خدایا، اندیشهام را در مسیری معنوی و روحانی قرار ده، تا روحم را با تو درآمیزم، و لذت ِ بودن ِ با تو را در لحظه لحظهی زندگیام دریابم.
خدایا، اندیشهام را چنان محکم ساز که به حقیقت و عقلانیت متعهد باشم، و تنها بر پایه فهم و تشخیص خودم از زندگی، زندگی کنم، تا بتوانم از آنچه جامعه و دیگران از من میخواهند فراتر بروم.
خدایا، به من بینشی عطا کن که هیچ وقت خود را با دیگران مقایسه نکنم، بر آنهایی که از من برتر هستند حسد نورزم، و بر آنها که پایین ترند فخر نفروشم، و بر آنچه دارم قناعت کنم و همواره در این اندیشه باشم که از آنچه در حال حاضر هستم، فراتر بروم.
خدایا، به من فهمی عطا کن تا تفاوتهای خود با دیگران را دریابم، و بفهمم که با شخصیت منحصربه فردی که دارم قاعدتا زندگی منحصربه فردی نیز برای خود خواهم داشت، که از جهاتی می تواند متفاوت از زندگی دیگران باشد، مهم آن است که به تفاوتهای خودم و تفاوتهای دیگران احترام بگذارم و زندگی ام را منطبق با آن چه هستم، شکل ببخشم.
خدایا، توانایی ِ عشق به دیگری را در وجودم بارور ساز، تا انسان ها را خالصانه دوست بدارم، و بهترین لحظات لذت زندگی ام، لحظاتی باشد که بدون هیچ نوع چشمداشتی، خدمتی به همنوع ام می کنم.
خدایا، مرا از هر نوع نفرت و کینه ای که حوادث تلخ روزگار بر وجودم نهاده است، رها کن، تا با رهایی از نفرت و کینه، بتوانم دیگران را آن طور که هستند، بپذیرم و دوست بدارم.
خدایا، فهم مرا از زندگی آن چنان ژرف ساز تا قوانین آن را دریابم، و بفهمم که در زندگی چیزهایی هست که قابل تغییر نیست، قوانینی هست که از آنها تخطی نمی توان کرد، تا ساده لوحانه نپندارم که هر آنچه می خواهم را می توانم داشته باشم، و هر آنچه آرزو می کنم خواهم داشت.
خدایا، این توانایی را به من عطا فرما تا در لحظه لحظه زندگی ام، در لحظه حال و برای آنچه هم اکنون می گذرد زندگی کنم، و زیبایی ها و شادی هایی که هم اکنون از آن برخوردار هستم را با اندیشیدن بیش از حد به گذشته ای که دیگر پایان یافته است، و دغدغه بیش از حد برای آینده ای که هنوز نیامده است، نادیده نگیرم.
خدایا مگذار که در بند گذشته باقی بمانم، و چنان تعهد و دغدغه ی کشف حقیقت را در درونم شعله ور ساز که هیچگاه بخاطر آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام و آبرو ، حیثیت و شخصیت اجتماعی ام بدان وابسته است، از حقیقت هایی که هم اکنون بدان ها دسترسی می یابم، و ممکن است همه آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام به چالش بکشد و بی اعتبار سازد، محروم نمانم.
خدایا، مرا به انضباطی درونی متعهد کن، تا بفهمم و بدانم که هر کاری که دوست دارم و از آن لذت می برم را مجاز نیستم که انجام دهم.
خدایا، کمکم کن تا عمیقا دریابم که زندگی بیش از آنچه اغلب می پندارند جدی است، و برای هیچ انسانی استثنا قائل نمی گردد، همه ما برای آنچه می خواهیم و در آرزوی آن هستیم باید تلاش کنیم و شایستگی و لیاقت به دست آوردن آن را داشته باشیم. خدایا، به من بیاموز که بدون شایستگی و لیاقت داشتن چیزی، نخواهم که تو آن را از آسمان برایم بفرستی.
و در آخر ؛ خدایا، نعمت سکوت را بر من ارزانی دار ، تا در آن لحظاتی که طنین زندگی روزمره در درونم آرام می گیرد، نوای دلنشین و آرامش بخش حضور تو در روح و وجودم، مرا گرم و آرام سازد.
با اجازه استاد بنده این مطلب را نیز برای شاگردانی چون خودم اضافه می کنم: خدایا؛کسانی را که همچون شمعی در تاریکی اندیشه ما را روشن کرده و ما را از ظلمت جهالت رهایی می بخشند؛بر ما نمایان کن تا هر چه بیشتر در پرتو انوارشان از حقیقت کامیاب شویم. من خود افسوس می خورم که کاش زودتر استاد را شناخته بودم.