علت پیدایش کرونا: برخورد بیرحمانهمان با حیوانات
شرایطی که منجر به ظهور ویروسهای عفونیِ جدید میشود همانی است که حیوانات را متحمل ستمهای وحشتناک میکند.
یک چیز اینجا مشهود است و چیز دیگری هم هست که باید مشهود باشد. امر مشهود آنکه، دنیاگیریِ ویروس کرونا بخش اعظم دنیای انسانی را به حالت سکون درآورده است. شرایط قرنطینه بر بسیاری از کشورها حکم میراند. تاکنون، بیش از 1.7 میلیون نفر مبتلا شدهاند، بالای 100,000 نفر جانشان را از دست دادهاند[1]، و میلیاردها نفر ترسان و لرزان از آناند که مبادا آمار بیماران و فوتیها رشدی تصاعدی پیدا کند. چرخ اقتصاد خوابیده است و تبعاتش دامن صحتوسلامت بشر را گرفته است.
امری که باید مشهود باشد، اما ممکن است بر بسیاری پوشیده باشد، این است که هیچیک از اینها نباید تعجبمان را برانگیزد. پیدایش یک دنیاگیریِ جدید کاملاً پیشبینیپذیر بود، اگرچه زمان و شکلوشمایلِ دقیقِ وقوعش نه. و، از منظری بس مهم، این دنیاگیری ساختهی دست خودِ ما انسانهاست. شاید دنیاگیریها سراپا جزو بلایای طبیعی به نظر آیند، اما معمولاً—شاید حتی غالباً—اینطور نیستند.
ویروس کرونا در حیوانات پدید آمد، سدّ میانگونهای را پشت سر گذاشت، و سپس قابلیت انتقال انسانبهانسان پیدا کرد، که پدیدهایست رایج. بیشترِ—و برخی معتقدند که همهی—بیماریهای عفونی از این نوعاند (زئونوتیک). این موضوع، به خودیِ خود، بار مسئولیتش را به دوش انسانها نمیاندازد. اما پیدایش بسیاری از بیماریهای زئونوتیک ریشه در شیوهی برخوردمان با حیوانات دارد. بازارهای «خیسِ» چین یک نمونهی اعلایند. مثلاً، این بازارها نهتنها خاستگاهِ احتمالیِ کووید-19 بلکه بستر پیدایش سندرم حاد تنفسی (سارس) و برخی از همهگیریهای آنفولانزای مرغی هم بودند. (یک منشأ احتمالیِ دیگرِ پیدایش ویروس کرونایی که به کووید-19 انجامید ممکن است یکی از مزارع پرشماری در چین باشد که آمیزهای از حیوانات وحشی و دامی را در آن نگه میدارند، که این نیز به پای انسانهاست.)
بازارهای «خیس،» که بساطشان نهتنها در چین بلکه در برخی دیگر از کشورهای آسیای شرقی نیز پهن است، خصوصیاتی دارند که آنها را به بسترهایی ویژهتر برای تولد بیماریهای زئونوتیکِ عفونی تبدیل میکند. حیوانات را کنار هم در محیطهایی بهشدت کمجا میچپانند تا زمان سلاخیکردنشان در بازار برای خریداران سر برسد. در چنین شرایطی، عفونتها خیلی راحت از حیوانی به حیوان دیگر منتقل میشوند. چون حیوانات را مدام به بازار میآورند، بیماریها میتوانند توسط زنجیرهی عفونتی که در این بین شکل میگیرد از یک حیوان به حیوان دیگری که بعدها به بازار خواهد آمد منتقل شوند. نزدیکیِ این حیوانات با انسانها، در کنار سیل خونین و مدفوعآلودِ درآمیخته با دیگر مایعات و اجزای بدنشان، همگی انتقال عفونت به انسان را تسهیل میکنند. وقتی به مرحلهی انتقالِ انسانبهانسان میرسیم، وقوع همهگیری انتظار میرود، مگر آنکه بهسرعت مهار شود. مسافرتهای هواپیماییِ جهانی میتوانند در عرض چند هفته یا چند ماه یک همهگیری را به دنیاگیری تبدیل کنند—دقیقاً اتفاقی که برای ویروس کرونا رخ داد.
درست همین شرایط است که پیدایش بیماریهای عفونیِ جدید را تسهیل میکند و همچنین حیوانات را تحت ستمهای وحشتناکی قرار میدهد—حیواناتی که در اسارت سر میکنند و سپس سلاخی میشوند. به زبانی ساده، دنیاگیریِ ویروس کرونا نتیجهی سوءرفتار فاحشمان با حیوانات است.
اگر این معضل به نظرتان معضلی مختص به چین مینماید و نه معضلی مربوط به کل بشر، باید بیشتر فکر کنید. تعداد بیماریهای زئونوتیکی که به علت سوءرفتار انسان با حیوانات پدید آمده هیچ کم نیست. مثلاً، محتملترین منشأ اچآیوی (ویروس نقص ایمنی انسانی) را اسآیوی (ویروس نقص ایمنی میمونی) میدانند و محتملترین شیوهای که توانسته از سدّ میانگونهای عبور کند از طریق خون نخستیسانِ غیرانسانی بوده که انسان برای مصرفش سلاخی میکرده. به همین ترتیب، انواع مختلف بیماری کروتزفلد یاکوب نیز احتمالاً خاستگاهشان نسخهی مشابهش در گاوها بوده—یعنی «جنون گاوی.» محتملترین سازوکار انتقالش نیز از طریق مصرف گوشتِ گاوهای آلوده است.
باید کاملاً انتظار داشته باشیم که در آینده عواقب سوءرفتارمان با حیوانات بر سر گونهی خودمان ویران شود. در کنار دنیاگیریهای آینده، با این خطرِ کاملاً واقعیِ ایجاد مقاومتِ آنتیبیوتیکی نیز روبهرو هستیم. عامل اصلیِ این خطر استفاده از آنتیبیوتیکها در صنعت دامداری است، چه برای افزایش رشدِ حیوانات (برای رساندنِ حیوانات به وزنِ مناسبِ سلاخی در کمترین زمان ممکن) چه برای کُندکردن شیوع عفونتها بین حیواناتی که در محیط فشردهی بیرحمانهی «دامداریهای صنعتی» چپانده شدهاند.
کاملاً محتمل است که بشر در آینده به عصر پیشاآنتیبیوتیکی عقبگرد کند، عصری که در آن انسانها کرورکرور بابت عفونتهایی میمردند که توانستهایم از زمان کشف پنیسیلین و دیگر عاملهای اولیهی آنتیبیوتیکی بهشکل مؤثری فروبنشانیم. اگر چنین شود، عصر آنتیبیوتیکی صرفاً میانپردهای مختصر از آب درمیآید که دو دورهی بسیار بلندتر تاریخ بشر را به هم پیوند میزند، دو دورهای که عفونتهای باکتریاییْ انسانها را در مقیاسی کلان از پای درمیآورند. این احتمال اگرچه حتی از بحران کنونی هم خوفناکتر است، کاملاً واقعیست. گونهی انسان از این معضل باخبر است، اما هنوز برای جلوگیری از آن (یا دستکم بهحداقلرساندن احتمال وقوعش) دست به هیچ اقدامی نزده است.
آنچه این نمونهها و موارد مشابه نشان میدهد این است که ستمکردن به حیوانات میتواند ستمهای عظیمی را متحمل بشر کند. همین موضوع—علاوه بر دلایلِ محکمترِ اخلاقی—یک دلیل خودخواهانه هم در اختیار انسانها قرار میدهد که رفتارشان را با حیوانات اصلاح کنند. مسئله اینجاست که حتی خودخواهی نیز محرک ناقصی است. به رغم آن همه هیاهویی که در هوموساپین، یا «انسان خردمند»، نامیدنِ خودمان برپا کردهایم، خردِ چندانی از خود نشان نمیدهیم، حتی از نوع آیندهنگرِ آن.
قصدمان انکار دستاوردهای متعدد هوشمندانهی بشر نیست، اما همین تواناییهایش توأم است با نواقصِ شناختی و اخلاقی، از جمله داشتن اعتمادبهنفسِ افراطی به تواناییمان در حل معضلات. عموماً انسانها به دنیاگیریها واکنش نشان میدهند تا اینکه بکوشند از وقوعش پیشگیری کنند—یعنی سعی میکنیم پس از ظهور دنیاگیریها جلوی شیوعشان را بگیریم و برای مبتلایان دواودرمانی دستوپا کنیم. بحران کنونی بیخردیِ چنین رویکردی را رو میکند. شبیهترین اقداممان به پیشگیری محدود میشود به ساخت واکسن. اما این نوعِ پیشگیری خودش یک جور واکنش است. واکسنها در واکنش به ویروسهایی ساخته میشوند که پیشاپیش ظهور یافتهاند. همانطور که تجربهمان با ویروس کرونا نشان میدهد، ممکن است با شکاف زمانی بزرگی بین ظهور این دست ویروسها و ساخت واکسنهای ایمن و اثربخش روبهرو شویم، شکافی که میتواند خسارتهای هنگفتی، چه ناشی از خودِ ویروس و چه ناشی از تلاشهایمان برای جلوگیری از شیوعش، برایمان به بار آورَد.
پیشگیریِ واقعی یعنی انجام اقداماتی که، در همان وهلهی اول، احتمال ظهور ویروس یا عاملهای عفونیِ دیگر را به حداقل برساند. یکی از این اقدامها ارزیابیِ هوشمندانهتر—و دلسوزانهترِ—برخوردی است که با حیواناتِ غیرانسان داریم و تغییر کردارمان در همان راستا.
شاید برخی بگویند انگشتگذاشتن روی نقش انسانها در دنیاگیریِ کنونی در حینی که هنوز درونش دستوپا میزنیم از بیملاحظگی است؛ آیا زشت نیست که در این گیرودار به فکر یافتن متهم باشیم؟ این ملاحظات بجا نیستند. پیش از این، در ایّام کمتلاطمتر، دربارهی عواقب خطرناک کردارهایمان هشدارها داده شد و گوش کسی بدهکار نبود. البته، این هم کاملاً محتمل است که حتی اگر اکنون لحظهای چشمانمان گشوده شود، در چشمبههمزدنی هم همهچیز را به فراموشخانه بسپاریم، چراکه یدِ طولایی در این کار داریم. اما با توجه به اهمیتی که در توازن این دو کفهی ترازو نهفته است، بهتر است اندکی ریسک بیملاحظهبهنظررسیدن را به جان بخریم تا اینکه از فرصتِ پیشآمده برای ترغیب تغییراتی مثبت روی برگردانیم. پای زندگی میلیونها نفر و اجتناب از رنجهای بیاندازه در میان است.
آنچه خواندید ترجمهای بود از نوشتاری تحت عنوان Our Cruel Treatment of Animals Led to the Coronavirus به قلم پروفسور دیوید بناتار که در تاریخ 13 آوریل 2020 در نیویورکتایمز منتشر شده است.
.
.
مترجم: محمدرسول علیزاده اصلی
یاددشت مترجم:
1- دیوید بناتار استاد فلسفه و مدیر مرکز زیستاخلاقپژوهی دانشگاه کِیپتاوْن است. آقای بناتار در سال 2006 مقالهای برای مجلهی سلامت عمومی آمریکا نوشت و دربارهی دنیاگیریهای آینده هشدار دارد. در بخشهایی از این مقاله میخوانیم: «انسانهایی که متحمل رنج میشوند فقط همانهایی نیستند که در سوء رفتار با حیوانات دست داشتهاند … عواقبش ممکن است گریبان کسان دیگری را، احتمالاً در نسلهای بعدی، بگیرد… کسانی که از حیوانات مصرف میکنند نهتنها به حیوانات ستم میکنند و خودشان را در معرض خطر قرار میدهند، بلکه صحتوسلامت سایر انسانهای کنونی یا آیندهی جهان را هم با تهدید مواجه میکنند … جالب است که به تغییر طرز برخورد انسانها با حیوانات—اساساً کنارگذاشتن خوردن حیوانات یا، دستکم، محدودکردن چشمگیر مقدار مصرفشان—بهعنوان یک اقدام پیشگیرانهی مؤثر حتی اشارهای هم نمیشود. چنین تغییری … میتواند خطر دنیاگیری چنین آنفولانزای ترسناکی را کاهش دهد. حتی بیشتر احتمال دارد که جلوی پیدایش ویروسهای ناشناختهای را در آینده بگیرد که ممکن است با ثابتماندن این شرایط، و در نتیجهی دامداری فشرده و کشتار حیوانات برای خوردوخوراک، سر برآورند. اما بشر به این گزینه حتی فکر هم نمیکند.»
2- به دلیل خطیربودن معضل مقاومت آنتیبیوتیکی، مترجم خود را موظف میبیند که چند آمارِ هشداردهنده را مختصر با خوانندگان در میان بگذارد. در حال حاضر، سالانه در دنیا 700,000 نفر جانشان را بابت مقاومتهای آنتیبیوتیکی از دست میدهند. به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه ایندیپندنت، «کارشناسان با بیان اینکه حجم آنتیبیوتیک مصرفی در حیوانات در سراسر جهان رو به افزایش است، اظهار داشتند: در برخی کشورها حدود 80 درصد مصرف آنتیبیوتیکهای مهم در بخش حیوانی است.» به گفتهی محمود نبوی، معاون مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت، درمان، و آموزش، در ایران «90 درصد آنتیبیوتیکها در دامداری ها و 10 درصد آن در مراكز درمانی مصرف میشود.» صنعت دامداری حتی سلامت کسانی را که هیچگونه محصول حیوانیای مصرف نمیکنند نیز تهدید میکند: به گفتهی نبوی، «به طور مثال، میكروبِ وبا تا دههی 90 به آنتیبیوتیکها پاسخ میداد اما از آن به بعد مقاوم شد چراكه آنتیبیوتیکهای مصرفی در دامداریها وارد محیط و آب میشوند و مقاومت میكروبی ایجاد میكنند.» از آن 10 درصد مصرفِ انسانی نیز بخش قابلتوجهی به مصرف خودسرانه یا تجویزهای نابجای پزشکان در ایران اختصاص مییابد که به گفتهی دکتر علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در بیستوهشتمین کنگرهی بیماریهای عفونی و گرمسیری ایران، باعث شده است تا «سرانهی مصرف آنتیبیوتیک در ایران 14 تا 16 برابر استاندارد جهانی» شود. به گفتهی مینو محرز، عضو کمیتهی کشوری مبارزه با بیماریهای عفونی، «میزان مقاومت میکروبی نسبت به آنتیبیوتیک در مورد برخی بیماریهای عفونتی در ایران ۱۶ برابر بیشتر شده است و این یعنی خطری که سلامت نسل آیندهی کشورمان را تهدید میکند.»
.
.
[1] یادداشت مترجم: در زمان ترجمهی این مطلب، 19 مهر 1399، آمار مبتلایان حدوداً 37 میلیون شده است و شمار فوتیها نیز از 1 میلیون نفر گذشته است.
.
.
بسیار ممنونم از مجموعهی صدانت بابت انتشار این مطلبِ مهم و مغفول.
ردپای گونهپرستی ما که باعث تجاوز به حقوق حیوانات میشود در تک تک عوامل ذکرشده برای بروز بیماریهای مشترک بین انسان و باقیِ حیوانات پیداست. برنامهی محیط زیست ملل متحد برای ظهور چنین بیماریهایی عوامل زیر را ذکر کرده است:
1. جنگلزدایی و سایر تغییرات کاربری زمین
2. مقاومت آنتیبیوتیکی
3. تغییر اقلیم
4. کشاورزی فشرده و تولید دام
5. تجارت «غیرقانونیِ» حیاتوحش و یا نظارت ضعیف بر آن
1. یکی از اصلیترین دلایل جنگلزداییها تقاضای روزافزون گوشت و تولید خوراک حیوان است، که لازمهی آن ازبینبردن جنگلها و تبدیلکردنشان به مرتع و مزرعه است. براساس آمار بانک جهانی، چرای گاو باعثوبانی ۸۰ درصدِ جنگلزداییِ آمازون است(۱). مصرف گوشت، لبنیات، تخممرغ، و حیوانات آبزی حدود ٨٣ درصدِ اراضی کشاورزیِ دنیا را اشغال کرده است درحالیکه فقط ٣٧ درصدِ پروتئین و ١٨ درصدِ کالریمان را تأمین میکند(٢).
2. استفاده از آنتیبیوتیک در بخش دامپروری عمدتاً برای تسریع رشدِ حیوانات سالم است(٣). پیشبینی میشود تا سال ٢٠۵٠ تعداد افرادی که به خاطر مقاومت آنتیبیوتیکی جان خود را از دست میدهند به ١٠ میلیون نفر در سال برسد(4).
3. بر اساس آمار فائو، بخش دامپروری باعثوبانی ١۴.۵ درصد کل انتشار گازهای گلخانهای است (سهمی بیشتر از تمام بخش حملونقل)(۵). و بنا به نظر پژوهشگران مؤسسهی دیدبان جهانی، با احتساب تعرق، این عدد به ۵١ درصد هم میرسد(۶). میزان انتشار پنج شرکت گوشتی و لبنیِ برتر دنیا باهمدیگر، بیشتر از میزان انتشار بزرگترین غولهای نفتی یعنی اگزون موبیل، شل، و بریتیش پترولیوم است(٧).
4. براساس جدیدترین آمار سازمان غذا و کشاورزیِ ملل متحد، ما هرسال برای غذا ٧۵ میلیارد حیوان را به کشتن میدهیم! یعنی حدوداً ١٠ برابرِ کل جمعیت بشر. البته این عدد حیوانهای دریایی را شامل نمیشود چون آنقدر زیادند که حتی بهشمار در نمیآیند.
5. چنانچه حیوانات را کالا نمیدیدیم، و ارزش اخلاقیِ آنها را بهرسمیت میشناختیم، عبارتهای گونهپرستانهای مثل «شکار غیرقانونی» نیز جایی در ذهن و زبانمان نمیداشت.
پرواضح است که اگر حیواناتِ دیگر را هم واردِ دایرهی اخلاقیمان میکردیم و دست از خوردنشان برمیداشتیم، شاهد بسیاری از اتفاقاتِ ناگوارِ کنونی نبودیم.
1. Causes of Deforestation of the Brazilian Amazon. World Bank Working Papers. December 2003.
2. Poore J, Nemecek T. Reducing food’s environmental impacts through producers and consumers. Science 2018;360:987-992.
3. https://www.who.int/news-room/detail/07-11-2017-stop-using-antibiotics-in-healthy-animals-to-prevent-the-spread-of-antibiotic-resistance
4. O’Neill. 2016. Tackling drug-resistant infections globally: final report and recommendations.
5. Gerber, P.J., Steinfeld, H., Henderson, B., Mottet, A., Opio, C., Dijkman, J., Falcucci, A., Tempio, G., 2013. Tackling Climate Change through Livestock – a Global Assessment of Emissions and Mitigation Opportunities. Food and Agriculture Organization of the United Nations (FAO), Rome.
6. Goodland, R., Anhang, J., 2009. Livestock and Climate Change. WorldWatch.
7. Big meat and dairy’s supersized climate footprint. GRAIN, IATP and Heinrich Böll Foundation. 2017.
با سلام.
بد نیست اشاره کنم که، مطابق با پیشبینیِ نویسندهیِ این مطلب، تا کنون در چند مورد شاهد پیدایش سویهیِ جدیدی از ویروس کرونا در تولیدیهایِ خز از پوستِ مینک بودهایم، در کشورهایی که بزرگترین تولیدیهای خزِ مینک را دارند (دانمارک، هلند، و اخیراً لهستان)، آن هم با قابلیت انتقال به انسان. چون این احتمال وجود دارد که با گسترش سویهیِ جدیدِ ویروسِ کووید-۱۹ عملکرد واکسنهایی که تا کنون ساخته شده خنثا شود، این کشورها دستور کشتار میلیونیِ مینکها را در این پرورشگاهها صادر کردهاند.
https://www.thenationalnews.com/world/polish-mink-covid-19-strain-can-pass-to-humans-1.1165389
با استثمارِ حیوانات به دنیاگیریها دامن میزنیم و سپس با قتلِ عامِ حیوانات به آن واکنش نشان میدهیم–از برایِ هیچوپوچ!
بالاخره یکی پیدا شد دو کلمه حرف حساب بزنه
تا قبل از خوندن مطالب اندیشمند بزرگ و متفاوت فکر میکردم یه چیزیم هست که طرز تفکرم با همه فرق داره !!
ولی الان خودم رو جزئی از تعدادی اقلیت میدونم که روزی حقانیتمون ثابت خواهد شد
هر چند اون روز دیگه نیستیم