و به طور ویژه تبیین‌های فلسفی‌ای خواهد بود که در عصر مدرن از پدیدۀ تنوّع ادیان ارائه شده است. من در ادامه می‌کوشم پاسخ‌های فلسفی‌ای را که به پدیدۀ تنوّع ادیان داده شده است، دسته‌بندی کنم. سپس می‌کوشم به این پرسش پاسخ دهم که از میان آرای متنوّعی که در تبیین فلسفی پدیدۀ تنوّع ادیان ارائه شده، کدام یک از نظر فلسفی تبیین قابل دفاع‌تری است. ادامه مطلب “کدام دیدگاهِ فلسفی پدیدۀ تنوع ادیان را بهتر تبیین می‌کند؟”

مقاله «روان شناسی اخلاق از نگاه مولانا» از مصطفی ملکیان

مقاله «روان شناسی اخلاق از نگاه مولانا» از مصطفی ملکیان

روان شناسی اخلاق شاخه ای از علم روان شناسی است که به آنچه در روان یک انسان اخلاقی می گذرد، می پردازد. فهرست مهمترین مباحث مطرح در روان شناسی اخلاق عبارت اند از:

بحث در مورد اموری که درون ذهن اشخاصی که با پدیده اخلاق، اخلاقی زیستن و اخلاقی بودن سروکار دارند، در جریان است و آنها را به اخلاقی بودن کمتر یا اخلاقی بودن بیشتر سوق می دهند.

بحث درباره آن دسته از نیازهای روانی که سبب شده اند انسان، نهادی به نام اخلاق را تأسیس کند. بحث درباره آن گروه از نیازهای روانی که باعث می شوند انسان به اخلاق روی بیاورد یا از آن روی گردان شود.

بحث در مورد آثار و نتایج روانی مترتب بر اخلاقی زیستن. یعنی افرادی که اخلاقی زندگی می کنند، از این اخلاقی زیستن چه آثار و نتایج مثبت یا احیاناً منفی ای در درون خودشان تجربه و احساس می کنند؟

بحث درباره معیار ها و ملاک های روان شناختی نظام های اخلاقی و نهایتاً بررسی این موضوع که آیا می توان با یک سلسله ملاک های روان شناختی، یک نظام اخلاقی را بر نظام اخلاقی دیگری ترجیح داد یا نه؟

تحلیل پیش فرض های روانشناختی اخلاق. اخلاق پیش فرض های روان شناختی دارد. مثلاً یکی از پیش فرض های روان شناختی اخلاق این است که انسان ها مختارند و نه مجبور، چرا که اگر انسان مجبور باشد، در آن صورت سخن گفتن از اخلاق معنایی ندارد و روان شناسان باید درباره درستی یا نادرستی این پیش فرض مطالعه کنند.

بحث در مورد راه کارهای روان شناختی اخلاقی زیستن. یعنی اگر معنای درست اخلاقی زیستن را دریافتیم، چگونه می توانیم خودمان اخلاقی زیست شویم و از دیگران نیز افرادی اخلاقی زیست بسازیم؟ به عبارت دیگر، چگونه می توانیم خود یا، دیگری را از انسان غیر اخلاقی به انسان اخلاقی تبدیل کنیم؟ یا چطور می توان از انسان کمتر اخلاقی انسان بیشتر اخلاقی ساخت؟ ادامه مطلب “مقاله «روان شناسی اخلاق از نگاه مولانا» از مصطفی ملکیان”

پنج مولفه‌ی تصویرِ سینمای ایران از جامعه‌ی ایران

پنج مولفه‌ی تصویرِ سینمای ایران از جامعه‌ی ایران

در جشنواره‌ی فیلم فجر سی‌وهفتم (۱۳۹۷) تعداد فیلم‌هایی که از نظر فرم‌شناختی قابل اعتنا بودند بیشتر از جشنواره‌های قبل بود و لااقل نیمی از فیلم‌های داستانی («ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «شبی که ماه کامل شد»، «تختی»، «قصر شیرین»، «سرخپوست»، «متری شیش‌ونیم»، «مسخره‌باز»، «جاندار»، «بنفشه‌ی آفریقایی»، «طلا»، «ناگهان درخت»، «درخونگاه»، «قسم»، «سال دوم دانشکده‌ی من»، «روزهای نارنجی» و «بیست‌وسه نفر»)، صرف نظر از محتوا، با استانداردهای سینمای ایران فیلم‌های نسبتا خوش‌ترکیبی محسوب می‌شوند و نشان می‌دهند تعداد سینماگران و عوامل فیلمِ حرفه‌ای و توانای جوان در ایران در حال افزایش‌اند. حضور موثر، پرتعداد و موفق کارگردانان جوان و خوش‌آتیه‌ی دهه‌شصتی و دهه‌هفتادی (همایون غنی‌زاده، نیما جاوید، محمدحسین مهدویان، سعید روستایی، حسین امیری دوماری، پدرام امیری، سیاوش اسعدی و آرش لاهوتی) هم نشانگر نوعی پوست‌اندازی در سینما و سیطره‌ یافتن نسل جدید بر سینمای ایران است که با سوژه‌های نو و تهور در تجربه‌های نو و طبع‌آزمایی سینمایی دوره‌ی متفاوت و جدیدی در سینمای ایران را نوید می‌دهند. در سه فیلم سینمایی امسال از تعبیر «ژن خوب» استفاده شده بود، اما دو فیلم ضعیف در جشنواره («معکوسِ» پولاد کیمیایی و «سونامی» میلاد صدرعاملی) به خاطر ژن خوب آقازاده‌های سینما وارد جشنواره شده بود. اگر آراء هیات داوران جشنواره «شفاف» شود احتمال ورود چنین فیلم‌های ضعیفی به جشنواره کاهش می‌یابد. اما ارزیابی فرم و تکنیک در فیلم‌های جشنواره موضوع این یادداشت نیست.  ادامه مطلب “پنج مولفه‌ی تصویرِ سینمای ایران از جامعه‌ی ایران”

از نجاست تا خشونت

از نجاست تا خشونت سگ

چند روز پیش مطلبی را از آقای حسن اسلامی راجع به این موضوع میخواندم که ایشان استدلال کرده بودند ربطی میان مفهوم نجاست سگ و خشونتی که این روزها به انحاء مختلف در جامعۀ ما بر این حیوانات مظلوم وارد میشود وجود ندارد (این مطلب). در حالیکه دغدغه مندیهای اخلاقی ایشان را بسیار ارج مینهم و در موارد بسیاری با ایشان همدلیهای بسیاری دارم، اما با ادعای اصلی نوشتۀ ایشان نمیتوانم موافق باشم. طبق استدلال ایشان، “کسانی که با سگ‌ها رفتار وحشیانه‌ای دارند، در کنار دلایل متعدد، گاه به نجس بودن آنها اشاره می‌کنند و نتیجه می‌گیرند رفتارشان موجه است. زین رو، به دو نکته باید پرداخت؛ یکی نجس بودن سگ‌ها و دیگری مجاز بودن رفتار خشن با سگ‌ها به دلیل نجس بودن‌شان. میان این دو مساله منطقا هیچ ربطی وجود ندارد، با این حال چنان این دو در پی هم می‌آیند که خیلی افراد باور دارند نجاست سگ‌ها دلیل خوبی است برای رفتار وحشیانه با آنها.” ادامه مطلب “از نجاست تا خشونت”