دکتر امیرحسین خداپرست در یادداشتی که در اواخر سال گذشته با عنوان «انتحال را بود آیا که عیاری گیرند؟» در صدانت منتشر شد و متن کامل آن نیز چندی پیش با عنوان «گر تو قرآن بدین نمط خوانی…» در همین سایت نشر یافت، با ذکر مصادیقی از برخی از آثار حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، ادعا کرد که وی مرتکب رونویسی از آثار خود و دیگران یا، به عبارت دیگر، خودانتحالی و سرقت علمی شده است. این ادعا مناقشههایی برانگیخت و به طور خاص، برخی از مخاطبان در مورد معنا و اهمیت خودانتحالی (یا، به عبارت ایشان، سرقت علمی از خود) تردید کردند. خوشبختانه، آقای خداپرست در پاورقیهای متن کامل مقاله خود قبح خودانتحالی را بهروشنی توضیح داده است. این پدیده، به یک معنا، بیانگر همان پدیده رایجتر و آشناتر «کتابسازی» است و ایشان نیز در چند جا از مقاله خود از این اصطلاح آشناتر استفاده کرده است. در این مقاله، ما نیز از همین اصطلاح آشناتر و در مواردی، اصطلاح «خودانتحالی» استفاده خواهیم کرد.
انگیزه نگارش این مقاله وقتی در راقم این سطور پدید آمد که به منابع مذکور در مقاله دکتر خداپرست مراجعه کردم و با توجه به اینکه ایشان تصریح کرده بود فقط آثار مربوط به فلسفه دین و کلام جدید را بررسی کرده است، حدس زدم که ممکن است چنین اتفاقی در آثار دیگری هم رخ داده باشد. این حدس، متأسفانه، درست از آب درآمد و بنا بر آنچه خواهد آمد، و خوانندگان علاقهمند و منصف نیز خود میتوانند صحت آن را بیازمایند، مشخص میشود که بخش قابل توجهی از آثار حجتالاسلام خسروپناه چیزی جز کتابسازی نیست.
ادامه مطلب “علمورزی یا کتابسازی ؟!”