سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»

سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»

مهدی کمپانی زارع: در نشست «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن» دوازده علت از علل بی معنا شدن زندگی در دنیای مدرن و راه حل‌هایی برای معناداری زندگی در این جهان ارائه شده است.

در این سخنرانی به سخنرانی‌ای از TED اشاره می‌شود، سخنرانی مورد نظر را با زیرنویس فارسی و انگلیسی تحت عنوان «رابرت والدینگر: چه چیزی یک زندگی را خوب می‌کند؟» در اینجا ببینید. و اطلاعات بیشتر در این رابطه را در اینجا دنبال کنید.

Auschwitz concentration camp
تصاویری از اردوگاه آشویتس
Auschwitz concentration camp
تصاویری از اردوگاه آشویتس
Auschwitz concentration camp
تصاویری از اردوگاه آشویتس

.


.

بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن

محل سخنرانی: تهران، معاونت فرهنگی وزارت علوم، سالن سعدی

سخنران: مهدی کمپانی زارع

در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۷

.


.

صوت نشست:

بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن

.

بخش اول: علل بی‌معنایی زندگی

دانلود از سرور اول | سرور دوم

بخش دوم: راه حل‌هایی برای معنای زندگی

دانلود از سرور اول | سرور دوم

.


.

1 نظر برای “سخنرانی مهدی کمپانی زارع با عنوان «بررسی علل معنازدایی از زندگی در دوران جدید و راهکارهای معنابخشی به آن»

  1. ایا شما با عقل میتوانید مبانی داعش را توجیه کنید؟شما عقل را نشناختید شماگمان میکنید نیچه دلیل گرایش به نیهیلیسم را در عصر مدرن ازادی بیش از حد میداند؟ شما نیچه را نشناختید نیچه مهمترین دلیل گرایش به نیهیلسم را سیطره عقلانیت بر زندگی انسان مدرن میداند وبه همین دلیل بر سقراط یورش میبرد که او اولین سنگ بنا را گذاشت شما گمان میکنید مولانا دنیا دوست بوده؟شما میگویید که شعر روزها فکر من اینست همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از مولانا نیست ؟
    پس کز نیستان تا مرا ببریده اند وز نفیرم مرد وزن نالیده اند چه؟ میگوید به محض جدا شدن از نیستان وجود که بعضی عدمستان هم انرا تفسیر کرده اند از ناله ونفرینم مرد وزن به ستوه امده اند مولانا دنیا دوست نبود که اگر بود مقام ومنصب خود را رها نمیکرد وانزوا پیشه نمیکرد تا به عرفان بپردازد مولانا چون عارف بود ودر ذهنش همه ی عالم را خدا میدید حتی رنجهای عالم را هم دوست میداشت چون واسطه ای برای نزدیکی به خدا میدانست نه اینکه از بودن در دنیا راضی باشد همه ی وجود مولانا هوس رسیدن به معشوقش را داشت

    دلیل اینکه معنای کلی زندگی از بین رفته فروپاشی تمامی ادیان ومکاتب الهی وبشری هستند به غیر از اینکه علم پیشرفت کرده وبسیاری از منافذ را پوشش داده خود ادیان ضعفهاواشکالات اساسی دارند که قادر به پاسخگویی نیستند وبه همین دلیل معنای کلی زندگی از بین رفته است

    معناهای جزیی هم عمومیت ندارند وهم زمانمند ومکانمند هستند اینکه انسان شغلش طوری باشد که به زندگی او معنا دهد واو عاشق کارش باشد این بسیار نادر اتفاق میافتد اینکه از خود بپرسیم که چرا خودکشی نمیکنیم اولا بی معنایی زندگی حتما به خودکشی نمیانجامد ممکن است کسی زندگی را بیمعنا بداند اما دست به خودکشی نزند خودکشی شرایط روحی خاصی را طلب میکند که بی معنایی زندگی شرط لازم ان هست ولی شرط کافی نیست ممکن است کسی به شما پاسخ دهد برای این خودکشی نمیکنم چون خانواده ام به من احتیاج دارند ومن برای تامین نیاز انان باید ادامه دهم وخود را وقف خانواده ام کرده ام ولی همچنان زندگی از نظر من فاقد معنا وارزش است میبینیم که همینطور دردور وتسلسل هستیم ما برای فرزندانمان تلاش میکنیم فرزندانمان برای فرزندانشان و…..همینطور الی اخر هیچکدام خیری نمیبینیم فقط زندگی را تحمل میکنیم شاید روزنه ای گشوده شود البته دلیل دیگرش هم میتواند این باشد که کسی نمیداند بعد از مردن چه میشود ایا دوباره در نشئه ای دیگر به این دنیا باز خواهدگشت ؟ ایا مطابق ادعای ادیان در دنیای دیگر عذاب خواهد شد ایا محو ونابود میشود ودیگر هیچ این ندانستن اینکه چه در انتظارش هست هم میتواند دلیل دیگری برای خودکشی نکردن باشد
    وسوسه حکومت بر تمام دنیا توسط ادیان ومکاتب جایگاه انان را بعنوان پشتوانه معنوی از انان سلب نموده کلیت دین وخدا زیر سوال رفته کاربردش را ازدست داده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *