ما تجربه جهان را با دیگری (مادر) آغاز میکنیم. در مواجهه با دیگری (مراقبین و نزدیکانمان) جهان را میفهمیم و جایی در آن پیدا میکنیم، با دیگری دوستی و دشمنی میکنیم، از طریق دیگری خودمان را میشناسیم، روزها و ساعتها برای شناخت دیگری و نزدیک شدن به او وقت صرف میکنیم، دغدغه دیگری را داریم، در دوری از دیگری احساس تنهایی میکنیم، برای بودن با او تلاش میکنیم، نگرانِ بدخواهی دیگری هستیم، از دیگری میترسیم، از او مراقبت میکنیم، در کنارِ دیگری زندگی را تاب میآوریم و … .دیگری، بیتردید مهمترین عنصرِ جهان هر کدام از ما و منشأ بزرگترین خوشیها و عمیقترین ناکامیهای ماست. با این همه، دیگری همیشه برای ما معمّا یا راز باقی باقی میماند: دیگری واقعاً کیست؟ به چه چیز میاندیشد؟ چه میخواهد؟ چه میگوید؟ تا چه اندازه حق دارد؟ حضورش چه تأثیری بر تجربهها و جهان ما دارد؟ وظیفه ما در برابر دیگری چیست؟ چه انتظاری از دیگری میتوان داشت؟ تا چه حد میتوان و باید به دیگری نزدیک شد؟ تا چه حد میتوان به دیگری اعتماد کرد و … ؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر، بخشی از سرگشتگیهای ما در مواجهه با دیگری هستند.
با این همه، ما خود را عمیقا ًنیازمند شناخت دیگری میدانیم. بدون این شناخت، بخش مهمی از جهانِ ما پیشبینیناپذیر و خارج از کنترل ما خواهد بود. از سوی دیگر، ما برای دل بستن به دیگری و خروج از تنهایی، نیازمند این شناخت هستیم. به همین دلیل سعی میکنیم به نحوی از انحاء معمّا یا راز دیگری را حل کنیم و او را بشناسیم. مدّعای اصلی این سخنرانی آن است که تلاش برای حل این معمّا و گشودن این راز، علاوه بر دامن زدن به خودفریبی، خشونت در قبال دیگری را به همراه میآورد و فرصتِ خروج از انسداد و بن بست شخصی به مدد دیگری ( رهایی بخشیِ دیگری) را نیز از ما میگیرد. امّا گشوده بودن به دیگری و مهارِ نیاز عمیق به حلّ معمّای دیگری تا چه حد ممکن است؟
در سخنرانی «معمای دیگری» به معنای دیگری، اقسام مواجهه ما با او، چگونگی تأثیر دیگری بر حیاتِ عینی و روانی ما، دلایل معمّا بودنِ دیگری و ضرورتِ گشودگی و پذیرش عدمقطعیت در قبال او پرداخته میشود. این بحث تا حدّ زیادی متأثر از اندیشههای امانوئل لویناس، زیگموند فروید و ژاک لکان است.
.
.
صوت سخنرانی «معمای دیگری»
.
.
عنوان سخنرانی: معمای دیگری
سخنران: دکتر محمود مقدسی
تهران – ۲۹ بهمن ۹۸
موسسه خانه دوستان آشنا
.
.
سلام.درود وادب خاضعانه برشماکه بخشی از بار سنگین فرهنگ را به دوش می کشید.همیشه بهره بردهام.
سوالم این است که چنانچه بخواهیم دراین راه همراهی و همکاری داشته باشیم به چه شکل باید اقدام کرد؟.من به عنوان یک دوستدار فلسفه که در همین رشته تحصیل کرده ام یادداشت های کوتاه و بلندی در خصوص حوزه زنان وهرمنوتیک دارم که دوست دارم هم موردنقد قرار گیرد وچنانچه مفید باشد بتوانم بخشی از وظیفه آگاهی بخشی خودم را انجام دهم.
چنانچه راهنمایی کنید سپاسگزارخواهم بود.
سلام و درود
با ایمیل سایت در تماس باشید:
[email protected]
سلام خسته نباشید . خیلی بحث قشنگی بود . تا حالا از این زاویه به این بحث نگاه نکرده بودم .