معرفی کتاب «مسائل نظریه سیاسی اثر کاتریونا مککینون» با ترجمهی جواد حیدری و نرگس سلحشور
جواد حیدری
کتابی ترجمه کردهایم به اسم «مسائل نظریهی سیاسی» که اخیراً منتشر شده است. این کتاب یکی از بهترین کتابهایی است که در این زمینه نوشته شده است و به بهترین نحوی به تمام دغدغههای سیاسیمان به روش واضح و روشن و نظاممند میپردازد.
1- پوشش جامع مفاهیم بنیادی
این کتاب به تمام موضوعات اساسی نظریهی سیاسی از جمله آزادی، دموکراسی، برابری و عدالت، و … میپردازد. هر فصل را یکی از پژوهشگران برجستهی آن حوزه نوشته است که دیدگاههای معتبر و عمیقی ارائه میدهند.
2- ترکیب نظریه با عمل
یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، استفاده از مطالعات موردی گسترده در پایان هر فصل است. این مطالعات موردی نشان میدهند که چگونه مفاهیم نظری در مسائل سیاسی معاصر به کار گرفته میشوند و فاصله میان نظریهی انتزاعی و پدیدههای واقعی سیاسی را پر میکنند.
3- دسترسیپذیری و جذابیت برای مخاطبان
این کتاب با در نظر گرفتن نیازهای مخاطبان دغدغهمند طراحی شده است و نظریههای پیچیده را به شکلی ساده و قابل فهم ارائه میکند. همچنین شامل ویژگیهای آموزشی مانند واژهنامهها و سؤالات بحثبرانگیز، نکات کلیدی، متفکران مهم و کتابهای تأثیرگذار است که فهم مطالب را تسهیل کرده و تجزیه و تحلیل انتقادی را برمیانگیزد.
4- پوشش موضوعات معاصر و دیدگاههای متنوع
این کتاب علاوه بر مباحث دیرینه، به موضوعات نوظهور در نظریهی سیاسی مانند چندفرهنگیگرایی و محیطزیستگرایی نیز میپردازد. این گستردگی به ما اطمینان میدهد که خوانندگان با طیف وسیعی از مسائل مرتبط با نظریههای سیاسی مدرن آشنا میشوند.
5- تقویت تفکر انتقادی
با ارائهی دیدگاههای گوناگون و تشویق به کاربرد نظریه در عمل، این کتاب مهارتهای تفکر انتقادی را تقویت میکند. خوانندگان را به تحلیل و ارزیابی استدلالهای سیاسی فرا میخواند و آنها را برای مطالعات پیشرفته یا شهروندی آگاه آماده میکند.
حال این پرسش مطرح میشود که این مسائل کدامند؟
1- اقتدار سیاسی و الزام به اطاعت
چرا باید از قانون اطاعت کنیم؟ آیا باید همیشه و بدون توجه به محتوای قانون از آن پیروی کنیم یا تنها زمانی که عادلانه است؟ آیا دولتها میتوانند به طور مشروع ادعای اقتدار کنند، و اگر چنین است، بر چه اساسی؟ در این فصل، دیدگاههای نظری مختلف در مورد اقتدار سیاسی و الزام به اطاعت بررسی میشود. همچنین به استدلالهایی که از اقتدار دولت دفاع میکنند و آنهایی که این اقتدار را رد میکنند (مانند دیدگاههای آنارشیستی) میپردازد.
2- ملت و دولت
دولت-ملتها پایههای اصلی زندگی سیاسی مدرن هستند. جهان را اغلب به عنوان موزاییکی از کشورهای مجزا میبینیم که هرکدام با مرزهای ملی تعریف شدهاند. این واحدهای سیاسی تأثیر عمیقی بر زندگی ساکنان خود و همسایگانشان دارند. اما چرا جهان به این شکل به واحدهای سیاسی جداگانه تقسیم شده است و نه به شکلی دیگر؟ پس از بررسی ویژگیهای کلیدی دولت-ملت مدرن، به سه پرسش اصلی میپردازد (الف) چرا ملتها در سیاست مدرن تا این حد تأثیرگذار بودهاند؟ (ب) ملت چیست و چگونه از دیگر اشکال جوامع متمایز میشود؟ (ج) آیا ملتها حق داشتن دولت خود را دارند؟
3- جنگ و مداخله
جنگ یک معضل اخلاقی عمیق ایجاد میکند. این پدیده شامل کشتار گسترده، حتی غیرنظامیان، است و آسیبهای جدی به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و محیطزیست وارد میکند. واکنشها به جنگ از محکومیت کامل تا دیدگاهی که اخلاق را در جنگ بیارتباط میداند، متفاوت است. رویکرد سومی نیز وجود دارد که جنگ را در برخی شرایط مجاز میداند، اما تحت اصول اخلاقی سختگیرانه—که به آن «جنگ عادلانه» گفته میشود. در این فصل، این محدودیتها و مجوزهای اخلاقی بررسی شده و پیچیدگیهای آنها مورد تحلیل قرار میگیرد. همچنین، مداخله نظامی بهویژه در موارد بشردوستانه و پیشگیرانه به عنوان نوعی جنگ بررسی خواهد شد.
4- دموکراسی
دموکراسی به طور گسترده به عنوان شکلی موفق و اخلاقاً جذاب از سازمان سیاسی شناخته میشود، و بسیاری آن را اوج توسعه سیاسی میدانند. با این حال، همه با این دیدگاه موافق نیستند. برخی استدلال میکنند که نهادهای دموکراتیک میتوانند ابزارهایی برای سلطهی کشورهای قدرتمند بر مناطق کمتر توسعهیافته باشند. در این فصل، روشهای مختلفی برای توجیه دموکراسی بررسی میشود. ابتدا به دلایل ابزاری له و علیه دموکراسی پرداخته، سپس به ارزش ذاتی آن اشاره میکنیم و با چالش اساسی—چگونه شهروندانی پرورش دهیم که بتوانند آرمانهای دموکراتیک را حفظ کنند—روبهرو میشویم. در پایان، اصول دموکراتیک در نهادهای جهانی را نیز مورد بحث قرار خواهیم داد.
5- آزادی
آزادی یکی از آرمانهای اصلی جوامع پیشرفته است، اما باید بین «آزادی به معنای انجام هر کاری که فرد بخواهد» (یک ایده توصیفی از آزادی) و آزادی به عنوان یک آرمان هنجاری که حوزههای خاصی از رفتار را برای افراد آزاد تعریف میکند، تمایز قائل شد. آزادی مدنی را میتوان به عنوان مجموعهای از حقوق صیانتشده دانست، اما همچنان بر سر اهمیت این حقوق و نحوهی توازن آنها با دیگر ارزشها اختلاف نظر وجود دارد. بر اساس دیدگاه جان استوارت میل، برخی معتقدند که باید حق پایهای برای رفتارهای شخصی بدون دخالت دیگران وجود داشته باشد.
6- مدارا
مدارا بهعنوان مفهومی کلیدی در نظریهی سیاسی دوباره مطرح شده است. اگرچه اغلب از آن تمجید میشود، اما یک پارادوکس اخلاقی را ایجاد میکند: آیا اجازه دادن به اعمالی که معتقدیم نادرست هستند، واقعاً خوب است؟ در دموکراسیهای متنوع و چندفرهنگی، مدارا برای مدیریت اختلافات عمیق فرهنگی و اخلاقی ضروری است. دو رویکرد اصلی مطرح شده است: یک دیدگاه «سلبی» که بر عدم مداخله تمرکز دارد و یک دیدگاه «ایجابی» که بر شناسایی و به رسمیت شناختن تأکید میکند. با این حال، مدارا باید محدود شود تا بقای جامعه دموکراتیک تضمین شود. تعیین این محدودیتها مستلزم ایجاد توازنی میان حق آزادی و اقدامات امنیتی ضروری است.
7- برابری و عدالت اجتماعی
بحثهای سیاسی اغلب به عدالت اجتماعی ارجاع میدهند، اما این مفهوم دقیقاً به چه معناست؟ آیا عدالت اجتماعی باید تمام نابرابریها را از بین ببرد یا تنها تضمین فرصتهای برابر کافی است؟ یا شاید هدف آن ریشهکن کردن فقر شدید باشد؟ آیا تحقق عدالت اجتماعی نیازمند نوع خاصی از ساختار اجتماعی است؟ در حالی که یک جامعه عادلانه آشکارا تبعیض بر اساس نژاد، جنسیت یا طبقه را رد میکند، آیا باید همه را بهعنوان افراد برابر تصدیق کنیم؟ نظریههای عدالت اجتماعی در این زمینهها اختلاف نظر دارند.
8- حقوق بشر
ایدهای که بر اساس آن همهی انسانها، صرفنظر از محل زندگیشان، دارای حقوق بنیادی هستند، ریشه در سنتهای فلسفی، حقوقی و دینی گوناگونی دارد. در گذشته، این ایده برای توجیه و محدود کردن اقتدار دولتها استفاده میشد. امروزه حقوق بشر بهعنوان ادعاهای اخلاقی مطرح میشوند که بر دیگر ملاحظات اولویت دارند. این بحث به مسائل کلیدی در این زمینه میپردازد: ماهیت، محتوا و گستره حقوق بشر؛ استدلالهای له و علیه وجود آنها؛ چگونگی تعیین حدود و مرزهای این حقوق؛ و چالشهای اجرای آنها در زمینه جهانی.
9- چندفرهنگگرایی
بسیاری از افراد از ترویج همزیستی مسالمتآمیز میان گروههای فرهنگی مختلف و محکومیت تبعیض بر اساس فرهنگ، دین یا قومیت حمایت میکنند. چندفرهنگگرایی، بهعنوان یک سیاست و آرمان اجتماعی، به دنبال رفع این نابرابریهاست. این ایده زمانی ساده به نظر میرسد که همه گروهها به ارزشهای لیبرال، مانند آزادی بیان و برابری جنسیتی، پایبند باشند. اما اگر ارزشهای یک گروه با ارزشهای دموکراسی لیبرال در تضاد باشد، چه باید کرد؟ این بحث به بررسی مباحث چندفرهنگگرایی در نظریه سیاسی، از جمله چندفرهنگگرایی «فربه» در برابر «نحیف»، حقوق فرهنگی، ستم و سیاست بهرسمیتشناسی میپردازد.
10- شهروندی
زندگی مدرن بر پایه نهاد شهروندی در چارچوب دولت-ملتها سازماندهی شده است. برای بیشتر افراد، شهروندی در یک دولت-ملت خاص، فرصتها، حقوق و تعهدات آنها را شکل میدهد. این بحث به اهمیت اخلاقی شهروندی میپردازد: شهروندان چه تعهداتی به یکدیگر دارند؟ چه کسانی باید بهعنوان شهروند پذیرفته شوند؟ و چگونه باید شهروندان جدید ایجاد شوند؟ در اینجا مفهوم شهروندی را فراتر از یک وضعیت قانونی بررسی کرده و پیامدهای اخلاقی عمیق آن را برای جامعه سیاسی و زندگی فردی تحلیل میکنیم.
11- جنسیت
فمینیسم تأثیر عمیقی بر نظریه و عمل گذاشته، هنجارهای موجود را به چالش کشیده و اصلاحات قانونی و اجتماعی گستردهای را موجب شده است. با این حال، علیرغم حمایت از برابری زن و مرد، برخی از برچسب «فمینیست» بودن خودداری میکنند و آن را غیرضروری یا اشتباه میدانند. این بحث به موضوعات اصلی فمینیسم میپردازد و نشان میدهد که چرا این جریان همچنان نقشی حیاتی در نظریهی سیاسی دارد. مباحث این فصل شامل تعریف فمینیسم، تأثیر زندگی خانوادگی و تمایز میان حوزه عمومی و خصوصی بر برابری، و بررسی چگونگی تأثیرگذاری مسائل جنسیت و خشونت بر دستور کار فمینیستی است.
12- عدالت جهانی
یک نظم جهانی عادلانه چگونه خواهد بود؟ چگونه میتوانیم به سوی آن حرکت کنیم؟ این پرسشها در مرکز بحث اصولی قرار دارند که باید تعاملات جهانی را هدایت کنند. آیا باید به دنبال برابری بیشتر میان مردم جهان باشیم، یا تمرکزمان باید بر اطمینان از زندگی شایسته برای همه باشد؟ این بحث دیدگاههای جان رالز دربارهی این مسائل و پاسخهای انتقادی به آنها بررسی میشوند. ما مسیرهایی برای بهبودهای جهانی، از تقویت حکمرانی بینالمللی گرفته تا استراتژیهای جمعی سیستماتیک برای پیشبرد عدالت جهانی، را مورد بحث قرار میدهیم.
13- محیطزیست
در اواخر دههی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ توجه دانشگاهیان به این معطوف شد که آیا دموکراسیها قادر به مقابله با تهدیدات جدی محیطزیستی هستند یا خیر. پاسخها متفاوت بود: برخی به نظریههای آرمانشهری سبز امیدوار بودند، برخی به مدرنسازی بومشناختی اعتماد داشتند، و برخی دیگر بدبین بودند. امروزه، چالشهای محیطزیستی جهانی مانند تغییرات آبوهوایی، مشکلات فوری برای سیستمهای دموکراتیک فعلی ایجاد میکنند. راهحلهای پیشنهادی شامل دموکراسی مشورتی، شهروندی بومشناختی و فضایل سبز هستند.
.
.
برای تهیه کتاب «مسائل نظریه سیاسی» اثر کاتریونا مککینون از انتشارات نشر نو اینجا کلیک کنید.
.
.