نوشتار محمدمنصور هاشمی: محمدرضا شجریان صدای غرور زخم‌خورده‌ی یک سرزمین

نوشتار محمدمنصور هاشمی: محمدرضا شجریان صدای غرور زخم‌خورده‌ی یک سرزمین

صدای غرور زخم‌خورده‌ی یک سرزمین

به یادِ آوازِ جاودانِ محمدرضا شجریان

محمدمنصور هاشمی

منبع: مجلۀ هنری تحلیلی کافه کاتارسیس

ما همه می‌میریم. اما همه یک جور زندگی نمی‌کنیم. محمدرضا شجریان از دنیا رفت. دوست داشتیم بیشتر باشد. بیشتر بماند. بیشتر بخواند. ولی مرگ کاری به دوست‌داشتن‌های ما ندارد. با مرگ کاری نمی‌توان کرد. با زندگی اما بسیار کارها می‌توان کرد. از بختیاری ما بود که یکی از آن بسیار کارها را دیدیم. دیدیم که کسی در کاری چنان به مهارت و خلاقیت رسید که کارش هیچ کم نداشت. دیدیم که کسی پیش چشم ما شاهکار آفرید. ادامه مطلب “نوشتار محمدمنصور هاشمی: محمدرضا شجریان صدای غرور زخم‌خورده‌ی یک سرزمین”

نوشتار نادر اربابی با عنوان «سختگیری و تعصب خامی است»

نوشتار نادر اربابی با عنوان «سختگیری و تعصب خامی است»

آموزه‌های مثنوی چراغی در كوره راه خرد

سختگیری و تعصب خامی است

نادر اربابی (پزشک و دانشجوی ارشد فلسفه اخلاق)

منتشر شده در روزنامه اعتماد | شماره ۴۷۵۵ -۱۳۹۹ سه شنبه ۸ مهر

گروه اندیشه| هشتم مهرماه در تقویم روز بزرگداشت خالق مثنوی معنوی است: جلا‌ل‌الدین محمد بلخی (672-604 ه.ق) موسوم به مولانا، مولوی، رومی بدون تردید یكی از اركان اربعه فكر و فرهنگ و ادب ایران در دوره اسلامی است، در كنار فردوسی، سعدی و حافظ. مولانا البته فیلسوف به معنای خاص آن نبود و نیست، یعنی اندیشمندی كه مشخصا در پاسخ به پرسش‌های مشخص فلسفی در حوزه‌های هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و متافیزیك، آثاری منحصرا با این موضوعات پدید آورده باشد و كوشیده باشد چنانكه رسم فیلسوفان رسمی است، با تكیه بر آنچه عقل و خرد می‌خواند، مستدل به آنها پاسخ دهد. اما در آثار ارزشمند منظوم و منثور به جا مانده از او، همچون مثنوی معنوی، غزلیات شمس، مجالس سبعه، فیه ما فیه، مكتوبات و… تقریبا از پاسخ به هیچ پرسش بنیادین فلسفی غفلت نشده تا جایی كه بسیاری را بر آن داشته كه بكوشند از مجموعه این آثار، نظامی فكری برای او مستخرج كنند. از این حیث مولانا جلال‌الدین كه شاعری سترگ است و فقیهی عالم، بدون شك حكیمی فرزانه و متفكری ژرف‌اندیش است و متعاطی حقیقت در دریای جوشان آثار او گوهرهای گرانبهایی خواهد یافت. در یادداشت حاضر، نویسنده كوشیده با رویكردی اخلاقی، معرفت‌شناسی فضیلت‌گرایانه مولانا را آشكار كند.

ادامه مطلب “نوشتار نادر اربابی با عنوان «سختگیری و تعصب خامی است»”

نوشتار حنیف‌رضا جابری‌پور با عنوان «در ستایشِ کمک‌خواستن»

نوشتار حنیف‌رضا جابری‌پور با عنوان «در ستایشِ کمک‌خواستن»

در ستایشِ کمک‌خواستن

حنیف‌رضا جابری‌پور (مشاورِ ارشد «بنیادِ کودکِ استرالیا» و دانشجوی دکتریِ در دانشکده‌ی آموزش در دانشگاه موناش، ملبورن، استرالیا)

 

کمک‌گرفتن به مثابه‌ی احساسِ ضعف

کمک‌گرفتن برای من کار سختی است. برایم آسان نیست که برای انجام یک کار یا در مورد شرایطی که در آن قرار دارم از کسی کمک بخواهم. حتی اگر کسی خودش بیاید سراغم و پیشنهاد کمک بدهد، معمولا با سختی می‌پذیرم. این روحیه سبب شده است (و می‌شود) که برخی کارهای دشوار را به خوبی به پایان نرسانم یا از برخی شرایط پیچیده‌ی زندگی آسیب ببینم.

روزی به انباری خانه رفته بودم تا یک میز نه چندان سنگین را بیرون بیاورم. دست کم دو نفر در خانه بودند که می توانستم از آنها کمک بخواهم تا با هم میز را بیاوریم. اما به طور خودکار به تنهایی وارد این کار شدم. هنگام خارج شدن از در انباری یکی از پایه های میز بین دیوار و در گیر گرد. سعی کردم میز را بیرون بکشم اما اندازه‌ی بزرگ میز و جا دست نداشتن در آن راهروی نسبتا تنگ باعث شد  تا تعادلم به هم بخورد. برای به دست آوردن تعادل، ناخودآگاه به میز فشار آوردم و پایه میز ترک برداشت و لق شد. خیلی اعصابم خرد شد.

اولین چیزی که به ذهنم آمد جمله‌ای ملامت‌گونه بود: “می‌مُردی از یک نفر کمک می‌گرفتی؟ بیا! تحویل بگیر!” ظرف مدت کوتاهی قوای توجیه‌گیر وجودم با حداکثر تلاش در جهت خلاصی از عذاب وجدان، فعال شدند. “مگه چیه؟ اصلا کی گفته که آدم باید از دیگران کمک بخواهد؟ صائب همینطوری روی هوا که نگفته دست طلب چو پیش کسان می‌کنی دراز/ پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش.” ابتدا تلاش کردم موضوع را انکار کنم و زیر فرش بزنم. اما خودم هم می‌دانستم که دارم هوچی‌گری درمی‌آورم. کمک‌خواستن برای جابجا کردن میز هیچ ربطی به آبرو ندارد. قطعا بی‌آبروییِ شکستنِ میز بیشتر از کمک خواستن برای جابجایی سالم میز است. مدتی زمان لازم بود تا بتوانم آرامشم را بازیابم و کمی گردن فرود آورم و با فروتنی بیشتر به این موضوع فکر کنم. بزرگترین کشف در این مسیر یک سوال بود: “کمک‌گرفتن از دیگران برای تو نشانه‌ی چیست؟” ادامه مطلب “نوشتار حنیف‌رضا جابری‌پور با عنوان «در ستایشِ کمک‌خواستن»”

نوشتار محمد قطبی با عنوان «نیایش‌گری در الهیات دوبُنی»

نوشتار محمد قطبی با عنوان «نیایش‌گری در الهیات دوبُنی»

در سیزده نوشتار پیشین مجموعه الهیات دوبُنی، درباره‌ جهان‌ انسانی گفته شد که《جهان انسانی را به دو بخش جهان فردی (جهان شخصی) و جهان اجتماعی (جهان پیرامونی) تقسیم نموده‌اند، بخش فردی جهان انسانی به زندگی شخصی و فردی انسان‌ها بازمی‌گردد و ابعاد اخلاقی، ذهنی، روانی، اندیشگی و…فرد را در بر می‌گیرد. بخش اجتماعی جهان انسانی مربوط به زندگی اجتماعی فرد است و شامل روابط بین انسانی و برهمکنش او با انسان‌های دیگر اجتماع است. در این سلسله مقالات بخش جهان فردی جهان انسانی، جهان شخصی و بخش اجتماعی آن جهان پیرامونی نامیده شد و تاکید شد که نادیده گرفتن و غفلت از هر کدام از این جهان‌ها به خدای تک‌ساحتی، توحید تک‌ساحتی و سلوک تک‌ساحتی می‌انجامد و در برابر موحد سالک تک‌ساحتی از موحد سالک چندساحتی، تمام سخن گفته شد》و همچنین تاکید شد که《دوبُنی اینجا به معنای پرداخت متوازن به دو جهان شخصی و جهان پیرامونی در دینداری و آموزه‌های دومحوری دین است》.در ادامه در نوشتار مدل دین‌شناسنامه الهیات دوبنی گفته شد که الهیات دوبنی می‌تواند سنتزی برای رویکردهای مذهب وجودی-فردگرا و مذهب وجودی-جمع‌گرا ایجاد کند.

ادامه مطلب “نوشتار محمد قطبی با عنوان «نیایش‌گری در الهیات دوبُنی»”

سخنرانی میلاد نوری با عنوان «زمان، جاودانگی، و معنای زندگی»

سخنرانی میلاد نوری با عنوان «زمان، جاودانگی، و معنای زندگی»

زندگی در چشم‌برهم‌زدنی به «مرگ» ختم می‌شود. مفهوم «مرگ» با یادآوریِ ارزش لحظات، زندگی را معنادار می‌کند؛ اما خود آن نیز، تلاش‌ها و امیدهای آدمی را به چالش می‌کشد. سوگناکی زندگی آنجاست که هر دم حاصل لحظات‌ِ زندگی‌مان را از دست می‌دهیم. چه‌بسا دلتنگیِ ناشی از اندیشۀ مرگ، افسون و شادی زیستن را در ما بمیراند؛ زیرا ما می‌خواهیم آنچه را به‌دست می‌آوریم جاودانه از آن خود سازیم. کسی که نگاه به فراسوی زمان دارد، می‌پندارد که از طریق اندیشیدن به «جاودانگی» می‌تواند بر تعارض‌های ناشی از «مرگ» غالب آید. چه‌بسا نیز چنین باشد؛ زیرا ممکن است مفهوم جاودانگی حس بی‌فرجامی را از میان بردارد. اما جاودانگی نیز همچون خودِ مرگ، تعارض‌انگیز است. به تعبیر ویتگنشتاین: «آیا چگونگی و چرایی زندگی جاودان، به اندازۀ زندگانی کنونی‌مان، مبهم و رازآلود نیست؟». گذرندگی زمان، مفهوم مرگ، دغدغۀ جاودانگی و معنای زندگی، مسائلی‌اند که به سرشت انسانی ما، از آن‌جهت که خودآگاهیم، پیوند دارند. در گفتاری با عنوان «زمان، جاودانگی، و معنای زندگی» که در دانشکده الهیات دانشگاه شهید بهشتی ارائه داشته‌ام، پرتوی بر این مسئله افکنده شده است‌. ادامه مطلب “سخنرانی میلاد نوری با عنوان «زمان، جاودانگی، و معنای زندگی»”

درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر از احمد رجبی

درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر از احمد رجبی

درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیم‌سال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث و فصل‌هایی از کتاب هستی و زمان هایدگر پرداخته شده است. محور اصلی و هدف بحث، توجه به جایگاه زمان و زمانمندی دازاین در هستی‌شناسی بنیادین هایدگر است، به نحوی که گزینش و شیوه شرح مباحث کتاب به سوی تفسیر مساله زمانمندی در اندیشه متقدم هایدگر پیش می‌رود. نخست، ایده هستی‌شناسی و مقصود هایدگر از پرسش از وجود ناظر به متافیزیک سنتی، و نیز تعریف پدیدارشناسی هرمنوتیکی با تمرکز بر متن درآمد کتاب بحث می‌شود و سپس بحث‌هایی روی فصول مربوط به مفهوم جهان (به ویژه معنای تفسیرشدگی جهان و مفهوم ابزار در توصیف اشیاء دم دست) و مقومات دازاین (نحوه رابطه افکندگی و طرح‌افکنی با یکدیگر) صورت می‌گیرد. سپس با تفسیر مفهوم دغدغه در تعریف هستی‌شناختی دازاین و پرسش از کل‌بودن و وحدت ساختاری دازاین، بحث نسبتا مفصلی درباره تحلیل مشهور هایدگر از مساله مرگ انجام می‌شود و از همین بحث، به واسطه مفهوم “آینده متناهی” دازاین به عنوان کانون کتاب هستی و زمان، بخش‌هایی از مباحث هایدگر درباره زمان و زمانمندی تفسیر می‌شوند.
لازم به ذکر است که به جز سه جلسه نخست، جلسات بعدی به صورت مجازی و فایل صوتی ضبط شده است. ادامه مطلب “درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر از احمد رجبی”

مجموعه‌ی «کربلا به روایت یزید»؛ کاری از جمهور تی‌وی

مجموعه‌ی «کربلا به روایت یزید» کاری از جمهور تی‌وی

این روزها رسانه جمهور تی‌وی مجموعه‌ای تصویری با عنوان «کربلا به روایت یزید» را منتشر می‌کند. این مجموعه سعی دارد با حضور مجتبی احمدی (پژوهشگر دین) به عنوان کارشناسی که پروژه‌ی مطالعاتی ده ساله «قصه الامه» را به پایان رسانده؛ نتیجه‌ی مطالعات جامعه شناختی ایشان را در حوزه‌ی تاریخ اسلام -پیرامون عاشورا- با مخاطبان در میان گذارد.

