ناتوانی «فایدهگرایی کلاسیک» در پاسخ به نقدهای مطرحشده علیه آن (از سوی فیلسوفانی مانند برنرد ویلیمز، جان رالز، رابرت نوزیک و …) آنقدر باعث بدنامیاش شد که بیشتر «فایدهگرایان معاصر» ترجیح دادند خود را «پیامدگرا» بنامند زیرا، همانطور که جولیا درایور بهدرستی میگوید، دیگر شمار بسیار کمی از فیلسوفان، نگرش «فایدهگرایان کلاسیک» را صددرصد میپذیرند.
«پیامدگرایان» معاصر، که بیشتر آنها از 1941 تا 1961 زاده شدهاند و بهجز دِرِک پارفیت همگی هنوز سرگرم آموزش و پژوهش هستند، با ژرفکاوی دو مفهوم «بیشینهسازی» و «خیر»، گستره گستردهای از گونههای معاصر «پیامدگرایی» را مطرح کردهاند. این فیلسوفان، مانند مایکل اسلات (…ـ1941)، پیتر آنگر (…ـ1942)، دِرِک پارفیت (2017ـ1942)، فرَنک جَکسن (…ـ1943)، فیلیپ پِتیت (…ـ1945)، پیتر سینگر (…ـ1946)، پیتر رِیلتن (…ـ1950)، مایکل زیمرمن (…ـ1951)، مایکل اِسمیت (…ـ1954)، شِلی کِیگن (…ـ1955)، اِلینر مِیسن، فرَنسیس هاواردـاسنایدر و جولیا درایور (…ـ1961)، با طرح پرسشهای جدید درک ژرفتری از «پیامدگرایی» را در اختیار ما قرار میدهند.
«پیامدگرایی واقعیتگرا در برابر پیامدگرایی اگرگرا»، «پیامدگرایی عینیتگرا در برابر پیامدگرایی ذهنیتگرا»، «پیامدگرایی کنشگرا در برابر پیامدگرایی منشگرا»، «پیامدگرایی مبتنی بر بیشینهسازی مطلق خیر در برابر پیامدگرایی مبتنی بر بیشینهسازی کافی خیر» و «پیامدگرایی لذتگرا در برابر پیامدگرایی ترجیحگرا» از جمله گونههای گوناگون پیامدگرایی معاصرند که در این درسگفتار توضیح داده میشوند. ادامه مطلب “سخنرانی «گونههای معاصر پیامدگرایی» از شیرزاد پیک حرفه”