غایب شدنِ امام دوازدهم به چه معناست؟

غایب شدنِ امام دوازدهم به چه معناست؟

امیرحسین ترکاشوند: ”امام دوازدهم چگونه غایب شد؟ مفهوم غیبت چیست؟ غیبت دقیقاً به چه رویداد فیزیکی اشاره دارد؟ این‏که می‏گوییم امام دوازدهم غایب شد این غایب شدن اشاره به چه تحولی در آن لحظه دارد؟ غیبت قائم چگونه رخ داد؟ آیا غیبت اشاره به رویدادی اِعجازی و خارق‏العاده دارد و یا امری طبیعی بوده و بی‏ارتباط با معجزه است؟ آیا غیبت تبیینی تاریخی و خردپذیر دارد و یا عقول بشر بدان راه ندارد؟ آیا میان تبیین خارق‏العاده یا طبیعی از غیبت با عمر دراز و معمولی رابطه‏ای هست؟ آیا …؟“ ادامه مطلب “غایب شدنِ امام دوازدهم به چه معناست؟”

اخلاق در جامعه ایرانی: تحول یا بحران؟

اخلاق در جامعه ایرانی: تحول یا بحران؟

نشست گروه جامعه‌شناسی مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران روز شنبه 22 آبان ماه 1395با حضور سه سخنران در حوزه‌های جامعه‌شناسی (دکتر احمد بخارایی)، روان‌شناسی اجتماعی (دکتر مجید صفاری‌نیا) و فلسفه علم (دکتر حسین شیخ‌رضایی) برگزار شد. ادامه مطلب “اخلاق در جامعه ایرانی: تحول یا بحران؟”

چرا با وجود سالها هزینه برای فرهنگ‏، همچنان از وضع فرهنگی جامعه می‌نالیم؟

چرا با وجود سالها هزینه برای فرهنگ‏، همچنان از وضع فرهنگی جامعه می‌نالیم؟

در موضوع فرهنگ، این سه ویژگی (امید‏، اعتماد و نشاط اجتماعی) نقشی  مهم دارند. هر یک از این سه عامل که لطمه ببیند‏، فرهیختگان و نخبگان فکری و فرهنگی از اینکه سرمایه‌های خودشان را به میدان بیاورند‏، خوداری خواهند کرد. یا به این دلیل که امیدی به تأثیر ندارند، یا به این دلیل که اعتمادی به برداشت و تلقی درست از سخنانشان ندارند و مثلاً بر این باور باشند که طرح نظراتشان موجبات مورد اتهام قرار گرفتن آنها را فراهم خواهد کرد و یا به این دلیل که نشاط لازم برای این کار را ندارند.
البته این سه عامل‏، سه عامل جدا از هم نیستند و در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند. مثلا اگر افراد احساس کنند که  اندیشه‌هایشان مورد سوء استفادۀ بداندیشان قرار خواهد گرفت و یا به سرعت مورد تهمت و … قرار خواهد گرفت‏، به طور طبیعی اعتمادشان از محیط اجتماعی سلب شده و با کمرنگ شدن این اعتماد‏، امید و نشاط لازم را هم از دست میدهند. البته در هر شرایطی استثناء یافت می‌شود و ممکن است کسانی باشند که به این سادگیها امید و نشاط خود را از دست ندهند ولی مسلماً آنها قاعده نیستند. ادامه مطلب “چرا با وجود سالها هزینه برای فرهنگ‏، همچنان از وضع فرهنگی جامعه می‌نالیم؟”

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان تقرب الی الله

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان تقرب الی الله

در ادیان ابراهیمی مفهومی تحت عنوان تقرب به خدا یا نزدیکی به خدا وجود دارد و به یک معنا غایت تدین در این ادیان نزدیک شدن به خدا تلقی شده است؛البته این مفهوم در دوران جاهلیت هم وجود داشته و چند جا در قرآن آمده است که بت پرستان در پاسخ به این سوال که چرا بت‌ها را می‌پرستید می‌گویند ما بت‌ها را نمی پرستیم مگر برای این‌که ما را به خدا نزدیک کنند. ادامه مطلب “سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان تقرب الی الله”

فیلم دیدن با سروش دباغ

فیلم دیدن با سروش دباغ

اگر “هنر” مهمترین راه اندیشه ورزی در دنیای مدرن نباشد، بی شک یکی از بهترین و محبوبترین راههاست. روشنفکران ایرانی، بعضاً به این مهم بی‌مهری کرده‌اند و آنرا کمتر در نظر آورده‌اند. فیلم “نوبت عاشقی” از معدود فیلمهایی بود که عبدالکریم سروش آنرا پسندیده بود و در عرصه‌ی عمومی هم بدان اذعان می‌کرد. نسل جدید متفکران ایرانی اما از این مهم غافل نبوده‌اند و بر “هنر” به دیده‌ی عنایت نگریسته‌اند. سروش دباغ از جمله اندیشه ورزانی است که بر این نکته التفات دارد و گاه به گاه از تأملات خود در خصوص هنر پرده بر می‌دارد. وی بر این باور است که “هنرمندان، خلاف آمد عادت را بر انسان می‌آموزند و بر بد و نیک جهان شاعرانه و هنرمندانه می‌خندند. و امان از روزگاری که ذوق هنرمند کور گردد و توان و رغبت تسخیر زدن بر جهان از وجودش رخت بر بندد و ملالت و ماندگی را تجربه کند”. دباغ با این نگاه نسبت به هنر است که افزون بر موسیقی، بر رمان و سینما دل بسته است و آن را مورد مداقه‌های خود قرار می‌دهد. او از زمان نوجوانی دلبسته‌ی فیلم بود. هنگامی که دانش آموزی دبیرستانی بود، با دیدن فیلم “خانه دوست کجاست؟”؛عباس کیارستمی را شناخته بود. در همان زمانها، فیلم “هامون” ساخته‌ی داریوش مهرجویی او را به وجد آورده و با نامهایی چون داریوش شایگان و سورن کی یرکگور آشنا شده بود. ادامه مطلب “فیلم دیدن با سروش دباغ”

از عشق چه میدانیم ؟

از عشق چه میدانیم ؟

تفکر درباره ی عشق یکی از سخت ترین موضوعاتی است که میتوان درباره آن اندیشید . شاید به همین دلیل بوده است که حافظ میگوید “ای که از دفترعقل آیت عشق آموزی،ترسم این نکته به تحقیق نخواهی دانست.” به راستی باید به حد افلاطون فیلسوف بود و یا به قدر فروید و لکان دانشمند یا درحد مادام مارگارید دوناورادیب –نویسنده ی کتاب هپتامرون- تا بتوان تاملی جدی در باب این مفهوم داشت. از سختی و به دست نیامدنی این مفهوم همین بس که مولوی میگوید: هرچه گویم عشق را شرح و بیان/چون به عشق افتم خجل باشم ازآن، گرچه تفسیر زبان روشنگر است لیک عشق بی زبان روشنتر است/چون قلم اندر نوشتن میشتافت، چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت /عقل در شرحش چو خر در گل بخفت، شرح عشق و عاشقی را عشق گفت. ادامه مطلب “از عشق چه میدانیم ؟”

نواندیشی دینی در سه پرده

نواندیشی دینی در سه پرده

جریان نواندیشی دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی تحولات چشمگیری پذیرفته است. از جمله این تحولات ظهور گرایشهای فکری متفاوت در دل این جریان فکری مادر است. به نظر می رسد که در سالهای اخیر در دل جریان نواندیشی دینی دست کم سه گرایش کمابیش متمایز و مهم شکل گرفته است. ادامه مطلب “نواندیشی دینی در سه پرده”

تقابل حقیقت و مصلحت : ارزیابی نقد حمیدرضا جلائی‌پور بر سخنرانی یوسف اباذری

تقابل حقیقت و مصلحت : ارزیابی نقد حمیدرضا جلائی‌پور بر سخنرانی یوسف اباذری

من در این نوشتار ابتدا گزاره های اصلی سخنرانی آقای دکتر اباذری را بازنویسی می کنم زیرا بر این باورم که لازمه نقد دقیق یک متن، خوانش صحیح آن است.سپس ضمن طرح نقدهای آقای دکتر جلایی پور به ارزیابی آنها می پردازم. به نظر من سخنرانی آقای اباذری از چهار بخش تجویز، توصیف، تبیین و تحلیل پیامد تشکیل شده است … ادامه مطلب “تقابل حقیقت و مصلحت : ارزیابی نقد حمیدرضا جلائی‌پور بر سخنرانی یوسف اباذری”

سخنرانی ناصر مهدوی در جمعیت خیریه‌ی غدیر با عنوان فرزانگی، حسین، زندگی

سخنرانی ناصر مهدوی در جمعیت خیریه‌ی غدیر با عنوان فرزانگی، حسین، زندگی

#فرزانگی نوعی رشد و شکوفایی نفس است ؛ تحول مهمی است که در نهاد و درون آدمی رخ می دهد و شخصیت او را اصیل و گرانبها می سازد ۰

کسی که در مسیر فرزانگی قدم می گذارد ؛ دردهای بزرگی در سینه دارد که او را از انسانهای سطحی و بی مایه متمایز میکند ۰

برخلاف انسانهای فرومایه که فقط در پی نان و نام و جنگ و نیرنگ عمرشان هدر می شود ؛ فرزانگان در پی جان و معرفت و بهبود اوضاع جهان هستند و تعالی نفس و شفقت بر خلق جدی ترین دردهای درون آنهاست ۰ ادامه مطلب “سخنرانی ناصر مهدوی در جمعیت خیریه‌ی غدیر با عنوان فرزانگی، حسین، زندگی”

مرگ و خدا از دیدگاه سوئین برن

مرگ و خدا از دیدگاه سوئین برن

هر انسانی خواهد مُرد. چه خوب باشی چه بد، آرزویت هر چه باشد، سرانجام تو مرگ است. هر چند میلیونها انسان در اردوگاههای اسرای جنگیِ نازی­ها و استالینی­ها، مُردند ولی تعدادی نیز توانستند از مردن به دست آنها بگریزند، ولی گریز آنها موقّت بود زیرا هر كه بر كرۀ خاكی گام نهد بالاخره به كام مرگ فرو خواهد رفت. میلیاردها میلیارد انسان مُرده و خواهند مُرد. هیچ انسانی تا ابد از مرگ جان بدر نخواهد برد. ادامه مطلب “مرگ و خدا از دیدگاه سوئین برن”