لیبرالیسم و همزیستی مسالمتآمیز
مهمترین ویژگی جوامع مدرن، تنوع و تکثر سنتهای فلسفی، اخلاقی و دینی معقول و در عین حال ناسازگار با یکدیگر است که از اختلافنظر اجتنابناپذیر شهروندان در باورها و ارزشهای اخلاقی و دینیشان نشأت میگیرد. چنین اختلاف نظری صرفاً ناشی از علائق فردی -طبقاتی یا نتیجه خودفریبی یا دیگر علل غیرعقلانی نیست؛ بلکه ویژگی عقل است که وقتی آزادانه عمل کند در آموزههای فراگیر فلسفی و دینی متفاوتی نمود مییابد. از اینرو، در دوران مدرن و در بستر نظام های لیبرال دموکراسی، پلورالیسم اخلاقی-دینی معقولی پدیدار شده است. این واقعیت پرسش مهمی را بر می انگیزد: آیا همزیستی مسالمتآمیز در جامعهای که متشکل از شهروندانی است که به سنتهای اخلاقی و دینی معقول اما عمیقا متفاوتی باور دارند امکانپذیر است؟ اگر است چگونه؟ در این گفتار با تفکیک بین دو تصور از لیبرالیسم، یعنی لیبرالیسم جامع یا لیبرالیسم روشنگری – بمثابه یک فلسفه زندگی – و لیبرالیسم سیاسی – بمثابه فلسفه سیاست- به تحلیل و بررسی پرسش مذکور میپردازیم. لیبرالیسم روشنگری بر اهمیت تصمیمات خودمختار شخصی در زندگی افراد تأکید می کند و ارزش متون و آموزه های دینی را ناچیز می داند. اما، لیبرالیسم سیاسی ادعاهایی چنین فراگیر در باره اصول اخلاقی برای تصمیمگیری فردی ندارد بلکه معطوف است به ارائه یک تصور معقول و خود-بنیاد از عدالت که حقوق و آزادی های اساسی فردی و سیاسی عموم شهروندان را تضمین و تأمین کند. شهروندان سکولا ر و دیندار که درباره اهمیت و نقش خودمختاری اخلاقی، سنت و متون دینی در زندگی اختلاف نظر بنیادی دارند علیالاصول می توانند چنین نظریه عدالت یا چارچوب سیاسی را به دلایل متفاوت مورد تصدیق قرار دهند، و از اینرو امکان همزیستی مسالمتآمیز بر پایه احترام به منافع متقابل امکان پذیر میگردد. لیبرالیسم سیاسی نشان می دهد که لیبرالیسم یک سنت سیاسی مداراگر و آشتیجویانه است که می تواند ازسوی پیروان فلسفههای متفاوت زندگی (سکولار و دینی) پذیرفته شود: یک دیدگاه سیاسی که می تواند کانون اجماع همپوشان بین شهروندان باشد و دلیل عمومی مشترکی را برای حمایت از یک دموکراسی کثرتگرا فراهم آورد.
بیوگرافی دکتر هوشمند
حسین هوشمند در دانشگاههای تهران، مک گیل و کنکوردیا تحصیل کرده و رساله دکتریاش در رشته فلسفه اخلاق تطبیقی و در باب مبانی اخلاقی سیاست جهانی از دیدگاه جان رالز به رشته تحریر درآمده است. در حال حاضر، او پژوهشگر وابسته به مؤسسه علوم انسانی در دانشگاه سیمون فریزر (در ونکوور کانادا) است. فلسفه سیاسی، فلسفه اخلاق و فلسفه دین از علائق پژوهشی اوست. سخنرانی ها، مقالات و یادداشتهای متعددی در زمینه فلسفه سیاسی معاصر از او انتشار یافته است.
.
.
لیبرالیسم و همزیستی مسالمتآمیز
حسین هوشمند
بیستم مردادماه ۱۴۰۱
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی(شعبه فارس)
.
.
oversimplificatio ساده سازی افراطی و مغالطه هایی که در این یک بند به کار رفته و باور به معقول بودن نظریه ای که جنگ ، آلودگی محیط زیست، نابودی جنگل ها، خشونت، فساد و تغییر اکوسیستمی جهان و همچنین این همه کشتار در چهار گوشه جهان را سبب شده واقعا حیرت انگیز است. به همین افغانستان نظری کنید و ببینید مدرنیته چه کرد و چگونه تلی از خرابه برجای گذاشت و چند هزار نفر مردم را به قتل رساند. اگر بجای تاثیر گیری از اتوریته های موجود کمی ذهن خود را به بیرون از فضای رومانتیک انتشارات معتبر متوجه کنیم آن گاه شاید چنین سخنان مغایر با واقعیتی را بر زبان نمیآوردیم.
مشکل همان “یک تصور معقول” است آنجا که گفته اند :
“…بلکه معطوف است به ارایٔه یک تصور معقول و خود-بنیاد از عدالت که حقوق و آزادی های اساسی فردی و سیاسی عموم شهروندان را تضمین و تأمین کند….”
همچنانکه اشاره شده است ، مشکل در خود عقل میباشد :
عقل ابزار ثابت نیست بلکه ابزاری است که خودش نیز رشد میکند مانند توسعه هندسه اقلیدسی به هندسه های غیر اقلیدسی در عصر ما….تحولات منطق ریاضی نیز موید این رشد عقلی است نه ایستایی و تحکم آن به رعایت قوانینی ثابت…
اما آنچه “ثابت” است رخداد پیوستگی جدید ، پیوستگی گزاره های یافت شده جدید با یافته های قبلی است…هر چه بیشتر رعایت اتصال شود بیشتر عقلانی رفتار شده است….
مثلا در قرآن تنها با رعایت اتصال آیات در قرآن (بعنوان سندی برای عمل صحیح انسان) میتوانیم به مساوات برای همیشه بین انسانها برسیم اگر فرقه ای اسلامی رعایت این روش نکند نمی توانیم با آنها در یک تصور معقولی از عدالت مشترک شویم…
همین مشکل در برخورد با کتاب طبیعت وجود دارد گروهی معتقدند هر جور خواستیم و لذت میبریم از منابع استفاده کنیم برای همه منابع وجود دارد ….گروهی میتوانند بگویند محیط زیست باید مراقبت گردد ، اسراف نکنیم و…
بیجهت نیست که در قرآن کلمه “عقل” و “عقول” نداریم بلکه یعقلون و تعقلون و نعقل و عقلوه و مانند آنها داریم….عقل از ریشته بستن است…لذاست که امر به “وصل” سخنی برای همیشه است…و تکلیف عقل را نیز روشن میکند….وصل بین پدیده های طبیعت ، بین آیات قرآن ، بین انسانها….
رضایت اجتماعی ، داشتن حق اعتراض و ….وسیله برای رسیدن به این هدف ضروری قرآنی ، (بهره مندی همگانی و اتصال – مانند بهره مندی زمین ها و گیاهان مختلف اما کنار هم از یک آب) ، هستند…
رضایت اجتماعی با رعایت رضایت و آزادی های اساسی فردی (مانند مالکیت) همیشه قابل جمع نیست ، سعی بی سرانجام است:
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۹۲﴾ آل عمران