در توضیح این برنامه آمده است: “گمان می‌کنیم تا وقتی نسبتی واقعی با زمینه‌ی رخدادهای تاریخی پیدا نکنیم شناخت درستی از خود واقعه پیدا نخواهیم کرد و در دو اَبَر دوگانه‌ی «عاشورای فریز شده در تاریخ» و «گفتمانِ حسینِ روزمره/شمر زمانه‌ات را بشناس» گرفتار خواهیم ماند. تولید این برنامه در زمانه‌ی اعوجاج های نظری و وضعیتِ «یخرجون من دین الله افواجا» و منبرهای تکراری صدا و سیما، می‌تواند به فهم و رشد دینی دینداران منجر شود” ادامه مطلب “مجموعه‌ی «کربلا به روایت یزید»؛ کاری از جمهور تی‌وی”

نوشتار شیرین کریمی با عنوان «چه‌گونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه می‌کنند؟» در پاسخ به «درباره‌ی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشته‌ی آرش نراقی

نوشتار شیرین کریمی با عنوان «چه‌گونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه می‌کنند؟» در پاسخ به «درباره‌ی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشته‌ی آرش نراقی

چه‌گونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه می‌کنند؟

شیرین کریمی (مترجم و پژوهشگر اجتماعی)

آرش نراقی دانش‌آموخته‌ی فلسفه و «نواندیش دینی» در یادداشتی زیر عنوانِ «درباره‌ی زنانی که شریک نظام مردسالارند» چند نکته را درباره‌ی «نقش زنان در شکل‌بخشی و تداوم ساختارهای تبعیض‌آمیز» برمی‌شمرد و در پایان نتیجه می‌گیرد که «تغییر و اصلاح نظام تبعیض مردسالار مستلزم مشارکت فعالانه‌ی مردان و زنان است و در این راه توجه به نقش مردان مطلقاً نباید نقشی را هم که زنان در شکل‌گیری، تحکیم و تداوم این نظام تبعیض‌ دارند، نادیده گرفت.» نراقی پیش از این نتیجه‌گیری نکاتی را طرح کرده است که درنگی کوتاه روی آن لازم است.

از آنجایی که ما زنان (زنانی که در فضاهای اجتماعی و علمی و فرهنگی فعال‌تر هستیم)، چه فمینیست باشیم چه نباشیم از دَم برچسبِ «فمینیست ایرانی» خورده‌ایم، و از آنجایی که نوشتارهایی از نوع متن آرش نراقی همین طیف را نشانه می‌روند، خوب است ابتدا روشن کنم که من از سوی فمینیست‌ها یا از زبان یک فمینیست برای یادداشت آرش نراقی پاسخ نمی‌نویسم. فمینیست‌ها، اگر اصلاً بخواهند پاسخ بدهند، از منظر مطالعات جنسیت و نظریه‌های فمینیستی، پاسخی درخور خواهند داد. اما من قبل از هر چیز، برمبنای فهمی که از تجربه‌ی زیسته در این جامعه و پیگیری مسائل زنان و دنبال‌کردن فعالیت‌های فمینیست‌ها دارم می‌نویسم. ادامه مطلب “نوشتار شیرین کریمی با عنوان «چه‌گونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه می‌کنند؟» در پاسخ به «درباره‌ی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشته‌ی آرش نراقی”

هادی صمدی: کرونا، از رمانی قدیمی تا سیر و تئوری توطئه

هادی صمدی: کرونا، ویروسی جدید در رمانی قدیمی

شاید شما نیز اظهارات و مطالبی نظیر پیشگویی کرونا در یک رمان، درمان کرونا با سیر، ساخت ویروس کرونا در آزمایشگاه و فرضیات گوناگون دیگر را از نظر گذرانیده باشید. هادی صمدی در چند یادداشت –در کانال تلگرامی خود– کوشیده است با تفکر نقادانه نحوه مواجهه با این فرضیه‌ها را نشان دهد.

ادامه مطلب “هادی صمدی: کرونا، از رمانی قدیمی تا سیر و تئوری توطئه”

نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان

نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان

روز چهارشنبه مورخ ۱۳ آذر ۱۳۹۸، «نشست های پیش همایش علامه میرداماد» در حوزه علمیه امام خمینی تهران برگزار گردید؛ در یکی از جلسات این نشست موضوع «نقد کتاب اخلاق دین شناسی» اثر ابوالقاسم فنائی با حضور زهیر بلند قامت و حامد حسینیان برگزار گردید که فیلم و صوت این جلسه در ادامه آمده است. ادامه مطلب “نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان”