نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان

نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان

روز چهارشنبه مورخ ۱۳ آذر ۱۳۹۸، «نشست های پیش همایش علامه میرداماد» در حوزه علمیه امام خمینی تهران برگزار گردید؛ در یکی از جلسات این نشست موضوع «نقد کتاب اخلاق دین شناسی» اثر ابوالقاسم فنائی با حضور زهیر بلند قامت و حامد حسینیان برگزار گردید که فیلم و صوت این جلسه در ادامه آمده است.

مشاهده فیلم در آپارات | یوتیوب

دریافت صوت این جلسه

منبع: حوزه علمیه امام خمینی

3 نظر برای “نقد کتاب اخلاق دین شناسی توسط زهیر بلند قامت و حامد حسینیان

  1. فکر کنم بیشتر اشکالات در این بحث بر سر”” تقریر حقیقت”” بود.

    من با گفته های جناب دکتر فنایی همدل هستم .

    جناب آقای بلند قامت فرمودند که ما اگر به (تقرب به حقیقت )
    باور داشته باشیم در نتیجه این منجر به تکثر گرایی می شود و از طرفی ایشان (خردِ جمعی) را رد می کنند به دلیل همان تکثر گرایی؟

    در بحث دین دو برداشت و نگاه در مورد (تقریرِ حقیقت ) وجود دارد.

    یکی برداشت (وحدت وجودی عارفان اللهی) و دیگری (برداشت متکلمان فقه و اصول).

    که هر دو به نوعی از سرچشمه پیامبران اللهی می نوشند.

    در نگاه وحدت وجودی عارفان اللهی ,, امکان اینکه یک شخص به تمامی به “”حقیقت”” برسد و آنرا به چنگ آورد البته در این جهان امکان پذیر نمی باشد.

    چرا که حتی در فنا در ذات ,, عارف به تمامی به (حقیقتِ مطلق )
    نمی رسد .

    بلکه به حقیقت” تقرب ” پیدا می کند از طریق کشف و شهود و در واقع در حقیقتِ وجود فنا می شود,,
    مانند قطره ایی از دریا که در دریا حل می شود به گونه ایی که انگار نه انگار که موجود بوده است.

    موجودیت قطره در ( حقیقتِ دریا ) محو می شود ,, پس قطره با رسيدن به دریا فقط به دریا” تقرب” پیدا کرده است و اگر قطره می خواست دریا را به تمامی دریافت کند باید دریا می شد ,, در صورتی که دریا نشد ؟

    قطره فقط( تقربِ وجود) پیدا کرد .

    این مثالی که من زدم در واقع در مورد ما انسانها نیز مصداق دارد.

    حتی در مورد پیامبران اللهی هم مصداق دارد.

    مثلاً گفته می شود اسماء اعظم اللهی از 73 اسم ,, 72 تا در نزد رسول اکرم می باشد .
    یعنی بالاترین رقم

    هر کدام از پیامبران اللهی جرعه ایی از اقیانوسِ بیکران الوهیت نوشیدند ,, آیا توانستند همه اقیانوس را بنوشند؟

    قطعاً خیر

    حتی همان یک اسم اعظم خداوند فقط در نزد خداوند است و بس.

    در نتیجه اینکه برخی فقها من جمله جناب بلند قامت ادعا می کنند که انسان می تواند( حقیقت) را به تمامی به چنگ آورد ,, از اساس باطل است.

    حتی خود حضرت محمد(ص) به آن یک اسم اعظم نتوانستند برسند ؟

    چه برسد به دیگران؟!

    (شریعت و طریقت و حقیقت) در راستای و طول همدیگر قرار دارند و نه در عرض یکدیگر؟

    چناچه این سه یعنی” شریعت ,, طریقت و حقیقت” در عرض یکدیگر قرار گیرند به نوعی موجب خشونت و جزم گرایی می شود .

    یک گروه مدعی می شوند که حقیقت در مشت ماست و با آن به احکام خطرناکی دست می زنند ,, مانند داعش و طالبان
    که با تفسیر به رای در قرآن کریم دست به خشونت و قتل می زنند.

    2/ در مورد بحث اخلاق و اینکه اخلاقی بودن اخلاق را با چه بسنجیم؟

    اخلاقی بودن اخلاق را با “عقل ” می سنجیم.

    اما در اینجا این بحث بوجود می آید با کدام عقل بسنجیم؟

    عقل ابزاری,, عقلِ فعال,,عقلِ مدرن,,عقلِ بالمستفاد ؟

    در واقع ما عقلها داریم برای سنجش اخلاقی بودن اخلاق .

    حال کدامیک می توانند بگوید که من اخلاقی تر هستم و باید باشم؟

    3/ در بیان و تقریرِ حقیقت
    ما فقط می توانیم” تقرب به حقیقت” پیدا کنیم .

    ما مالکِ حقیقت نیستیم بلکه حقیقت, مالکِ ماست .

    این حقیقت است که باید خودش را بر ما نمایان و آشکار کند .

    حتی آنجایی که حضرت موسی به خدا می گوید :

    رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ

    خداوند می فرماید:َ

    لَنْ تَرَانِي وَلَٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا

    یعنی در اینجا حضرت موسی فقط و فقط به حقیقت ,, (تقرب) پیدا کرد .

    3/آقای حسینیان می فرمایند :
    عقل همان نفس است؟

    جناب حسینیان چه کسی گفته است که عقل همان نفس است؟
    حتی بر اساس فلسفه صدرایی ,, نفس عقل نیست!

    4/در مورد احکام زن که آقای حسینیان می فرمایند

    چرا نباید احکام زن عوض نشود؟

    مگر احکام , طبق شرایطِ زمان تغییر نمی کند؟

    نقش زمان و مکان باید در صدور احکام در نظر گرفته شود.

    این گفته خود حضرت علی (ع) است که فرزندان خودتان را مطابق زمانه خودتان بزرگ کنید.

    طبیعتاً در هر زمان نیاز به باز اندیشی احکام جدیدی در حوزه فقه و اصول است…
     

  2. خلاصه ای از نقدهایی که بر این کتاب داشته ام را در اختیار سایت قرار می دهم. اگر صلاح دانستند منتشر خواهند کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *