زهیر باقری نوعپرست: نگرش ویتگنشتاین به خداباوری و خداناباوری با اغلب فیلسوفان متفاوت است و همچنین جایگاهی که او برای علم و دین در زندگی بشر قائل است با نگاههای رایج در مورد این دو پدیده تفاوتهای اساسی دارد. از این رو، اگر مایلید به شکلی کاملاً جدید و متفاوت به خدا، دین و علم بنگرید این درسگفتارها به شما توصیه میشود. در این جلسات به جایگاه دین،خدا و علم در فلسفهٔ ویتگنشتاین میپردازیم. این درسگفتارها بر مبنای کتابی است که به زبان انگلیسی نوشتهام و در دست چاپ است. این درسگفتارها به زبان انگلیسی است و زیرنویس فارسی دارند. ادامه مطلب “درسگفتارهای خداباوری و خداناباوری، علم و دین در فلسفهٔ ویتگنشتاین از زهیر باقری نوعپرست”
نسبت سنجی انواع خداناباوری با خداناباوریهای دوستانه و غیردوستانه؛ با نگاهی به نظریه ویلیام رو
نسبت سنجی انواع خداناباوری با خداناباوری های دوستانه و غیردوستانه؛
با نگاهی به نظریه ویلیام رو
نویسنده: هادی حکیم شفایی
در این نوشتار، ابتدا مدل او را در تبیین مفهوم خداناباوریِ دوستانه و غیردوستانه به شرح زیر می آوریم و سپس با طرح سه نوع خداناباوری بر اساس منشاء باور، امکان و میزان گرایش هر یک از انواع خداناباوری به خداناباوری دوستانه و غیردوستانه را بررسی خواهیم نمود و فرضیه هایی ارائه خواهیم کرد.
ادامه مطلب “نسبت سنجی انواع خداناباوری با خداناباوریهای دوستانه و غیردوستانه؛ با نگاهی به نظریه ویلیام رو”
معنویت در جهان بیمعنا؛ مصاحبه با بیژن عبدالکریمی
معنویت در جهان بیمعنا
مصاحبه امیر تاکی با دکتر بیژن عبدالکریمی؛ تابستان ۱۳۹۸
امیر تاکی- انسان همواره به دنبال پاسخ به چراییهای زندگی خود است. خواه این چراییها اساسی و ساختاری باشند و خواه جزئی و کمرنگ. چرایی «بودن» شاید اساسی ترینِ این چراییهاست و با پاسخ به این پرسش، «چه شدن» که همان هدف و غایت است، معنا مییابد. هدف، انگیزه و غایت حرکت انسان وابسته به دانستن و پی بردن به پاسخهایی است که برایش قانع کننده باشد. علاوه بر ایجاد هدف زندگی، این پاسخ اساسی، ارزشهای هر انسانی را تشکیل خواهد داد. در پرتو این ارزشها، چگونگی زیست او معین میشود. بنابراین در پرتو این پاسخ به چرایی بودن، هم سمت و سوی حرکت انسان مشخص شده و هم چگونگی و کیفیت زیست این حرکت هویدا میشود.
علاوه بر این دو، هویت انسان از منظر وجه اکتسابی آن نیز در گرو معنا یافتن او سامان مییابد. در واقع این هویت، همانند ریشه درختی است که تنه آن را که همان حرکت و هدف است، استوار ساخته است.
بنابراین سه مقوله هویت، هدف و ارزش، برخاسته از معنای «بودن» خواهد بود. در این صورت معناگرایی در انسان به یک دغدغه اساسی مبدل میشود. در مسیر یافتن این معنا، برخی عقل، علم و تجربه را کافی میدانند و بر اساس استدلالهای آن در پی پاسخدهی به این پرسشها هستند. برخی هم این ابزارهای ظاهری را مکفی نمیدانند و برای انسان شئون دیگری را که باطنی و روحانی است، در نظر میگیرند. در طول تاریخ این چالش همراه بشر بوده که «آیا دنیا در حقیقت همان چیزی است که با حواس ظاهری درک میکنیم یا دارای ذاتی متفاوت است که در دیده و درک ظاهری ما نمیگنجد؟»
در صورت پذیرفتن حقیقتی ورای ظاهر این عالم، درک باطن آن ابزارهای باطنی انسان را طلب میکند. پس صدای درون، الهام، وحی، شهود شخصی، رؤیا و… برجسته میشود .برای یافتن این حقیقت در طول تاریخ، انسانها در جوامع گوناگون به ادیان، مکاتب، رهبران، عرفانها و… مراجعه کردهاند.
هر فردی یافتن حقیقت را برای وجهی از زندگی خود دنبال کرده است. از رفع مشکلات جسمی و روانی گرفته تا دستیابی به زندگی موفق و آماده شدن برای زیست در دنیایی بعد از این دنیا و از دستیابی به زندگی مسالمتآمیز، اخلاقمدارانه و با آرامش، تا آنهایی که یافتن حقیقت را کشف درون خود و تعالی و رشد انسانیت خود پنداشتهاند.
اما در عصر جدید با توجه به سیطره علم و عقل بر زندگی عموم مردم جهان، تقابل عقلگرایی و معنویتگرایی یکی از چالشهای مهم این دوره است. همگرا کردن عقل و معنا از جمله کوششهای آنهایی است که زیست معناگرایانه را برای انسان بهترین شیوه زندگی میدانند.
در هر صورت چه بپذیریم که انسان معنوی باشیم و چه نپذیریم، این خودآگاهی درونی و آگاهی از جهان پیرامونی، ذهن آدمی را با پرسشهای گرانی مواجه می-سازد که خروجی چنین حالتی، پویایی و کاوشگری را برای انسان در بعد فردی و حتی در بعد اجتماعی پدید میآورد.
برای کسانی که به عالمی ورای عالم مادی معتقدند، خودآگاهی و تعالی فردی، اخلاق و منش انسانی و بسط دادن این حالت آگاهی و کشف حقایق پنهان، سبک زندگی فردی و اجتماعی را میطلبد که با تفکر و تفسیر مادیگرایانه از جهان، لزوما همسویی نخواهد داشت.
در این مصاحبه با جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی، سعی شده است مبحث معنویت از وجوه مختلف فلسفی، اخلاقی، عقلانی و … بررسی شود تا هم به چرایی-های عرصه معنا تلنگری زده باشیم و هم با در نظر گرفتن مقولههای اخلاقی و عقلانی، رابطههای میان این دو را واکاوی کنیم. قطعا نوع نگاه به موضوع معنویت در عصر جدید بسیار متفاوتتر از آن چیزی بوده که در سدههای گذشته شالوده یافته است. به همین منظور سعی شده است در این مصاحبه به زوایایی متناسب با چالشهای کنونی جوامع در حال تحول و توسعه در رابطه با حوزه معنا و معنویت، نگریسته شود.
ادامه مطلب “معنویت در جهان بیمعنا؛ مصاحبه با بیژن عبدالکریمی”
معرفی و بررسی کتاب اعتقاد بدون تعصب با حضور حسن محدثی و محمود مقدسی
نشستهای گفتار و اندیشه | جلسه ۶۷
معرفی و بررسی کتاب اعتقاد بدون تعصب
نویسنده: پیتر برگر، آنتون زایدرولد
مترجم: محمود حبیبی
ناشر: انتشارات گمان
با حضور:
دکتر حسن محدثی
دکتر محمود مقدسی
پنجشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲
برگزارکننده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی | شعبه فارس
با اجرای محمدرضا کدیور
کتاب اعتقاد بدون تعصب (در ستایش تردید) نام اثری مشترک از پیتر برگر و آنتون زایدرولد است که موضوع اصلی آن ستایش «تردید» است. در این کتاب بهصورت کلی درمورد شک و ایمان و یقین صحبت میشود و اعتقاد داشتنِ بدون تعصب را میتوان نتیجه گرفت.
ادامه مطلب “معرفی و بررسی کتاب اعتقاد بدون تعصب با حضور حسن محدثی و محمود مقدسی”
گفتگوی دیدارنیوز با محسن برهانی؛ یادگیری، آگاهیرسانی و مطالبهی حقوق مردم
دکتر محسن برهانی، نامی آشنا و پرآوازه برای جامعه و مخاطبان در فضای مجازی است؛ او در حوادث سال ۱۴۰۱ یکی از منتقدان جدی برخورد حاکمیت با مردم بود؛ او مهمان دیدارنیوز در یکی از آخرین روزهای تیرماه بود.
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: آشنایی با قانون و مطالبه حق یکی از محورهای مهم و کلیدی گفتگو با دکتر محسن برهانی بود؛ او معتقد است اگر مردم تلاش کنند و آشنایی بیشتری با آنچه حق آنها است داشته باشند در بسیاری از مواقع میتوانند از بحران عبور کنند یعنی باید مطالبه گری را اولویت قرار دهند. ادامه مطلب “گفتگوی دیدارنیوز با محسن برهانی؛ یادگیری، آگاهیرسانی و مطالبهی حقوق مردم”
درسگفتارهای «چرا نابرابری معضلآفرین است؟» از جواد حیدری
تی. ام. اسکنلن یکی از مهمترین فیلسوفان سیاسی در روزگار ما است. ترجمهی کتاب اخیر او با عنوان «چرا نابرابری معضلآفرین است؟» سال گذشته از سوی مؤسسهی سروش مولانا منتشر شده است. در این ده درسگفتار سعی شده است که در هر جلسه یکی از فصول کتاب تحلیل و بررسی شود.
برای این کتاب محاسن زیادی برشماردند که از جمله میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد: اول؛ این کتاب به یکی از جدیترین مسائل روزگار ما میپردازد. نابرابری بنا به آمارهای معتبر واقعیتی است که هم سرتاسر جهان را فراگرفته است و هم در کشور ما کاملاً ریشه دوانده است. پرداختن به این واقعیت بسیار تلخ و ویرانگر از وظایف نظریهپرداز سیاسی است. دوم؛ این کتاب نمونهی درخشانی از تفکر تحلیلی در نظریهی سیاسی و فلسفهی سیاسی است. در تفکر تحلیلی وضوح مدعا و اقامهی دلیل بسیار اهمیت دارد. اسکنلن بهصورت حیرتانگیزی مدعای خود را با وضوح هرچه تمام مطرح میکند و برای هر مدعای خود هم ادلهی محکمی اقامه میکند. پس میتوان گفت که اسکنلن در این کتاب با روش تحلیلی به یکی از فوری و فوتیترین مسائل جهان معاصر میپردازد. ادامه مطلب “درسگفتارهای «چرا نابرابری معضلآفرین است؟» از جواد حیدری”
نشست نقد و بررسی کتاب «اخلاق؛ دین طبیعی»
نشست نقد و بررسی کتاب «اخلاق؛ دین طبیعی» با حضور نویسنده، ایوب افضلی، و ناقد محترم، دکتر علی مهجور به همت انجمن علمی فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم برگزار شد و ابتدا نگارنده کتاب درباره ضرورت و اهمیت موضوع کتاب اشاره کرده و ساعتی پیرامون محتوای کتاب توضیحاتی ارائه داد. سپس دکتر مهجور ضمن تقدیر از جایگاه کتاب در حوزه فرااخلاق، به نقد اثر پرداخت. در زیر گزارش مبسوط این جلسه و در انتها صوت این جلسه تقدیم میشود. ادامه مطلب “نشست نقد و بررسی کتاب «اخلاق؛ دین طبیعی»”
نوشتار محمدامیر قدوسی: مروری بر کتاب اخلاق دینشناسی اثر ابوالقاسم فنائی
«اخلاق دین شناسی: پژوهشی در باب مبانی اخلاقی و معرفت شناسانه فقه»، کتابی است به قلم ابوالقاسم فنائی که نشر نگاه معاصر در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی آن را در ۵۷۸ صفحه منتشر کرده است. این کتاب در یک بیان کوتاه ادعانامهای است مدلّل، اندیشیده، متواضعانه و در عین حال با اعتماد به نفس کامل، علیه سنت اجتهاد فقهی رایج در حوزههای علمیه جهان اسلام و به ویژه جهان تشیع.
نویسنده اندوختههای فراوانی از دو سنت تعلیمی حوزوی و دانشگاهی در آستین دارد و علاوه بر سابقه طولانی آموزش و پژوهش در حوزه علمیه قم، به برکت بهرهمند شدن از فرصت اعزام به انگلستان از سوی یکی از موسسات مهم حوزوی قم برای ادامه تحصیل در حوزه فلسفه اخلاق، هر دو فضای دانشگاههای علوم انسانی ایران و انگلستان را تجربه کرده است، لذا میکوشد تا نمونه درخشانی از یک نقد سنجیده درباره اخلاق اجتهاد را به پیشگاه جامعه علمی تقدیم کند. کتابی که به جرئت میتوان گفت واژه به واژه آن با دقت فراوان عبارت پردازی شده است و به روشنی پیداست که چکیده و دستاورد سالها تامل نویسنده فرزانه آن به ویژه در حوزه معرفت شناسی اخلاقی و فقهی است… ادامه مطلب “نوشتار محمدامیر قدوسی: مروری بر کتاب اخلاق دینشناسی اثر ابوالقاسم فنائی”
نشست تأملاتی دربارهی نواندیشی دینی در ایران معاصر
به مناسبت دهمین سال تأسیس دین آنلاین نشستی با عنوان «تأملی در نواندیشی و روشنفکری دینی در ایران معاصر» در باشگاه اندیشه برگزار شد. مصطفی ملکیان، حسین هوشمند و امیر مازیار در این نشست حضور داشتند. عبدالکریم سروش نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود که سخنانشان به صورت آنلاین پخش شد. ادامه مطلب “نشست تأملاتی دربارهی نواندیشی دینی در ایران معاصر”
گفتگوی بیژن عبدالکریمی با یورونیوز: دموکراسی، نسل زد و سلبریتیها
یورونیوز: بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد است. وی که دکتری خود را در دانشگاه مسلمان علیگر هند به پایان رسانده، از منتقدان نگاه سیاسی به فرهنگ و علوم انسانی است. با او درباره تحولات اجتماعی ایران به ویژه در پی جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفتگو کردیم.
یورونیوز: آیا «بیتاریخی» را نماد نسل جدید ایران میدانید؟
بیژن عبدالکریمی: قبل از پاسخ به این پرسش، باید معنای بیتاریخبودن را روشن کنم. مراد من از بیتاریخبودن این است که نسلهای جدید به این دلیل که ارتباطشان را با سنت و میراث تاریخی و مآثر فرهنگی از دست دادهاند، رابطهشان با گذشته قطع شده. در نتیجه این نسلها «گذشته» ندارند و چون این نسلها هیچ امید و طرح و اوتوپیایی برای آینده ندارند، لذا آیندهای هم ندارند. به همین دلیل نسلهای جدید در زمان حال غوطهورند، یعنی در روزمرگی متوقف شدهاند و فاقد گذشته و آیندهاند.
این وصف فقط مربوط به نسلهای جدید ایرانی نمیشود و یک وصف وجودشناختی و متافیزیکیِ جهانی است. یعنی در سراسر جوامع جهان، اکثر قریب به اتفاق جوانان بیتاریخاند و رابطۀ خودشان را با گذشته و آینده از دست دادهاند. یعنی فقط این طور نیست که نسلهای جدید ایرانی نسبتی با حافظ، مولانا، قرآن، احادیث و مآثر فرهنگیشان ندارند بلکه نسلهای جدید اروپایی و آمریکایی هم دیگر با هولدرلین، گوته، شیلر، شکسپیر و میراث فرهنگی-تاریخیشان ارتباطی ندارند.
جوانان ایرانی هم درست مثل جوانان اروپایی و آمریکایی، اتوپیایی جز «مصرف» ندارند. هیچ طرح و آرزو و مدینۀ فاضلهای در ذهنشان نیست؛ لذا «بیتاریخی» صرفا صفت جوانان ایرانی نیست بلکه یک وصف جهانی است.