مدخل گونهگرایی از مجموعهی «فلسفه در هزار کلمه: مفاهیم مقدماتی»
نویسنده: دَن لُو، استاد فلسفه در دانشگاه میشیگان
مترجم: علی بنیاسد
بشر از حیواناتِ غیرانسان به اَشکال مختلفی استفاده میکند: برای آزمایشهای علمی، پوشاک، و خوراک. چنین استفادههایی معمولاً به حیوانات آزار میرساند و آزردن هم اغلب اشتباه است. این سؤال پیش میآید که حیوانات چه مشخصهای دارند—اگر اصلاً داشته باشند—که ممکن است این آزاررسانیها را موجه سازد.
یکی از پاسخهایش میتواند صرفاً همین باشد که آنها حیواناند. این نگرشِ گونهگرایی است. بنا بر این ادعا نوع رفتار با موجودات (کاملاً یا تا اندازهای) بر اساس عضویتِ آنها در گونهی جانوریشان معین میشود.[1] گونهگرایی با اولویتدادن به منافع گونهی خود در مقابل گونههای دیگر گره خورده است: چون حیوانات به گونهی ما تعلق ندارند، پس میتوانیم با آنان چنان کنیم که با انسانها هرگز مجاز نمیبینیم.
به نظر میرسد بیشترِ مردم گونهگرایی را میپذیرند. با این حال، تعدادی از فلاسفه استدلال میکنند گونهگرایی منعکسکنندهی تبعیضیست سوگیرانه به نفع گروه خودمان—شبیه نژادپرستی و تبعیض جنسی. در این جستار، نگاهی میاندازیم به انواع مختلف گونهگرایی و ایرادهایی که به آن وارد است.[2] ادامه مطلب “مدخل گونهگرایی از مجموعهی «فلسفه در هزار کلمه: مفاهیم مقدماتی»”