نوشتار حسین شیخ‌رضایی با عنوان «فلسفه در جهان جدید»

نوشتار حسین شیخ‌رضایی با عنوان «فلسفه در جهان جدید»

فلسفه در جهان جدید

حسین شیخ‌رضایی

روزنامه اعتماد؛ شماره ۴۸۴۹ -۱۳۹۹ دوشنبه ۶ بهمن

آنتونی كنی نخستین فیلسوف معاصری است كه پس از برتراند راسل تاریخ فلسفه غرب را در مجموعه‌ای تك‌مولفی روایت كرده است. مجموعه 4 جلدی تاریخ [جدید] فلسفه غرب او (منتشرشده در سال 2007) اكنون یكی از دقیق‌ترین و درعین‌ حال خوش‌خوان‌ترین كتاب‌های تاریخ فلسفه است و در بسیاری از درس‌ها و كلاس‌ها  از آن به عنوان متن درسی استفاده می‌شود. كنی در این مجموعه 4 جلدی برای ارایه گزارشی نسبتا جامع و پیوسته از پیشرفت فلسفه، زندگینامه‌نویسی را با طرح مباحث دقیق و موضوعی تركیب كرده است. خوشبختانه این مجموعه اكنون با ترجمه رضا یعقوبی (نشر پارسه) در اختیار خوانندگان فارسی‌زبان قرار گرفته كه می‌تواند هم برای دانشجویان رشته فلسفه، هم برای دیگر دانشجویانی كه درسی عمومی در فلسفه دارند، هم برای عموم خوانندگان مشتاق  و هم برای متخصصان فلسفه حاوی نكات و بصیرت‌هایی تازه باشد.فلسفه در جهان جدید چهارمین و آخرین جلد از مجموعه تاریخ فلسفه غرب است كه بازه زمانی 1757 تا 1975 را در بر می‌گیرد.

كنی در این كتاب مخاطب بالقوه‌اش را خواننده‌ای با اطلاعاتی در سطح دانشجوی سال‌های دوم و سوم دوره كارشناسی می‌داند(ص 20) و همین نكته نشان می‌دهد او چه كاری دشوار پیش رو داشته تا اثری دقیق و حتی‌المقدور ساده برای مخاطب بنگارد. در مقدمه كتاب(ص 19) كنی از ملاك‌های مختلفی كه می‌توانسته برای تعیین فیلسوفان و مكاتب فلسفی مناسب این كتاب وجود داشته باشد، سخن گفته است: فیلسوفان زنده، فیلسوفانی كه از كنی 75 ساله هنگام نگارش كتاب بزرگ‌تر باشند و سرانجام این ملاك كه آثاری بررسی شوند كه از زمان نگارش آنها بیش از 30 سال گذشته باشد. با قبول و توسل به همین ملاك آخر است كه كنی از بررسی آن دسته آثاری كه پس از سال 1975 نوشته شده‌اند،پرهیز كرده است.كتاب مشتمل بر 12 فصل است. 3 فصل نخست را می‌توان زندگینامه‌محور نامید كه در آنها به متفكرانی چون بنتام، میل، شوپنهاور، كیركگارد، داروین، نیچه، پیرس، جیمز، فروید، دریدا و … پرداخته شده است.كنی این فصول را بیشتر مناسب آن دسته از خوانندگانی می‌داند كه علایق تاریخی دارند و مشاهده سیر تحول و تطور عقاید فلسفی در تاریخ برای‌شان مهم است.  در پی این فصول سه‌گانه، شاهد  9 فصلی هستیم كه موضوع‌محورند و در آنها بسیاری از دیدگاه‌ها و تحولات ذكرشده در فصول اولیه مورد تدقیق قرار گرفته‌اند.

