در این پست -کلاس درس فلسفه: مجموعه درسگفتارهای سایت صدانت- لینک درسگفتار های سایت صدانت با طبقهبندی موضوعی قرار گرفته است. ادامه مطلب “کلاس درس فلسفه: مجموعه درسگفتار های سایت صدانت”
مقامِ رشکانگیزِ هنرمند: او که «پیش مینهد» و منتقد را به هیچ میگیرد
مقامِ رشکانگیزِ هنرمند: او که «پیش مینهد» و منتقد را به هیچ میگیرد
نویسنده: بعثت علمی
مقامِ هنرمندیْ رشکانگیزترین است، و «نقد»های ستیزهجویانهی ما ناهنرمندانِ گرفتار در کارهای روحفرسا افشاگرِ کینتوزی ماست به این مقام. ما ناهنرمندان رشک میبریم بر هنرمند چرا که او آزادی روح خود را به «رفاه»، به «آینده»، به «یک زندگی بیدغدغه» نفروخت. رشک میبریم بر هنرمند چرا که دیگر میدانیم چیزی از زندگی باقی نمانده، مرگ در میزند و «جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است»، و ما همچنان کار میکنیم تا کار نکنیم! کار میکنیم تا شاید روزی ما هم هنرمند شویم. اما هنرمند گویی این همه را از پیش میدانست و عمرْ «پسانداز» نمیکرد. ما ناهنرمندانِ فرهیخته از خود نیز خشمناکایم؛ خشمناکایم از اینکه هنرمند نماندیم!—کیست که تا پیش از تباه شدن در دبستان و دبیرستان هنرمند نبوده باشد؟!— هنرمند اما کودک ماند: آفرینشگر، بیگناه، بیفردا… آزاد. ما ناهنرمندانْ این آزادی را بر هنرمند و این بردگیِ «کار ثابت» را بر خود نمیبخشیم، و نامی از نامهای این نابخشودگی «نقد هنر»[1] است. ادامه مطلب “مقامِ رشکانگیزِ هنرمند: او که «پیش مینهد» و منتقد را به هیچ میگیرد”
مجموعهی کرش کورس فلسفهی اخلاق
مجموعهٔ کرش کورس (به انگلیسی: Crash Course) یک سلسله ویدیوی آموزشی است که به همت برادران گرین (جان گرین و هانک گرین) با نویسندگی نویسندگان گوناگون و در علوم و فنون مختلف از سال ۲۰۱۲ تاکنون به زبان انگلیسی منتشر میشود. خانهٔ اخلاقپژوهان جوان برای نخستین بار ترجمهٔ بخش «فلسفهٔ اخلاق» از این مجوعه را به عهده گرفت. این مجموعه به ترجمهٔ و کوشش تحریریهٔ خانهٔ اخلاقپژوهان جوان به مخاطبان عرضه شد و در ادامه قابل دریافت است. ادامه مطلب “مجموعهی کرش کورس فلسفهی اخلاق”
سلسله نشستهای تخصصی پژوهش و خلق اثر هنری به همت خانهی هنرمندان ایران
سلسله نشستهای خانهی هنرمندان با عنوان نسبت میان حقیقت و هنر در جهان معاصر آغاز شد. این سلسله نشست ها با پرداختن به پس زمینه های فلسفی جریان های هنر معاصر، در جستجوی به چالش كشیدن مفاهیم “بدیهی” ، “از پیش مفروض” و “به پرسش ناكشیده” در هنر معاصر ایران است.
مجموعه نشست های پیش رو بیش از آنكه درگیر وضعیت هنر معاصر به شكل همیشگی ،مساله فروش و یا بحران گالری ها باشد، در صدد پرداختن به مفاهیمی است که با ترجمه های شتابزده در دل لایه های پنهان زبان نقد معاصر و ادراك مفهومی/ زبانی هنر معاصر گم شدهاند.
این نشست ها به موضوعاتی چون،تاریخ نگاری هنر معاصر ایران به مساله ی هنر محلی/ جهانی مینگرد. و یا ضرورت پرداختن به ادراک فلسفی مفهومی به هنر را برای هنر درمانی معاصر پیش میكشد. شیوههای رویارویی با متن و ادراک فلسفی از نوشتار تا تصویر و یا دگرگونی متن از نوشتار تا تصویر در صدد پرداختن به رشته های نادیدینی بین زیان نوشتاری ، زبان نقد و فراروی از دوقطبی نوشتار/ تصویر است.
بخشی از این نشستها به آسیبشناسی شیوه های خواندن فلسفه و مطالعات جزیرهای، گسسته و بی توجه به كانتكس را مطرح میكند و نقش این ادراک شتاب زذه را در نقد و خلاقیت هنری بررسی میكند.
روند این نشستها در مسیر عمق بخشی و یا حتی ایجاد شكاف و بحران در ادراک همیشگی از هنر با فراخواندن هنرمندان و اندیشمندان معاصر، در قالب گفتگوهای بینارشتهای ، تلاش دارد شیوه های دیگرگونهای از ادراک فلسفی برآمده از هنر و ادراک هنری با تامل بر فلسفه را پیش روی مخاطب قرار دهد. ادامه مطلب “سلسله نشستهای تخصصی پژوهش و خلق اثر هنری به همت خانهی هنرمندان ایران”
آرش نراقی و اسفندیار طبری: آیا گوشتخواری غیراخلاقی است؟
استدلال های فلسفی در مورد پرهیز از گوشت نسبتا جدید است. از جمله ی این استدلال ها یکی این است که جانوران مثل انسان حق دارند. کم و کیف این حق محل مناقشه است اما مبنای آن این مشاهده ی ابتدایی ست که جانور هم مثل انسان درد و رنج می کشد. آیا این استدلال می تواند شما را به کم مرتبه بودن عمل گوشتخواری ترغیب کند؟
میزگرد پرگار با عنوان «آیا گوشتخواری غیراخلاقی است؟» با حضور آرش نراقی و اسفندیار طبری: ادامه مطلب “آرش نراقی و اسفندیار طبری: آیا گوشتخواری غیراخلاقی است؟”
مجموعه جلسات آذرخش مکری با عنوان «به وقت خود شناسی»
امیدوارم از این به بعد با حمایت معاونت های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه تهران در آخرین چهارشنبه هر ماه بصورت پخش زنده در خدمت علاقمندان باشم. سلسله نشست هایی خواهد بود درباره توانمندسازی و رشد فردی که در جریان آنها به برخی مقوله های عملی و کاربردی در خودشناسی اشاره خواهم کرد. عناوین ختصاص یافته به هر جلسه برگرفته از سوالات و پیشنهادات شایع دانشجویان دانشگاه است. سعی خواهم کرد که این عناوین را به بحث بگذارم و به پرسش های خاص درباره هریک در حد توان خودم و با تکیه و استناد به یافته های علمی پاسخ دهم. اولین جلسه به مقوله اعتماد و به قولی عزت نفس اختصاص دارد. شکایت از کمبود اعتماد به نفس و به اصطلاح باور نداشتن به خود از جمله موارد بسیار شایع است. بسیاری بر این باورند که آنچه در زندگی آنها را از پیشرفت باز داشته است از همین مشکل بر می خیزد. اما آیا واقعا اینگونه است؟
چند دهه پژوهش و چالش نشان داده اند که جایگاه مطرح شده درباره اهمیت عزت/اعتماد بنفس اغراق شده و حتی گمراه کننده بوده است و این مفهوم بدلایلی که اشاره خواهم کرد از جمله بازاریابی گسترده روانی، جایگاهی خاص در گفتمان سلامت روان در بسیاری کشورهای صنعتی و بویژه غربی پیدا کرده است. اشتغال ذهنی زیاد با آن و تلاش برای افزایش آن حتی با توسل به شیوه های ایجاد خود کاذب به منظور موفقیت رهگشا نبوده و برعکس عده ی زیادی را دچار عوارض کرده است. شاید حتی بتوان گفت که جویندگان شادکامی و خوشبختی بخاطر همین تاکید بر اصلاح اعتماد بنفس در کلاف سردرگم و بی حاصلی گرفتار شده اند. در صحبت این جلسه اشاره خواهم کرد که پرداختن به و تمرکز بر مفاهیمی چون کمالگرایی مشکل آفرین، اضطراب اجتماعی، حساسیت مفرط به طردشدگی و خودشیفتگی شاید جایگزین های بهتری باشند تا اشتغال با مقوله خود و جایگاه آن. امیدوارم این مبحث مورد توجه شما قرار گیرد. ادامه مطلب “مجموعه جلسات آذرخش مکری با عنوان «به وقت خود شناسی»”
درسگفتارهای «فلسفه اخلاق در تفکر اسلامی» از میلاد نوری
انسان در زیستجهانهای متفاوت، ساختارهای اخلاقی و سیاسی گوناگونی رقم زده است. تفاوت زندگانی اخلاقی و سیاسی آدمیان خود استوار بر تمایز نگرشهایی است که ایشان نسبت به انسان، جهان و خداوند داشتهاند. در این میان، کسانی استنتاج «باید» از «هست» را انکار میکنند و مدعیاند که «باید و نباید»های زندگانی آدمی بر هیچ درکی از نحوۀ وجود موجودات استوار نیست؛ با این حال، حتی اگر «استنتاج باید از هست» ممکن نباشد، «استنتاج باید در هست» امری محتوم و ناگزیر است. انسان همواره در هستی هست، در هستی میاندیشد و به هستی مینگرد؛ تمام بایدهای و نبایدهای اخلاقی و سیاسی نیز در عرصۀ هستی اعتبار میشوند و بازبستۀ نحوۀ هستی موجود انسانی و بینشهای او هستند. اندیشمندان مسلمان نیز در مواجهه با جهانِ خود بینشهایی داشتهاند که نوع نگرش ایشان به اخلاق و سیاست را شکل داده است. بهاینترتیب، بر خلاف یونانیان که بر مبنای هارمونی فوسیس و در روشنی لوگوس به اخلاق و سیاست میاندیشیدند، در تمدن اسلامی «شریعت الهی» به ستون اصلی حکمت عملی، اخلاق و سیاست بدل میشود. این در حالی است که اخلاق و سیاست دوران مدرن، با نگاه به حقوق طبیعی بشر و با اتکاء به تدبیرِ عقلانی خودِ وی استوار گشته است که البته انسدادهایی نیز رقم زده است. روشن است که مواجهۀ فلسفۀ اسلامی با دستآوردهای دوران مدرن، مستلزم بازاندیشی در حکمت عملی، اخلاق و سیاست نیز خواهد بود؛ مواجههای که پیش از هرچیز، بازخوانی «خودِ تاریخی»، «ریشههای تمدنی» و «عناصر اصلی حکمت عملی» در جهان اسلام را ضروری میسازد. طی درسگفتار «فلسفۀ اخلاق در تفکر اسلامی» که در پاییز و زمستان ۱۴۰۰ برای دانشجویان فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است، در هر جلسه پس از ایراد مطالبی درباب موضوع آن جلسه، در گفتگویی صمیمی با برخی دانشجویان دغدغهمند کوشیدهایم ضمن تبارشناسی جایگاه کنونی خود، مسائل اخلاقی معاصر را در مواجههای هرمنوتیکی با اندیشمندان گذشته و حال، با نگاهی پدیدارشناختی به زیستجهان کنونی، و ارزیابی تحلیلی از براهین و نظریهها، مورد واکاوی قرار دهیم. ادامه مطلب “درسگفتارهای «فلسفه اخلاق در تفکر اسلامی» از میلاد نوری”
مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و سیاست»
دين و سیاست
نویسنده: هانا آرنت
مترجم: محمد سعید حنایی کاشانی
«دین و سیاست»، به عنوان مقالهای برای تحویل به همایش دانشگاه هاروارد، دربارهی این پرسش نوشته شد که «آیا نبرد میان جهان آزاد و کمونیسم اساساً نبردی دینی است؟» این مقاله در مجلهی Confluence، دورهی دوم، ش ۳، ۱۹۵۳، منتشر شد. ژول مونرو به مقالهی آرنت در نامهای خطاب به هنری کیسینجر، سردبیر Confluence، پاسخ داد و این پاسخ در شمارهی بعدی مجله، دورهی دوم، ش ۴، ۱۹۵۳، منتشر شد. مونرو در نامهاش، با ذکر اینکه آرنت «[او] را متهم به خلط ایدئولوژی با دین میکند»، به نوبهی خود از او به دلیل ناتوانی در تعریف هریک از آنها انتقاد میکند. پاسخ آرنت در دورهی بعدی Confluence، دورهی سوم، ش ۱، ۱۹۵۴، منتشر شد.
یکی از جنبههای تعجبآور نبرد میان جهان آزاد و جهان تمامخواه تمایلی قوی به تأویل این نبرد با واژگان دینی بوده است. به ما گفته میشود که کمونیسم «دین دنیوی» [”secular religion“] تازهای است که جهان آزاد در برابر آن به دفاع از «نظام دینی» متعالی خویش میپردازد. این نظریه لوازمی بیشتر از علت قریبش دارد و «دین» را باز به قلمرو امور عمومی- سیاسی آورده است، «دینی» که از زمان جدایی کلیسا و دولت تا مدتها از این قلمرو بیرون رانده شده بود. به همین منوال، اگرچه مدافعان این نظریه اغلب از این امر ناآگاهند، مسألهی تقریباً فراموششدهی رابطهی میان دین و سیاست را بار دیگر در دستور کار علم سیاسی قرار دادهاند. ادامه مطلب “مقاله هانا آرنت با عنوان «دين و سیاست»”
خواندن “لیبرالیسم” فون میزس توسط مهدی تدینی
کتاب «لیبرالیسم»، نوشتۀ لودویگ فون میزس، اقتصاددان و نظریهپرداز لیبرال، امروز منتشر شد. فون میزس این کتاب را ۹۶ سال پیش منتشر کرده است و ای کاش… ای کاش این کتاب همان نود سال پیش، یعنی در دوران رضاشاه، در ایران ترجمه و منتشر و خوانده میشد. امروز دیر است. برای آشنایی با لیبرالیسم و کاپیتالیسم یک قرن عقبیم. ما پیش از آنکه کاپیتالیسم را بشناسیم از آن متنفر شدیم و با تنفر فرصت شناخت دقیق را از خود گرفتیم. فکر کردیم «کاپیتالیسم» یعنی «پولدارتر شدن پولدارها» و نفهمیدیم و نمیدانستیم کاپیتالیسم اتفاقاً با پولدارها بیرحمانه برخورد میکند و بساط مفتخوری پولدارهای بیعار را جمع میکند…
در میان کتابهایی که تاکنون منتشر کردهام، پس از کتاب «اسلامگرایی»، این دومین کتابی است که همگان را به خواندن آن دعوت میکنم. معمولاً وقتی از من میپرسند کدام کتابم را بخوانند، من هیچکدام را توصیه نمیکنم، چون کتابهایی که تاکنون منتشر کردهام در حوزۀ نظریۀ سیاسی و عموماً تخصصی و نظریاند و باید فرد دغدغۀ این موضوعات را داشته باشد تا بخواند… اما دعوت میکنم همه کتاب «لیبرالیسم» را بخوانید.
این کتاب، مانند دیگر آثار فون میزس، دفاعیهای تمامعیار از کاپیتالیسم است و اصول لیبرالیسم را به عنوان روحی که باید در کالبد کاپیتالیسم دمیده شود و با آن عجین باشد، شرح میدهد. بیراه نیست اگر بگویم، بهتر بود فون میزس اسم این کتاب را «مانیفست لیبرالیستی» میگذاشت (در برابر «مانیفست کمونیست» مارکس).
البته روایتی که در کتاب فون میزس از لیبرالیسم ارائه میشود، روایتی کلاسیک است. فون میزس لیبرالیسم کلاسیک را نمایندگی میکند و با آنچه امروز لیبرالیسم نامیده میشود تفاوتهایی بارزی دارد. هرگز نمیخواهم و نمیتوانم علاقۀ شخصیام به فون میزس را پنهان کنم. از متون او بسیار لذت میبرم. روشن میاندیشد، روشن استدلال میورزد و اندیشۀ مخاطب را زیر و زبر میکند. امیدوارم در آینده چند کتاب اصلی دیگر او را هم ترجمه کنم.
این کتاب را هم از آلمانی ترجمه کردهام و جهت کاستن از خطاهای احتمالی در ترجمه، نسخهٔ انگلیسی را هم بادقت چک کردهام. ادامه مطلب “خواندن “لیبرالیسم” فون میزس توسط مهدی تدینی”
نوشتار علی سلطانی با عنوان «ز منجنیق کرونا تیر جلسه میبارَد»
گفتاری دربارۀ دو سال کرونا و همهگیریِ جلسههای علمی برخط
ز منجنیق کرونا تیر جلسه میبارَد[1]
علی سلطانی، پژوهشگر فلسفه و دین
کرونا در دوران رنجافزای دوسالهی خود بر بسیاری از ابعاد زندگی آدمیان اثرگذار بوده است. این نوشتار بر اثرگذاری کرونا در ممنوعیت جلسات حضوری (علمی) و به تبعش گسترش وبینارها تمرکز کرده است و ضمن ارج نهادنِ فواید و برکات این امکان جدید، دربارهی پیامدها و آسیبهای معرفتی برآمده از این گسترش در قالب تقویت یا تسری سه نقص سخن میگوید. ادامه مطلب “نوشتار علی سلطانی با عنوان «ز منجنیق کرونا تیر جلسه میبارَد»”