نوشتار فربد فدائی با عنوان «وضعیت جاری جامعه و مفهوم موقعیت مرزی»

نوشتار فربد فدائی با عنوان «وضعیت جاری جامعه و مفهوم موقعیت مرزی»

وضعیت جاری جامعه و مفهوم موقعیت مرزی

دكتر فربد فدائی ـ روان‌پزشك

مفهوم «موقعیت‌های مرزی»[1] را كارل یاسپرس ـ روان‌‌پزشك و فیلسوف آلمانی ـ ابداع كرد. گرچه او در كتاب روان‌ ـ آسیب‌شناسی عمومی به این مفهوم اشاره مختصری داشت، اما در ابتدا آن را مربوط به روان‌پزشكی نمی‌دانست، بلكه موضوعی فلسفی دربارة هستی تلقی می‌كرد. یاسپرس پنج سال بعد در كتاب‌های «روان‌‌شناسی جهان‌بینی‌ها» و «فلسفه»، شرح گسترده‌ای از این مفهوم را بیان كرد. پس از آن به‌تدریج بحث مفهومی دربارة عوامل مساعدكنندة بروز بیماری‌های روانی به‌ویژه دوره‌های افسردگی به عنوان نمونه‌هایی از موقعیت‌های مرزی مطرح شد و از امكان پیشگیری از این بیماری‌ها با به كار گرفتن این مفهوم، بحث به میان آمد.

زمانی كه مدل پزشكی بیماری با كاربرد مفهوم بحران، و مداخله در بحران در دهة 1970 تكمیل شد، كاربرد بالینی موقعیت مرزی اهمیت یافت. با كاربرد مفاهیم بحران و موقعیت مرزی، خودكشی كه از نظر شركت‌های بیمه به عنوان وضعیت روان‌پزشكی محسوب نمی‌شد، به موارد پوشش مالی شركت‌های بیمه افزوده شد. طبق نظر یاسپرس، موقعیت‌های مرزی با تناقض‌های عقلانی گریزناپذیر مشخص می‌شوند كه مانعی برای ادامة مسیر معمول زندگی فرد هستند. مبارزه و جنگ، احساس تقصیر و گناه، رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر و حوادث صعب، مرگ و رنج، از موقعیت‌های مرزی هستند.

در حال حاضر، وضعیت مرزی در همة اشكال خود در جامعه ملاحظه می‌شود كه به شرح آن می‌پردازم:

1ـ مبارزه و جنگ: مبارزه به عنوان ضرورت تصمیم‌گیری و اقدام در وضعیت‌های دوگانه‌گرای ذهن تعریف می‌شود. در حال حاضر جنگیدن برای هستی ملموس در برابر بیماری كووید19 (كرونا) گریزناپذیر است. انسان زنده است، اما مرگ سرنوشت محتوم اوست. انسان نیاز به گزینش مبارزه در برابر تهدید و ستیز، یا سازش در برابر آن را دارد. از آنجا كه زندگی بدون مبارزه ناممكن است، مبارزه به فرد اعتبار و قدرت می‌بخشد.

2ـ احساس تقصیر یا گناه: هنگامی كه انسان بر پایة تصمیمی كه گرفت عمل كند، مجبور است گزینه‌های دیگر را كنار بگذارد. در شرایط جاری كشورها دست‌كم چهار مصداق برای این وضعیت وجود دارد:

یكم) تصمیم‌گیری پزشك در تخصیص اولویت‌ها برای بیماران گوناگون؛ برای نمونه استفاده از دستگاه كمك‌تنفسی برای بیمار جوان یا بیمار سالمند مبتلا به كرونا، زمانی ‌كه تعداد دستگاه‌ها كم باشد، كدام گروه در اولویت هستند؟ آیا موقعیت اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی بیمار، نقشی در تصمیم‌گیری‌های پزشك دارد؟ آیا پزشك در بیان مسائل، فقط باید واقعیت‌های پزشكی را در نظر داشته باشد یا مصلحت‌اندیشی‌های دیگر هم نقشی در تصمیم‌گیری او دارد؟

دوم) ممكن است پزشك یا پرستار از خود بپرسد آیا از همه توانمندی‌های خود در جهت بهبود بیمار استفاده كرده است؟ آیا فی‌المثل خستگی و نیاز به خواب مانع از خدمات‌رسانی بهتر او نشده است؟ یك خانم پرستار ایتالیایی چون فكر می‌كرد نتوانسته است به اندازه كافی به بیماران كرونا كمك كند، به زندگی خود خاتمه داد.

سوم) فرد عادی كه با بیماری و مرگ اطرافیان مواجه شده، ممكن است دچار این احساس تقصیر شود كه شاید نقشی در ابتلا آن فرد داشته است یا شاید می‌توانسته خدمات بهتری برساند، ولی نرسانده است. این وضعیت به‌ویژه در صورت زمینة قبلی، ممكن است منجر به افسردگی شدید و حتی خودكشی شود.

چهارم) دولتمردان نیز ممكن است در مورد تبعات تصمیم‌گیری‌های خود، برای نمونه اعمال محدودیت‌های عبور و مرور، قرنطینه، ارائه امور تولیدی و خدماتی دچار چنین احساساتی بشوند.

3ـ قضا و قدر و حوادث ناخوشایند: این وضعیت مرزی تقریباً در همة افراد جامعه دیده می‌شود. شخص از خود می‌پرسد: چرا این اتفاق (همه‌گیری كرونا) افتاد؟ تأثیر این رویداد بر زندگی من و كسانی كه می‌شناسم، چه خواهد بود؟ فرد نیازمند موضع‌گیری است. او باید تصمیم بگیرد تا آنچه را از آزادی‌اش باقی‌ مانده است، جهت اعمال اراده خویش و وضع كردن ارزش به كار ببرد. انسان باید با این تناقض عقلانی گریزناپذیر روبرو شود كه: آیا جهان منسجم و منظم است یا آشفته و بی‌ترتیب؟ پس مجبور می‌شود به دنبال چاره‌ای جهت این تناقض باشد. مذاهب برای غلبه بر چنین تناقض‌هایی كوشیده‌امد. اعتقاد مسیحیت را به تقدیر می‌توان از این زمره دانست. گاه انسان ممكن است برای خود پناهگاهی به صورت‌های دیگر بجوید. ضربه شدید روانی ممكن است توانایی فرد را برای مقابله، به درجه‌ای بكاهد كه فرد توان واكنش مثبت را از دست بدهد. یاسپرس در اینجا استعاره جانور نرم‌تنی را به كار می‌برد كه صدف خود را از دست داده است.

4ـ مرگ: مرگ به عنوان سرانجام در زندگی و سرانجام زندگی، طبقه دیگری از وضعیت مرزی است. مرگ متضاد كوشیدن، همت كردن، رشد، و تولید مثل است. فرجام در ذات خود، و مرگ محتوم به عنوان یك موجودیت طبیعی، موقعیت‌های مرزی هستی‌گرایانه هستند كه فرد در شرایط بیماری كرونا چه در خود و چه در دیگران ممكن است با آن روبرو شود.

5ـ رنج بردن: رنج بردن[2] به مفهوم شكلهای هستی‌گرایانه انفعال است. مفهوم دیگر آن، شئ یا موجودی است كه جزء فعال یك فرایند نیست. رنج بردن یا پاتوس به این نحو، یك ویژگی گریزناپذیر هستی‌گرایانه است. انسان عموماً پیش از آنكه به هدفهای نهایی خود برسد، مجبور به وداع با دنیاست. این امر با رنج‌ زیادی برای او همراه است. این هدفها ممكن است مادی یا انتزاعی باشد. فرد ممكن است با این وضع به وسیله اعتقاد به زندگی جاوید یا برعكس به وسیله نفی هر گونه معنی و هدف، از موضع پوچ‌گرایی روبرو شود.

روش‌های واكنش به وضعیت‌های مرزی

واكنش به وضعیت‌های مرزی ممكن است به صورت احساس ناایمنی، انكار یا شكلهای متنوعی از طفره رفتن بروز كند. اینها واكنش‌هایی است كه در جریان همه‌گیری كرونا در مردم و سران اكثر كشورها ملاحظه شد. گرچه احساس ناایمنی عمومیت داشت، اما در بسیاری كشورها به انكار بیماری پرداختند كه در واقع نوعی خط‌مشی ناخودآگاه برای رهایی از احساس ناایمنی است. طفره رفتن از آنچه باید در برابر شیوع بیماری انجام می‌شد، برای نمونه، اعمال محدودیت یا قرنطینه، نوع دیگری واكنش بود كه نوعی احساس آرامش كاذب ایجاد می‌كرد. در واقع عمده‌ترین روش انسان برای محافظت از خود در برابر موقعیت‌های مرزی، عبارت است از سازگاری و انطباق یا حتی عقب‌نشینی به یك پناهگاه محافظتی.[3]

یاسپرس استعاره «پناهگاه محافظتی» را برای اشاره به یقین مكتبی و مرامی، سبكهای شخصی زندگی، و روابط محافظتی برای پرهیز از موقعیت‌های مرزی و به تعویق انداختن آنها به كار برده است. وی این نوع هستی (اگزیستانس) را «خزیدن زیر استحكامات درون مرزها» می‌نامد؛ زیرا محدود شدن رشد، هزینه‌ای است كه برای این نوع هستی پرداخت می‌شود. این اصطلاح، مبین تحقیر و سرافكندگی است؛ زیرا یاسپرس مبارزه در موقعیت‌های مرزی را می‌ستاید. در عین حال ایمان مذهبی همراه با آگاهی و كوشش و مبارزه نقش مثبتی دارد. مطابق نظر یاسپرس، موقعیت‌های مرزی سبب روشنگری ساختار متناقض هستی، و موجب سیر به سمت چیزی می‌شود كه «پدیداری هستی‌گرایانه» نامگذاری شده است؛ یعنی رسیدن به سطحی عالیتر از آگاهی نسبت به خود و عمق احساس، در مواردی كه بر موقعیت مرزی تسلط حاصل شود.

یاسپرس اصطلاح پناهگاه[4] را در اصل برای توصیف جهان‌بینی‌های ثابت عنوان كرد. به زعم او مردم به ثابت نگهداشتن جهان‌بینی‌های خود تمایل دارند؛ زیرا آن را صحیح می‌دانند. این جهان‌بینی ممكن است یك روش زندگی، تصویری از كیهان، یا ترتیبی از ارزش‌ها باشد. البته لازم نیست پناهگاه حتما ثابت و ایستا باشد، بلكه ممكن است در جریان، در حال تصحیح یا رو به پیشرفت باشد؛ زیرا هر پناهگاه مستلزم عنصری اندیشمندانه است. در عین حال در هر پناهگاه تمایلی برای جذب جنبه‌های ناآشنا و موجه نمایاندن جنبه‌های ناخوشایند تجربه فرد وجود دارد. از این رو جهان‌بینی‌های ثابت می‌تواند امكاناتی را برای خنثی كردن برخی جنبه‌های چالش‌آور موقعیت‌های مرزی فراهم كند.

نمی‌توان انكار كرد كه انسان‌ها بیرون از یك «پناهگاه» به طور دائم قادر به زندگی نیستند. مفهوم پناهگاه طبق نظر یاسپرس، تحلیلی هستی‌گرایانه از فرایندهای روان‌درمانگرایانه فراهم می‌آورد. با استفاده از این مفهوم می‌توان نتیجه‌گیری كرد كه بیماری روانی بر جهان‌بینی فرد تأثیر می‌گذارد. فرد دچار بیماری روانی، «پناهگاه» را سازگار می‌كند، تجدید چیدمان می‌كند، یا به طور پایه‌ای آن را می‌سازد.

«پناهگاه» ممكن است امتیازهای ویژه هرچند كوچكی برای فرد داشته باشد. برای نمونه، تبیین‌های موجه‌نمایی را برای اشتباهات یا موضوعات غیرعادی و ناخوشایند زندگی فرد را می‌تواند فراهم كند؛ یا شاید تعبیری كمابیش از دگرگونی‌ها و نشانه‌های ایجادشده توسط بیماری روانی فرد را فراهم سازد. پناهگاه در ضمن می‌تواند علیه تأثیرات آزارنده‌تر، جنبه حمایتی داشته باشد و ممكن است گزینه‌هایی را برای چگونه زیستن فرد عرضه كند. این مورد را می‌توان تا حدودی به انسجام و جذب و درون‌سازی موفقیت‌آمیز بیماری روانی به «پناهگاه» فرد نسبت داد.

برآیند

برحسب آنچه آمد، می‌توان متوقع بود فرایندهای روان‌‌درمانگرایانه، فرد مبتلا به بیماری روانی را به ایجاد نوعی «پناهگاه» قادر كند كه به وی اجازه دهد از عهده چالش‌های گریزناپذیر موقعیت‌های مرزی خویش برآید. روان‌درمانی مؤثر حتی به فرد اجازه می‌دهد پناهگاه ناكارآمد خود را به كناری بنهد و پناهگاهی نو بنا كند. معمولا این امر به معنی بازسازی خانه شخص است. در نتیجه جهان‌‌بینی او گسترده‌تر و آزاداندیشانه‌تر می‌شود.

یاسپرس می‌گوید: بهتر است درمانگر دریابد و بپذیرد در جریان درمان به مقداری فلسفه‌گرایی نیاز است؛ اما این امر به معنی ضروری بودن فلسفه‌پردازی درمانگر نیست. یاسپرس از این واقعیت به‌خوبی آگاه است كه تكلیف روان‌درمانگر به طور عمده بحثهای فلسفی با بیماران حین جلسات درمانی نیست. همان‌گونه كه هر روان‌درمانگر آموزش‌دیده به‌خوبی می‌داند، هدفهای درمانی باید در ابتدای فرایند روان‌درمانی تعیین شود و این هدفها باید هوشمندانه باشد؛ یعنی اختصاصی و ساده، سنجش‌پذیر و قابل مدیریت، دسترس‌پذیر و جذاب، مرتبط و مبتنی بر واقعیت و وابسته به زمان. با این‌همه از مقدار معینی فلسفه‌گرایی نمی‌توان در طول روان‌درمانی احتراز كرد، به‌ویژه به این علت كه پرسش درباره معنای روان‌درمانی گاه به گاه مطرح می‌شود. این امر به ابعاد هستی‌گرایانه این رابطه ویژه اشاره دارد.

فراتر از دیدگاه درمانی و كاربرد موقعیت‌های مرزی برای شناخت مسائل روان‌پزشكی، یاسپرس عقیده دارد فلسفه انسان را بیدار می‌كند و راههایی را كه در برابرش وجود دارد، به او نشان می‌دهد و به علاوه شناخت انسان را از خود، جهان و خدا می‌افزاید. انسان از طریق تفكر فلسفی، به بینشی عمیق از جهان دست می‌یابد. بینشی كه بر پایه آن جهان را آفریده خداوند و رمز خداوند می‌داند و از طریق این رمز و نشانه خداوندی، ندای او را می‌شنود.

در فلسفه یاسپرس خداوند تحت عنوان تعالی یا متعالی و وجود فراگیرنده مورد بحث قرار می‌گیرد. گذر از مراتب نازل وجود و فرارَوی از آن و دستیابی به وجود خاص انسانی یا جایگاه اگزیستانسیل از معانی تعالی است. تعالی از جهتی به معنای وجود برتر از جهان یا خدا به كار رفته است. یاسپرس تعالی را در هر دو معنا به كار می‌برد.

به نظر یاسپرس هستی انسانی به سبب ارتباط با امر متعالی (خدا) وجود دارد، والا اصلا‌ وجود نمی‌داشت. در ذات هستی انسانی حركت به سوی متعالی نهفته است. آرای یاسپرس در باب رابطه انسان و خدا، از كی‌یر‌ كه‌گور متأثر است كه معتقد بود اعتقاد به خداوند نه از راه استناد به روابط علت و معلولی در جهان، بلكه از طریق ضرورت و لزوم حضور انسان در برابر چنین موجودی حاصل می‌شود. یاسپرس نیز تصریح می‌كند خدای اثبات‌شده از طریق برهان، خدا نیست.

.


.

پی‌نوشت‌ها:

[1] Grenzsituation

[2] pathos

[3] Gehäuse

[4] Gehäuser

.


.

روزنامه اطلاعات: چهار‌شنبه 27 فروردین 1399- 21 شعبان 1441 ـ 15 آوریل 2020 ـ شماره 27534

فایل PDF این مقاله از روزنامه اطلاعات

.


.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *