سدههای میانه با آگوستین قدیس و توماس آکویناس و سپس با مارتین لوتر که منتقد سرسخت تفاسیر سنتی متون مقدس بود، مسیری از اسپینوزا، لایبنیتس، ولف، آست تا رمانتیسم آلمانی هموار شد که موجبات شکل گیری علم هرمنوتیک مدرن را فراهم ساخت. شلایرماخر پدر الهیات جدید دریافتی همساز از هرمنوتیکی کلی یا عام به دست داد و بدینسان شلایرماخر پایهگذار هرمنوتیک عام یا کلی شد، چنانچه نظریه وی صریحا کلّیت هرمنوتیک را پیش کشید. فن یا صناعت فهم به منزله فن فهم هر گفتهای در زبان، به صورت دانشی پدیدار میشود که از حیث روششناختی، هرمنوتیکی است که مطالعه خودِ فهم، رسالت آن است .پس از شلایرماخر، دیلتای احیاگر علاقه به هرمنوتیکی شد که بعد از شلایرماخر به شکل روزافزونی، دست کم در الهیات آلمان به دست فراموشی سپرده شده بود. هرمنوتیک روششناختی دیلتای بنیادی شد که علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز میساخت. هایدگر به هرمنوتیک حیثیت هستیشناختی بخشید و وجه فلسفی دور هرمنوتیکی را در برابر روش فهم متن قرار داد. دور هرمنوتیکی پیش از آن جزئی از تفسیرِ واژگانِ متن بود، امّا هایدگر این بینش را نه به عنوان ابزاری روششناختی، بلکه در زمره بنیادیترین وجوه هستی، بنیان نهاد. ویژهنامه شماره ۱۵۹ فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت برگزیده مجموعه مقالاتی از دانشنامه هرمنوتیک راتلج است. عناوین مطالب این شماره عبارتند از:
ویژه نامه
سخن دبیر/ هرمنوتیک در مغرب زمین، علیرضا سمنانی
هرمنوتیک، دین و خدا/ ژان گریش، ترجمه بهزاد سالکی
هرمنوتیک و ادبیات/ آندرو بوئی، ترجمه پیمان خان محمدی
هرمنوتیک و روانکاوی/ فیلیپ کابستان، ترجمه فرناز عبدالباقیان/ علیرضا سمنانی، ویراسته بهزاد سالکی
هرمنوتیک و فلسفۀ زبان/ لی بریور، ترجمه هانی اشرفی
هرمنوتیک و پدیدارشناسی/ رابرت دستال، ترجمه سحر طیب زاده
هرمنوتیک و فمینیسم/ جورجیا وارنکه، ترجمه فرناز عبدالباقیان، ویراسته بهزاد سالکی
اشتراوس: هرمنوتیک یا باطن گرایی؟/ کاترین ایچ. زوکرت، مایکل زوکرت، ترجمه محمد رضا سهرابی
اندیشه و نظر
جستجویی تطبیقی در باب توصیه به خوشبین بودن در دو رهیافت اخلاقی – دینی و علمی – تجربی/ محسن جهان، علی جهان
مبانی مشترک اخلاقیات بودایی/ پیتر هاروی، ترجمه مریم باقرزاده، ویراسته بهزاد سالکی
علاء الدوله سمنانی/ جی.فان اس، ترجمه و تحقیق جمشید جلالی شیجانی
نگاهی گذرا به کتاب « حقیقت و روش » اثر هانس گئورگ گادامر/ استیو فیفل، ترجمه رضا داودی
گزارش
ادیان ابراهیمی: یهودیت و مسیحیت/ مهراب صادق نیا، تنظیم و ویرایش فاطمه محمد
کتاب
سرزمین سماوات (پرسه در جهان شعر قاسم آهنین جان)/ منیره پنج تنی
در حیات و بر حیاط (دربارۀ خاستگاه شعر قاسم آهنین جان و نسبت آن با جریان شعر دیگر)/ بهنود بهادری
تازه های نشر/ عارفی در غربت غربیه ( گفتگوهایی با دکتر سید حسین نصر)، منوچهر دین پرست
.
.
سخن دبیر/ هرمنوتیک در مغرب زمین
در پایان رساله ایون افلاطون، که گفت و گویی میان سقراطِ فیلسوف و ایون شاعر و راپسودیخوان یونانی است، توافقی میان ایشان بر سر آنکه ایون شاعر«الهام یافته/ مجذوب یا مرد خدا»1[1] است، حاصل میشود. شاعر در اینجا هومر وایون، پیامآوران الهه یا الهههای شعرند. افلاطون سلسله یا زنجیره الهام و تاویل را در برابر معرفت/سوفیا و هنر به مثابه تخنه مینشاند. خطابههای زیبای ایون در هنر او ماوا ندارند. ایون خطیبی است که بر اثر جذبه مغناطیسی الهام درباره هومر میسراید. هومر همین نسبت را با خدای شعر و در انتهای سلسله مخاطبین ایون با وی همین نسبت را برقرار میکنند.
هرمس خدای پیامآور یونانی سخنان نمادین خدایان را رمزگشایی میکند. این چنین خاستگاه هرمنوتیک، الهیاتی است و از متون مقدس آغاز میشود. هرمنوتیک (hermeneutics)، صورت اسمی آن هرمینیا hermeneia)) و صورت فعلی آن hermeneuein)) که از ریشه هرمس (Hermes) اشتقاق یافتهاند، بر نقش واسطه زبانی و وساطت برای تفهم، به فهم درآوردن، دلالت میکند. ارسطو در رساله «باری ارمینیاس» (On Interpretatio/ Perihermeneias) و رواقیون نخستین تلاشها را برای طرحی درباره فهم/ فهم متن، بنیان گذاردند. فیلون اسکندرانی2[2] از معنای باطنی/ تمثیلی در برابر معنای ظاهری عهد سخن رانده است. سدههای میانه با آگوستین قدیس و توماس آکویناس و سپس با مارتین لوتر که منتقد سرسخت تفاسیر سنتی متون مقدس بود، مسیری از اسپینوزا، لایبنیتس، ولف3[3]، آست4[4] تا رمانتیسم آلمانی هموار شد که موجبات شکل گیری علم هرمنوتیک مدرن را فراهم ساخت5[5]. فریدریش دانیل ارنست شلایرماخر (1768–1834م) پدر الهیات جدید6[6] «دریافتی همساز از هرمنوتیکی کلی یا عام به دست»7[7] داد و بدینسان شلایرماخر پایهگذار هرمنوتیک عام یا کلی8[8]شد، چنانچه نظریه وی «صریحا کلّیت هرمنوتیک را پیش»9[9]کشید. فن یا صناعت فهم به منزله «فن فهم هر گفتهای در زبان»،10[10]به صورت دانشی پدیدار میشود که از حیث روششناختی، هرمنوتیکی است که مطالعه خودِ فهم، رسالت آن است. عمل فهم یعنی فنی که ذهن مولف را بازسازی میکند، «عکس تصنیف است».11[11]لیکن معنا در دور هرمنوتیکی آشکار میشود، چرا که فهم در مقایسه با فهمهای پیشین و ارجاع به آنچه پیشتر به فهم درآمده، بنیاد میشود. فهم هر جزء از متن متوقف است بر فهم کل، و از آنجایی که کل نیز در اجزاء متن منتشر است،«عمل کردن دور هرمنوتیکی متضمن مسلم گرفتن عنصر شهود است».12[12] پس از شلایرماخر، بنابر تصریح رودولف بولتمان (1976 – 1884م)، ویلهلم دیلتای (1911-1833م) احیاگر علاقه به هرمنوتیکی شد که بعد از شلایرماخر «به شکل روزافزونی، دست کم در الهیات آلمان به دست فراموشی»13[13] سپرده شده بود. هرمنوتیک روششناختی دیلتای بنیادی شد که علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز میساخت. دیلتای با طرح تاریخینگری خود را «روششناس مکتب تاریخی»14[14] نامید. هایدگر به هرمنوتیک حیثیت هستیشناختی بخشید و وجه فلسفی دور هرمنوتیکی را در برابر روش فهم متن قرار داد. «دور هرمنوتیکی پیش از آن جزئی از تفسیرِ واژگانِ متن بود، امّا هایدگر این بینش را نه به عنوان ابزاری روششناختی، بلکه در زمره بنیادیترین وجوه هستی، بنیان نهاد».15[15]انحای هستی دازاین، فهم جهان را ممکن میسازد و جهان جز از طریق دازاین آشکار نمیگردد. از این رو هستیشناسی هایدگر که «تنها به صورت پدیدارشناسی ممکن است»،16[16]یعنی هستیشناسی به روش پدیدارشناختی، «هستیشناسی پدیدارشناختی مبتنی بر هرمنوتیک انسان»17[17] یا «هستیشناسی هرمنوتیکی»18[18]خوانده شده است. از این رو «پدیدارشناسی هرمنوتیکی»19[19] و «هرمنوتیک پدیدارشناختی»20[20] در توصیف پژوهش وی توامان به کار رفته است21[21]. متاخرین متاثر از هایدگر از گادامر تا ریکور و پساساختارگرایان/ پست مدرنها که «تخریب»22[22] را بنیاد کار خویش قرار دادند، اشکال جدیدی از فلسفهورزی/هرمنوتیک را صورت بخشیدند.
مجموعه مقالاتی که پیشروی خوانندگان است، از دانشنامه هرمنوتیک راتلج23[23] برگزیده شدهاند، که تا کنون مجموعههای گوناگونی از موضوعات و مضامین فلسفی مانند متافیزیک، زیباییشناسی، پدیدارشناسی، معرفتشناسی و… و فلسفههای مضاف مانند فلسفه دین، فلسفه علم، فلسفه زبان، فلسفه فیلم و … را منتشر ساخته است. مجموعه هرمنوتیک شامل یک مقدمه، پنجاه وپنج مقاله در پنج بخش و یک موخره است. این مجموعه ویراسته جف مالپاس24[24]-که مقدمه مجموعه با عنوان هرمنوتیک و فلسفه به قلم وی نگاشته شده- و هانس هلموث گاندر25[25] است. بخش اول که ریشههای هرمنوتیک نام دارد در دو مقاله به هرمنوتیک در فلسفه یونان و اندیشه قرون وسطی میپردازد. بخش دوم که به مجموعه متفکران هرمنوتیک اختصاص یافته، گستره وسیعی از فیلسوفان از اسپینوزا، ولف، آست، دیلتای، نیچه … تا هایدگر، گادامر، ریکور، بارت، بولتمان و اندیشمندان متاخر نظیر رورتی را در بر میگیرد. بخش سوم که به پرسشهای هرمنوتیک میپردازد، مسائلی چون عقلانیت و روش، هستی و متافیزیک، زبان و معنا، نسبیت و حقیقت، تاریخ و تاریخیگرایی، اخلاق و اجتماع، سیاست و نقد، متن و ترجمه، نماد و تمثیل، زندگی و جهان تا موضوعاتی مانند طبیعت و محیط زیست را مطرح میسازد که اهمیت و ضرورت طرح مساله طبیعت و محیط زیست امروزه بیش از پیش احساس میشود. بخش چهارم که (Hermeneutic engagements)[26] 26نام دارد به مقالاتی نظیر هرمنوتیک و ادبیات، هرمنوتیک و معرفتشناسی، هرمنوتیک دین و خدا، هرمنوتیک و رتوریک، هرمنوتیک و آموزش، هرمنوتیک و علوم اجتماعی، هرمنوتیک زیباییشناسی و هنرها و… اختصاص یافته است. و بخش پنجم که به چالشها و گفت و گوهای علم هرمنوتیک موسوم است، شامل گستره متنوعی است که برای نمونه عبارتند از هرمنوتیک و پدیدارشناسی، هرمنوتیک و واسازی، هرمنوتیک و روانکاوی، هرمنوتیک و فلسفه زبان، هرمنوتیک ساختارگرایی و پساساختارگرایی، هرمنوتیک و پراگماتیسم، هرمنوتیک و فمینیسم. دو مقاله پایانی این بخش هرمنوتیک و اندیشه یهودی و هرمنوتیک اسلامی و عربی نام دارد. و در نهایت موخرهای با عنوان آینده هرمنوتیک تالیف جیانی واتیمو27[27] به این مجموعه غنی پایان میدهد. انتخاب چند مقاله معدود از این میان، خود موضوعی چالش برانگیز است و احتمالا به تعداد انتخاب کنندگان نتایج متنوعی خواهد داشت. همانطور که خواهید دید، به جز یک مقاله از بخش دوم مابقی از بخش های چهارم و پنجم برگزیده شدهاند. سعی شد در حد مقدور توجه به گستره و تنوع مفاهیم و مضامین در نظر گرفته شود. خواننده مقالات درخواهد یافت که در مقالات ترجمه شده به هرمنوتیک برخی از مهمترین هرمنوتیسینهای غربی از چشماندازها و مناظر گوناگون نگریسته شده است. از آنجایی که کمتر ترجمهای از هرمنوتیک اشتراوس در زبان فارسی موجود است و پرسش عنوانی مقاله نیز مهم تشخیص داده شد، مقاله «اشتراوس، هرمنوتیک یا باطنگرایی» به منتخبین پیشین اضافه شد. همچنین از آنجایی که گزارش اجمالی از مقالات منتخب خصوصا در چند سطر محدود لاجرم از عمق معنایی آنها خواهد کاست، از این کار صرف نظر شد. امید است که سطح کیفی و یکدستی مقالاتی که از یک مجموعه برگزیده شد، درآمدی بر ترجمه کل اثر باشد.
علیرضا سمنانی
منابع
اسپیگلبرگ، هربرت، (1391). جنبش پدیدارشناسی؛ درآمدی تاریخی، ترجمه مسعود علیا، دو جلد، ویراست دوم، تهران، نشر مینوی خرد
اسکیلاس، اوله مارتین. (1393). درآمدی بر فلسفه و ادبیات، مترجم مرتضی نادری دره شوری، چاپ دوم، تهران، نشر اختران
افلاطون. (1336). دوره کامل آثار افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفی – رضا کاویانی، 4 جلد، تهران، ناشر: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
افلاطون. (1351). پنج رساله؛ شجاعت، دوستی، ایون، پروتاغوراس و مهمانی، ترجمه محمود صناعی، چاپ دوم، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب
بولتمان، رودلف، (1380). مسیح و اساطیر، ترجمه مسعود علیا، چاپ اول، تهران، نشر مرکز
پالمر، ریچارد ا. (1395). علم هرمنوتیک؛ نظریه تاویل در فلسفههای شلایرماخر، دیلتای، هایدگر، گادامر، ترجمه محمدسعید حنایی کاشانی، چاپ نهم، تهران، انتشارات هرمس
رمبرگ و گسدال، بیورن و کریستین. (1394). هرمنوتیک؛ دانشنامه فلسفه استنفورد، مترجم مهدی محمدی، تهران، چاپ دوّم، انتشارات ققنوس
ساهاکیان، ویلیام.(1398). تاریخ فلسفه از آغاز تا امروز، ترجمه حمیدرضا بسحاق، چاپ سوم، تهران، نشرچشمه
سایکس، استیون. (1393). فردریش شلایرماخر، مترجم منوچهر صانعی درهبیدی، تهران، چاپ دوم، انتشارات هرمس
شندلباخ، هربرت. (1395). تاریخ و تبیین مفهوم خرد، ترجمه رحمان افشاری. چاپ اول، تهران. انتشارات مهراندیش
فورستر، مایکل. (1395). شلایرماخر، مترجم سید مسعود حسینی، چاپ اول، تهران، انتشارات ققنوس
گروندون، ژان. (1395). درآمدی به علم هرمنوتیک فلسفی، مترجم محمدسعید حنایی کاشانی، چاپ دوم، تهران، انتشارات مینوی خرد
هایدگر، مارتین. (1389). هستی و زمان، مترجم سیاوش جمادی، ویراست دوم، تهران، انتشارات ققنوس
[1]– تعابیر مبتنی بر اختلاف در ترجمه است. نک. (افلاطون، 148:1351) و (افلاطون، 1336، ج2: 623).
[2]– Philo of Alexandria
[3]– Friedrich August Wolf
[4]– FriedrichAst
[5]– (نک. رمبرگ و گسدال، 1394:13 تا 20)
[6]– (سایکس، 1393:88)
[7]– (رمبرگ و گسدال، 1394:21)
[8]– allgemeineHermeneutik
[9]– (فورستر، 1395:41).
[10]– (پالمر، 1395:105)
[11]-(همان:97)
[12]– (همان:98)
[13]– (بولتمان، 1380:60)
[14]– (گروندن، 1395:138)
[15]-(اسکیلاس، 1393:155)
[16]– (هایدگر، 1389:136)
[17]– (ساهاکیان، 493:1398)
[18]– (شندلباخ، 1395:198)
[19]– (اسپیگلبرگ، 1392، ج1: 586)و (پالمر، 1395:138)
[20]– (همان:145)
[21]– این عبارات ناظر است به هایدگر متقدم و طرحی که در هستی و زمان درانداخت.
[22]– برای نمونه «تخریب وجودشناسانه کل عقلباوری غربی» خوانده شده است. (گیلسپی، 54:1398)
[23]– First published 2015
[24]– Jeff Malpas
[25]– Hans-Helmuth Gander
[26]-معادلهای «درگیریها یا تداخلات هرمنوتیکی» البته با توجه به معنای ریشهای باب تفعال در زبان فارسی، پیشنهاد میشود.
[27]– Gianni Vattimo
.
.
نشانی الکترونیک: ehvm86gmail.com
کانال تلگرام: t.me/Doostanehekmatmarefat
.
.