انتشار یک یادداشت در نقد بخشی از لیبرالهای ایرانی و یک جستار در دفاع از سیاستهای سوسیالدموکراتیک و لیبرالیسم برابریخواه توسط محمدرضا جلائیپور به انتشار نقدها و پاسخهایی انجامید که ضمن آن نکاتی شنیدنی دربارهٔ انواع لیبرالیسم، انواع عدالتگرایی، سوسیالدمکراسی، لیبرالدموکراسی و لیبرتارینیسم انجامید. صدانت در ادامه تعدادی از نقدها و پاسخهای منتشرشده را در ادامه در یک بسته تقدیم میکند.
آنچه به نقدها و پاسخها انجامید:
«لطفا لیبرالیسمتان را روزآمد کنید!»[1] – محمدرضا جلائیپور
و
«اقتضائات سیاست «دآد»خواه» – محمدرضا جلائیپور
نقدها و پاسخها:
نقد رضا خجستهرحیمی به نوشتهٔ محمدرضا جلائیپور:
«شعبدهبازی و شعارپردازی»
.
پاسخ محمدرضا جلائیپور به نقد رضا خجسته رحیمی:
«نکاتی شنیدنی در یک نقد»
.
گفتگوی انتقادی مرتضی کاظمی با محمدرضا جلائیپور:
«لیبرالدموکراسی یا سوسیالدموکراسی؟»:
شنیدن فایل صوتی در اسپاتیفای | انکر
دیدن ویدئو در یوتیوب | آپارات
.
گفتگوی مرتضی کاظمی با شهرام اتفاق:
«لیبرالیسم اقتصادی زیربنای لیبرالیسم سیاسی»
شنیدن فایل صوتی در اسپاتیفای | انکر
دیدن ویدئو در یوتیوب | آپارات
.
نقد شهرام اتفاق به نوشتهٔ محمدرضا جلائیپور:
«آدرس غلط از لیبرالیسم»
.
نوشتهٔ علی سرزعیم:
«در دفاع از پیشنهاد آقای جلائیپور»
.
توضیح محمدرضا جلائیپور دربارهٔ نوشتهٔ علی سرزعیم:
«در حاشیهٔ نوشتهٔ علی سرزعیم»
.
نقد مرتضی مردیها به نوشتهٔ محمدرضا جلائیپور:
«پای درس ملانصرالدین»
.
پاسخ محمدرضا جلائیپور به نقد مرتضی مردیها:
«طیف گسترده و متنوع عدالتخواهان را مدام یککاسه نکنید»
.
.
[1] لیبرالهای ایرانی گرامی! لطفا لیبرالیسمتان را روزآمد کنید
نویسندگان گرامی آقایان مرتضی مردیها، موسی غنینژاد، صادق زیباکلام و عباس آخوندی! اعضای محترم شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه! مدیران محترم اتاق بازرگانی! اکثر تکنوکراتهای اقتصادی دولتهای سیسال گذشته! محمد قوچانی گرامی و گردانندگان رسانههای «سازندگی»، «آگاهی نو» و «اندیشهٔ پویا»!
سلام و عرض ادب!
شما که در عرصهٔ رسانهای و سیاستی پرچم لیبرالیسم را در ایران بالا گرفتهاید، چرا لیبرالیسم مورد حمایتتان را روزآمد نمیکنید؟
احتمالا با نهاد «بینالملل لیبرال» آشنایید که معتبرترین مجمع جهانیِ احزاب و نیروهای لیبرال در سطح جهان است که اولین بار در ۱۹۴۷ بعد از جنگ جهانی تشکیل شد، مانیفست آکسفورد که نخستین اعلامیهٔ جهانی اصول لیبرال بود را منتشر کرد و زمینهساز انتشار اعلامیه جهانی حقوق بشر در ۱۹۴۸ شد. در ۷۳ سال گذشته این مجمع بر اساس انباشت تجربهٔ بشری و درسآموزی نیروهای لیبرال هفت بار مانیفستاش را روزآمد کرده است، اما شما گویی هنوز از نسخههای چند دهه پیش دفاع میکنید.
آخرین مانیفست این نهاد در ۲۰۱۷ در آندورا روزآمد و منتشر شد و متن فارسی و انگلیسی آن در دسترس است. اگر این متن را خوانده باشید دیدهاید که همچنان از اصولی همچون برابری در برابر قانون، حقوق بشر، صلح و همکاریهای بینالمللی، نهادهای دموکراتیک و جامعهٔ مدنی و آزادیِ تجارت و اطلاعات و بیان و رسانهها دفاع میکنند، اما چند اصل و تاکید را هم اضافه کردهاند، از جمله:
1- فراهم کردن امکانات آموزشی با کیفیت برای همه، با هر پیشینهٔ اجتماعی یا اقتصادی (آموزش عمومی)
2- فراهم کردن بهترین دسترسی به خدمات درمانی برای همه (سلامت عمومی)
3- صیانت از محیط زیست
4- شمولگرا شدن رشد و توسعه (کاهش انواع نابرابری)
چرا در نوشتهها و مواضع و سیاستهای مورد حمایت شما به این چهار اصل توجه کافی نمیشود؟ چرا به نام لیبرالیسم منتقد افزایش سهم آموزش عمومی و سلامت عمومی از بودجهاید؟ چرا به نام لیبرالیسم منتقد سیاستهای کاهندهٔ نابرابری ماندهاید؟ چرا دولتهای ایران تحت نفوذ گفتمان شما معمار افزایش نابرابریِ آموزشی و نابرابری در سلامت و مخرب محیط زیست شدند؟
مگر در همین مانیفست ۲۰۱۷ «بینالملل لیبرال» نیامده است که: «نابرابری فزاینده در قدرت و ثروت مانع از آن میشود که میثاق اجتماعی لیبرال بتواند برای محرومان فرصتهای عادلانه فراهم سازد … بسیاری از مردم لیبرالیسم را صرفاً دستآویز غرب برای خودخواهی و مسئولیتناپذیری اقتصادی میبینند. این روندها لیبرالیسم را با چالش روبرو میسازد، هنجارها و نهادهای ضدلیبرال را ترویج میکند، بیم تجزیهٔ دنیا به جبهههای متخاصم را به وجود میآورد، و پیشرفت انسان را متوقف میسازد. ما در عین آن که آگاهیم که نظام بازار به خودی خود نمیتواند ضامن توزیع عادلانهٔ ثروت باشد، برای فراهم کردن دسترسی برابر به ثروت، املاک، زیرساخت، بهداشت و درمان، و آموزش برای همگان مبارزه خواهیم کرد.»؟
چرا شما همچون سایر اعضای این مجمع جهانی احزاب لیبرال برای کاهش نابرابری و تقویت سلامت عمومی و آموزش عمومی مبارزه نمیکنید؟ آیا از احزاب «محافظهکار» و «لیبرالدموکرات» بریتانیا و «دموکراتمسیحی» آلمان هم لیبرالترید؟ حتی آنها هم حمایت از سلامت عمومی و آموزش عمومی و محیط زیست را وارد اصول و تاکیدات خود کردهاند. مگر تحت تاثیر پیشنهادهای سیاستی نهادهای جهانیای همچون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و نهادهای وابسته به سازمان ملل در دههٔ ۹۰ میلادی حامی خصوصیسازی آموزش و سلامت در ایران نشدید؟ اکنون سالهاست که همین نهادهای «لیبرال» مشوق تقویت آموزش عمومی و سلامت عمومی و صیانت از محیط زیست شدهاند. چرا لااقل از نسخههای جدیدتر پیشنهادهای سیاستیشان استفاده نمیکنید؟
اگر عدالت برایتان «ارزش مادر در سیاست» یا «یکی از اهداف راهبردی» نیست و تنها «آزادی» (آنهم بیشتر برای فرادستان) برایتان محوریت دارد و با اصول مشترک و حداقل یازدهگانهٔ سوسیالدموکراسیِ امروز (که با لیبرالیسمِ اجتماعی هم سازگار است) فاصله دارید، چرا لااقل لیبرالیسمتان را بر اساس انباشت تجربهٔ احزاب و نیروهای لیبرال و پیشنهادهای سیاستیِ نهادهای لیبرال روزآمد نمیکنید و از گزند آفاتی که تهدیدش میکند در امان نمیدارید؟ چرا میگذارید زیر پرچم لیبرالیسم سیاستهای افزایندهٔ انواع نابرابری و فقر پرورده شود و نئولیبرالیسم جریان اصلیِ نیروهای لیبرال در ایران شود؟
امضا؛ یک شهروند دآدخواه که گرایشش به سوسیالدمکراسی و لیبرالیسمِ برابریخواه مانع این نیست که بخواهد نیروهای لیبرال راستگراتر در ایران مروجان روزآمدتری داشته باشند: محمدرضا جلائیپور
.
.