در این فصول به موضوعات منطق، زبان، معرفت‌شناسی، مابعدالطبیعه، فلسفه ذهن،  اخلاق، زیبایی‌شناسی، فلسفه سیاسی و  خدا پرداخته شده است. بسیاری از این موضوعات در جلدهای پیشین نیز مورد بررسی قرار گرفته‌اند و به این ترتیب كنی نوعی تداوم و پیوستگی را میان بحث‌های مربوط به آنها نشان داده است.كنی این فصول 9‌گانه را برای آن دسته از خوانندگانی مناسب می‌داند كه از تاریخ فلسفه این انتظار را دارند كه در فهم بحث‌های رایج میان فیلسوفان معاصر به آنها كمك كند. به این ترتیب با تركیبی از مطالب تاریخی و زندگینامه‌ای و بحث‌های موضوعی روبه‌روییم.عناوین 3 فصل نخست كتاب –  از بنتام تا نیچه، از پیرس تا استراوسون، و از فروید تا دریدا – نشانه‌ای از تمایل كنی به ارایه گزارشی حتی‌المقدور جامع از جریان‌های فلسفی است كه هم شامل آنچه فلسفه «قاره‌ای» نامیده می‌شود، است و هم آنچه فلسفه «تحلیلی» خوانده می‌شود.كنی در این فصول بر خصلت تركیبی و امتزاجی فلسفه تاكید می‌كند و نشان می‌دهد، شكاف‌های بعدی میان فلسفه تحلیلی و قاره‌ای دست‌كم  در انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم چندان جدی و سرنوشت‌ساز نبوده است.

اما برخی اظهار كرده‌اند چنین رویكرد كل‌نگر و تركیبی‌ای در فصل‌های آتی كتاب تداوم نیافته و كنی در فصول 9‌گانه بعدی عمدتا به بررسی مسائل و مكاتب فلسفه تحلیلی همت گماشته است. به همین دلیل است كه در كتاب نامی از فیلسوفانی همچون مرلوپونتی،  لویناس یا فوكو نمی‌یابیم. چنین نقدی محدود به طرفداران و دوستداران فلسفه قاره‌ای نیست. از میان مباحث فلسفه تحلیلی نیز مواردی وجود دارد كه كتاب چندان به آنها نپرداخته است. برای نمونه از آنجا كه كنی معتقد است، فیزیك و فلسفه طبیعی پس از نیوتن دیگر جزو فلسفه به حساب نمی‌آیند(ص 18) مباحث مربوط به فیزیك و دیگر علوم مانند مسائل فلسفه علم نیز در این مجلد از قلم افتاده‌اند. هر دو این نقدها ریشه در واقعیتی مشترك دارند: هر تاریخ فلسفه‌ای ناگزیر از انتخاب است و هر انتخابی لاجرم مباحث و متفكرانی را بیرون از دایره بررسی می‌گذارد. شاید منصفانه‌تر آن باشد كه به‌ جای برشمردن آنچه  دركتاب نیامده به این پرداخت كه به آنچه آمده چگونه پرداخته شده و دقت تحلیل‌های عرضه ‌شده تا چه حد است.كنی معتقد است، سلف او راسل در تاریخ فلسفه‌اش گاه دقت را فدا كرده و از همین‌رو او سودای دقت در سر داشته است. نگاهی به مباحث و تحلیل‌های كنی در این كتاب نشان می‌دهد او در طرح  چنین ادعایی برحق است و گزارش او در این كتاب روایتی دقیق از سیر تحول فلسفه  در جهان معاصر به  دست  می‌دهد.

1 نظر برای “نوشتار حسین شیخ‌رضایی با عنوان «فلسفه در جهان جدید»

  1. آقای دکتر شیخ رضایی از معدود افرادی که با وجود قرار گرفتن در جمع که شاید هیچ سخنی را خارج از چارچوب مورد تایید جزم فلسفه رایج و رسمی بر زبان نمی آورند اما کار جدی فلسفی می کنند ، دقت دارند، و صادقانه می اندیشند.
    آیا روزی می رسد که اندیشه ایرانی از حاکمیت افراد مشهور و معتبر فلسفه غرب رها شود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *