درس‌گفتار متافیزیک مرگ از آرش نراقی

درس‌گفتار متافیزیک مرگ از آرش نراقی

آرش نراقی: «متافیزیک مرگ» عنوان مجموعه درس‌گفتاری است که بتدریج درباره جنبه های متافیزیکی پدیده مرگ مطرح خواهم کرد. ادامه مطلب “درس‌گفتار متافیزیک مرگ از آرش نراقی”

مندی لن کاترون: صبحت از عشق به شیوه ای بهتر

مندی لن کاترون:صبحت از عشق به شیوه ای بهتر

به دام عشق می‌افتیم. ضربه می‌خوریم، خُرد و مبهوت می‌شویم. از شور آن می‌سوزیم. عشق ما را دیوانه و بیمار می‌کند. قلبمان درد می‌گیرد، و سپس می‌شکند. به ادعای مندی لن کاترون نویسنده، صحبت از عشق با این شیوه تجربه ما از عشق را از اساس تغییر می‌دهد. در این سخنرانی کاترون برای همه آنهایی که در عشق احساس دیوانگی داشتند، استعاره متفاوتی از عشق را بازگو می‌کند که شاید ما را در یافتن شادی بیشتر – رنج کمتر – در آن یاری کند. ادامه مطلب “مندی لن کاترون: صبحت از عشق به شیوه ای بهتر”

مرگِ سقراط ؛ روايتِ افلاطونی و تفسيرِ نيچه ای

مرگِ سقراط ؛ روايتِ افلاطونی و تفسيرِ نيچه ای

در تاریخ فلسفۀ اروپایی، باور عمومی بر آن بوده است که افلاطون، با خلقِ رساله ها یا محاوره‌های سقراطی، همۀ دوستدارانِ روشنگری و آزاداندیشی را به احترام و تعظیمی توصیف‌ناپذیر نسبت به استاد محبوبش سقراط وامی‌دارد. شاید بتوان گفت که در این جهت، رسالۀ فایدون، در میان همۀ رساله‌ها، تأثیرگذاریِ جدّی‌تری دارد. به تعبیر یکی از یونانی‌پژوهان، افلاطون در فایدون آنچنان بنای يادبودِ عظيمی برای سقراط برپا می‌كند كه باشکوه‌تر از آن به تصوّر نمی‌آید. اما نيچه ارزیابی کاملاً متفاوتی از فایدون دارد و می گوید که افلاطون با روايتِ شكوهمندانۀ خود در محاورۀ فايدون، چهره‌ای از سقراط در آخرين ساعاتِ زندگی او ترسيم می‌كند كه آرمانی نوين برای جوانانِ يونان در آن عصر می‌گردد و بدين سان، سقراط جايگزين آشيل، قهرمان اسطوره‌ای عصر هومری، در تمدّن يونانی می‌شود. اما نيچه، چنانکه خواهد آمد، نمی‌تواند از اين تحوّل فرهنگی خرسند باشد و آن را به گونه‌ای منفی و سرآغاز یک انحطاط فرهنگی ارزيابی می‌كند. نیچه از سقراط و افلاطون به عنوان نابغه‌های انحطاط و سرنُمون های تباهی تعبیر می‌کند و آنها را نشانه‌های تاریخی بیماری و زوالِ فرهنگِ یونانی می‌داند.

ادامه مطلب “مرگِ سقراط ؛ روايتِ افلاطونی و تفسيرِ نيچه ای”

الهی دانان و چالش غیر واقع گرایی

الهی دانان و چالش غیر واقع گرایی

فلسفه دین در سنت غرب از عقل برای پرداختن به ابعاد اصلی باور دینی استفاده می‌کند. این مقوله اساسا به مدعیات حقیقی دینی می‌پردازد و توجه چندانی به شناخت جامعه‌شناختی و فرهنگی ادیان ندارد که موضوع مورد بحث در دپارتمان های دین‌پژوهی است. امروزه از نگاه بسیاری افراد فلسفه دین راهی ایجاد می‌کند برای ژرف‌اندیشی در خصوص پرسش‌های مربوط به ارزش و معنای غایی، بدون آنکه در ابتدا فرضیات یک گروه دینی خاص را اتخاذ کرده باشد، اما این حوزه برای مومنان آزاردهنده و چالش‌آفرین است زیرا آنها را وامی‌دارد تا به موضوعات و مسائلی بپردازند که پیش‌تر به آنها چندان توجه عمیقی نکرده بودند. ادامه مطلب “الهی دانان و چالش غیر واقع گرایی”

فرسایش توان و تصمیم‌گیری

فرسایش توان و تصمیم‌گیری

انسان اقتصادی طبق تعریف اقتصاد مرسوم، فردی است که همواره به‌دنبال انتخاب‌هایی است که مطلوبیت او را حداکثر کند. فرض می‌شود که او دارای اطلاعات کامل، ذهن نامحدود و قدرت بالای پردازش اطلاعات است، ولی آیا در دنیای واقعی، انسان این‌گونه رفتار می‌کند؟ اقتصاد رفتاری به‌عنوان یک علم بین‌رشته‌ای، خطاهایی را در تصمیم‌گیری مشخص می‌کند که به‌خاطر آن، فرد نمی‌تواند انتخاب بهینه‌ای را انجام دهد. در این متن سعی داریم به یکی از موانعی که به انسان اجازه نمی‌دهد عقلایی فکر کند و بهترین گزینه را انتخاب کند، بپردازیم. فرسایش توان اراده یا ego depletion پدیده‌ای شناخته شده در حوزه روانشناسی است که طی آن مغز به علت انجام کارهای ذهنی مختلف، از جمله تصمیم‌گیری یا کنترل خود برای جلوگیری از بروز برخی احساسات و اعمال، با کاهش منبع انرژی روبه‌رو می‌شود و خود کنترلی فرد کاهش می‌یابد. خود کنترلی یاself-control فرآیندی ذهنی است که در تنظیم رفتار فرد برای رسیدن به اهداف خاص، ضروری است. به این توانایی کنترل خود در اصطلاح، اراده(willpower) گفته می‌شود. اراده مانند ماهیچه‌ای ا‌ست که اگر زیاد از آن استفاده کنید، خسته می‌شود.

ادامه مطلب “فرسایش توان و تصمیم‌گیری”

خوب، بد، بی‌معنی (تاملی در نقد نسبی‌انگارانه)

خوب، بد، بی‌معنی (تاملی در نقد نسبی‌انگارانه)

چندیست که نقد و بررسیِ فیلم‌های سینمای ایران در برنامۀ هفت، محل نزاع و کشمکش دیدگاه‌هایی شده است که گویی هیچ وجه مشترکی با یکدیگر ندارند. گفتگوها اغلب ابتر و بی‌حاصل رها می‌شوند و هریک از طرفین گفتگو، به تکرار آراء و دیدگاه‌های خویش بسنده میکند، بدون آنکه در نقطۀ مشخصی به اشتراک برسند، یا یکی از طرفین بتواند دیگری را ولو بطور اندک قانع کند و یا حتی اصلا پیشرفتی در بحث‌ها مشاهده شود… ادامه مطلب “خوب، بد، بی‌معنی (تاملی در نقد نسبی‌انگارانه)”

گفت‌وگو دوماهنامه مروارید با مصطفی ملکیان پیرامون رابطه عشق و تنهایی

گفت‌وگو دوماهنامه مروارید با مصطفی ملکیان پیرامون رابطه عشق و تنهایی

محمد صادقی: آیا احساس شور‌انگیز عاشقی، و سپس، بودن در کنار معشوق، موجب رهایی عاشق از تنهایی می‌شود و به تعبیری نقطه پایانی بر تنهایی انسانِ عاشق است؟ آیا هنگامی که عشق در زندگی پدید می‌آید، یعنی زمانی که عشق از دری وارد زندگی می‌شود، تنهایی از دری دیگر خارج می‌شود؟ آیا هنگامی که عاشق به معشوق می‌رسد و وصال رخ می‌دهد، تنهایی عاشق از میان می‌رود و یا شکل تنهایی او تغییر می‌یابد؟ در گزارشِ گفت‌وگویی که پیش رو دارید، استاد مصطفی ملکیان درباره عشق و تنهایی و آنچه عاشق را به تدریج در زیست عاشقانه دچار تنهایی می‌کند و آنچه مانع از خودآشکارسازی در روابط عاشقانه می‌شود و عاشق را به خودپنهان‌سازی سوق می‌دهد و… سخن گفته و مجالی برای بیشتر اندیشیدن درباره موضوع “تنهایی” در زیست عاشقانه می‌گشاید.

ادامه مطلب “گفت‌وگو دوماهنامه مروارید با مصطفی ملکیان پیرامون رابطه عشق و تنهایی”

درباره‌ی رمان ، گفت‌گو الفیا با مصطفی ملکیان

درباره‌ی رمان ، گفت‌گو با مصطفی ملکیان

گفتگوی الفیا با مصطفی ملکیان، نویسنده، مترجم، فیلسوف و روشنفکر معناگرای ایرانی در یک عصر پنجشنبه‌ی بهاری در دفتر او انجام شد. مثل همیشه نقطه‌ی جذاب در بیان ملکیان، دسته‌بندی و نظم‌دهی مفاهیم و نظریات توسط اوست. امری که همانقدر که برای منتقدان ملکیان سهل می‌نماید ممتنع نیز هست. ملکیان در این گفتگو ترکیبی از تعاریف، نظریات، کارکردها و سلایق شخصی خود در درباره‌ی رمان را ارائه کرده است. درباره‌ی ملکیان از هرچه بگذریم، از فضائل اخلاقی او نمی توان گذشت. ما نیز همچون همه‌ی تجربه‌های قبلی‌مان در مواجهه با مصطفی ملکیان از حسن خلق او بهره بردیم و به زیست اخلاقی‌اش غبطه خوردیم.

ادامه مطلب “درباره‌ی رمان ، گفت‌گو الفیا با مصطفی ملکیان”

هله برخیز و گُشا دامن عشق

پرسش پیش روی این مقال این است که در دنیای مدرنِ راز زدایی شده‌ای که علم و دین متواضع گشته‌اند، سراغ گرفتن از یقینِ خلل‌ناپذیر بسیار دشوار می‌نماید، انسان خود را بسی بیش از گذشته مختار و حق‌مدار قلمداد می‌کند و نه تنها وسایل و غایات این جهان برای او دگرگون گشته، بل تصوّرات و تصدیقات نوینی پیش چشم دارد، و از طرف دیگر، با تحول درک بشر از کیهان‌شناسی، فضا بر متافیزیک ستبر و پیچیده افلاطونی سخت تنگ آمده، چگونه می‌توان سلوکی معنوی و عارفانه ترسیم نمود و از مؤلّفات آن سراغ گرفت؟ ادامه مطلب “هله برخیز و گُشا دامن عشق”

معرفی سیر مطالعاتی اقتصاد ؛ دکتر علی سرزعیم

معرفی سیر مطالعاتی اقتصاد ؛ دکتر علی سرزعیم

دانش اقتصاد در عین حال که شاید موفق‌ترین دیسیپلین علمی در علوم اجتماعی باشد با این مشکل مواجه است که روز به روز از قدرت مفاهمه و هم زبانی با توده مردم دور می‌شود. مقالات اقتصادی دیگر تفاوتی با نوشته رشته مهندسی برق ندارند و تمام آنها از ابتدا تا انتها سرشار از فرمول‌های سخت و عجیب و غریب شده اند. عموم اقتصاددانان چنان در میان اصطلاحات تخصصی گیر کرده اند که همانند برخی پزشکان یا حقوق دانان نمی توانند مقصود خود را به سادگی بیان کنند. بیش از یک دهه است که اقتصاددانان به این مشکل پی برده اند و آفت‌های آن را شناخته اند. به همین دلیل به تدریج کتاب‌هایی نوشته شده تا مهمترین یافته های علم اقتصاد به زبان همه فهم برای توده مردم عرضه شود و عموم انسانها از پیشرفتهای خیره کننده این بخش از دانش مهم بشری بهره مند شوند. لیستی که در ادامه می آید کتاب‌هایی هستند که خواندن آنها نیاز به پیشینه تحصیلی خاصی ندارند و همه مردم می توانند از خواندن آنها نکات خوب و ارزشمندی بیاموزند. عمده کتاب‌های این لیست در سراسر جهان به زبان‌های مختلف از جمله فارسی ترجمه شده اند و معمولاً کتاب‌های پرفروشی هستند. امید می رود که خوانندگان از خواندن آنها هم لذت ببرند و هم نکات جالبی فراگیرند. ادامه مطلب “معرفی سیر مطالعاتی اقتصاد ؛ دکتر علی سرزعیم”