رضا صمیم: بسیاری چنین تصور می کنند که ماکیاولی به ویژه در آثار مشهورش، شهریار و گفتارها، وارث نوعی اندیشه ی محافظه کار و حافظ نظم موجود است شبیه آنچه معمولا در اندیشه های نمودیافته در اندرزنامه ها و سیاست نامه ها با آن مواجه می شویم. در این دوره با مراجعه ی مکرر به دو اثر مشهور او نشان خواهم داد- همانگونه که طرفداران «مطالعات انتقادی مدرن» در زمانه ی ما نشان داده اند- او نه تنها وارث اندیشه های محافظه کار نیست بلکه واضع چیزی است که می توان از آن به «مطالعات انتقادی مدرن» یاد کرد. برای من «مطالعات انتقادی مدرن» حوزه ای مطالعاتی است که تنها یک هدف دارد: برملاساختن ساز و کارهایی که در آن امتیازها به نحوی نابرابر تولید و توزیع می شوند. ساز و کارهایی که به کمک آن «همه» می توانند «وضعیتی» (Position) بیابند که در آن بخشی از این امتیازها را از آن خود کنند. در «مطالعات انتقادی مدرن» هیچکس نه بهره مندان از قدرت و نه نابهره مندان از آن مصون از نقد باقی نمی مانند.
«مطالعات انتقادی مدرن» برای هیچ قشر و طبقه ای حاشیه ی امن ایجاد نمی کند. هیچ قشر و طبقه ای را نیز معصوم و قربانی جلوه نمی دهد. همه به یک میزان در ایجاد ساز و کارهایی که بعدها طرفداران «مطالعات انتقادی پست مدرن» از آن به ساز و کارهای تولید و بازتولید سلطه یاد کردند مسئولند. در این دوره تلاش من نشان دادن محورهای اصلی پروژه ی «مطالعات انتقادی مدرن» از طریق خوانش دو اثر مشهور ماکیاولی شهریار و گفتارهاست. باید امروزه از «مطالعات انتقادی مدرن» به مثابه رویکردی بدیل سخن گفت چرا که فضای نقد در تصرف «مطالعات انتقادی پست مدرن» است. خوانش شهریار و گفتارها با هدف استخراج اصولی برای ممکن کردن این رویکرد بدیل در زمانه ی حاضر به ویژه در زمینه اجتماعی و فرهنگی ایران صورت می گیرد.
به نظر من با ماکیاولی می توان ضعف های «مطالعات انتقادی پست مدرن» را برملا کرد و نشان داد که به کارگیری رویکرد پست مدرن هیچ کمکی به فرارفتن از موقعیت انقیاد و رهایی از آن نمی کند. «مطالعات انتقادی مدرن» بر عکس «مطالعات انتقادی پست مدرن»، هدفش تفسیر موقعیت انقیاد به قصد چیرگی بر آن است. به همین دلیل بیش از آنکه بر یک نظریه ی توضیح دهنده ی وضع موجود مبتنی باشد چهارچوبی برای عمل است. «مطالعات انتقادی مدرن» به تغییر و امکان احیای سوژگی انسان به عنوان تنها کارگزار این تغییر معتقد است. تنها راه ممکن کردن چنین احیایی، نقد رادیکال «همه» به همان شیوه ای است که ماکیاولی در شهریار و گفتارها انجام داده است.
.
.
درسگفتارهای «رویکردهای بدیل در نظریه انتقادی: ماکیاولی»
.
.
بخش اول: درباره تمایزهای نقد مدرن و نقد پستمدرن
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش دوم: درباره نسبت نقد و آزادی
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش سوم: خوانش آلتوسر از ماکیاولی؛ نگاهی به “ماکیاولی و ما” و “جریان های زیرزمینی ماتریالیسم مواجهه”
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش چهارم: بحثی در باب نگاه به انسان در مطالعات انتقادی مدرن و پست مدرن؛ در نقد فلسفه آگاهی
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش پنجم: بحث درباب تقدیمیه کتاب شهریار: ماکیاولی چه قصدی از نگارش شهریار داشت؟
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش ششم: کتاب شهریار، از فصل اول تا فصل سوم (دربارهی شهریاریهای پیوندی)
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش هفتم: کتاب شهریار، ادامه فصل سوم و فصل چهارم؛ بحثی در باب روش تحلیل کانجانکچرال به مثابه روشی مدرن در مطالعه انتقادی تاریخ
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش هشتم: کتاب شهریار، فصلهای پنجم و ششم (در باب آن شهریاری ها که به نیرو هنر خود گیرند)
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش نهم: کتاب شهریار، فصلهای هفتم و هشتم (تا در باب آنان که با تبهکاری به شهریاری رسند)
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش دهم: کتاب شهریار، از فصل نهم (در باب شهریاری مردمی) تا پایان فصل بیست و چهارم
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
بخش یازدهم(پایانی): کتاب شهریار، فصلهای ۲۶ و ۲۷ (مانیفست ماکیاولی برای رهایی ایتالیا)
دانلود صوت از سرور اول | سرور دوم
.
.
انجمن علمی مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ
رضا صمیم | تابستان ۱۳۹۸
.
.
باتشکر از جناب دکترصمیم
درسگفتارها عالی بود.
این جمله منسوب به ماکیاولی است که هدف, وسیله را توجیه می کند .
همواره در ذهن انسان این را تداعی می کند که این جمله غیراخلاقی است چراکه برای رسیدن به هدف , هروسیله ایی توجیه کننده نیست.
اما اگر با این خوانشِ جناب صمیم که از (ماکیاولی) انجام دادند,,
به نظرم می توانیم بگوییم که هدف وسیله را توجیه می کند..
در روش سیاست ماکیاولی,(قانون) از درونِ(آزادی) بیرون می آید,,
به نوعی( وسیله) از درونِ (هدف) بیرون می آید و (هدف ) از درون (وسیله).
یک نوع رابطه دیالکتیکی..
فکر میکنم کلمه مهم این درسگفتار بدیل باشد، نه ماکیاولی. برای شناخت ماکیاولی، ماکیاولیشناسان حرفهای حاضرند و احتمالا مفیدتر. این درسگفتار اهمیتی دیگر دارد. هدف رسیدن به دیدگاهی نو و ردگیری این دیدگاه در کلاسیکهاست. جای دیگر راحتتر میتوان ماکیاولی را شناخت اما در این درسگفتار قرار است ماکیاولی زنده شود. مای ایرانی در بنبست گیر کرده قرار است با ماکیاولی مواجه شویم. مایی که بیش از هر زمان دیگری زنجیرهای تن و روحمان را میشناسیم اما به زنجیرها خو گرفتهایم و هیچ آزادیای متصور نیستیم قرار است از ماکیاولی درس آزادی بگیریم. بهنظر میرسد اینکار کاری جدید است. بهتر است بگوییم جدید نیست اما مدت زمان زیادی است که به فراموشی سپرده شده است. پیش رفتن به این سمت و تلاش برای رسیدن به دیدگاهی بدیل است که این درسگفتار را مهم میسازد. گام برداشتن در راهی که هنوز کامل ساخته نشده است در کنار جذابیتهایش سختیها و بیراهههایی هم ممکن است داشته باشد، اما مشارکت در ساخت این مسیر تجربهایست مهمتر از سالم به مقصد رسیدن. هرچند سالم به مقصد رسیدن هیچ ایرادی ندارد و ماکیاولیشناسان حرفهای بودند و هستند و آماده که ما را راهنمایی کنند.